اي كه از مهدكودک يا مدرسه بر میگردد.
✨دقايق اوليه ای كه دارد به خواب ميرود.
🌸🍃🌸
#نکته_های_تربیتی
وقتی آرام با فرزندتان حرف ميزنيد،
مغز او آرام ميگيرد و فرزندتان حرفهای شما را ميشنود
و به مرور سر لوحه رفتارش خواهد شد.
اما زمانی كه داد ميزنيد، مغز كودک وارد مرحله جنگ و گريز ميشود
و ممكن است در ابتدا در اثر ترس كوتاه بيايد
اما به مرور ديگر صدای شما را نخواهد شنيد.
با فرزندتان با صدای آرام و با جملات شفاف و كوتاه حرف بزنيد و به مرور معجزه آنرا در فرزندتان ببينيد.
✨﷽✨
#حکایت
یڪی از دوستان میـگفت:
💢 ما یک گاریچی در محلمان
بود، که نـفت می برد و به او عمو نفتی می گفتند.
یک روز مرا دید و گفت: سلام. ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید!؟
گفتـم: بله!
گفت: فهمیـدم. چون سلام هایت تغییر کرده اسـت!
من تعجب کردم، گفتـم: یعنی چـه!؟
➖ گفت: قبل از اینـکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می گرفتی، حالم را می پرسیدی. همه اهل محل همینطور بودند. هرکس خانه اش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر میکند…
😔 از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت میداد. عوض اینکه بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد.
سی سال او را با اخلاق خـوب تحويل گرفتم. خـیال میڪردم اخلاقم خوب است. ولی حالا که خـانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فـکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم.
👈یادمان باشد، سلام مان بوی نیاز ندهد!
🔅﷽🔅
⚠️هرگز نمازت را ترک مکن
💟⇦•میلیون ها نفر زیر خاک بزرگترین آرزویشان بازگشت به دنیاست ؛ تا " سجده " کنند، فقط یک سجده
✴️⇦•از پاهايی که نمی توانند تو را به ادای نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند..
قبرها، پر است از جوانانى که
میخواستند در پیری توبه کنند...
🔅رسول الله صلےالله علیه وآله فرموده اند
🔸نماز صبح : نور صورت
🔸ظهر : بركت رزق
🔸عصر : طاقت بدن
🔸مغرب : فايده فرزند
🔸عشاء : آرامش
👈مي بخشد.
🌷به نیت دعوت برای "نماز" به چند نفر بفرست 🌷
سه پند #لقمان_حکیم به پسرش :
"در زندگی بهترین غذا را بخور ...
در بهترین رختخواب جهان بخواب ...
در بهترین خانه ها زندگی کن" ...
پسر گفت :
ما فقیریم چطور این کارها را بکنم ؟
لقمان :
✨اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری ،
هر غذایی ، طعم بهترین غذای جهان را میدهد .
✨اگر بیشتر کار کنی و دیرتر بخوابی ،
هر جا که بخوابی بهترین خوابگاه جهان است ،
✨و اگر با مردم دوستی کنی ، در قلب آنها جای میگیری ،
و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست!
✨✨✨
اگر فرزندان محبت بین والدینشان را ببینند قطعا در یک محیط امن پرورش پیدا می کنند
واز شخصیت سالمتری برخوردار میشوند
این فرزندان به راحتی میتوانند از رفتار والدینشان الگوبرداری کنند
🌱🕊
⭕️✍حکایت خواندنی از ملا
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍃
ملانصرالدين از كدخداى ده ﻳﮏ ﺍﻻﻍ ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ ١٥ درهم خريد و ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ كدخدا ﺍﻻﻍ ﺭﺍ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺑﺪﻫﺪ...
ﺍﻣﺎ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ كدخدا ﺳﺮﺍﻍ ملانصرالدين ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ:
« ﻣﺘﺄﺳﻔﻢ ملا, ﺧﺒﺮ ﺑﺪﻱ ﺑﺮﺍﺕ ﺩﺍﺭﻡ. ﺍﻻﻏﻪ ﻣﺮﺩ!»
