eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
آرامش را مرد به زن میبخشد و زن آنرا در خانه و بین کودکان تقسیم میکند دوباره به مرد باز میگرداند آرامش رابه هم هدیه دهید #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh
سلام خیلی ممنون از جوابتون ولی اینم بگم اخه همسر من کلا وقتی با خودش بیرون میریم هم زود میاد خونه یه ساعت نشده برمیگردیم فقط من سوال دیگه ایم دارم همسر من خیلی گوشی نگاه میکنه منم واقعا دیگه خسته شدم از وقتی که میاد خونه میشینه گوشی نگاه میکنه تا وقت خوابش خیلی به گوشی وابستس منم هی به حرفش میگیرم کنارش میشینم ولی انگار الویت اولش گوشیشه بعد من تو توجه کردن بهشم که میگم و ناراحت میشم میگه اخه من چیکار کنم چه حرفی بزنم تو بگو منم واقعا دیگه خسته شدم انقد فقط من حرف زدم شما میشه یه راهی پیشنهاد بدید که بتونم کاری کنم که همسرم بیشتر بامن باشه باهام وقت بگذرونه واقعا دیگه زندگی خیلی خسته کننده شده برام منم چون خیلی دوسش دارم اذیت میشم وقتی میبینم بهم کم توجهی میکنه پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام خواهر خوبم همه اینها برمیگرده به تفاوتهای شخصیتی بین زن ومرد اکثر اقایون خیلی حوصله گشت زنی توی بازار وخرید ندارند یا اینکه خیلی اهل حرف زدن نیستند ومعمولاپرحرفی نمیکنند خانمها برای تخلیه درونی خودشون نیاز دارند به یک گوش شنوا تا هی براش حرف بزنند تا به ارامش برسند اما اقایون برای رسیدن به ارامش لازم دارند تا به غار تنهایی خودشون برند ودر سکوت به ارامش برسند وتوی این موقع اصلا دوست ندارند که کسی مزاحمشون بشه ودیگه اینکه اقایون درهر حال فقط توان انجام یه کار رو دارند مثلا وقتی گوشی توی دستش هست دیگه نمیتونه پاسخگوی شما باشه برعکس خانمها که درعین حال چندین کار رو با هم انجام میدن مثلا درحالی که داره پیاز خورد میکنه باگوشی هم حرف میزنه وباچشماش حواسش هست که اقا داره چکار میکنه پس باید حواست به این تفاوتها باشه تا دچار مشکل ارتباطی با همسرت نشی اجازه بده لحظاتی برای خودش باشه ومباداکه محدودش کنی ولحظاتی هم با تدبیر برای شما مثلا شما میتونی از طریق فضای مجازی باهاش ارتباط بگیری پیامهای عاشقانه براش بفرستی وابراز محبت کنی البته گاهگاه به صورت سورپرایزی دیگع اینکع یه مقدار مستقل باش وخیلی خودت رو وابسته ودست و پاگیر برای ایشون نشون نده که براش خسته کننده باشی برای خودت سرگرمی ایجاد کن مثل مطالعه یا انجام کارهای هنری ویا ادامه تحصیل ویا فرزند اوری که حسابی سرگرمت میکنه وسیاست دیگع اینکه خب سعی کن با استفاده از مادر وخواهر ایشون خودت رو سرگرم کنی واز طریق اونها پیشرفت کنی چون خودت گفتی با اونا که بیرون باشم مخالفتی نداره در کل فراموش نکن که یه خانم برای بیرون رفتن نیازمند اجازه همسرش هست وباید با رضایت ایشون باشه سعی کن دوستانه برخوردکنی تا شیرینی زندگیت حفظ شود موفق باشی @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📝: ✨✨ ✨ رمانہ عاشقانہ شبانہ 📝 ۱ بعد از ظهر رفتیم آزمایش دادیم... منوچهر رفت جوابو بگیره من نرفتم، پایین منتظر موندم. از پله ها که میومد پایین، احساس کردم از خوشی روي هوا راه میره. بیشتر حسودیم شد ناراحت بودم... منوچهر رو کامل براي خودم می خواستم... گفت: "بفرمایید مامان خانوم، چشمتون روشن". اخمام تا دماغم رسیده بود. گفت: "دوست نداري مامان شي؟" دیگه طاقت نیاوردم گفتم: "نه. دلم نمی خواد چیزی بین من و تو جدایی بندازه حتی بچمون... تو هنوز بچه نیومده تو آسمونی". منوچهر جدي شد، گفت: "یک صدم درصد هم تصور نکن کسی بتونه اندازه ي سر سوزنی جاي تو رو تو قلبم بگیره...