eitaa logo
مشارکتِ حداکثر،معجزهٔ بصیرت🇮🇷✌🇮🇷
120 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
5.7هزار ویدیو
20 فایل
برنامه کانال 🗒 ارائه مطالب و ویدئوها جهت افزایش بصیرت نیروهای انقلابی در جهت هدایت و روشنگری آحاد مردم 🗒 ارائه عوامل تحقق بخش بصیرت در جهت تشخیص حق از باطل 🗒ارائه کلیدی ترین عامل افزایش بصیرت با تکیه بر سخنان رهبری
مشاهده در ایتا
دانلود
یک کتاب جدید و ناب🌱 📘کتاب “من مادرم، فرید” روایتی مادرانه از زندگی نخبه‌ای گمنام به نام “سیدفریدالدین معصومی” است. نخبه‌ای که هم قاری و حافظ کل قرآن است و هم مخترع اولین ربات ماهی در کشور نیوزلند. او به‌خاطر همین موفقیت پیشنهاداتی برای اقامت در خارج و ادامه زندگی در آلمان و آمریکا دریافت می کند، ولی هیچ‌کدام را به عشق وطن و خدمت به آن نمی‌پذیرد و به ایران برمی‌گردد. وی بعد از مدتی به‌دلیل شایستگی‌هایی که داشته عهده‌دار مدیریت هلدینگ بزرگ غدیر می‌شود. در کنار همه این موفقیت‌ها، یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های زندگی سیدفرید پر رنگ بودن معنویت و اخلاق در حیات اوست؛ تا آنجا که زندگی در خارج از کشور با تمام اقتضائاتش تغییری در پایبندی‌اش به اصول ایجاد نمی‌کند و او فریدی مومن‌تر به کشور برمی‌گردد. شهید معصومی فرزندی است مورد توجه پدر و مادر، همسری که عاشقانه زندگی‌اش را دوست دارد، و پدری که نمی‌گذارد مشغله‌هایش ذره‌ای بین او و فرزندانش جدایی بیندازد. سید فرید در روزگاری که کشور درگیر فتنه بزرگ سال 1401 است، برای انجام ماموریت به لامرد شیراز می‌رود و در یکی از پاک‌ترین نقاط کشور در حرم حضرت شاهچراغ به آرزویش یعنی شهادت می‌رسد. این کتاب به قلم زهرا سلگی و چاپ انتشارات حماسه یاران سعی دارد فرید را از زاویه نگاه مادر در جان و دل خواننده بنشاند. 🔸️شهید «سید فریدالدین معصومی» یکی از شهدای حمله تروریستی داعش به حرم احمدبن‌موسی شاهچراغ (ع) در شیراز بود که در مأموریتی کاری برای خدمت به مردم، آسمانی شد. قیمت کتاب :۵۹ تومان
هدایت شده از فراکتاب 💚
سلام الله علیها رو تسلیت عرض می کنیم. به برکت وجود این بزرگوار، این روز رو روز تکریم مادران و همسران شهدا نام گذاری کردن. توجهتون رو به کتاب خانم کارکوب (روایت زندگی زهرا کارکو، مادر شهیدان جمال، فریدون و منصور کارکوب‌زاده) جلب می کنیم👇 🔆 آفتاب زده بود که به‌همراه تمام فامیل به سوی غسال‌خانه‌ای که قرار بود جنازه را به آنجا بیاورند، رفتم. انتظار آمدن زنده‌ها خیلی سخت و طاقت‌فرساست و انتظار آمدن پیکر شهید سخت‌تر از آن. هیچ‌کس شعله‌های آتشی که درونم را می‌سوزاند و به خاکستر بدل کرده بود، نمی‌دید. فقط آه می‌کشیدم و چشم‌به‌راه بودم که یوسفم بیاید. 😭 ساعتی گذشت. پیکر را آوردند و به داخل غسال‌خانه بردند. بی‌تاب دیدارش بودم. زن‌ها شیون می‌کردند و مردها گریه. همه پشت در غسال‌خانه جمع شده بودند. در باز شد. من و مادرم داخل رفتیم. چند لحظه بی‌هیچ‌کلامی فقط نگاهش کردم. بدنم می‌لرزید. اشکم بی‌صدا پایین می‌آمد. نفس‌نفس می‌زدم. جلو رفتم و بی‌اختیار خم شدم و صورت بر صورتش گذاشتم و بوسیدمش. چشمانش نیمه‌باز بود. بدنش بوی عطر می‌داد. 💔 شروع کردم به نجوا: «فدات بشم، مامانی!... تو هم هوای رفتن داشتی. نگفتی مامانی دل‌تنگت می‌شه؟ بالأخره به آرزوت رسیدی.» دستم را روی صورت و بدنش می‌کشیدم، نوازشش می‌کردم و قربان صدقه‌اش می‌رفتم. لبانم از گریه می‌لرزید. عزیزم به‌خواب رفته بود. خانم کارکوب رو در مطالعه کنین👇 fktb.ir/25899/social (سلام الله علیها) (سلام الله علیها) @faraketab_ir
هدایت شده از فراکتاب 💚
💯 رایگان | داستان () از کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب امام خامنه ای: من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون آقای آذریزدی و کتاب این مرد می‌دانم… در سطح شعاع ارتباطات فامیلی و دوستانه، هرجا دستم رسید و فرزندی داشتند که مناسب بود با این قضیه، این کتاب ایشان را معرفی کردم. ۱۳۸۶/۱۰/۱۵» 👋🏻 عضو فراکتاب بشین و از تعداد زیادی رایگان و مفید استفاده کنین. :. 🎁 نمایش رادیویی خرگوش باهوش رو رایگان دریافت کنین و به عزیزانتون هم هدیه بدین :. عضو شوید 👈 @faraketab_ir