ملانصرالدين ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : « ﺍﻳﺮﺍﺩﻱ ﻧﺪﺍﺭﻩ . ﻫﻤﻮﻥ ﭘﻮﻟﻢ ﺭﻭ ﭘﺲ ﺑﺪﻩ. »
كدخدا ﮔﻔﺖ : «ﻧﻤﻲﺷﻪ !ﺁﺧﻪ ﻫﻤﻪ ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺧﺮﺝ ﮐﺮﺩﻡ»
ملا ﮔﻔﺖ: «ﺑﺎﺷﻪ. ﭘﺲ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﻩ.»
كدخدا ﮔﻔﺖ: «ﻣﻲﺧﻮﺍﻱ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﭼﻲ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻲ؟»
ملا ﮔﻔﺖ: «ﻣﻲﺧﻮﺍﻡ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﻲ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﮐﻨﻢ.»
كدخدا ﮔﻔﺖ: «مگر میشه ﻳﻪ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﻲ ﮔﺬﺍﺷﺖ!»
ملا ﮔﻔﺖ: « ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﮐﻪ ﻣيشه. ﺣﺎﻻ ﺑﺒﻴﻦ. ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﮐﺴﻲ ﻧﻤﻲﮔﻢ ﮐﻪ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ.»
ﻳﮏ ﻣﺎﻩ ﺑﻌد كدخدا ملانصرالدين رو ﺩﻳﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ: «ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟»
ملا ﮔﻔﺖ: به ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﻲ ﮔﺬﺍﺷﺘﻤش و اعلام كردم فقط با پرداخت ٢ درهم در قرعه كشي شركت كنيد و به قيد قرعه صاحب يك الاغ شويد . به ٥٠٠ نفر ٥٠٠ ﺑﻠﻴﺖ ٢ درهمى ﻓﺮﻭﺧﺘﻢ ﻭ ٩٩٨ دﺭهم ﺳﻮﺩ ﮐﺮﺩﻡ.»
كدخدا ﭘﺮﺳﻴﺪ: «ﻫﻴﭻ ﮐﺲ ﻫﻢ ﺷﮑﺎﻳﺘﻲ ﻧﮑﺮﺩ؟»
ملا ﮔﻔﺖ: «ﻓﻘﻂ ﻫﻤﻮﻧﻲ ﮐﻪ ﺍﻻﻍ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﻦ ﻫﻢ ٢ درهمش ﺭﻭ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻡ.
🍃
🌺🍃
✍ #حرف_حساب
هوای یڪدیگر را داشته باشید؛
دل نشڪنید؛
قضاوت نڪنید؛
هنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنید؛
به غم ڪسی نخندید؛
به راحتی از یڪدیگر گذر نڪنید؛
به سادگیِ آب خوردن بر دیگری تهمت ناروا نبندید؛
و حریم آبروی دیگری را بدون اجازه وارد نشوید...
آدمها! دنیا دو روز است!
هوای دل یڪدیگر را بیشتر داشته باشیم ...
🌸🍃🌸
👌اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ..
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ،
ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ،
ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﭼﺎﻩ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔﻆ ﮐﺮﺩ...
👌ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ...
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺿﺮﺑﻪ ﻋﺼﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞ ﻧﻮﺍﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺧﺸﮑﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ،
ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ ...
👌ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ...
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﻏﺮﻕ ﮐﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ..
🌺اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ..
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﯽ😍
🌷 پذیرش تفاوت ها 🌷
🔹 توی بیمارستان
✍💠✍ ✍💠✍
#پرسش_و_پاسخ
❓سوال
سلام
🔴با #اعتیاد_کودکان به #گوشی چه کنیم ؟
✍✍✍✍
✍ پاسخ مشاور
سلام دوست خوبم
✅راهکارها :
✴️خودمان به گوشی معتاد نباشیم ! کودکان از والدین الگو می گیرند !
✴️موفقیت کودک در حوزه های هنری و ورزشی را تشویق کنید .
✴️از جمله ی (( حوصلم سر رفت )) نترسید .
✴️برای ساکت کردن به او گوشی و تبلت ندهید.
✴️با کودک خود در مورد مضرات گوشی صحبت کنید .
✴️موقع بازی کودک گوشی را در حالت پرواز قرار دهید .
✴️با کسانی که کودک هم سن دارند ، رفتو آمد کنید !
✴️کودک بیش از دو ساعت نباید با گوشی بازی کند !
✴️کودک نباید گوشی یا تبلت شخصی داشته باشد .