تو فرشته ی دنیا و آخرت منی". واقعا نمیتونستم کسی رو بین خودمون ببینم. هنوز هم احساسم فرقی نکرده! اگه کسی بگه من بیشتر منوچهر رو دوست دارم پکر میشم! بچه ها میدونن...!! علی میگه: "ما باید خیلی بدوییم تا مثل بابا توي دل مامان جا بشیم ". علی روز تولد حضرت رسول(صلوات الله علیه) به دنیا اومد دعا کردم انقدر استخونی باشه که استخوناشو زیر دستم احساس کنم... همینطور هم بود وقتی بغلش کردم احساس خاصی نداشتم با انگشتاش بازي میکردم.... انگشت گذاشتم روي پوستش، روي چشمش، باور نمی کردم بچه منه... دستم رو گذاشتم جلوي دهنش می خواست بخوردش! اون لحظه تازه فهمیدم عشق به بچه یعنی چی!گوشه ي دستش رو بوسیدم... 《منوچهر آمد، با یک سبد گل کوکب لیمویی از بس گریه کرده بود چشمهاش خون افتاده بود. تا فرشته را دید دوباره اشکهاش ریخت. گفت: "فکر نمی کردم زنده ببینمت، از خودم متنفر شده بودم". علی را بغل گرفت و چشمهاش را بوسید... همان شکلی بود که توي خواب دیده بودش. پسر ي با چشم هاي مشکی درشت و مژه هاي بلند... علی را داد دست فرشته روزنامه را انداخت کف اتاق و دوکعت نماز خواند... نشست، علی را بغل گرفت و توي گوشش اذان و اقامه گفت.... بعد بین دستهاش گرفت و خوب نگاهش کرد. گفت: "چشمهاش مثل توست ! توی چشم آدم خیره می شود و آدم را تسلیم می کند". تا صبح پاي تخت فرشته بیدار ماند. از چند روز پیش هم که از پشت در اتاق بیمارستان تکان نخورده بود. چشمهاش باز نمیشد.》 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
خدایا❣ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین ای مهربانترین مهربانان به برکت ذکر امروز مهربانی را به تمام خانه ها دعوت کن خوش اخلاقی گذشت فداکاری ،‌ عشق و محبت را در زندگی دوستانم پر رنگ کن 🌸 آمیـن @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی ❣ بهترين ثانيه ها شيرين ترين دقايق دلچسب ترين ساعت ها دوست داشتني ترين لحظه ها راپيش رو داشته باشید 👌 "ظهر سه شنبه تون شاد و بینظیر" @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺✨ سوره‌ی مریم را که باز می‌کنی، دنیایی سراسر شگفتی می‌بینی، از دعای حضرت ذکریا برای درخواست فرزند در نهایتِ پیری و نازایی، تا تولد بدون پدر حضرت عیسی(ع) و سخن گفتن در گهواره... 🌸✨ اما نکته‌ی جالب اینجاست: «قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ»؛ پروردگارت گفت، این کارها نزد من بسیار آسان است. 🌼✨ یعنی خداوند، شگفت‌انگیزترین کارها برای ما را آسانترین کارها برای خود می‌داند. 🌷✨ و جالب اینکه این جمله را چند بار تکرار می‌کند تا همواره به ما اطمینان دهد که: آنچه تو سخت و دشوار و محال می‌پنداری، نزد خداوند ابداً سختی و دشواری ندارد؛ 🌼✨ به قدرتش اعتماد کن؛ 🌺✨ بر او توکل کن؛ بی‌شک او تو را به سرمنزل مقصودت خواهد رساند. 🌸✨ خدا را چه دیدی؟! شاید مصلحت، همون چیزی باشه که تو آرزویش را داری. 💐✨ آمین یا رب العالمین. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#همسرداری کمک کردن در خانه بهانه ایست برای نزدیک تر شدن به هم . امروز به هم عشق بورزید . 👌خوشبختی همین است @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال574 سلام روز خوش من مادر یک دختر ۱۹ ساله هستم .اخیرا خواستگاری برای دخترم اومده که شرایط خوبی داره وماهم راضی هستیم ولی دخترم میگه که ازاون شخص خوشش نمیاد وهیچ دلیلی هم برای حرفش نداره میگه اون حس اولیه رو که اجازه بده برای صحبت کردن بیان رو بهش نداره وراضی نمیشه حتی ما میگیم که طرف بیاد وببینیش شاید حرف بزنید باهم خوشت بیاد ولی میگه اگه شما میخواین که بیان خوب بیان ولی من هیچ حسی به اون ندارم .