فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ آیا میدونستید بزرگترین تهدید برای شما، تلفن همراه هوشمند شماست؟!
♨️این مردم هم موقع نصب برنامه روی گوشی هوشمندشون احساس عدم امنیت و ترسی نداشتن
🔻اما بعد از فهمیدن حقیقت ماجرای شرکتهایی مثل "گوگل" و "متا" شوکه شدن
🌼تا ساحل آرامش🌼
🆔https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
سلام به همه مخاطبان عزیز کانال #تا_ساحل_آرامش بعد از چند وقتی که به دلیل مشغلههای تحصیلی در تابستان کمتر فعالیت داشتم دو هدیه متبرک براتون داشتم و بعد از این هم مطالب بیشتری رو برای استفاده شما سروران عزیز ارسال میکنم.
🔶اول اینکه الان در حرم امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام هستم و برای تک تک اعضای کانال دعا خواهم کرد.
🔶دوم اینکه یک کلیپ زیبا براتون ارسال میکنم اگر چشمتون رو گرفت و دلتون آسمانی کرد حتما برای بنده هم دعا کنید.
#مصطفی_راهی
🌼تا ساحل آرامش🌼
🆔https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
🔴 فارس: بدحجابی، سن بلوغ کودکان را کاهش و انحرافات جنسی نوجوانان را افزایش داده است
🔸 خبرگزاری فارس نوشت:
🔹شل حجابی در جامعه ایران به سمت «بدحجابی» پیش رفته است. منظور از بدحجابی، عدم رعایت حجاب شرعی نیست بلکه نوعی از پوشش است که به عرضه جنسی فرد میپردازد و حس جنسی را در جامعه افزایش میدهد.
🔹این اتفاق علاوه بر اثرات وضعی در روح و جان خود فرد بدحجاب به طور مستقیم و غیرمستقیم آسیبهایی را در جامعه ایجاد میکند که اغلب حتی خود افراد بدحجاب از آن غافلاند.
🔹پوششهای نامتعارفی که در جامعه باب شده است سبب میشود که کودکان در برخورد با چنین پدیدههایی ذهنشان درگیر مسائل جنسی شود. درگیری ذهنی و مشاهده چنین فضایی در جامعه سن بلوغ را کاهش داده و آسیبهای بعدی را ناشی میشود.
🔹افزایش تحریک جنسی در جامعه نوجوانان را هم درگیر خود میکند. نوجوان در چنین شرایطی ظرفیت بالایی برای درگیری با انحرافات جنسی پیدا میکند. انحرافاتی که آسیبهای جسمی و روحی فراوانی در پی خواهد داشت.
🌼تاساحل آرامش🌼
🆔https://eitaa.com/joinchat/3353215030Cd83b2e83ee
🌟جنگ روانی دشمن را دست کم نگیرید🌟
🔴دوگانهی تکفیر و تحقیر دوگانهای همیشگی در ادبیات رسانهای دشمن نسبت به ایران اسلامی بوده است.
🔻در آنجایی که پیشرفتی بوده که کم هم نبوده و خود آنها بارها، مخفی از چشم مردم عزیز کشورمان به آن اعتراف کردهاند، تبلیغات رسانهای آنها آن را مخفی کرده و پوشانده است؛ و در آنجایی که نقصی بوده است آن را بر سر تک تک آحاد جامعه کوبیده است.
❌کسی نقصها را منکر نمیشود و راه نقد برای رفع نقص باز است و از همین مسیر است که پیشرفتهای چشمگیر حاصل خواهد شد. اما در جنگ رسانه ای دشمن فقط نقصها هستند که ارزش پرداختن دارند که تا به امروز هم به دلایل مختلف رسانههای آنها علی رغم تاکید مکرر برخی دلسوزان مشاهده میشود که در جاهایی پیروز هم شده اند و ما نباید خودمان را به خواب بزنیم.
