eitaa logo
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
5.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
567 ویدیو
0 فایل
سلام دوستان عزیز خوش آمدید/ فعالیت کانال شبانه روزی می باشد لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd لینک اخبار شبانه کانال @sabanhkabar لینک گروه چت https://eitaa.com/joinchat/2156987196Cb75d654c81 آیدی مدیر/ تبلیغات @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
1_5139124269.mp3
7.17M
🎼نماهنگ تقدیم به مادران عزیز گمنام دیر کردی منو پیر کردی ولی دلم روشن بود یه روزی برمیگردی کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
دلتنگی‌های مادرانه.. 🌷نسال الله منازل الشهداء مادران شهدا غرس کنندگان نهال هستند...🌷 کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی سردار سلیمانی با فرد عربی که به اشتباه اسم روستای محلبیه رو حلیمه میگه. کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢روزی‌که حال تهران خوب بود 🔹۲۶ خرداد سال ۱۳۹۴، ۱۷۶ غواص دفاع‌مقدس که با دست‌های بسته شهید شده بودند (در کنار ۹۴ شهید دیگر) در میدان بهارستان تهران تشییع شدند. حضور گسترده مردم، این روز را به یکی از روزهای به‌یادماندنی تهران تبدیل کرد. 🔷از میان ۵۰ هزار شهید گمنام دفاع‌مقدس، هم‌چنان ۳ هزار شهید تفحص و شناسایی نشده‌اند. کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
💢 سربازی که با زبان روزه شهید شد 🔹بیست و چهارم خرداد 95 مصادف با هفتم ماه مبارک رمضان گروهک های تروریستی این بار قصد ضربه بزرگی به شیعیان در نقاط مرزی و بعضا در شهرهای مرکزی همانند کرمان و حتی تهران بودند. 🔹آنها پس از ورود از مرزهای پاکستان به خاک کشور ایران از شهر خاش قصد انتقال مواد منفجره را داشته که در کمین پلیس تکاوری این شهر گیر افتادند. درگیری مسلحانه ساعت ها به طول انجامید ولی تکاوران پلیس با زبان روزه ذره ای خستگی به خود راه نداده و دراین درگیری سرباز دهه هفتادی ما محمد چاه چمندی به شهادت می رسد. 🔹پنج نفر از تروریست ها به هلاکت رسیدند و مقدار قابل توجه ای مواد منفجره از گروهک تروریستی  کشف گردید. کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
4 یا 5 نفر از نیروهای داعش میخواستن خودشونو تسلیم کنن ولی دراصل انتحاری بودن نیروهای عراقی از ۴۰ متری تیراندازی کردن و منفجرشون کردن کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سی ام خرداد... نیمه های شب در دل خواب ناگهان احساس کردم از روی سطح بلندی پرتاب شدم پریشان ووحشت زده از خواب بیدار شدم... شروع کردم با تسبیحی که در دستانم بود ذکر گفتن: یا فاطمه ی زهرا... یا صاحب الزمان.. با افتادن هر دانه ی تسبیح تکان های ارمیای کوچکم بیشتر میشد آرام بهش گفتم ببخشید کوچولوی من بیدارت کردم نازدانه ی بابا😔 صبح روز سی ام خردادبود مصطفی شیفتش تمام شده بود روز گذشته برایم زنگ زد و گفت برای ناهار چیزی درست نکن غذا از بیرون میگیرم فقط بیست روز به دنیا آمدن ارمیای کوچولو باقی مانده بود به سختی حرکت کردم وگوشی ام را از روی میز برداشتم هیچکدام از پیامهای دیشبم را جواب نداده بود با خودم گفتم حتما خواب است دلم نیامد زنگ بزنم بیدارش کنم اما دلشوره ای عجیب تمام وجودم را در برگرفت ساعت 7صبح بود باصدای زنگ آیفون از جاپریدم همسایه ی مادرم بود خدایا این وقت صبح... به سختی ملحفه را روی ایلیاوملیکا کشیدم سردشان نشود نگرانی ام را ارمیا حس کرده بود و ناآرام شده بود آه طفل کوچکم در من چه خبر شده؟ چهره ی درهم زن همسایه خبر ناگواری را برایم تداعی میکرد نفس در سینه ام حبس شده بود توان حرف زدن نداشتم دستم را روی سینه ام گذاشتم صدای ضربان قلبم را میشنیدم حتما اتفاقی برای مادرم افتاده بود به سرعت گوشی را برداشتم شماره ی مصطفی را گرفتم او باید خودش را به من میرساند مرا پیش مادرم میبرد به محض روشن کردن گوشی چشمم ب پیامهای بالای صفحه افتاد😔😔😔 مصطفی جان شهادتت مبارک... شهادت مامور پلیس ... شب گذشته همکار وظیفه شناس نیروی انتظامی حین تعقیب و گریز سارقان دراثر برخورد با کابل برق فشار قوی وشدت جراحات به خیل همکاران شهیدش پیوست... وحشتناک بود باورکردنی نبود تنها بیست روز دیگر به دنیا آمدن کودکم مانده بود اینکه فرزندم را پدرش در آغوش بگیرد چیز زیادی نبود که در آن لحظه از خدایم می خواستم برای لحظه ای دنیا جلوی چشمانم تیره و تارشد و دیگر چیزی نفهمیدم... چشم که باز کردم خودم را در لباس بارداری دیدم که رخت عزایم شده بود و طفل معصوم و بیگناهی که همراه من ثانیه به ثانیه عزاداری میکرد وپدری که در آسمان چشم انتظار تولد فرزندش بود 😔😔😔😔 راوی:همسرشهید💔 کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢چه زیباست خاطرات مردانی که پروای نام ندارند و در کهف گمنامی خویش مأوا گرفته‌اند. 🔹انتهاےِ‌عشق‌ همین‌سنگِ‌ مزار بے‌نشان‌ جوانے‌ است ‌که‌ همه‌ هستے‌اش‌ را به‌ پای‌ معشوق‌ ریخت. کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
❤️دلم تنگ است و حالم را فقط پاییز مےفهمد...💔🍂 منم آن شاخہ‌ے خشکے ڪہ از دورے پریشان است!🥀 کانال ضد صهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
1_5365976386.mp3
4.9M
همت افتاد... باکری افتاد... تاکه این انقلاب برپا ماند..‌‌ این بدریون ..؟ این خیبریون ..؟ این فاطمیون....😭😭؟ 🎤 حاج مهدی رسولی ا😭🤲 🥀کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
🔰 | 🔻عبدالکریم اعتقاد داشت، «کار فقط باید برای خدا باشد. کاری که برای خدا باشد، انتظار پاسخش را نداریم. همین که خدا ببیند، کفایت می‌کند. نه دوست داریم کسی جبران نماید و نه به کسی بگوییم تا از آن آگاه شود.» عبدالکریم در منطقه، حتی به جزییات نیز توجه می‌کرد. 📍وقتی برای انجام عملیاتی مجبور می‌شدیم در منزل مردم سکونت یابیم، عبدالکریم روی فرش آن‌ها نمی‌خوابید و نماز نمی‌خواند. پس از عملیات نیز پیگیری می‌کرد تا صاحب آن خانه را پیدا کند و حلالیت بگیرد.» در سوریه وارد منزلی شدیم که حیواناتش از تشنگی در حال تلف شدن بودند. عبدالکریم مسیر بسیار طولانی را از آن منزل تا یافتن آب طی کرد تا برای حیوانات آب تهیه کند. شهدای فارس/جهرم شادی روحش صلوات🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 کانال ضد صهیونیستی مشتاقان ایتا https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd سروش https://splus.ir/joingroup/ojTL2MPqVvKxNh69XuGrzWHp
