هدایت شده از بصائر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا🙏 لطفا 🙏لطفا🙏
این ۹۵ ثانیه رو با دقت گوش دهید و برای دوستان هم بفرستید😳
🌹 دوازدهم بهمن ماه سالروز بازگشت امام خمینی (ره) به میهن و آغاز دهه مبارک فجر گرامی باد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷
🇮🇷
#مسجد_حضرت_جوادالائمه_ع
#پایگاه_شهید_بروجردی
#قدمگاهشهیداناستاینجا...
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
➡️ @shahidBoroujerdi_ir
هدایت شده از ✌کانون حضرت جوادالائمه(ع)✌
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کلیپ #طنز | قبل از انقلاب تورم نداشتیم؟!
♨️ غذای لاکچری مردم جامعه در زمان #شاه!
⁉️ برای چی #انقلاب کردیم، ما که رفاه داشتیم؟
‼️ سطح #معیشت مردم و وفور نعمت در زمان پهلوی!
🔸 محتوای این کلیپ طنز برگرفته از کتاب #صعود_چهل_ساله است
#کانون_حضرت_جوادالائمه_ع
#انرژی #امید #ابتکار
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
@salehin_kanoon
💡سخنرانی بصیرتی-تبیینی به مناسبت آغاز دهه مبارک فجر
👤حجتالاسلام والمسلمین نجاتی
#مسجد_حضرت_جوادالائمه_ع
#پایگاه_شهید_بروجردی
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
➡️ @mosque_ir
علامه مجلسی:
شب جمعه مشغول مطالعه بودم،
به این دعا رسیدم:
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ
الآخِرَه اِلی بَقائِها، اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه،
اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه
وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ
بعد یک هفته مجدد خواستم، آنرا بخوانم ،
که در حالت مکاشفه ندایی شنیدم ، از ملائکه
که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت هفته قبل
فارغ نشده ایم...
- قصص العلماء
#مسجد_حضرت_جوادالائمه_ع
#پایگاه_شهید_بروجردی
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
➡️ @mosque_ir
🌟مراسم روز ولادت امام علی بن ابیطالب
▫️سخنران: حجتالاسلام انصاریان
▫️مداح: حاج مهدی مقدم
⏰زمان: شنبه ۱۵ بهمن ماه ۱۴۰۱ بعد از نماز ظهر و عصر
📪مکان: مسجد حضرت جوادالائمه علیه السلام
#مسجد_حضرت_جوادالائمه_ع
#پایگاه_شهید_بروجردی
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
➡️ @mosque_ir
👁🗨«در مقابل امیر مومنان(ع) سه جریان به تخاصم و دشمنی صف کشیده بودند. ناکثین -اصحاب جمل نظیر طلحه و زبیر- که برخی از آنان علی را میخواستند، اما «بیعدالت»! و مارقین -خوارج- که عدالت را بیعلی(ع) جستوجو میکردند و قاسطین -معاویه و دار و دستهاش- که نه علی را میخواستند و نه عدالت را. این هر سه جریان اگرچه تابلوی اسلام برافراشته بودند اما، با مولای ما علی(ع) تنها به این علت که اسلام ناب محمدی(ص) را نمایندگی میکرد و بر «عدالت علوی» که ترجمان بیکموکاست «عدالت نبوی» بود، اصرار میورزید، به مخالفت و کینهتوزی برخاسته بودند. نکته عبرتانگیز و درسآموز آنکه به گواهی بیچون و چرا و خالی از ابهام تاریخ، ناکثین و مارقین، نه فقط در دوران پرماجرای حضرت امیر(ع) بلکه در تمامی دورانها، به خدمت قاسطین درآمده و ساز آنها را کوک کردهاند. طلحه و زبیر از ناکثین در فتنه جمل به نمایندگی از معاویه در مقابل علی(ع) صف کشیدند، شمر که در کربلا، بیشترین رذالت را در حق فرزند پیامبر خدا(ص) روا داشت، از خوارج و جانباز! جنگ صفین بود و ابنملجم مرادی نیز.
اصلاً چرا راه دور برویم؟ مگر در جریان فتنه 88، سران فتنه و شمار دیگری از عوامل اصلی آن ماجرا، مجموعهای ناهمگن از ناکثین و مارقین نبودند که در آغاز مانند اسلاف خود، به «راستی» یا به «تظاهر» داعیه خط امام(ره) و اسلام ناب داشتند ولی نهایتا در اردوگاه تابلودار قاسطین زمان یعنی مثلث شوم آمریکا و اسرائیل و انگلیس به خدمت گرفته شدند؟! این جماعت، در حالی که ابتدا مدعی خط امام(ره) بودند در جریان فتنه، آشکارا به حضرت امام اهانت کردند، ساحت مقدس امام حسین(ع) را پاس نداشتند، به نمایندگی از آمریکا و اسرائیل به روی اسلام ناب خنجر کشیدند و با جرثومههای فساد و تباهی نظیر منافقین و بهاییها و مارکسیستها و سلطنتطلبها و عبدالمالک ریگیها و غربگراها و... در یک صف ایستادند؟! و...»
