eitaa logo
°[ تربیت دینی ]°
1.3هزار دنبال‌کننده
923 عکس
160 ویدیو
205 فایل
دل آدمی بزرگتر از این دنیاست! و این رازِ تنهایی اوست... 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام.من یه دوره حفظ قرآن داشتم و به لطف خدا در باره نماز اول وقت و اعتقادات و ...پایبند هستم ولی متاسفانه همسرم کاهل الصلوه هست بعضی مواقع می خونه و بهش بر می خوره اگه بهش تذکر بدم.میگه به خودم ربط داره.۱۴ساله ازدواج کردیم و دو فرزند پنج و هشت ساله داریم.چه کنم که فرزندانم کاهل الصلوه نشوند.بزرگترین دغدغه ت من تربیت مذهبی بچه هاست.چه کنم؟ پاسخ را بشنوید👇 @moshaveronlin
خیلی خیلی مچکرم از پاسخ گویی خوبتون، کاش میشد صوتی رو هم در رابطه با رفتار پدر با بچه ها رو هم بفرستید که آقای همسر بشنون مساله دیگه ای که هست اینه که پدر اصلا بابچه ها رفتار خوبی نداره از صبح میره تا شب سرکار وزمانی روکه خونست اگر بخواهی که یه خورده با بچه ها بازی کنه میگه خستم یا حوصله ندارم اختیار هم باهاشون دعواشون میشه واین منو خیلی عصبی میکنه خیلی با پدرشون صحبت میکنم در این رابطه اما گوش نکنند ممنون میشم این سوال رو هم پاسخ گو باشین بازهم ممنون از کانال خوبتون. ببخشید طولانی شد. پاسخ را بشنوید👇 @moshaveronlin
نظر شما در مورد استخاره کردن با قران که کلام خداست یا تسبیح، برای ازدواج، چیست؟ آیاکار صحیحی هست؟ (چون موقع ازدواج، بیشتر احساسات دخیل میشه و از آینده هم اطلاعی نداریم و......) پاسخ را بشنوید👇 @moshaveronlin
💟💟💟 همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نكنيد. سعي كنيد روشی در پيش بگيريد كه از تكرار اين اشتباهات جلوگيری كند. سرزنش کردن،احساسات او را جريحه دار و باعث آزارش مي شود... ⬇️ ❤️ @moshaveronlin
سلام دوستان و همراهان عزیز سه روزی خدمت عزیزان یزدی هستم با سه کارگاه خوب و پر از نشاط ان شاالله در بین برنامه ها سعی میکنم پاسخ سوالات مشاوره ای اعضای خوب کانال را نیز بدهم دعا کنید این سه روز پر از اتفاقات خوب و تحول های جذاب در حوزه تربیت اسلامی کودکان باشد... ⬇️⬇️⬇️
#همسرانه هر روز غذای نذری چقدر با کارهای ساده میتوان زندگی پر از نشاطی را تجربه کرد... 💟💟💟 @moshaveronlin
این ثانیه ها خیلی برایم شیرین است! در کوچه بازیگوشی های قدیمی ام دقایقی را قدم زدم تا به خانه پدری برسم... چه حس دلنشینی است که در خلوت سحر خاطرات کودکی در گوشه گوشه ی ذهنت سرک بکشند و تو را به کودکی بازگردانند... چقدر خانه ها عوض شده اند دلم برای همان خانه های خشک و گلی قدیمی تنگ شده است همان پیرزنی که وقتی توپمان به حیاط خانه شان می افتاد به زحمت روی حیاط می آمد و توپ را بهمان می داد همان خانم هایی که بیرون خانه مان می نشستند و سر تا ته کوچه را زیرچشمی و لابلای حرف هایشان می پاییدند و گاهی سراغی از مادرم می گرفتند که کجاست و چرا بیرون نمی آید؟ دلم برای دوچرخه کودکی ام که سال ها رفیق شیطنت هایم بود تنگ شده است بوی باران زمستانی و شیشه یخ زده ماشین ها در این وقتِ سحر مرا به ترس از تاریکی در کودکی برد و نگاه کردم که الان چقدر آرام نیمه شب در خیابان و کوچه ها قدم میزنم شاید بیشتر خدا را در خودم یافتم... به خودم آمدم دیدم تنهایی نیمه شب در کوچه ها می خندم و شکل و قیافه خانه ها را برانداز میکنم چقدر قد کشیده اند و چقدر عوض شده اند! دلم ریخت... نکند آدم هایش هم عوض شده اند چه فایده پیرزن های شیرین کودکی هایم که زیر خروارها خاک خوابیده اند چقدر امشب دلم برای کودکی هایم تنگ شده بود... چقدر از این آب و خاک دور افتاده بودم اگر به او دل نبسته بودم لحظه ای بی این خانه دوام نمی آوردم... @moshaveronlin