🌹
دختري كه پدرش براي او وقت ندارد
دوستي و صميميتي با او برقرار نمي كند
سهل گير و يا سخت گير افراطي ست
مهر و محبت خود(مخصوصا کلامی )را به دخترش منتقل نمي كند
بیرون از خانه در جستجوي مهر مردانه خواهد بود
#موعظه ونصیحت زیاد و بیش از حد
💠 حرفی که به کسی یا فرزندت می زنی، دانه است و فکر او زمین.
- ببین در این زمین چقدر بذر می توان پاشید؟
- اگر در یک زمین کوچک چند کیلو گندم پاشیدی، همه دانه ها سبز نمی شوند. تازه اگر هم در بیایند همدیگر را خفه می کنند.
🔰 موعظه زیاد، باعث می شود که حرف ها همدیگر را له کنند، همدیگر را بپوشانند.
🔺 آیت الله حائری شیرازی
#نوجوان_نوردیده👇
#خانومها_بخوانند
وقتی شوهرتان به خانه می آید
با خودتان قرار بگذارید که
هیچ مسئله ی ناخوشایندی را در 90 دقیقه ی اول ورود همسرتان به خانه،
به او نگویید...
💞
❣ انیمیشنی زیبا سواستفاده جنسی
سالانه میلیونها کودک در سرتاسر دنیا مورد سو استفاده جنسی قرار میگیرند.😔)
👦 @playandlearn
💕هر چیزی که میخوانیم بخشی بزرگ از شخصیت ما خواهد شد و میتواند باعث پیشرفت یا شکست ما شود...
🍃🍃🍃
💕پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:
هرکس آبروی مومنی را حفظ کند،
بدون تردید بهشت بر او واجب می شود
🍃🍃🍃
💕” زندگى ” کاروانیست زودگذر
آهنگى نیمه تمام و تابلویى زیبا و فریبنده
میسوزد و میسوزاند و هیچ چیز درآن رنگ حقیقت نمیگیرد
جز “خوبی”....
🍃🍃🍃
💕اگه عقل امروزمو داشتم، هیچوقت اشتباهات دیروزمو نمی کردم. ولی اگه اشتباهات دیروزمو نمی کردم، عقل امروزمو نداشتم.... پس باید از اشتباهات نھایت استفاده رو کرد..
#پروفسور_سمیعی
🍃🍃🍃
💕روزی شیطان اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد.
همۀ مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل غرور، شهوت، خشم، حسادت و دیگر شرارت ها را عرضه کرد. در میانِ همۀ وسایل، یکی از آنها بسیار کهنه بود و بهای گرانی داشت.
کسی پرسید: این چیست؟ شیطان: این نا امیدی است. شخص گفت: چرا اینقدر گران است؟
شیطان گفت: این موثرترین وسیله من است، هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کاری بخواهم میکنم، برای همین اینقدر کهنه است.
مراقب «اميدمان» باشيم...!
🍃🍃🍃
#حکایت
💕آورده اند كه در مجلس شيخ ابوالحسن خرقانی سخن از كرامت مي رفت و هر يک از حاضران چيزي مي گفت.
شيخ گفت: كرامت چيزي جز خدمت خلق نيست.
چنان كه دو برادر بودند و مادر پيري داشتند. يكي از آن دو پيوسته خدمت مادر مي كرد و آن ديگر به عبادت خدا مشغول مي بود.
يک شب برادر عابد را در سجده، خواب ربود. آوازي شنيد كه برادر تو را بيامرزيدند و تو را هم به او بخشيدند.
گفت: من سالها پرستش خدا كرده ام و برادرم هميشه به خدمت مادر مشغول بوده است، روا نيست كه او را بر من رجحان نهند و مرا به او بخشند.
ندا آمد:
آنچه تو كرده اي خدا از آن بي نياز است و آنچه برادرت مي كند، مادر بدان محتاج...
🍃🍃🍃
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🌼🍃🌼
🍃🌼
🌼
#دیگی_که_بزاید_مردن_هم_دارد
می گویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت .
چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد.
وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد.
چند روز بعد ، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا دادبه این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود.
تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد .
همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را گرفت.
ملا گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت مگر دیگ هم می میرد؟ چرا مزخرف میگی!!!
و جواب شنید :چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید.
