درس مسجد محله ما و حضور فرزندان پایه دومی های کلاس گلهای سردار سلیمانی در مسجد محله. #بازدید @mostafaschool

گزارش مصور فعالیت های مهر ماه پایه دومی های مصطفی. @mostafaschool

🔴 جلوی حرکت شاگرد را نگیر، برای او محتوای مناسب آماده کن! ▪️در تدریس چند سطحی شاگردی ممکن است کتاب درسی را در دو یا سه ماه بخواند، و تمام کند، و بخواهد مطلب دیگری بخواند. ▪️حال اگر معلم خارج از کتاب درسی چیزی برای ارائه به او نداشته باشد، دچار مشکل می‌شود. 🔸ما جلوی حرکت شاگردان را می گیریم، نه به دلیل اینکه شاگرد خوب یاد نمی گیرد، بلکه به دلیل این‌که نمی‌توانیم برای آن‌ها خوراک فراهم کنیم. 🔸می‌گوییم همه باید با هم حرکت کنند، برای این‌که اگر شاگردی سریع‌ حرکت کند، بعداً نمی‌دانیم با او چه کار کنیم. 🔹ما باید خوراک بیشتری را فراهم کنیم، سفره‌ی غنی‌تری و اطلاعات وسیع‌تری را فراهم کنیم، که او به اندازه‌ی خودش از این سفره استفاده کند و سیر شود. #اردوان_مجیدی، #یادگیری_چند_سطحی، #هرکس_به_اندازه_خود @mostafaschool

امیرعلی عزیز، در بازدید از آتش نشانی، آتش نشان می شود و هدیه هایی از آتش نشانان های مهربان دریافت می کند. @mostafaschool

"به نام خدا" 🔷#گزارش سه شنبه ۱۱ آبان فرزندان پایه پنجمی کلاس شهید چمران. ✍بدو بدو وارد کلاس شدم، بچه ها داشتن پنتاگون بازی می کردن، مهدیار و محمدامین موسی پور در تقابل باهم بودند. بازی جذابی بود؛ هرکی به منتخب خودش کمک می کرد. تقابل خیلی جدی شده بود، مسابقه داشت به پایانش نزدیک می شد؛ چند حرکت تا پایان بازی مانده بود که آقا معلم با صدای بلندی گفت: "ساعت ۸:۰۱ ساعت ۸:۰۱..." سریع با میز هایمان به سمت سالن هجوم بردیم و چند تلفات بر اثر تصادف میز ها داشتیم. پس از مدتی آقا معلم شروع به خواندن آیت الکرسی کرد و ماهم هم صدا با آقا معلم شروع به خواندن کردیم، سوره یونس، صفحه ۱۱۶، آیه ۶۷. آقا معلم هم گفت که شروع کنیم. پس از بکش و مکش سر کی که اول بخواند، تصمیم گرفتیم مهدیار شروع کند. ما خواندیم و معنی کردیم تا ساعت ۹ شد. کم کم میز ها را جمع کردیم و رفتیم تغذیه را خوردیم و بعد رفتیم به سمت ریاضی! ریاضی را گروهی حل کردیم و کلی سوالات مختلف از هم پرسیدیم تا ساعت ۱۰ شد.بعد از ریاضی آقا معلم به بچه ها گفت به کلاس بیایند تا کاربرگ نگار بچه ها چک شود و بعد از کاربرگ نگار فارسی ، چک لیست فارسی را انجام دهیم. 💐امروز صندلی صمیمیت را انجام دادیم. 🌷همه ی بچها شعر های خوبی برای صندلی صمیمیت انتخاب کردند و با لحن بسیار مناسبی خواندند. 🌺محمد امین موسی پور گفت بیاید اول میان وعده بخوریم بعد خوشنویسی ولی با نارضایتی آقای معلم مواجه شد. نوبت خوشنویسی بود. 🌹همه خوشخط خوشنویسی را نوشتند حالا نوبت نماز شد اویس اذان را گفت و نماز با مکبری طاها شروع شد پیش نماز، نماز ظهر عباس بود پیش نماز ، نماز عصر علی ر بود و همچنین عباس مکبر نماز عصر بود. 📿🕋🕌 بعد از خواندن نماز ظهر و عصر به کلاس رفتیم و همه آماده شدن علی ت🗣 شروع به خواندن داستان کرد،همه دراز کشیدیم و شروع به گوش دادن کردیم🎙🎚 ۲۵ دقیقه گذشت و ساعت ۱ شد🕐. همه ما انقدر غرق داستان شدیم 📚📖 که اصلا زمان یادمان رفت . سپس همه برای علی دست زدیم و نشست . سپس اقا معلم گفت:(اجتماعی را بگیر برویم حیاط). همگی به حیاط رفتیم و درباره درس احساسات ما درس ۲ صحبت کردیم و نظرات خود را ارائه دادیم🤔. ۳۰ دقیقه اجتماعی کار کردیم و اقا معلم گفت:(کتاب هایتان را بگذارید میخواهیم برویم بیرون). 😗😗خیلی خوشحال به صف شدیم و به مسیر پارک حرکت کردیم اما با بدشانسی پارک بسته بود 😟😔و دوباره برگشتیم به مدرسه ساعت ۱۳:۴۵ علی ت و رضا باهم کلاس را تمیز کردن و تک تک به خانه هایمان رفتیم و خداحافظی کردیم👋👋👋👋🚙🏡. (پایان) باتشکر #گزارش @mostafaschool

تعليم و تربيت و آموزش كودكان را به عشق تبديل كنيد، زيرا فقط عشق است كه به كشف و آموزش مى انجامد. @mostafaschool