✅اگر تا بدین جای کار نتوانسته اند اهداف شوم خود را به طور کامل به نتیجه برسانند، باید آن را مرهون ایدئولوژی قوی الهیای بدانیم که ریشههای فطری قوی دارد و برکندن آن کار راحتی نیست و البته نباید از زحمات معدود افراد مخلص، جانبرکف و کاربلد غافل شد که در این مسیر از جان و مال و آبروی خود هزینه کردهاند.
#مصطفی_راهی
🌼تاساحل آرامش🌼
🆔https://eitaa.com/joinchat/3353215030Cd83b2e83ee
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
❇️ با سلام خدمت همراهان عزیز
✅ طبق روال گذشته، سوالات مشاورهای شما عزیزان به صورت کاملا رایگان توسط استاد محترم حجت الاسلام #مصطفی_راهی پاسخگویی میشود.
✅ همچنین با حضور استاد (خدمات مشاورهای تلفنی و آنلاین) هم انجام میشود که برای دریافت اطلاعات بیشتر و ارسال سؤال میتوانید به آیدی @ta_sahel_aramesh پیام بدهید.
✳️ استاد دارای مدرک سطح 3 تخصصی مشاوره اسلامی ودانش پژوه سطح 4تخصصی قرآن وروانشناسی -مقطع دکتری- از حوزه علمیه قم میباشد
🌼 کانال تاساحل آرامش🌼
🆔https://eitaa.com/joinchat/3353215030Cd83b2e83ee
🌟بعد از فیلتر اینستاگرام چه اتفاقی می افتد❓❓❓
🌼تا ساحل آرامش🌼
🆔https://eitaa.com/joinchat/3353215030Cd83b2e83ee
🌟این گزارش را با دقت بخوانید🌟
#قسمت_اول
ِمحمدرضا اسماعیلی:
یک شب با اغتشاشگران/ بازی گیمرهای خشن در پازل لیدرهای موتورسوار
آنچه در این گزارش می خوانید حاصل همراهی حدودا ۳ ساعته با دختر و پسرهای جوان و نوجوانی است که شنیده بودم برای خونخواهی مهسا امینی به خیابانها آمدهاند.

مجله فارس پلاس: فیلمهای منتشر شده از اغتشاشات و حضور پررنگ نوجوانها در آن برایم عجیب بود. عصر چهارشنبه برای شناخت بیشتر این طیف به میان معترضان رفتم. پیدا کردنشان سخت نبود. خیابانهای منتهی به میدان ولی عصر(عج) اولین جایی بود که توانستم با گروهی حدودا ۱۵ نفره از آنها همراه شوم. آنچه در این گزارش می خوانید حاصل همراهی حدودا ۳ ساعته با دختر و پسرهای جوان و نوجوانی است که شنیده بودم برای خونخواهی مهسا امینی به خیابانها آمدهاند.
ساعت ۱۷:۳۰ در تقاطع خیابان برادران مظفر و روبهروی یک قهوه فروشی با چند دختر و پسر جوان همراه شدم؛ همگی تقریبا زیر ۱۸ سال. تردید داشتم چطور به جمعشان ورود کنم. نگران بودم ظاهر و لباسهای متفاوتم جلب توجه کند. اما دل به دریا زدم و با اولین شعارها با آنها همراهی کردم و وارد خیابان ولی عصر شدیم. پلیس مانع از تجمع میشد. شلیک اولین گاز اشک آور حسابی چشم و گلویم را سوزاند. بعضیهایشان فورا سیگار روشن کردند. یک نفرشان به من هم تعارف کرد. سیگار را گرفتم و در جیبم گذاشتم. نگران بودم پوک زدنهای ناشیانه هویتم را لو دهد.
با حضور پلیس از کوچههای فرعی به سمت چهارراه ولی عصر فرار کردیم. برای اینکه جمعیت را گم نکنم یک دختر و پسر جوان را نشان کردم و به دنبال آنها میدویدم. اینترنت قطع بود و این افراد با تلفن محل قرار بعدی را مشخص میکردند. قرار بعدی سر خیابان وصال بود. با آنها همراه شدم.