دیگی که می زاید حتما مردن هم دارد.
این حکایت اغلب ما مردم است:
هرجا که به نفع ما باشد عجیب ترین دروغها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید.
❌دعوا، دلخوری، زخم زبان به #همسرتان را در جمع نیاورید..
افراد یا منتظر #دعوای شما هستند
یا دلسوزی های #بیجا میکنند
یا بعد ها برایتان #یادآ
بلوغ به دخترتان توضیح دهید،ممکن است دراین سن،در اجتماع کمکم، توجههایی رااز جنس مخالف دریافت کند امااین توجهها لزوماً نشاندهنده علاقه فرد مقابل به او نیست.
@nooredideh_nojavan
✨﷽✨
#حکایت
✨روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسهی سکهی مردی غافل را می دزدد هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است: خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما
✨اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد. دزدکیسه در پاسخ گفت:
✨صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد.ان گاه من دزد باورهای او هم بودم. واین دور از انصاف است...!
🔺و این روزها عده ای هم دزد خزانه مردمند
و هم دزد باورهای شان ... !!!
برتري دادن فرزندان به همسر،
آسيب بيشتري به فرزندانتون ميزنه!
حتي اگر حرف همسرتون اشتباهه
در حضور كودك شروع به ايراد گرفتن
و بحث كردن نكنيد
چون اقتدارش از بین ميره
بعدا صحبت کنید دربارش
بیشترین عامل پرتوقعی فرزندان،
قطعاً پرتوقعی والدین است.
کودکان بامشاهده رفتار والدین، پرتوقعی را میآموزند و الگو
میگیرند مثل پدری که هنگام
صرف غذا به همسرش غُر میزند
وایراد میگیرد.
#کنترل_استرس
استرس یکی از مشکلات روانی است و به سیستم برنامهریزی شده انسان خلل وارد میکند و می تواند اثرات جبران ناپذیری مانند افسردگی های حاد و مزمن روی هر کسی بگذارد.
با تکنیک های ساده زیر استرس تان را کاهش دهید:
▪️ برای کنترل استرس ۱۱ بار تنفس عمیق
▪️ باز و بسته کردن مشتها
▪️ آبدرمانی
▪️ پیادهروی در چمن
💞
ی اگه اعتماد بنفس پائین داشته باشه مسبب این میشی که اون واسه همیشه این جملات تو ذهنش حک بشه
💟#حکایت
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت :
بشکن وبخور وبرای من دعا کن..
بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد ...
آن مرد گفت : گردوها را می خوری نوش جان ، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم..
بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است ..
اگه به کسی خوبی میکنید سعی کنید بدون منت باشه و بخاطر خدا باشه
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند .
👇
💢
🌷 هرگز نمازت را ترک مکن .
☘ میلیون ها نفر زیر خاک بزرگترین آرزویشان بازگشت به دنیاست ، تا #سجده کنند، فقط یک #سجده .
🌸 از پاهايی که نمی توانند تو را به ادای نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند..
🌺 قبرها، پر است از جوانانى که میخواستند در پیری توبه کنند...
@alabd110
#موفقیت
♻️اولویت بندی از مهمترین مهارتهای زندگیست.
شما هر چقدر زیبا ویولن بنوازید، در یک قایق در حال غرق شدن، ویولن نواختن در اولویت قرار ندارد.
شما هرچقدر کشاورز قابلی باشید، در یک مزرعه ی در حال سوختن، سم پاشی و آفت زدایی در اولویت نیست.
👈با اولویت بندی صحیح در مقاطع مختلف زندگی، موفقیت و پیشرفت خود را تضمین کنید.
💞
قدم به قدم به نابودی روح و روان خودتان نزدیک تر می شوید وقتی:
1-وقتی نمیبخشید
2-وقتی به کاری که دوست ندارید ادامه میدهید
3-وقتی وقتتان را تلف میکنید
4-وقتی از خودتان مراقبت نمیکنید
5-وقتی از همه چیز شکایت میکنید
6-وقتی با پشیمانی و افسوس زندگی میکنید
7-وقتی شریک نادرستی برای زندگیتان انتخاب می کنید
8-وقتی خودتان را با دیگران مقایسه میکنید
9-وقتی فکر میکنید پول برایتان خوشبختی میآورد
10-وقتی شکرگزار و قدرشناس نیستید
11-وقتی در روابط اشتباه میمانید
12-وقتی بدبین و منفیگرا هستید
13-وقتی با یک دروغ زندگی میکنید
14-وقتی درمورد همه چیز نگرانید.