📌مالک اشتر آرام به سوی عمار میرود: «کاش میتوانستیم علی(ع) را به عصری ببریم که مردم قدرش را بدانند و راه و رسمش را بر صدر بنشانند». عمار گفت «آن روزی که آرزو میکنی در راه است. از رسول خدا(ص) وصف مردمی را شنیدهام که در صلب پدران و رحِم مادران خویشند و چون آن عصر که تو آرزو کردهای فرا رسد، لبیکگویان از راه میرسند، مردمانی که از «من» و «ما» گذشتهاند، نه در سر سودای سود دارند و نه در دل، غم بود و نبود، دل در گرو اسلام ناب محمدی(ص) دارند. علی(ع) را امام و مولا و مقتدای خود میدانند. آنان سقف تاریک نظام سلطه را میشکافند و طرحی نو در میاندازند. در آن هنگام که پیشروی است و رسول خدا(ص) وعده داده است، حرامیان که پایان عمر این دنیایی علی را پایان اسلام میدانستند، وحشتزده به مقابله با یاران آخرالزمانی علی برمیخیزند و به مصداق «الکفر ملهًْ واحده» همه یاران خود را فرا میخوانند و از هر سو به آنها میتازند. بار دیگر جمل و صفین و نهروان به تکرار مینشیند اما، این بار نه مانند جمل، ناکثین را توان ایستادن است و نه مانند صفین از نیزه فریب زخم بر میدارند و نه با فتنه نهروانیان از راه باز میمانند. شیطان سراسیمه نعره میزند و بر سر لشکریان انس و جن خود فریاد میکشد که: «چه نشستهاید؟! اسلام بار دیگر و بعد از هزار و چهارصد سال حصار تاریخ را شکافته و به میدان آمده است».
🔷 « عصر خمینی» اینگونه آغاز شده بود. همان عصر که مالک آرزو کرد و عمار مژده داد و حضرت روحالله در وصف مردم آن عصر فرمود«من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند»
این نکته نیز از قول «محمد حسنین هیکل» نویسنده و روزنامهنگار مصر خواندنی است. او درباره اولین دیدارش با امام خمینی(ره) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در تهران مینویسد: «یکی از صحابه رسول خدا(ص) را دیدم که گویی از تونل ۱۴۰۰ ساله زمان عبور کرده و به عصر حاضر آمده است، تا سپاهیان علی را که بعد از شهادت او پراکنده شده بودند، گرد هم آورد و اسلام فراموش شده را بار دیگر بر کرسی حکومت عدل علی بنشاند. من در چهره او این توانمندی را به وضوح میبینم».
🔴 به قول جیمز ولسلی -رئیساسبق سازمان سیا- قطب قدرتمند اسلام است که با پرچمداری خمینی و خامنهای، ساختار کدگذاری شده جهان را به چالش کشیده است و به گفته برژینسکی در اجلاس آتلانتیک، تاریخ به پیچ بزرگی رسیده است که خمینی و خامنهای تابلوهای راهنمای آن را نصب کردهاند. (پیش از او حضرت آقا از پیچ بزرگ تاریخ خبر داده بود) نتانیاهو را میبینید که جیغ بنفش میکشد و میگوید «در خاورمیانه به هر طرف که نگاه میکنم خمینی و خامنهای را میبینم که خیمه زدهاند» و آلوین تافلر را که با تاسف! و نگرانی نظر حضرت آقا را تایید میکند؛ «این عصر را باید عصر خمینی نامید».
هدایت شده از بصائر
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن فرشتهها🧚♂
در محضر حضرت عشق❤️
پدر عزیز و مهربان، مرد میدان، امام المسلمین علی ابن الجواد الحسینی الخامنهای(روحی فداه)
هدایت شده از بصائر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت زینب علیهاالسلام، دست پرورده پنج معصوم بود
از پیامبر ...
از پدرش علی...
از مادرش زهرا...
از برادرش حسن...
و از سیدالشهداء ...
هدایت شده از بصائر
📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢📢
📌 رئیسکل پیشین بانک مرکزی در کتاب خاطرات خود روایتی عجیب از اقدامات محمود احمدینژاد در دولت نهم مطرح کرده است.
آنطور که او روایت کرده:
در اوج تحریمها محمود احمدینژاد این ایده را مطرح میکند که بخشی از ذخایر ارزی را در اختیار افرادی که امین ایشان هستند قرار داده شود تا آنها بتوانند در قالب معاملات شخصی، نیازهای کشور را تامین کنند و بدین وسیله تحریمها را دور بزنیم.
او دو نفر شخص حقیقی را معرفی میکند که هرکدام یک نامه امضاشده از سوی احمدینژاد در دست دارند. در نامهها دستور داده شده که به یکی 120 و به دیگری 150 میلیون دلار از ذخایر بانک مرکزی پرداخت شود. دلیل، عنوان، محل مصرف یا موضوع مشخصی هم برای پرداختها عنوان نمیشود. آن دو نفر هم کاغذ بهدست میآیند و در دفتر رئیسکل مینشینند که پول را بگیرند.