روال کار به این شیوه بود که ابتدا شعار می دادیم وقتی به حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر می رسیدیم با هدایت لیدرهایی که عمدتا موتورسوار بودند و سن های بالاتری داشتند، خیابان را می بستیم.
نوع برخوردها خشن بود. متوجه شدم برخی چاقوی جیبی و اسپری فلفل داشتند. رفتار دخترها هم مثل پسرها بود. در میان راه چند تابلو راهنمایی و سطل زباله را آتش زدند. کرکره مغازه ها غالبا پایین بود. جوانی حدودا ۲۰ یا ۲۱ ساله که سعید صدایش میکردند، حس لیدری این جمع را داشت. بقیه هم یکی درمیان به توصیه های سعید گوش می دادند.
قرار بعدی میدان فردوسی بود. در مسیر با هم، کمی همکلام شدیم. همین همراهی در یک ساعت اول و شنیدن نوع حرفهای آنها مشخص میکرد اینها نسبتی با گروهکیهایی که بارها وصف حالشان را شنیده بودم، ندارند. با اینکه کار را جدی گرفته بودند اما بعضا برخوردها و شوخیهای غیراخلاقی و راحت بین دختر و پسرها رد و بدل میشد. حتی در شوخی هایشان هم تند و عصبانی برخورد میکردند. اصطلاحات و واژههایی به کار میبردند که مشخصا ویژه زیست مجازی بود. ادبیاتشان برای من که فقط چند سالی از آنها بزرگتر بودم خیلی قابل درک نبود.
به وضوح مشخص است هیچ تقید دینی و سیاسی ندارند. می توان تصور کرد که هدف مهمی در زندگی به جزء خوشگذرانی ندارند که آنهم لابد با توجه به سبک زندگی آنها در کشور ما خیلی بساطش جور نیست! بیشتر من را یاد آن نوجوانی میانداختند که چند وقت پیش در اینستاگرام کلیپهای مشمئز کنندهاش با دو دختر کم سن و سالتر از خودش خاطر بسیاری از مردم را جریحهدار کرده بود.
قاعدتا از زندگیشان احساس رضایت ندارند و هر کس را که عامل این عدم موفقیت بدانند با سختترین برخوردها و شعارها به او حمله میکنند؛ این عامل ناکامی می خواهد دین و قرآن به آنها معرفی شده باشد یا متدینین، بسیجیها، پلیس و... البته در مسیری که من با آنها بودم به جز شکستن شیشه چند مغازه و کندن تابلوها و نردههای خیابان، موقعیتی برای سنجش رفتار آنها با افرادی با ظاهرمذهبی یا خانمهای محجبه پیش نیامد اما کلیپها و ویدئوهای مختلفی در فضای مجازی منتشر شده بود که این میزان خشونت و تنفر را به وضوح به تصویر میکشید.
به میدان فردوسی رسیدیم و در خروجی مترو مستقر شدیم. «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» و «مرگ بر دیکتاتور»، «ای مردم با غیرت حمایت حمایت» از شعارهای اولیهای بود که این گروه میدادند. به مرور به وسط خیابان آمدیم و ترافیک سنگین شد. ناگهان چند موتور سوار، هماهنگ با هم خیابان را کاملا بستند. چند زن نقابدار که مسنتر بودند وارد جمع ما شدند و میدانداری میکردند. ماشینها و مردم هم نظارهگر بودند.
🌼تا ساحل آرامش🌼
🆔https://eitaa.com/joinchat/3353215030Cd83b2e83ee
🌟این گزارش را با دقت بخوانید🌟
#قسمت_اول
ِمحمدرضا اسماعیلی:
یک شب با اغتشاشگران/ بازی گیمرهای خشن در پازل لیدرهای موتورسوار
آنچه در این گزارش می خوانید حاصل همراهی حدودا ۳ ساعته با دختر و پسرهای جوان و نوجوانی است که شنیده بودم برای خونخواهی مهسا امینی به خیابانها آمدهاند.

مجله فارس پلاس: فیلمهای منتشر شده از اغتشاشات و حضور پررنگ نوجوانها در آن برایم عجیب بود. عصر چهارشنبه برای شناخت بیشتر این طیف به میان معترضان رفتم. پیدا کردنشان سخت نبود. خیابانهای منتهی به میدان ولی عصر(عج) اولین جایی بود که توانستم با گروهی حدودا ۱۵ نفره از آنها همراه شوم. آنچه در این گزارش می خوانید حاصل همراهی حدودا ۳ ساعته با دختر و پسرهای جوان و نوجوانی است که شنیده بودم برای خونخواهی مهسا امینی به خیابانها آمدهاند.
ساعت ۱۷:۳۰ در تقاطع خیابان برادران مظفر و روبهروی یک قهوه فروشی با چند دختر و پسر جوان همراه شدم؛ همگی تقریبا زیر ۱۸ سال. تردید داشتم چطور به جمعشان ورود کنم. نگران بودم ظاهر و لباسهای متفاوتم جلب توجه کند. اما دل به دریا زدم و با اولین شعارها با آنها همراهی کردم و وارد خیابان ولی عصر شدیم. پلیس مانع از تجمع میشد. شلیک اولین گاز اشک آور حسابی چشم و گلویم را سوزاند. بعضیهایشان فورا سیگار روشن کردند. یک نفرشان به من هم تعارف کرد. سیگار را گرفتم و در جیبم گذاشتم. نگران بودم پوک زدنهای ناشیانه هویتم را لو دهد.
با حضور پلیس از کوچههای فرعی به سمت چهارراه ولی عصر فرار کردیم. برای اینکه جمعیت را گم نکنم یک دختر و پسر جوان را نشان کردم و به دنبال آنها میدویدم. اینترنت قطع بود و این افراد با تلفن محل قرار بعدی را مشخص میکردند. قرار بعدی سر خیابان وصال بود. با آنها همراه شدم.
روال کار به این شیوه بود که ابتدا شعار می دادیم وقتی به حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر می رسیدیم با هدایت لیدرهایی که عمدتا موتورسوار بودند و سن های بالاتری داشتند، خیابان را می بستیم.
نوع برخوردها خشن بود. متوجه شدم برخی چاقوی جیبی و اسپری فلفل داشتند. رفتار دخترها هم مثل پسرها بود. در میان راه چند تابلو راهنمایی و سطل زباله را آتش زدند. کرکره مغازه ها غالبا پایین بود. جوانی حدودا ۲۰ یا ۲۱ ساله که سعید صدایش میکردند، حس لیدری این جمع را داشت. بقیه هم یکی درمیان به توصیه های سعید گوش می دادند.
قرار بعدی میدان فردوسی بود. در مسیر با هم، کمی همکلام شدیم. همین همراهی در یک ساعت اول و شنیدن نوع حرفهای آنها مشخص میکرد اینها نسبتی با گروهکیهایی که بارها وصف حالشان را شنیده بودم، ندارند. با اینکه کار را جدی گرفته بودند اما بعضا برخوردها و شوخیهای غیراخلاقی و راحت بین دختر و پسرها رد و بدل میشد. حتی در شوخی هایشان هم تند و عصبانی برخورد میکردند. اصطلاحات و واژههایی به کار میبردند که مشخصا ویژه زیست مجازی بود. ادبیاتشان برای من که فقط چند سالی از آنها بزرگتر بودم خیلی قابل درک نبود.
به وضوح مشخص است هیچ تقید دینی و سیاسی ندارند. می توان تصور کرد که هدف مهمی در زندگی به جزء خوشگذرانی ندارند که آنهم لابد با توجه به سبک زندگی آنها در کشور ما خیلی بساطش جور نیست! بیشتر من را یاد آن نوجوانی میانداختند که چند وقت پیش در اینستاگرام کلیپهای مشمئز کنندهاش با دو دختر کم سن و سالتر از خودش خاطر بسیاری از مردم را جریحهدار کرده بود.
قاعدتا از زندگیشان احساس رضایت ندارند و هر کس را که عامل این عدم موفقیت بدانند با سختترین برخوردها و شعارها به او حمله میکنند؛ این عامل ناکامی می خواهد دین و قرآن به آنها معرفی شده باشد یا متدینین، بسیجیها، پلیس و... البته در مسیری که من با آنها بودم به جز شکستن شیشه چند مغازه و کندن تابلوها و نردههای خیابان، موقعیتی برای سنجش رفتار آنها با افرادی با ظاهرمذهبی یا خانمهای محجبه پیش نیامد اما کلیپها و ویدئوهای مختلفی در فضای مجازی منتشر شده بود که این میزان خشونت و تنفر را به وضوح به تصویر میکشید.
به میدان فردوسی رسیدیم و در خروجی مترو مستقر شدیم. «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» و «مرگ بر دیکتاتور»، «ای مردم با غیرت حمایت حمایت» از شعارهای اولیهای بود که این گروه میدادند. به مرور به وسط خیابان آمدیم و ترافیک سنگین شد. ناگهان چند موتور سوار، هماهنگ با هم خیابان را کاملا بستند. چند زن نقابدار که مسنتر بودند وارد جمع ما شدند و میدانداری میکردند. ماشینها و مردم هم نظارهگر بودند.
🌼تا ساحل آرامش🌼
🆔https://eitaa.com/joinchat/3353215030Cd83b2e83ee
🌟این گزارش را با دقت بخوانید🌟
#قسمت_دوم
موتورسوارها که حدودا تعدادشان ۱۰ تا ۱۵ نفر بود شروع به بوق زدن ممتد کردند. بقیه هم مردم را تشویق به همراهی میکردند. جو هیجانی خیلی بالا بود. ناگهان سطل زباله را به وسط خیابان آوردند و در کسری از ثانیه آتش زدند. متوجه نشدم چه کسی این کار را کرد؛ گروه جوان همراه ما یا میانسالهای تازهوارد. بههر حال، میدان فردوسی از چهار طرف بسته شد. گروه نوجوانها هم چند دقیقهای شعار دادند و به هم ریختند و آتش زدند.
رِمحمدرضا اسماعیلی:
فتارشان مثل قهرمان بازیهای رایانهای بود. انگار خرابکاری را فقط برای هیجان و لذتش انجام میدادند؛ یک جور تخلیه انرژی.
اما در گوشه دیگر میدان، ماجرا فرق میکرد. تحرکات لیدرها توجهم را بیشتر جلب میکرد. زنان و مردانی که معلوم بود جنسشان با این جوانها متفاوت است. کارشان را کاملا بلدند و برای تکتک رفتارشان برنامه دارند. هیچکدام از موتورها پلاک نداشتند. یک زن و مرد یا دو مرد سوار هر موتور بودند. در تاریکی شب متوجه نشدم که مسلح بودند یا نه اما بعدا از همکاران دیگر شنیدم که میگفتند در دست برخی لیدرها اسلحههایی دیدهاند.
چند دقیقه بعد پلیس وارد میدان شد. بلافاصله موتوری ها آدرس محل بعدی تجمع را دادند و تا قبل از رسیدن پلیس محل را ترک کردند. با ورود پلیس به میدان، جوانان شعاردهنده هم متفرق شدند و دوباره قرار بعدی را گذاشتند: زیر پل چوبی! از اینجا به بعد همه چیز تکرار میشد. ابتدا شعار می دادند و ترافیک ایجاد میکردند. وقتی جمعیت به حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر میرسید، سر و کله لیدرهای موتورسوار پیدا میشد که سن و سال بالاتری داشتند. ناگهان خیابان با یک سطل زباله یا لاستیک شعلهور مسدود میشد. به محض ورود پلیس، موتورسوارها ناپدید میشدند. حالا این جوانهای هیجانزده باقی میماندند و مردم بهتزده و پلیسی که باید این صحنه را مدیریت کند!
