4_5782869960200034749.mp3
9.88M
#علیرضا_قربانی
🎼 هم قفس
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
ای سینه در حرارت خود بسوز
دیگر سراغ شعله آتش زمن مگیر
می خواستم که شعله شوم سرکشی کنم
مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیر
روحی مشوشم که شبی بی خبر ز خویش
در دامن سکوت به تلخی گریستم
نالان ز کرده ها و پشیمان زگفته ها
دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
گرچه خاکستر شب
صیقلِ زنگار دل است
در صفاکاریِ دل،
دستِ دگر دارد صبح
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
Taher Ghoreyshi - Maryam 320 (MusicTarin).mp3
12.99M
#طاهر_قریشی
🎼 مریم
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
شادم که در شرار تو می سوزم
شادم که در خیال تو می گریم
شادم که بعد وصل تو باز این سان
در عشق بی زوال تو می گریم
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
پنداشتی که چون زتو بگسستم
دیگر مرا خیال تو در سر نیست
اما چه گویمت که جز این آتش
برجان من شراره دیگر نیست
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
4_5796287081550452627.mp3
6.78M
#محمدرضا_شجریان
🎼 پرند شوشتری
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
♥️🍃
خودمان را با جملهی
"تا قسمت چه باشد"
گول نزنیم ...
"قسمت" ؛
ارادهی من و توست
دوست من برخیز و برای به دست آوردن آرزوهایت تلاش کن
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
4_5994418625904125496.mp3
9.28M
#محمدرضا_شجریان
🎼 شب زنده دار
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
من با لبان سرد نسیم صبح
سر میکنم ترانه برای تو
من آن ستاره ام که درخشانم
هر شب در آسمان سرای تو
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
تو برآیم ترانه میخوانی
سخنت جذبه ای نهان دارد
گوئیا خوابم و ترانه تو
از جهانی دگر نشان دارد
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
4_5793933868968974161.mp3
13.23M
#حسام_الدین_سراج
🎼نفس صبح
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
باد پیراهن کشید از دست گلها ناگهان
عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی ...
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زبالهاش دنبال چیزی میگردد. گفت، خداروشکر فقیر نیستم.
مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانهای با رفتار جنونآمیز در خیابان دید و گفت، خداروشکر دیوانه نیستم.
آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل میکرد گفت، خداروشکر
بیمار نیستم.
مریضی در بیمارستان دید که جنازهای را به سرد خانه میبرند. گفت، خداروشکر زندهام.
فقط یک مرده نمیتواند از خدا تشکر کند.
چرا همین الان از خدا تشکر نمیکنیم که روز و شبی دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
4_5796168982834714702.mp3
5.98M
#محمد_اصفهانی
🎼پنجره
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
از تیر کج تابیِ تو آخر کمان شد قامتم
کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا میکنی
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
هیچکس متوجه نمیشود که برخی از انسانها چه عذابی را تحمل میکنند تا آرام و خونسرد به نظر بیایند ...
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
4_6010294431347901519.mp3
11.94M
#ایرج_مهدیان
🎼 دلت یه شوره زاره
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
4_5902477381985112923.mp3
6.51M
#محمدرضا_شجریان
🎼خاکستر
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
من آن شکوفه اندوهم
کز شاخه های یاد تو می رویم
شب ها تورا به گوشه تنهایی
در یاد آشنای تو می جویم
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati
#حکایت
دانشمندی به شهر ملانصرالدین وارد میشود و مردم، او را نزد ملانصرالدین میبرند. آندو روبروی هم مینشینند. دانشمند دایرهای روی زمین میکشد. ملانصرالدین با خطی آن را دو نیم میکند. دانشمند تخم مرغی از جیب درمیآورد و کنار دایره میگذارد. ملانصرالدین هم پیازی را در کنار آن قرار میدهد. دانشمند پنجة دستش را باز میکند و به سوی ملانصرالدین حواله میدهد.ملانصرالدین هم با دو انگشت سبابه و میانی به سوی او نشانه میرود. دانشمند ازملانصرالدین تشکر میکند و به شهر خود بازمیگردد. مردم شهر درباره ی گفتگویش میپرسند او پاسخ میدهد که: ملانصرالدین دانشمند بزرگی است. من در ابتدادایرهای روی زمین کشیدم یعنی زمین گرد است. او خطی میانش کشید یعنی خط استواهم دارد. من تخم مرغی نشان او دادم که به عقیده ی بعضیها زمین به شکل تخم مرغاست. و او پیازی نشان داد که یعنی شاید هم به شکل پیاز. من پنجة دستم را باز کردم که اگر پنج تن مثل ما بودند کار دنیا درست میشد و او دو انگشتش را نشان دادکه یعنی فعلاً ما دو نفریم.
مردم شهر ملانصرالدین در مورد گفتگو از او پرسیدند او پاسخ داد: آن دانشمند دایرهای روی زمین کشید یعنی من یک قرص نان میخورم. من هم خطی میانش کشیدم که یعنی من نصف نان میخورم. آن دانشمند تخم مرغی نشان داد که یعنی من نان و تخم مرغ میخورم. و من هم پیازی نشانش دادم که یعنی من نان و پیاز میخورم. آن دانشمند پنجة دستش را به سوی من نشانه رفت که یعنی خاکبر سرت. من هم دو انگشتم را به سوی او نشانه رفتم که یعنی دو تا چشمت کور شود.
🌈🌟کانال "نرگس مستان "
🎻https://eitaa.com/mosigiesonati