👇
💢
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘
🌺☘🌺
☘🌺
🌺
📚مادر
پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می کرد.
یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند.
از مادرش پرسید:
مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟
مادر گفت:
از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند باتعجب گفت: داری جان می دهی و از من اینها را درخواست می کنی؟
و قبلا به من گلایه نکردی.
مادر پاسخ داد:
بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم وعادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری تورا به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی
اگر هدفت این است که در تمام زندگی نوجوانت حضور داشته باشی، قطعا شکست میخوری. فقط بر او نظارت داشته باش و راهنماییش کن.
شخصی می گفت: من سی سال دارم.
بزرگی به او خرده گرفت و گفت:
نباید بگویی سی سال دارم،
باید بگویی آن سی سال را دیگر ندارم.
راستی شما به جای سال هایی که دیگر ندارید، چه دارید؟!
جز کار خیر چيزی باقی نمی ماند.
شخصی برای تحقیر
"مورچه ای"را با انگشت فشرد
مورچه خندید و گفت
ای انسان غره مشو
تو در قبرت برای من
وعده غذایی بیش نیستی...
🌷🌷🌷
_ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ ﺗﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ فهمید
ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﺘﺪ
ﭼﻨﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﺬﺭﺩ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﺪ، ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺫﻫﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﺘﺪ...!
_ﺁﻥ ﭼﻪ "ﺑﺮ ﺗﻮ" ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ، ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖﮐﻪ "ﺩﺭ ﺗﻮ" ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ.
_ﮐﺴﯽ ﮐﻪ "ﺳﻠﻮﻝ ﺍﻧﻔﺮﺍﺩﯼ" ﺭﺍ ﺳﺎﺧﺖ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ که ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ، "ﺗﺤﻤﻞ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ " ﺍﺳﺖ...
_ﺑﺮﺍﯼ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﻬﻮﺵ ﮐﺮﺩ، ﺍﻣﺎ
ﺑﺮﺍﯼ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﻭﺡ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ
🌷🌷🌷
به تعداد
آدمهای
روی کره ی خاکی،
تفاوت فکر و نگرش وجود دارد!!
پس این را بپذیر:
کسی که تفکرش باتو متفاوت است،
دشمنت نیست؛
انسان دیگریست!
👁🗨
🌷﷽
📕 #داسـتان_های_خواندنی
💠✨قطره عسلی بر زمین افتاد مورچه ی ڪوچڪی آمد و از آن چشید و خواست ڪه برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود،پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید...
💠✨باز عزم رفتن ڪرد،اما احساس ڪرد ڪه خوردن از لبه عسل ڪفایت نمی ڪند و مزه واقعی را نمی دهد،پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد...
💠✨مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد...اما(افسوس)ڪه نتوانست از آن خارج شود،پاهایش خشڪ و به زمین چسبیده بود و توانایی حرڪت نداشت در این حال ماند تا آنڪه نهایتا مرد...
🍁ً
🌸🍃🌸
🍃 فقیری به ثروتمندی گفت: اگر من در خانه ی تو بمیرم، با من چه می کنی؟
ثروتمند گفت: تو را کفن می کنم و به گور می سپارم.
فقیر گفت: امروز که هنوز زنده ام، مرا پیراهن بپوشان و چون
❤زناشویی حرفهای❤:
🍃❤️🍃💞🍃❤️🍃💞🍃❤️
❤️🍃❤️
🍃💞
❤️
#حکایت
"احتـرام بـه همســر"
🍃 فرزند آیتالله فاطمینیا نقل میکند: روزی با پدر میخواستيم برويم به یک مجلس مهم؛ وقتی آمدند بيرون خانه، ديدم بدون عبا هستند.....!
گفتم عبايتان کجاست؟ گفتند مادرتان خوابيده و عبا را رويشان کشیدهام؛ گفتم بدون عبا رفتن آبروريزی است....
جواب دادند: اگر آبروی من در گروی اين عباست و اين عبا هم به بهای از خواب پريدن مادرتان است؛ نه آن عبا را میخواهم نه آن آبرو را......!