لطفا راهنماییم کنید در ضمن این شخص برای بار دوم هست که پیشنهاد داده. ممنون فرزند اولم هست تا حالا چند تا خواستگار داشته اما چون محصل بود رد میکردیم الان هم دانشجو هستن و تو رشته تیروکمان هم فعالیت داره نمیتونم به طور قطع بگم که قصد ازدواج نداره ما هم اگه اصرار داریم چون مورده مناسبیه .البته یه چیزه دیگه هم که فهمیدم اینه که تو باشگاه ازیکی از بچه های معلول اونجا که تمرین میکنه خوشش ا ومده من فهمیدم باهاش دعوا کردم وگفتم که ما اصلا دخترمونو به یه معلول نمیدیم . اونم میگه اگه از این مورد خوشم نمیاد هیچ ربطی به هم باشگاهیم نداره. نمیدونم چی کار کنم آیا حتما باید ابتدا علاقه ای باشه برای پذیرش خواستگار یا نه ؟ ببخشید که زیاد حرف زدم واقعا برای آیندش نگرانم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام خدمت مادرخوبم قبول دارم که ازدواج جوانها برای خانواده ها یه دغدغه بزرگ هستش اما نه بگونه ای که جنبه اجبار برای انهاداشته باشه همه ارزوی خوشبختی برای فرزندانشون دارند ودوست دارند که بهترین گزینه نصیبشون بشه انشاالله اما باید با میل ورغبت خودشون باشه باید اول بار که طرف رو میبینه به دلش بشینه تا بتونه وارد مرحله بعدی یعنی اشنایی وصحبت کردن بشه اگه به دل نشینه همون بهتر که وارد مراحل بعدی نشه حتی اگه قلمان باشه پس به میل وخواسته دخترتون احترام بگذارید البته نحوه بیان مسئله ودرخواست هم مهم هستش که به چه نحوی باایشون درمیون بذاری که دلش قنج بره یا متنفر بشه وفکر کنه اجباری در کار هست شاید هم پیش خودش به کسی دلبستگی داشته باشه که اجازه ورودبه دیگری رو نمیده امادر کل با نرمی وملایمت مراقب احساساتش باشید که وابسته فردی که مناسبش نیست نشه چون میتونه ضربه روحی باشه براش میتونید باشگاهش رو عوض کنید البته به گونه ای که بهش برنخوره اگه اهل مشاوره هست هم که بد نیست که یه مشاوره انجام بده تا بدونید چه تصمیمی برای اینده اش داره اما درباره اجبار اونم برای ازدواج هشدار میدم که هرکز اجبار نباشه تا مشکلی به وجودنیاو شادوپیروز باشید @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#تربیت_فرزند اولین رفتاری که بر پایه مهر و محبت و در محدوده کنترل نیز هست نوازش است. نوازش نیاز فطری و روحی کودک است. والدین با نوازش غریزه کودک را مهار وکنترل می کنند. #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh
کسی بلوغ داشته باشد، به محض بروز بین او و همسرش، آن را سریع به اطلاع مادر و پدرش نمی‌رساند... به سرعت نمی‌آید درد و دلش را با هرکسی درمیان بگذارد... انسان در چنین شرایطی از توسعه پیداکردن این اختلاف جلوگیری می‌کند. [دکتر بانکی پور] ✅نکته: اگر در مرحله متوجه شدید که خیلی‌ها از مشکلات و درد و رنج‌های حتی کوچک طرف مقابلتون اطلاع دارند، باید به این جنبه شخصیتیش بیشتر فکر کنید. 🌺🍃🌺🍃🌺 @onlinmoshavereh
🔴   💠 آیا می‌دانستید زنانی که در خانه می‌کنند و داد می‌زنند کمبود شدید از طرف همسر دارند؟ برای آرامش همسرتان، خرج کنید! 💠 تنها انرژی و زن برای مدیریت خانه و همسرداری و تربیت فرزند، شوهر است. 💠 با مهربانی و ابراز به همسرتان او را آرام کنید. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💠 مردها گاهی می‌توانند با رفتار غیر منتظره همسر را کم کرده و صد و هشتاد درجه اوضاع و فضای زندگی را عوض کنند. 💠 مثلا وسط روز از بزنید و بیایید دنبال همسرتان و او را و بدون بچه‌ها به جایی که دور از محیط شلوغ است ببرید و باهم نوشیدنی و خوراکی کنید. 💠 حتما به او بگویید فقط برای تو و بخاطر روزهای اول زندگیمون اومدم دنبالت. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال575 سلام مردی هستم ۴۷ ساله همسرم ۴۰ حدود ۲۱ سال است ازدواج کردیم از نظر اخلاقی و مذهبی خیلی بهم شبیه هستیم . و خیلی همدیگر رو دوست داریم . همسرم از اول ازدواج همیشه این ترس رو داره که یه زنی سر راه من سبز بشه و وارد زندگیمون بشه . و همواره این ترس و اضطراب اذیتش میکنه . طوری که از نظر من بعضی وقتها به توهم میرسه و بارها بابت این قضیه حرفمون شده . من بارها قسم خوردم که زنی در زندگیم نیست . خیلی دوست دارم و . . . . ولی همه اینها نتونسته اضطراب و غصه اش رو کم کنه و اطمینان تو دلش ایجاد کنه . من چطور میتونم به ایشون کمک کنم ؟ تقریبا به مشاور و پزشک مراجعه نکردیم . چنین وسواسی به این شدت در اشنایان و بستگان وجود نداره . ولی اول ازدواج با یکی از همکاران من همسایه شدیم که خانمش به مراتب از همسر من بدتر بود و من این تاثیر رو از اونجا میدونم . تو این سالها من مساله ای نداشتم که بخواهد ببینه و متوجه بشه ولی وجود همکاران خانم ایشان رو بیشتر اذیتش میکنه . خصوصا خانمهایی که با مردها راحت ترن تقریبا هیچ وسواس دیگری از ایشون ندیدم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاوره خانواده باسلام برادر خوبم اولش بهت بگم که این وضعیت به خاطر دوست داشتن بیش از حد هستش وخانمها چون اقا رو فقط برای خودشون میخوان واصلا دوست ندارن که کسی دیگه تواین زمینه رقیبشون باشه به همین دلیل دچار اضطراب ونگرانی میشن که نکنه کسی عشقم رو ازم بگیره الان این شمایی که باید بهش ارامش واطمینان خاطر بدی که بابا هیچ خبری نیست وهیچکیرنمی تونه جای تورو برای من بگیره بانوی قلب من تویی میدونی که خانمهارسمعی هستند ودوست دارن که بشنون کلمه زیبای دوستت دارم رو وزمزمه های عاسقونه رو حالا شاید شما بگی من این همه کارهارو که میکنم یعنی دوست داستن اما خانم اینودرک نمیکنه ودوست داره که تو بازبانت بیان کنی که من دوستت دارم علاوه براین سعی کن کهکارهای شک برانگیز انجام نده مثلا زیاد با گوشی ور نرو پاسخدهی در حضور خانم باشه گوشی رو پنهان نکن اصلا وقتی منزلی کلا گوشی تعطیل توخونه اسم خانمهای همکار رو نیار به خانم بیشتر توجه کن گاهی بدونه گفتن ایشون توکارها کمکش کن گاهی وقتها با یه کادوی کوچک یا یه شاخه گل خانم رو سورپراز کن وبگو که به یادتم گاهی بین روز از محل کار براش زنگ بزن وبگو دلتنگت شدم ویا پیامی عاشقانه براش ارسال کن مطمئن باش وقتی حال روحی خوبی داشته رابطه همسری خوبی هم میتونه داشته باشه ودیگه اینکه سعی کن نذاری با افراد منفی نگر رفت وامد کنه گاهی هم به واسطه تغدیه ناصحیح فرد مخش سردوسودایی میشه وطرف دچار وسواس فکری میشه پس مراقب تغدیه ایشون هم باش وبیشتر گرمیحات بهش بده موفق باش @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
ೋღ ❤💒❤ ღೋೋღ ❤💒❤ ღೋ ☝️از تکبر پرهیز کنید، 🍁 که شیطان بواسطه ی تکبر از سجده ی آدم دریغ کرد. ☝️و از حرص بگریزید 🍁 که آدم بواسطه ی حرص از میوه ی درخت بخورد. ☝️واز حسد دور مانید، 🍁 که هابیل بواسطه ی حسد ، قابیل را کشت. 🍂 بنابراین تکبر، حرص وحسد سرچشمه ی همه ی گناهان است. 🌺 رسول خدا (ص) – نهج الفصاحه🌺 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ثواب #خدمت زن و شوهر به یکدیگر @onlinmoshaversh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🚺بزرگترین اشتباهات زنان بعد از سن 30 سالگی 🔻ورزش نکردن 🔻عدم توجه به فشار خون و کلسترول 🔻عدم غربالگری سرطانهای زنانه 🔻عدم استفاده از ضدآفتاب 🔻سیگار کشیدن @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✨✨ ✨ 📝 ۱ از دو هفته بعد زمزمه هاش شروع شد.... به روي خودم نمی آوردم. هیچ وقت به منوچهر نگفتم برو، هیچ وقت هم نگفتم نرو... علی چهارده روزه بود خواب و بیدار بودم منوچهر سر جانماز سرش به مهر بود و زارزار گریه می کرد. میگفت: "خدایا من چیکار کنم؟ خیلی بی غیرتیه که بچه ها اونجا برن روی مین و من اینجا پیش زن و بچم کیف کنم. چرا توفیق جبهه رفتن رو ازم گرفتي؟ عملیات نزدیک بود امام گفته بودن خرمشهر باید آزاد شه.... منوچهر آروم شده بود که بلند شدم. پرسیدم: "تا حالا من مانعت بودم؟" گفت: "نه" گفتم: "میخوای بري برو مگه ما قرار نذاشته بودیم جلوي هم رو نگیریم؟" گفت: "آخه تو هنوز کامل خوب نشدي." گفتم: "نگران من نباش". فردا صبح رفت تیپ حضرت رسول تشکیل شده بود. به عنوان آر پی جی زن و مسئول تدارکات گردان حبیب رفت... 《دلواپس بود. چه قدر شهید می آوردند پشت سر هم عملیات می زدند. به عکس قاب شده ي منوچهر روي طاقچه دست کشید. این عکس را خیلی دوست داشت. ریشهاي منوچهر را خودش آنکارد می کرد. آن روز از روي شیطنت، یک طرف ریشش را با تیغ برده بود تا چانه، و بعد چون چاره اي نبود همه را از ته زده بود. این عکس را با همه ي اوقات تلخی منوچهر ازش انداخته بود. منوچهر مجبور شد یک ماه مرخص بگیرد و بماند پیش فرشته. روش نمی شد با آن سر و وضع برود سپاه بین بچه ها. اما دیگر نمی شد از این کلک ها سوار کرد. نمیتوانست هیچ جوره او را نگه دارد پیش خودش. یک باره دلش کنده شد. دعا کرد براي منوچهر اتفاقی نیوفتد. می خواست با او زندگی کند براي همیشه. دعا کرد منوچهر بماند. هر چه میخواست بشود، فقط او بماند.》 همون روز ترکش خورده بود. برده بودنش شیراز وبعد هم آورده بودن تهران... خونه ي خالش بودیم که زنگ زد. گفتم: "کجایی؟چقدر صدات نزدیکه". گفت: "من همیشه به تو نزدیکم" گفتم: "خونه اي؟" گفت: "نمیشه چیزي رو از تو قایم کرد". 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ✨ ✨✨
📌نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ⭐️خدایا🙏 ✨دراین دریای ⭐️پرتلاطم روزگار ✨با نگاه مهربانت ⭐️دلگرم مان کن ✨به فردایی بهتر ⭐️الهی ✨در اين شب زیبایت ⭐️ودر اين لحظه، ✨به حقِ تمامی اسماء و ⭐️صفات بی انتهای خويش ✨آرزوي همـه را ⭐️به هدف اجابت بنشان ✨آمين یا رَبَّ 🙏 از آسمان آرامش و عظمتش✨ از خورشيد مهربانی اش❣ از دنيا خوبی هایش✨ و از خدا لطف بي كرانش❣ نصيب لحظه هاتون باشد✨ به امید گشایش در کارهای شما❣ آمین 🙏 💙 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍁سلام🍁 الهی قالی زندگیتون بی گره بافته بشه 🌺نقش آرامش طرح شـــــادی در قالب خوشبختی به صد هـزار رنگ خوشگــــل تـر از گلهـای باغچــــه #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh
💟سپاسگزاری، چشم «نعمت بین» می خواهد. نعمت ها باید دیده شوند. که اکثر انسانها چشم به چیزی دیگر دارند. انسان شاکر، همواره در حال یاد کردن، شمارش و شکر تک تک نعمت هاست... #کانال_مشاوره_آنلاین @onlinmoshavereh
🔴 #غیبت_خانواده_همسر_ممنوع 💠 از صحبت کردن ناشایست پشت سر خانواده همسرتان بپرهیزید. 💠 چون هم باعث اختلافات خانوادگی می‌شود و هم شما را فردی #ضعیف و بی‌تدبیر در حل مشکلات جلوه می‌دهد. 💠 در نتیجه حس #اعتماد به شما بشدت کمرنگ می‌گردد. 💠 اینکار #مجوزی برای همسرتان می‌شود تا او نیز به راحتی پشت سر خانواده شما صحبت کند و نسبت به آنها #کینه به دل بگیرد. @onlinmoshavereh ❤️🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ثواب #خدمت زن و شوهر به یکدیگر @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال576 سلام خسته نباشید من متولد ۷۰ همسرم ۷۷هستند ۴ساله ازدواج کردیم و از اول همین اخلاق را داشتند همسرم از همه لحاظ خیلی خوبن البته به مرور زمان بهتر شدن قبلا اخلاقشون یکم تند بود من با همسرم زندگی خیلی خوبی داریم ولی همسرم فقط یه اخلاقی داره که اذیتم میکنه من مادرم اینا یه شهر دیگه زندگی میکنن از شهری که ما توش زندگی میکنیم سه ساعت راهه تا اونجا همسرم از اول ادواجمون واسه رفتن خونه مامانم اینا خیلی تنبلی میکرد مامانم اینا هم خیلی به من وابسته ان و اونا هم از این قضیه خیلی ناراحت بودن بعدشم میگف شغلم شرایطش یه جوریه که خسته میشم منم واسه همون با این قضیه کنار اومدم ولی خواهرم اینا با ما همشهرین کلا با رفتن خونه خواهرم اینا و بیرون رفتن با اون وکلا تنها و با هرکس دیگه ای به جز اون و مادر شوهرم اکثرا یه جوری مخالفت میکنه ولی خونه مادرش اینا هر روزم بریم هیچی نمیگه با اونا هرجا هم برم اگه اطلاعیم ندم‌چیزی نمیگه منم دلم میخاد با دوستام یا خواهرم یا تنهایی برم بیرون ولی همیشه مخالفت میکنه لطفا یه راهی بهم نشون بدین که راضیش کنم یه بار بهش گفتم جوری رفتار میکنی که انگار من بچم نمیزاری برم بیرون میگه من اخلاقم اینه دوست ندارم اینجوری بری بیرون بعضی وقتا با دلیل بعضی وقتاهم بی دلیل اینم بگم اون با خانواده ام خیلی خوبه خیلی به خانواده ام احترام میزاره چه پدرو مادرم باشه چه خواهرم وشوهرش اون واقعا به غیر از این هیچ چیز بدی نداره ماهمو خیلی خیلی دوست داریم اون واقعا خیلی به من اعتماد داره و به حرفم اهمیت میده ولی با بیرون رفتنم بیشتر وقتا مخالفت میکنه لطفا راهنمایی ام کنید ممنونم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام خواهر خوبم بهتون تبریک میگم به خاطر ازدواج موفقتون وواقعا جای شکر گذاری به درگاه خداوند رو داره اونم توی زمانه ای که اکثرا نارصایتی دارند از زندگی مشترکشون به نظرم بهتره این یه دونه مشکل رو ببخشی به همه محاسنی که داره البته این از نشانه های دوستداشتن همسرتون هست که نمیخواد ازش دور بشی ویا به تنهایی بیرون بری اغلب اقایون اوایل زندگی اینگونه اند چون اولا دوست ندارند که تنها بیرون بره چون به محیط بیرون اعتماد ندارند ودوم اینکه چون هنوز شناخت از همدیگه کامل نیست مشغول امتحان کردن طرف هستند تا انشاالله سربلند از امتحان بیرون بیایید ودیگه اینکه به واسطه دوست داشتن وشوق دیدار دوست ندارند که بیرون بری ونبیندت چون همه مردها دوست دارند که وقتی وارد خونه میشن حتما خانمشون حضور داشته باشه واستقبالش بره باروی ختدان وباشیرین زبونی خاص خودش بهشون خوش امدبگن شما سعی کن هرجا میخوای بری در کنار خودش اصلا باسیاست باش وبگو بدونه تو هرگز دوست دارم هرجا میرم تکیه گاهم کنارم باشه تادلم به وجود ش گرم باشه وخلاصه از این حرفها تا یه مدت که اینجوری باشی مطمئن باش که همه چیز درست میشه اما اگه زیاد اسرار کنی برای تنهایی بیرون رفتن میگه ببینی چه خبره شما هنوز اول راه هستی واگه صبوری کنی مطمئن باش که همه چیز درست میشه خوشبخت باشی انشاالله @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✨✨ ✨ 📝 ۱ رفته بود خونه ي پدرم گوشی رو گذاشتم، علی رو برداشتم و رفتم. منوچهر روي پله ي مرمري کنار باغچه نشسته بود و سیگار می کشید. رنگش زرد بود. سیگار رو گذاشت گوشه ي لبش و علی رو با دست راست بغل کرد. نشستم کنارش روي پله وسیگار رو از لبش برداشتم انداختم دم حوض. همین که اومدیم حرف بزنیم پدرم با پدرو مادر منوچهر و عموش، همه اومدن و ریختن دورش. عمو منوچهر رو بغل کرد و زد روي بازوش. من فقط دیدم منوچهر رنگ به روش نموند... سست شد ... نشست .... همه ترسیدیم که چی شد. ریز بغلش رو گرفتیم، بردیم داخل. زخمی شده بود از جای ترکش بازوش خون میومد و آستینش رو خون کرد میدونستم نمیخواد کسی بفهمه. کاپشنش رو انداختم روي دوشش علی رو گذاشتم اونجا و رفتیم دکتر. کتفش رو موج گرفته بود. دستش حرکت نمی کرد دکتر گفت: "دوتا مرد میخواد که نگهت دارن". پیراهنش رو درآورد و گفت شروع کنه. دستش توي دستم بود، دکتر آمپول میزد و من و منوچهر چشم دوخته بودیم به چشماي هم. من که تحمل یه تب منوچهر رو نداشتم باید چی میدیدم .منوچهر یه آخ هم نگفت. فقط صورتش پر از دونه هاي ریز عرق شده بود. دکتر کارش تموم شد نشست... گفت: "تو دیگه کی هستی؟ داد بزن من آروم بشم واقعا دردت نیومد؟" گفت: "چرا، فقط اقرار نمیخواستید. عین اتاق شکنجه بود. دستش رو بست و اومدیم خونه. ده روز پیشمون موند... 《از آشپزخانه سرك کشید. منوچهر پاي تلویزیون نشسته بود و کتاب روی پایش باز بود. علی به گردنش آویزان شد، اما منوچهر بی اعتنا بود. چرا اینطوري شده بود؟ این چند روز، علی را بغل نمی کرد. خودش را سرگرم می کرد. علی میخواست راه بیوفتد. دوست داشت دستش را بگیرند و راه برود. اگر دست منوچهر را می گرفت و ول میکرد می خورد زمین، منوچهر نمیگرفتش. شبها چراغ ها را خاموش می کرد، زیر نور چراغ مطالعه تا صبح دعا و قرآن می خواند... فرشته پکر بود... توقع این برخوردها را نداشت. شب جمعه که رفته بودند بهشت زهرا، فرشته را گذاشته بود و داشت تنها بر می گشت. یادش رفته بود او را هم همراهش آورده....》 این بار که رفت، براش یه نامه مفصل نوشتم. هرچی دلم می خواست، توي نامه بهش گفتم. تا نامه به دستش رسید، زنگ زد و شروع کرد به عذرخواهی کردن... نوشته بودم(محل نمی گذاري، عشقت سرد شده. حتما از ما بهتران را دیده ای !) می گفت(فرشته هیچ کس براي من بهتر از تو نیست تو این دنیا، اما می خوام این عشق رو برسونم به خدا نمیتونم سخته... اینجا بچه ها می خوابن روی سیم خاردار، میرن روی مین. تا میام آر پی جی بزنم، تو و علی میاید جلوي چشمم) منوچهر هر بار میومد و میرفت، علی شبش تب میکرد. تا صبح باید راهش می بردیم تا آروم بشه... گفتم: "میدونم. نمیخوای وابسته شی ولی حالا که هستی، بذار لذت ببریم. ما که نمیدونیم چه قدر قراره باهم باشیم. این راهی که تو میری، راهی نیست که سالم برگردي.... بذار فردا تاسف نخوریم اگه طوریت بشه، علی صدمه می خوره. بذار خاطره ی خوش بمونه". 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ✨ ✨✨
@beheshte 🔮استجابت دعا🔮 ✳️برای مستجاب شدن دعا حتما به این موارد دقت کنید: ✴️برای چهل نفر از دوستان خود دعا کنید، بعد برای خود دعا کنید. 📚من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۱۲ ✴️دل و زبانتان در هنگام دعا یکی باشد. اینگونه نباشد که زبان دعا می کند و دل غافل است. به اجابت دعایتان یقین داشته باشید. 📚کافی، ج۲ ، ص۴۷۳ ✴️فقط در هنگام نیاز و گرفتاری دعا نکنید، بلکه در هنگام رفاه و آسایش هم دعا کنید. 📚کافی، ج۲ ، ص۴۷۲ ✴️همراه با دعا عمل هم کنید. دعا کننده بی عمل، مانند تیراندازی است که کمانش زه ندارد. 📚تحف العقول، ص۱۱۱ ✴️قبل از دعا و بیان حاجت، صدقه بدهید، هر چند کم باشد. 📚کافی، ج۲ ، ص۴۷۷ ✴️هیچ دعایی را کوچک مشمارید. 📚خصال صدوق، ج۱ ، ص۱۹۹ ✴️اول از گناهان توبه کنید بعد دعا کنید. 📚مهج الدعوات، ص۳۵۹ ✴️ قبل و بعد از دعا صلوات بفرستید. زیرا خدای متعال، کریم تر از آن است که قبل و بعد دعا را برآورده کند و دعای مابین آنها را برآورده نکند. 📚نهج البلاغه، حکمت ۳۶۱ ✴️در دعا الحاح و اصرار داشته باشید و هرگز از تاخیر در برآورده شدن حاجت خسته نشوید. 