eitaa logo
°[ تربیت دینی ]°
1.3هزار دنبال‌کننده
923 عکس
160 ویدیو
205 فایل
دل آدمی بزرگتر از این دنیاست! و این رازِ تنهایی اوست... 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و خدا قوت دختر 23ساله ای هستم ک چند سالی هست بیشتر از نظر اعتقادی معتقد تر شدم و خانواده ای تا حدودی متفاوت با خودم دارم خیلی با پدرم دچار اختلاف عقیده شده ام و به خاطر ایشون خیلی از فعالیت های خودم رو کنار گذاشتم ک ازم راضی باشن و مورد اق ایشون قرار نگیرم مثلا تو موضو عات رهبری و انتخابات و... بحث پیش اومد و تصمیم گرفتن اعتقاداتم رو در خفا نگه دارم و شخصیت پدرم به شدت شخصیت متفاوت وبا اخلاقیات خاصی هست وخودم هم دارای روحیه تقریبا حساس و بیشتر نسبت به حرف های پدرم هستم بگید چطور رفتار کنم ک درست باشه؟ ک هم خودم رو و آرزوهایم نابود نشن. و هم پدرم رو راضی مگه دارم وقتی زیاد هم کوتاه میام شخصیتم عصبی میشه واقعا موندم تازه درسم تمام شده و بیشتر وقتمو در خانه هستم و بیشتر زیر ذره بین پدر و مشکل دیگه ای هم ک پیش اومده سر خواستگارا هست و مسئله ازدواجم خواستگارهای ک پدر میپسندن و معمولا هم از نظر مالی مرفه هستن و من خودم نمیپسندم ودوست دارم ک بعد از ازدواج حداقل از نظر اعتقادی و اخلاقی بهم بخوریم و بعداز ازدواج دیگه اینچنین مشکلاتی رو نداشته باشم با همسرم اما تا به حال پیش نیومده و خودم و خانواده در فشار اطرافیان و حرفاشون هستیم لطفا کمکم کنین؟ چطور برخورد کنم و کار درست چیه؟ ممنونم پاسخ را بشنوید👇 @moshaveronlin
هدایت شده از °[ تربیت دینی ]°
...مشاور آنلاین... الو سلام! مشاوره؟ بله، بفرمایید... "راه و رسم حل مشکلات زندگی را اینجا ببینید" 24 ساعته بصورت رایگان برای مشاوره در خدمت شما هستیم... @moshaveronlin
°[ تربیت دینی ]°
...مشاور آنلاین... الو سلام! مشاوره؟ بله، بفرمایید... "راه و رسم حل مشکلات زندگی را اینجا ببینید"
کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید تا بتوانیم در کنار هم به تعداد بیشتری از دوستانمان کمک کنیم و گرهی از کار یک انسانی باز شود ممنون از همراهی و همکاری تون... 🌹
باسلام و عرض وقت بخیر من در تصورات و خیالم از سن کودکی و تاجایی که یادم میادم همیشه مواردی از ایدئال های ذهنی داشتم، تا دبیرستان و بعد از اون و حتی گاهی الان دوست دارم صحنه ای شبیه یه فیلم عشقولانه رو در ذهن خودم تصور کنم، نه اینکه زندگیه عشقولانه ای ندارم، من اگر به عقب هم برگردم باز هم انتخابم همین هست و فکر میکنم خدا در حق من لطف کرده، خیلی لطف کرده! این صحنه گاهی مدت های طولانی فقط یک صحنه هست و فقط در حد چند دقیقه بهش فکر میکنم و البته دوست دارم فکر کنم، شخص مقابل خودم هم برای زندگی اصلا کسی نیست که وجود خارجی داشته باشه، یه شخصی تو ذهن من، که خوش چهره هست ظاهرا، من رو برای داشته هام انتخاب کرده، و مثلا تو یه صحنه ای که من تصور میکنم این عشق برخلاف نظر هر دو باید نادیده گرفته بشه، اما طرف مقابل خیلی پیگیره که مشکل رو کنار بزنه و همه چیز رو کنار بذاره تا به عشق من برسه، حتی مریض میشه و... قشنگ فیلم سینمایی☺️ البته چند دیقه ای! خب مشکلی که من دارم اینه که من دیگه همسرم مشخص شده و حتی همون یه لحظه هم که این فیلم سینمایی از ذهنم رد میشه خطا هست! و مورد دوم اینکه نکنه امتحان من اینه و اصلا این گناه هست؟ ممنون میشم پاسخ بفرمایید، من پاسخ مشخصی برای این نداشتم پاسخ را بشنوید👇🏻 @moshaveronlin
🎈🎈🎈 در خرید اسباب بازی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟ -برای بچه ها به حدمتعادل اسباب بازی بخریم. -اسباب بازی هایی بخریم که در آن، بچه ها فعال باشند نه اینکه آن وسیله خودش حرکت کند و کودک بشیند و تماشاکند. 🔽🔽🔽 https://eitaa.com/moshaveronlin
سوپرایز یعنی معشوقت در بهترین شب هفته برایت هدیه ای بفرستد آنقدر از دیدن هدیه اش بی تاب شوی که نتوانی روی پاهایت بایستی و زانو بزنی هدیه ات را با سه رنگ زیبا کادوپیچ کند و در فضایی معطر به ذکر محبوبِ خودش به تو تقدیم کند... آنقدر از دیدن هدیه اش ذوق زده شوی که نفس هایت بالا نیایند و التماسشان کنی برای بازآمدن... این خوشحالی را به کجا برم و به غیر از معشوق با که واگویه کنم؟! قلبم در دهانم مزمزه میشود و گونه هایم چروکیده میشود! بگذار با بقیه همنوا شوم: ای تب و تاب دلم بی تو خرابِ دلم... سوپرایز یعنی وارد هیأت شوی و تابوت شهید گمنام را مقابلت ببینی... ای همه هستی من از اینکه فراموشکاری ام را به رخم میکشی و نشانم میدهی آنچه به دنبالش بودم را در روزهای دنیا فراموش کرده ام ممنونم! شب جمعه بهترین شبِ هفته است! و دل هایی راهی اند خوش بحالشون... @moshaveronlin
سلام ببخشید پسر دوازده ساله من اضطراب جدایی داره و به من وابسته است. شبها حاضر نیست با اینکه برادر کوچکترش هست جدا بخوابه چیکارکنم و چه توضیحی بهش بدم پاسخ را بشنوید👇 @moshaveronlin
دخترش می‌گفت: «یک روز به دیدنشان رفتم. دیدم خیلی ناراحت‌اند. علت را پرسیدم. خانمشان گفتند بچه گربه‌ای افتاده توی چاهک حیاط خلوت. ایشان از دیروز تا حالا پریشان‌اند و همین طور راه می‌روند. نه غذا می‌خورند و نه استراحت می‌کنند. من خندیدم و گفتم برای بچه گربه ناراحتید؟ ایشان به من گفتند: بشر باید عاطفه داشته باشد. آدم بی‌عاطفه یعنی با قرآن دوست نیست. بالاخره کلی خرج کردند و چاهک را شکافتند تا بچه گربه را درآوردند.» 💡علامه طباطبایی 👇 @moshaveronlin