در خانهای که آدمها یکدیگر را دوست ندارند؛ بچهها نمیتوانند بزرگ شوند. شاید قد بکشند؛ اما بال و پر نخواهند گرفت.....!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💢یک روز #ملانصرالدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد، الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت
ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد !
ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود، ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید، هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد، ملا الاغ را رها کرد و به خانه آمد که استراحت کند، در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد، وقتی که دوباره به پشت بام رفت، می خواست الاغ را آرام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود، برگشت، بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده، و سرانجام الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد !
ملا نصر الدین با خود گفت لعنت بر من که نمی دانستم اگر خر به جایگاه رفیع و بالایی برسد هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را از بین می برد
مراقب باشید به هر الاغى جایگاهى بالاتر از شأن او ندهید...
#حکایت
#حکایت👇👇
درویشی تنگدست به در خانه توانگری رفت و گفت: شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای که به درویشان دهی، من نیز درویشم.
خواجه گفت: من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی.
پس درویش تاملی کرد وگفت: ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به در خانه چون تو گدائی آمده ام. این را بگفت و روانه شد.
خواجه متأثر گشته از دنبال وی شتافت و هر چه کوشید که چیزی به وی دهد قبول نکرد.
از او بخواه که دارد
و میخواهد که از او بخواهی...
از او مخواه که ندارد
و می ترسد که از او بخواهی...!
🔴 🔴
✨﷽✨
#حکایت
✅امام مجتبى(ع) و اهتمام به امور مسلمين
✍شخصى كه محرم نبود، در كنار حضرت مجتبى عليه السلام شروع به طواف كرد، گفت: يابن رسول اللّه! من بدهكارم، مال مردم خور نيستم، اما ندارم كه بدهم، واقعاً قصد جدى دارم كه پول طلب كار را بدهم. او گريبانم را گرفته و مى گويد: طلبم را بده! من به او گفتم: به اين كعبه قسم ندارم، ولى طلب تو را مى دهم، مى گويد: اگر ندارى، بايد كسى ضامن شود كه اگر پول را ندادى، او پول مرا بدهد. من هيچ كس را در مكه غير از شما نمى شناسم.
امام عليه السلام فرمود: طلبكار كجاست؟ گفت: بيرون از مسجد الحرام است. حضرت با حال احرام از طواف بيرون آمد، به طلبكار گفت: اگر اين طلب تو را نداد، من ضامن هستم. قبول كرد. حضرت برگشت و بقيه طواف را انجام داد. در سعى بين صفا و مروه، كسى به حضرت عرض كرد: آقا! در طواف واجب، آن هم دور پنجم و ششم، چرا بيرون رفتيد؟- بعضى ها از امام و خدا جلوتر مى افتند- حضرت عليه السلام فرمودند:
💥كارى مهم تر از طواف به وجود آمد؛ و
آن هم نجات يك گرفتار بود
📚برگرفته از کتاب مرگ و فرصتها
نوشته استاد حسین انصاریان
هدایت شده از 📚داستانک🌹
📕 #حکایت
✳️ وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..
⚛ باد باعث طراوتش میشود
آب باعث رشدش میشود
و آفتاب پختگی و کمال میبخشد
اما❗️
✳️ به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت،
⚛ آب باعث گندیدگی
باد باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود..
✳️ بنده بودن یعنی همین، یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود.
⚛ پول ، قدرت، شهرت، زیبایی….تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.
🔰 یکی از بزرگان میگوید 🔰
✳️ اگر بنده ای به مدت چهل روز خودش را خالص برای خداوند بگرداند، چشمه های حکمت درچهره وزبانش آشکار خواهد شد.
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
👉 @dastankm
هدایت شده از 📚داستانک🌹
📕 #حکایت
✳️ وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..
⚛ باد باعث طراوتش میشود
آب باعث رشدش میشود
و آفتاب پختگی و کمال میبخشد
اما❗️
✳️ به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت،
⚛ آب باعث گندیدگی
باد باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود..
✳️ بنده بودن یعنی همین، یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود.
⚛ پول ، قدرت، شهرت، زیبایی….تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.