اگر شهید نبود، جاده بوکمال به دست داعش می‌افتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز سقوط می‌کرد. او به تنهایی با ۴۰ تن رو به رو می‌شود و پس از به هلاکت رساندن ۳۷ نفر از آنها، فشنگ هایش تمام می‌شود. به سوی او حمله می‌کنند تا اسیرش کنند، اما این بار با سرنیزه دفاع و دو نفر دیگر را مجروح می‌کند و در نهایت به شهادت میرسد. 🌷 کانال مشتاقان شهادت🌷 https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
💢بمناسبت یادواره شهیدان رضوی امروز در 🔹سر پسر دومم که بچه ای سومم می شد حامله بودم. خونه ما آستانه بود، رفتم حرم سید علاالدین حسین(ع) گفتم: آقا می خوام اگر پسر شد اسم شما رو روش بذارم ؛ انشااله که برام سالم بمونه. مثل آقام سید علاالدین حسین(ع). شد. مادرش داغ دوری کشید و منتظر بود، منم داغ دوری کشیدم و منتظرم... 🔹با تعدادی از دوستان به همراه پدر و برادر های دیگه ام رفتیم قم،حرم حضرت معصومه. ما همگی رفتیم داخل برای زیارت، سیدعلا نیومد از بیرون اشک می ریخت و سلام می داد. زیاد سنی نداشت زیر بیست سال بود. ازش جویا شدم چرا داخل نمی آید. گفت؛ ازبیرون بهتر میشه زیارت کرد. آن زمان حرم بی بی معصومه .س. قسمت زنان و مردان جدا نبود مختلط بود، برای همین ترجیح داد از بیرون زیارت کند. مفقود الجسد سید علاالدین رضوی سروستانی 🍃🌷🍃🌷 کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
شهید غلامعلی مرتضی زاده (عبدالله حسینی نام پدر: ولی ولادت: ۱۹ آذر ۱۳۴۲ محل تولد: آبادان سن: ۲۵ سال شهادت: ۱۶ فروردین ۱۳۶۷ محل شهادت: شاخ شمیران عملیات: بیت المقدس ۴ یگان: لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) مزار: تهران – بهشت زهرا – قطعه ۲۴ ردیف ۷۰ شماره ۱ سایر اطلاعات: این شهید گرامی مدتی رزمنده گردان علی اکبر از لشکر ۱۰ سیدالشهدا بوده اما شهادت وی در یگان دیگری رقم خورده است. پرواز از شاخ شمیران درباره شهید غلامعلی مرتضی زاده (عبدالله حسینی) زمانی که به شاخ‌شمیران رسیدیم، همه‌جا گل و لای بود، اما صبح وقتی از چادر درآمدیم، انگار به بهشت آمده بودیم، همه‌جا سرسبز بود و منظره بسیار زیبایی بود. قرار شد فردی به نام غلامعلی مرتضی زاده که معروف بود به عبدالله حسینی بیاید و ما را توجیه کند. برادر حسینی ریش بسیار قشنگی داشت. ما آنموقع کم‌سن و سال بودیم و هنوز ریش و سبیل نداشتیم. روی یک بلندی ایستادیم. او توضیح می‌داد و ما اطراف را نگاه می‌کردیم. یک لحظه برگشتیم و دیدیم که عبدالله حسینی نیست!… به هم نگاه می‌کردیم و می‌پرسیدیم که: کجا رفت؟! یکدفعه او را چند متر آن طرف‌تر دیدیم، در حالی  که گلوله به پیشانی‌اش خورده و شهید شده بود.   قنّاصه‌چی دشمن دیده بود تعدادی آنجا هستند و یک نفر که ریش دارد، وسط آنها ایستاده صحبت می کند. با خودش فکر کرده بود که حتماً فرمانده است و او را زده بود. به این ترتیب، شهید عبدالله حسینی، در شاخ شمیران آسمانی شد و نام خود را جاودانه کرد. شادی روحش صلوات کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd