eitaa logo
قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور
110 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
33 فایل
●قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 🌸 امامـ صـادق علیه‌السلامـ: روزى كـه روزه دارى بـا روزى كـه روزه ندارى يـكـسـان نـبـاشـد. 📚 الكافي، ج۴، ص۸۷ ╔═════════🍃🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@moshkenan_nasim ╚══🍃🕊═════════╝ 🇮🇷<قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨️دعای روز هشتم ماه رمضان ╔═════════🍃🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@moshkenan_nasim ╚══🍃🕊═════════╝ 🇮🇷<قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور>
قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #نویسنده_خانم_ط_حسینی #قسمت۳۲ 🎬 ناگهان باران مشت ولگد بود که برسرورویمان
🎬 لیلا دستم راگرفت وگفت:خواهش میکنم مانع کارم نشو ,فقط خواسته ای دارم که امیدوارم براورده اش کنی... لبخندی زدم وگفتم:حرف از جدایی نزن اما خواسته ات رابگو...توجان طلب کن خواهرک عزیزم.. لیلا:از همان بچگی هروقت که محرم میشد وماهم به تماشای هیاتهای سینه زنی شیعیان درمحله ی خاله صفیه, میرفتیم,یک احساس بسیار خوش ایند ویک محبت عمیق بروجودم مستولی میشد واین چندروزه که تودر سختی ومخفیانه وبازحمت به دورازچشم بقیه به نماز میایستادی یانشسته وخوابیده عبادت میکردی ,هرزمان که تو عبادت میکردی ,روح وروان من ارام میگرفت ومملو میشد ازهمان حس بچگیهایم...دوست دارم این اخرین لحظات زندگی ام ,سعادتمند شوم وفکرمیکنم سعادت درهمان راهی ست که این داعشیهای خبیث به شدت با ان دشمن هستند,اری سعادت در مذهبی ست که توبرگزیدی چون دیدم چگونه این حیوانات درنده شیعیان مظلوم را تکه وپاره میکردندولذت میبردند. اگر میشود کاری کن تا من هم مثل تو شیعه شوم...دراین دنیا که رنج را با تمام وجودم کشیدم ,میخواهم دران دنیا راحت باشم وهمنشین بهشتیان... دستانم رابازکردم وخواهرک مظلوم وپاکم را دراغوش گرفتم وعبارات عشق را درگوشش زمزمه کردم:اشهدوان لااله الاالله, اشهدوان محمدا رسول الله,اشهدوان علی ولی الله... من گفتم واوتکرار کرد.... مانند طارق که زمانی مسلمان شدم سرم رابوسید,من هم سرلیلا رابوسیدم وگفتم:به جمع شیعیان مظلوم خوش امدی😭 وروبه لیلا گفتم:عزیزم خوش حالم ازاینکه راه درست ودین حق را با اختیارخودت انتخاب کردی..ولی دراین دین خودکشی عمل ناپسندی است...فعلا از فکر خودکشی به درآی که نقشه هایی دارم... اگر کمکم کنی,فردا این موقع هردو از شر ابوعمر راحت راحت شدیم..... لیلا باخوشحالی,انگار نورامیدی بربیابان ناامید جانش درخشیده باشد گفت:جدددی؟؟چه نقشه ای؟؟واقعا ازاد میشویم ؟ ومن بعداز چندین روز فلاکت وبدبختی وگریه...لبخند نمکین لیلا را دیدم. من:اره عزیزم الان برات میگم... که درهمین هنگام ناگهان..... .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ 💦⛈💦⛈💦⛈
🎬 ابوعمر:ببینم چی توگوش هم پچ پچ میکنین؟! پاشین ,پاشین بیایین بالا,ام عمرداره میره ,بایدبالا رامرتب کنید وظرفها را بشورید .... چشمکی به لیلا زدم اهسته وگفتم:شب برای نقشه ام,بهترین وقته....😊 لیلا هم راضی بلندشد ورفتیم بالا....ام عمر داشت میرفت رو به شوهرش:کوچکی را میخوای برای کنیزی نگهداری میتونی ,اما من چشم دیدن بزرگی را ندارم تا مابرمیگردیم از شرش خلاص شو. این عفریته ی بی چشم ورو واقعا فکرمیکرد که ملکه ی دربار شده وماهم خادمان درگاهش ومرگ وزندگی ما دردستان اوست....با تنفر نگاهم را به او دوختم وارزو کردم که اوهم طعم اسیری رابچشد. بکیر از داخل ماشین مدام بوق میزد,بالاخره همه شان رفتند. اووف ,اتاقها بهم ریخته بود واشپزخانه هم مملواز ظرفهای نشسته...: ابوعمر:لیلا..