به محض ورود پلیس، لیدرهای موتورسوار فراری میشدند و نوجوانها در میدان میماندند.
ظهر پنجشنبه اطلاعاتی از بازداشت شدگان دریافت کردم. همان نوجوانان و جوانان کم سن و سال. در توصیف آنها می گفتند: اکثرا دغدغه معیشتی ندارند. اهل گیم و اینستاگرامند! بدون قید و بند مذهبی. معتقد به آزادی بی حد و حصر رابطه با جنس مخالف. به شدت نسبت به دین بغض دارند. روحانیت و اسلام را عامل ناخوشیشان میدانند. در اعترافاتشان مشخص شده پیوند خانوادگی شان به شدت ضعیف است و بعضا پدر و مادرهایشان با هم زندگی نمیکنند. پلیس میگوید بعضی هایشان که پوشش نامناسبی دارند تا هنگامی که خانواده شان لباس مناسب برایشان نیاورند نگه می داریم. مادرانشان که میآیند وضع پوششان به گونهای است که باید آنها را نیز نگه داریم اما بعضا اغماض می کنیم! البته حساب اغتشاشگران فرق دارد باید بمانند تا محاکمه شوند.
دکتر منوچهر زارعی جامعه شناس آنها را در جرگه وندالیسم دسته بندی می کند و میگوید:«وندالیسم» عارضه امروز مدرنیته است. بیماری نوظهوری که تقریبا در همه جوامع به ظاهر توسعه یافته مشاهده میشود. کودکانی که در اینستاگرام و فیسبوک پرورش پیدا میکنند و در دیسکوها و کازینوها بزرگ میشوند. اکثرا هیجانات جوانی را با الکل یا مخدر سرکوب میکنند اما هر از چند گاهی به بهانهای به خیابانها میریزند و با آشوبگری و تخریب اموال عمومی، هیجانات خود را تخلیه میکنند. انگار ما هم باید سزای غربی شدنمان را اینگونه بدهیم. سیاستهای توسعه غربی که دهه ۷۰ پایهگذاری کردیم هم اکنون محصولش را درو میکنیم. البته که اینها هنوز در اقلیتند و بسیار محدود، اما همین مقدار کم نیز دردآور است. خانواده، آموزش و پرورش و لقمه شبههدار و نحوه تربیت و مصرف رسانهای بیشترین نقش و تقصیر را در این ماجرا دارند.
به نظرم این نوجوانها مراقبتهای خاص میخواهند. شاید باید پس از شناسایی در مدارس خاص ثبتنام شوند تا هم آموزشهای مناسب ببینند و هم بقیه را کمتر آلوده کنند. دکتر زارعی درست میگوید؛ انگار به میزان تقلید از غربیها، داریم شبیه آنها میشویم لااقل در نابهنجاریهای فرهنگی. اما یک تفاوت جدی نیز وجود دارد. غربیها مثل ما این همه دشمن و گروهک تروریستی و معاند ندارند. هیچ کجای دنیا دشمنان قسم خورده که به این میزان دستشان به خون مردم آغشته باشد و رسانههای پرشماری که ساعتها برای تهییج مردم و به خشونت کشیدن جامعه وقت بگذارند و هزینه کنند، وجود ندارد.
رسانه هایی که ایجاد یاس و ناامیدی را در برنامه دارند و هنرشان این است تا کوچکترین ایرادی را به نظام سیاسی و دینی کشور منتسب کنند و مردم را به خیابان بکشند. آنگاه با پنهان شدن پشت مردم سپری را برای گروهکی ها و تروریستها ایجاد کنند.
🌼تا ساحل آرامش🌼
🆔https://eitaa.com/joinchat/3353215030Cd83b2e83ee