🔰 یکی از بزرگان میگوید 🔰
✳️ اگر بنده ای به مدت چهل روز خودش را خالص برای خداوند بگرداند، چشمه های حکمت درچهره وزبانش آشکار خواهد شد.
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
👉 @dastankm
👑 H 👑:
✨﷽✨
#حکایت
✍اربابی یکی را کشت و زندانی شد. و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد. شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، تونلی به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد. اسبی برایش مهیا کرد و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده میکردند. ارباب گفت:
سپاسگزارم بدان جبران میکنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانوادهات و فرزندانت وداع میکردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم.
اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من میروم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد
💐قرآن کریم:
لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الذی
هرگز نیکیهای خود را با منت باطل نکنید.
••✾🌻🍂🌻✾••
✍#حکایت
مردی خسیس تمام داراییاش را فروخت و طلا خرید. او طلاها را در گودالی در حیاط خانهاش پنهان کرد. مدت زیادی گذشت و او هر روز به طلاها سر میزد و آنها را زیر و رو میکرد.
تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد. همسایه، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت.
روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش میزد.
رهگذری او را دید و پرسید: «چه اتفاقی افتاده است؟»مرد حکایت طلاها را بازگو کرد.
رهگذر گفت: «این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست.
تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟» ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است.
✅ چه بسیار افرادی هستند که پولدارند اما ثروتمند نیستند و چه بسیار افرادی که ثروتمندند ولی پولدار نیستند.
╭─┅─═ঊঈঊঈ═─┅─╮
:
#حکایت لقمان و میوه 🍎🍇🍏🍅🍒
روزگاری، لقمان حکیم در خدمت خواجه ای بود. خواجه، غلام های بسیار داشت. لقمان بسیار دانا همواره مورد توجّه خواجه بود. غلامان دیگر بر او حسد می ورزیدند و همواره پی بهانه ای می گشتند برای بدنام کردن لقمان پیش خواجه.
روزی از روزها، خواجه به لقمان و چند تن از غلامانش دستور داد تا برای چیدن میوه به باغ بروند. غلام ها و لقمان، میوه ها را چیدند و به سوی خانه حرکت کردند. در بین راه غلام ها میوه ها را یک به یک خوردند و تا به خانه برسند، همه میوه ها تمام شد و سبد خالی به خانه رسید. خواجه وقتی درباره میوه ها پرسید، غلام ها که میانه خوشی با لقمان نداشتند.
گفتند: میوه ها را لقمان خورده است.
خواجه از دست لقمان عصبانی شد.
خواجه پرسید: «ای لقمان، چرا میوه ها را خوردی؟ مگر نمی دانستی که من امشب، مهمان دارم؟ اصلاً به من بگو ببینم، چگونه توانستی آن همه میوه را به تنهایی بخوری؟!»
لقمان گفت: من لب به میوه ها نزده ام. این کار، خیانت به خواجه است!»
خواجه گفت: «چگونه می توانی ثابت کنی که تو میوه ها را نخورده ای؟ در حالی که همه غلام ها شهادت می دهند که تو میوه ها را خورده ای!»
لقمان گفت: «ای خواجه، ما را آزمایش کن، تا بفهمی که میوه ها را چه کسی خورده است!»
خواجه برآشفت: «ای لقمان، مرا دست می اندازی؟ چگونه بفهمم که میوه ها را چه کسی خورده است؟ هر کسی که میوه ها را خورده است، میوه ها در شکمش است. برای این کار باید شکم همه شما را پاره کنم تا بفهمم میوه ها در شکم کیست.»
لقمان لبخندی زد و گفت: «کاملاً درست است. میوه ها در شکم کسی است که آن ها را خورده است. اما برای اینکه بفهمید چه کسی میوه ها را خورده است، لازم نیست که شکم همه ما را پاره کنید!
لقمان گفت: دستور بده تا همه آب گرم بخورند و خودت با اسب و ما پیاده به دنبالت بدویم.
خواجه پرسید: «بسیار خوب، اما این کار چه نتیجه ای دارد؟»
لقمان گفت: «نتیجه اش در پایان کار آشکار می گردد!»
خواجه نیز فرمان داد تا آب گرمی آوردند و همه از آن خوردند و خود با اسب در صحرا می رفت و غلامان به دنبال او می دویدند.