قلیان من را اتیش کن وبیاور, خودتم بیا اون اتاق,سلما توهم به وضع اشپزخانه رسیدگی کن,حق نداری تحت هیچ شرایطی از اشپزخانه بیرون بیای. لیلا رنگش مثل زردچوبه ,زرد شده بود به طرف زیرزمین رفت تا زغال برای قلیان ابوعمربیاورد. دلم مثل سیروسرکه میجوشید,این پیرمرد پست وحیوان صفت برای لیلا چه نقشه ای در سر داشت. مشغول جم کردن اشپزخانه بودم که لیلا قلیان را اماده کرد وبه طرف اتاقی که ابوعمر بود رفت واشاره کرد که میترسد,میخواست من هم همراهیش کنم. دلم رابه دریا زدم وبه خواسته لیلا تن دادم,البته قبلش چاقویی تیز را زیرلباسم پنهان نمودم ,هنوز به اتاق نرسیده بودیم که ابوعمراز درگاه اتاق سرک کشید وگفت:هی کنیزک چشم سفید..سلما توکجا؟؟ برگرد,لیلا...لیلای زیبا فقط بیاید. بادستان چروکیده وشیطانی اش دست لیلا راگرفت وبه طرف خود کشید وبا هم داخل اتاق شدند... در اتاق را بست تا باخیال راحت به هدف شیطانی اش برسد... چند دقیقه ای نگذشته بود که.... .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ 💦⛈💦⛈💦⛈
💡قرآن راه زندگی ✅راهکارهای زندگی موفق در جزء هشتم قرآن کریم ╔═════════🍃🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@moshkenan_nasim ╚══🍃🕊═════════╝ 🇮🇷<قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور>
18.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💯 👈نکته طلایی برای لحظه تحویل سال 💫 پیشنهاد دانلود👌 ╔═════════🍃🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@moshkenan_nasim ╚══🍃🕊═════════╝ 🇮🇷<قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور>
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به انقلابی نماها ! «بعضی‌ها یک‌جوری حرف میزنند که گویا همه فاسدند! نه آقا، این‌جوری نیست؛ یک تعداد کمی فاسدند. بله! فساد، کمش هم زیاد است و باید با آن مواجهه بشود؛ اما این‌همه مدیر پاک‌دست در سرتاسر کشور در همه‌ی دستگا‌ه‌ها وجود دارند، دارند زحمت میکشند؛ چرا به اینها ظلم میکنید؟ چرا خلاف میگویید؟ چرا به نظام اسلامی ظلم میکنید؟ در نظام اسلامی یک نفر هم نباید فاسد باشد؛ امّا آنچه وجود دارد، مثلاً ده فاسد است، نه ده هزار فاسد» رهبر معظم انقلاب، ۱۳۹۷/۰۵/۲ ╔═════════🍃🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@moshkenan_nasim ╚══🍃🕊═════════╝ 🇮🇷<قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبریک عید❤️😍😂 ❤️عید شما مبارک❤️ ╔═════════🍃🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@moshkenan_nasim ╚══🍃🕊═════════╝ 🇮🇷<قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور>
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات اکبر عبدی از روزه گرفتن پدرش😂😂😂 ╔═════════🍃🕊══╗ •●❥ ‌‎‎@moshkenan_nasim ╚══🍃🕊═════════╝ 🇮🇷<قرارگاه فرهنگی نسیم ظهور> ‌‌‌‌‌‌‌
🌷دعای پایانی سال🌷 🌸خدایا ممنون برای تمام خنده های امسالم 🌾خدایا ممنون برای تمام اَشکهای امسالم… 🌸خدایاممنون از درس های بزرگ زندگی امسالم… 🌾خدایاممنون از اینکه یادم دادی خودم باشم… 🌸بیشتر از همیشه… 🌾وخدایا قسم به تمام شکوفه های این بهار… 🌸آرزو می کنم خنده های امسال از ته دل💗…گریه هایی از سر شوق… 🌾آرامشی به قشنگی رنگین کمان دانایی،  🌸بینایی و مَنِشی به وُسعت هر دو جهان… 🌾و خلوت هایی که با قشنگترینها پر بشه… 🌸و خدایا خدایا هرگز نگویم دستم بگیر ؛… 🌾عمری است گرفته ای ، رهایش مکن !… 🌸خدایا من قدرت آن را ندارم تا قلب آنها که دوستشان دارم را شاد کنم ؛… 🌾از تو میخواهم در آخرین شب  سال،… 🌸مشکلاتشان را آسان، دعاهایشان را مستجاب و دلشان را شاد گردانی… 🌷آمین تقدیم به دوستان 🌷… .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا