#ارسالی مخاطب سلام بنده هم با خونه نشینیش مخالفم کلا هیات و مسجد را خیلی دوست دارم و پاتق همیشگیم هست حتی بچه هام‌هم به طور خودجوش تو طول سال شیفته ی اینجور جاهان دیشب هم‌مثه همیشه به مسجد محل رفتیم دقیقا مثه شما با کلی خوراکی و اسباب بازی😍 ولی اینکه به مادرها امیدواری میده که خداوند همین اعمال کم را در کنار بازی و سرگرمی با بچه ها ازشون قبول میکنه و یه بعد عبادت همین خانه داری و بچه داری است خوبه من هم همیشه هم بازی می‌کنم با بچه هام هم عبادت و نماز و دعا با شما کاملا موافقم عزیزم ولی متنش امید دهنده است

سلام بانو من متن خاصی مد نظرم نبود کلا این مدل متن ها منظورمه بله خیلی خوبه ما هم خونه داریمـ ولی نه برای ایام مراسمات مذهبی مراسم مذهبی شب قدر یا محرم مثل راهپیمایی هست هر دو تعظیم شعائر هست من سوالم اینه چرا برای ۲۲بهمن یا روز قدس این متن ها پخش نمیسه اون موقع هم میگن با بچه کوچیک بشین تو خونه؟

مخاطب زرنگ😄

✅ آویزه گوشمان باشد...👂 🔹 هیچ کدام از آن‌هایی که همسرت را با آن‌ها مقایسه می‌کنی و سبب تلخی رابطه‌ می‌شوی، هنوز با تو زندگی نکرده‌اند تا نقاط ضعفشان را هم ببینی! 🔹 از دور همه در زندگی‌شان قهرمانند. 💪 🔹 اما قهرمان واقعی کسی است که هنگام خوشی و ناخوشی، با تمام وجود در کنارت می‌ماند و زندگی در کنار تو را بر همه چیز ترجیح می‌دهد.. 👩‍❤️‍👨 🔹 قهرمان زندگی‌ات را عاشقانه باور کن... ❤️ @motaharevafi77

#شب_قدر_فرزندخواهی 🚨 تبیین مانع اصلی فرزندآوری حجه الاسلام محمدمسلم وافی @motaharevafi77 @motaharevafi77

چقدر شبیه حضرت امیر (ع) شده ای؟؟

کلام امیر

چهارتاشون خوابیدن باید یکم دیگه بیدار شون کنم بچه ها باید امشب بیدار باشن♥

ع، حداد مامان ۱۲فرزندی متولد۶۲😍 من که امشبم اینطور گذشت 😊سر شب افطار آماده کردم و بچه کوچیکا رو بردم حمام و غسل شب قدر براشون انجام دادم.وقتی اومدم نماز خوندم و به دخترا گفتم آماده شین با بابا برین گلزار. کوثر و عباس و فاطمه و معصومه و مهدی و ابوالفضل آماده شدن رفتن. به دختر بزرگم مهدیه گفتم برو گفت موندن و کمک به شما ثوابش بیشتر نباشه کمتر نیست. هنوز دعا رو شروع نکرده بودیم قاسم دستشویی داشت. بسم الله الرحمن الرحیم هنوز سوره واقعه رو شروع نکرده بودم که رقیه تاول شکم و پاش که سوخته بود رو پاره کرد و نیاز به روغن زدن داشت.همینطور که روغن میزدم گوش میدادم یا وافی العهد. رقیه رو شیر دادم. مهدیه به قاسم آب داد. روپام خوابید. حالا سر خوابیدن دعوا شده.. بعداز چنددقیقه صلح کردن 😅الحمدالله دعا رو تموم. کردیم که دیدم رقیه دستمال کاغذی کرده تو دماغش 😢با موچین در آوردم.. قرآن رو سر گذاشتیم تا بقیه اومدن.. الحمدالله علی کل نعمه 🤲🏽الحمدالله علی کل حال 🤲🏽 @motaharevafi77