مظاهری به آن دو میگوید «باید با آقای احمدینژاد صحبت کنم، شما تشریف ببرید تا با آقای رئیسجمهور صحبت کنم بعد خبر دهم.»
ابتدا قبول نمیکنند و میگویند مامور هستیم و باید ارزها را بگیریم و ببریم. مظاهری میگوید: «اشتباه به عرضتان رساندهاند. اینجا این خبرها نیست. هرکس مایل باشد، میتواند اینجا بیاید، اما چنین نیست که اینجا بنشیند تا ارز مورد درخواست خود را وصول کند.»
مظاهری در دیدار با احمدینژاد میگوید: «روشن نیست که این روشها برای دور زدن تحریمها کارساز باشد. این اقدام نیازمند قانون است. برای این پرداختها، علاوه بر «موضوع پرداخت»، باید مجوز قانونی هم وجود داشته باشد، و بدون مجوز قانونی نمیتوان حتی یک دلار به این اشخاص پرداخت کرد.
ایشان گفتند موضوع پرداخت، «امانتداری» است. گفتم در سوابق و طبقهبندیهای حسابداری ارزی، چنین موضوعی تعریف نشده و شناختهشده نیست. در مورد مجوز پرداخت هم گفتند مجوز پرداخت را هم اخذ میکنم. گفتم علاوه بر روشن کردن «موضوع پرداخت»، باید مجوز قانونی را قبل از پرداخت، به بانک مرکزی ارائه دهید تا چنانچه در آن شرط و شروطی باشد، آن شروط رعایت شود و اصل مجوز هم در سوابق و مدارک بانک ثبت و حفظ شود. اگر هم صلاح بدانید، متن مجوز مورد نیاز را برایتان پیشنهاد میکنم.
گفتند نیازی نیست، خودم تنظیم میکنم. تاکید کردم در نامه به بانک مرکزی، یک کپی از آن را ضمیمه کنید.»
احمدینژاد دو روز بعد دو نامه میفرستد و دستور پرداخت به آن اشخاص را تکرار میکند، با این تفاوت که در انتهای نامهها، یک خط اضافه میکند و مینویسد که مجوز رهبری برای این پرداختها گرفته شده است.
مظاهری نامهها را از افرادی که آوردهاند تحویل میگیرد اما مجدداً نزد احمدینژاد میرود و میگوید: «حالا درست شد، فقط لطف کنید نسخهای از آن مجوز را هم بدهید تا پیوست دستور پرداختهای ارزی باشد.»
احمدینژاد با تندی پاسخ میدهد: «این موضوع به شما مربوط نمیشود و نامه رهبری نزد خودم محفوظ خواهد ماند. همین که من نوشتهام که مجوز گرفتهام برای شما کافی است.»
آن روز احمدینژاد به شدت عصبانی میشود و دیدارشان بینتیجه پایان مییابد اما مظاهری نمیتواند از کنار این موضوع بیاعتنا بگذرد. به این ترتیب دو روز بعد با قرار قبلی به دفتر رهبری میرود و با سید علیاصغر حجازی، دیدار میکند و ضمن شرح ماجرا، از ایشان میخواهد نسخهای از آن مجوز را به او نیز بدهند تا از محتوای آن مطلع شود.
علیاصغر حجازی از وجود چنین مجوزی بیخبر است و میگوید از مقام معظم رهبری سوال میکنم. همان موقع به اتاق ایشان میرود و موضوع را در میان میگذارد. وقتی بازمیگردد از رئیسکل بانک مرکزی میخواهد به دیدار ایشان برود و شخصاً ماجرا را تعریف کند.
بنا به گفته مظاهری، مقام معظم رهبری پس از شنیدن سخنان او میگویند: «چنین مجوزی را به رئیسجمهور ندادهام.» مظاهری میگوید:« نامه رئیسجمهور را که همراهم بود، خدمتشان دادم که خواندند و باعث تعجبشان شد. سپس پرسیدند: چه مبلغ پرداخت کردهای؟ گفتم یک سنت هم پرداخت نکردهام. گفتند: کار شما هم از نظر قانونی و هم از نظر مدیریت، تدبیر درستی بوده است.
دو، سه روز بعد احمدینژاد رئیسکل بانک مرکزی را به دفترش فرا میخواند و میپرسد: «شما گزارشهایی را که برای من میفرستید، آیا به دفتر رهبری نیز ارسال میکنید؟»
مظاهری میگوید:« همه را نه. گزارش اخیر، که بنا به خواست و ابلاغ دفتر ایشان تهیه و ارسال شد، یک رونوشت هم برای شما فرستادم. بنابراین هیچ مکاتبهای با دفتر رهبری نداشتهام که شما از آن مطلع نباشید.
احمدینژاد سرش را تکان میدهد و میگوید: «اینطور نمیشود ادامه دهیم.» مظاهری هم پاسخ میدهد: «بله، من هم میدانم که این وضع قابل ادامه نیست.»
🔹🔷🔸🔶🔵🔴🔹🔷🔸🔶🔵🔴🔹🔷