📚کافی، ج ۲ ، ص۴۷۵ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✅ انواع درمان با سبزی ‌ها و میوه ها @beheshte 🔸واریس : سیر 🔸ترک خوردگی لب : خیار، انگور 🔸ترک خوردگی پوست : سیب به 🔸عفونت گلو : شلغم جعفری تره فرنگی ترب آویشن لیموترش خرما انجیر توت فرنگی تمشک گردو خرما انجیر توت فرنگی تمشک گردو 🔸نقرس : رازیانه باقالا شلغم ترب گوجه فرنگی سیب لیموترش توت فرنگی انگور زیتون گلابی ، کرفس کاهو آلو 🔸کلیه و مثانه : باقالا شلغم پیاز ترب گوجه فرنگی لیموترش توت فرنگی انگور ازگیل هویج لوبیا 🔸گریپ : آویشن پرتقال آلبالو سیب سیر پیاز 🔸حاملگی : اسفناج باقالا لوبیا عدس نخود بادام ازگیل آلو انگور 🔸بوی بد نفس : ترب سیب 🔸بواسیر: سیر اسفناج جعفری تره فرنگی سیب به انجیر توت هلو انگور 🔸فشار خون : توت فرنگی سیر زیتون گلابی 🔸کم اشتهائی : کاهو ترب انگور پرتقال گردو، سیر چغندر هویج کلم ترخون پیاز 🔸عفونت روده ‌ها : خیار بادام انگور پرتقال سیب کاهو 🔸یرقان : کرفس کاهو جعفری ترب گیلاس توت فرنگی انگور هویج آرتیشو 🔸زیاد شدن شیر مادر: هویج رازیانه سیب 🔸میگرن : باقالا پیاز آویشن بادام گیلاس هلو کلم 🔸عصبانیت : کاهو پیاز کرفس زردآلو بادام گردو هلو سیب انگور لوبیا 🔸نیش حشرات : جعفری تره فرنگی آویشن گردو سیر پیاز 🔸رفع عطش: خیار کاهو هندوانه 🔸رماتیسم : هویج کرفس رازیانه باقالا سیر پیاز جعفری تره فرنگی سیب ترب آویشن گوجه فرنگی ، گیلاس لیموترش توت فرنگی تمشک انگور گلابی، فندق آلو سیب زمینی @olinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
😌امروز ظهر خواهان آنم که ❤️ضربان قلبت 😊بہ لبخندهای مکرر تکرار شود 💜و هر آنچہ بہ دل آرزویش را داری ☺️بی بهانہ از آن تو باشد 💚ظهرتون شاد و قشنگ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال577 سلام وقتتون بخیر ،خانم شمس میشه لطفا به من هم کمک کنید ،9ساله ازدواج کردم ی پسر یکساله دارم همسرم از هر لحاظ خوبه هم کار خوب داره هم در امد خوب هم شغل وسمت خوبی داره ولی متاسفانه اعتیاد داره ،شیره مصرف میکنه اصلا هم حاضر نیست ترک کنه ولی من از لحاظ روحی خیلی داغونم خیلی ازاین قضیه ناراحتم چندین بار به سرم زد طلاق بگیرم ولی از عواقبش ترسیدم ولی دارم افسردگی میگیرم اصلا با اعتیادش نمیتونم.کنار بیام ،وقتی باهاش بحث میکنم درباره این.موضوع یا قهر میکنم خیلی بد اخلاق میشه وبدتر میکنه موندم چکار کنم پسرم خیلی بهش وابسته شده ،تو رو خدا کمکم کنید ،در مورد این موضوع خانواده ها چیزی نمیدونن ،برای این.که همه جوره خودشو حفظ کرده کمکم کنید لطفا پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاور خانواده باسلام خواهر خوبم اول اینکه باید فکر کنی که ایشون مریض هستن دوم اینکه احیانن توی خانواده کسی بوده که اهل شیره بوده وایشون دارند پیروی میکنند ویا شاید بین همکاران ویا دوستلن کسی مسبب شده گذشته از اینها مصرف مواد باعث میشه که یشون تولن جنسی خودش رو از دست بده ودچار زود انزالی واختلال نعوظ بشه بهتره که دنبال درمانش بای د البته به عنوان یه پرستار بدونه غر ودعوا بامدیریت عالی رفتار اگه فکر میکنی با قهر یا دعوا ویا خدای ناکرده با طلاق میتونی کاری از پیش ببری سخت در اشتباهی چون باعث لجبازی بیشتر وحرف نشنوی ایشون میشه پس در کمال ارانش وصبوری ومحبت هنسرانه وگفتن اینکه تو تنها تکیه گاه منو فرزندم هستی واصلا دوست ندارم اسیب ببینی ودوست دارم همیشه سلامت وشاداب باشی وسایه ات روی سرم واین قضیه باعث اسیب به سلامتی شما وخدای ناکرده سکته واز بین بردن ارامش زندگی ما میشه وچون میدونم که مارو دوست داری ونمیخوای که ما اسیب ببینیم پس بهتره که دنبال درمانت باشی چون حیف توست که بخوای مبتلا بشی وجایگاهت رو از دست بدی امیدوارم که با سیاست بتونی خوب مدیریت کنی انشاالله @onlinmosgavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍁ای دوست 🍂 یادت نرود 🍁 اینجا کسی هست 🍂 که به اندازه تمام 🍁 برگ های رقصان پاییز 🍂 برایت آرزوهای خوب دارد 🍁عصر زیباتون بخیر ☕ 😊 🍁 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