پس از ساعتی، لقمان و همه غلام ها به استفراغ افتادند. آب گرمی که خورده بودند، هر چه را که در معده شان بود، بیرون ریخت.
خواجه متوجه شد که همه غلام ها از آن میوه ها خورده اند، جز لقمان. خواجه غلام ها را به خاطر خوردن میوه ها و تهمت ناروا زدن به لقمان، توبیخ کرد و لقمان را مورد لطف قرار داد.
آری، وقتی یک بنده ضعیف مثل لقمان، چنین حکمت هایی دارد، پس آفریننده او که خداوند جهان است، چه حکمت ها دارد. و حکمت ها همه در پیش خداوند است.
🍓🍓🍓🍓🍓
#کلامتان را عوض کنید تا زندگیتان
تغییر کن...
کلامتان همه چیز شماست..
کلامتان انرژی وجودی و هرآنچه که دارین هست...
#پس_زیبا سخن بگویید
و#مثبت بی اندیشید.
🍇🍇🍇
🦋🌿#حکایت
روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی
بود ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش
فرو رفت از شدت درد فریادی زد
سوزن را چند متر دور تر پرت کرد .
مردی حکیم که از ان مسیر عبور می کرد
ماجرا را دید سوزن را اورد به کفاش
تحویل داد و شعری را زم زمه کرد
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن انگه که خارش خوری .
این سوزن منبع درامد توست این
همه فایده حاصل کردی یک روز که
از ان دردی برایت امد ان را دور می اندازی!
درس اخلاقی اینکه اگر از کسی یا
وسیله ای رنجشی امد بیاد اوریم
خوبی های که از جانب ان شخص
یا فوایدی که از ان حیوان وسیله
یا درخت در طول ایام به ما رسیده ,
ان وقت تحمل ان رنجش اسان تر می شود ...
#حکایت
طعم هدیه”
روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید.
آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد.
پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت.
اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد.
شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است.
ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید:
آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟
استاد در جواب گفت:
تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم.
این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد.
#حکایت
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت:آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود
یکی را شب برایم ذبح کرد
از طعم جگرش تعریف کردم
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد
گفتند:تو چه کردی؟
گفت: پانصدذگوسفند به اوهدیه دادم
گفتند پس تو بخشنده تری
گفت:نه.چون او هرچه داشت به من داد،اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم
🟢🟢 #حکایت
#نکته_زندگی
#حتما_بخوانید
روزی پادشاهی اعلام کرد به هر کسی که بتواند آرامش واقعی را در يک تابلو نقاشی به تصویر بکشد، جايزهای گرانبها خواهد داد...
بسياري از هنرمندان و افراد عادی در این مسابقه شرکت کردند. در پایان، پادشاه همه تابلوهای نقاشی را نگاه کرد و از ميان آنها دو تابلو را پسنديد و تصميم گرفت يکی از آنها را به عنوان برنده انتخاب کند.
اولی نقاشی يک درياچهی آرام بود؛ درياچه مانند آينهای تصوير کوههای اطرافش را به زیبایی منعکس میکرد، بالای درياچه آسمانی آبی با ابرهای زيبا و سفيد بود، هر کس اين نقاشی را میديد حتما آرامش را در آن میيافت...
در تابلوی دوم، کوههايی بود ناهموار و پر صخره؛ آسمانی پر از ابرهای تيره، باران میباريد و رعد و برق میزد، از کنار کوه آبشاری به پايين میريخت، در ظاهر اين نقاشی اصلا آرامشی ديده نمیشد...
اما پادشاه با دقت نگاه کرد و پشت آبشار بوتهای کوچک ديد که از شکاف یک سنگ روييده بود. در آن بوته پرندهای لانه کرده بود و در کنار آن آبشار خروشان و زیر آن ابرهای تیره و تار، پرندهای در لانهای با آرامش نشسته بود...
پادشاه، نقاشی دوم را انتخاب کرد و گفت: "آرامش به معنای آن نيست که صدايی نباشد، مشکلی وجود نداشته باشد، يا کار سختی پيش رو نباشد؛ آرامش يعنی در ميان این همه هیاهو، مشکلات و سختیها، بتوانی ذهن و روحت را آرام نگهداری...
🌷
🌷🌷 کانال ازدواج و خانواده:
🆔 @HabibMahdavi_ir