متوجه شدیم دقیقا همون روز
که ما اونجا بودیم
بیشترین جمعیت اومده بودن
و اوضاع بحرانی شده بود و مرزها
رو بسته بودن
دوست مون که با ما برنگشت
می گفت ساعت ها تو صف بودیم برای مهر گذرنامه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه برگشت به قم
مردم تو ترافیک شدیدی گیر افتاده بودن
از تلویزیون و اخبار چشم بر نمیداشتم
می گفتم نکنه مرز رو باز کنن
و من بمیرم از حسرت
تا اینکه شنیدم
اوضاع آروم تر شده و مرز خلوت
گفتیم پاشیم بریم
😅😅
حالا منی که جاده دوست ندارم
و یک بار مسیر و رفتیم و اومدیم
ولی خوبیش این بود
بار و وسایل رو خیلی کمتر کردیم
رفتیم سمت مرز
پیاده روی داشت
ولی نه مثل اون بار تا یه جایی رو اجازه میدادن با ماشین بریم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونجا یه آقایی که تو ماشین باهامون بود تا نجف خیلی کمک کرد
بعد دیدم همه جا باهامون میاد
به همسرم گفتم ایشون چرا همه جا
باما هست
همسرم گفتند ایشون گفته حاج آقا دیدم با بچه ها هستین
نیت کردم کل سفر باهاتون باشم و
کمک تون بدم چقدر بهمون کمک دادن
😍😍
تو پیاده روی به بابا اینا ملحق شدیم
و جالبه که بابا اینا گذرنامه ها و پول هاشون
همون اول سفر گم شده بود
و اون آقای عربی که خونشون بودند
وقتی متوجه میشه
چند برابر شو بهشون هدیه میده
و پول کرایه ی
بعضی از همسفری ها که قرض کرده بودند
هم جور شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اتوبوس
از عمه و عمو ها و آبجی داداشا😆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم بابا و آبجی ها😃
چی میخواستم بگم
شما حرکت کن
مسیر سراسر از عنایت اهل بیته
حالا پاشو پیگیر کارهای گذرنامه شو😅
دیشب تا صبح داشتم خواب میدم
در مورد کشف حجاب و خیابون و...
دیروز در مورد لایحه ی حجاب خوندم و تحقیق کردم
شب تا صبح کابوس میدیدم
تو شهر آتیش از منجنیق که تو فیلم مختار بود
پرتاب میشد 😂
هر سال تو کربلا
با کلی خستگی به امام حسین میگم
آقا سال دیگه بلیط هواپیما با هتل خوب
برای ایام اربعین برای ما جور کن
فعلا که مستجاب نشده
ببینیم امسال میشه یانه😅😅
انیس النفوس به کسی گفته می شود که وقتی با او صحبت میکنی با جان و دل به تو گوش میکند و راحت با افــــراد اُنس و اُلفت پیدا میکند..
یا انیس النفوس❤😍
@motaharevafi77
آقای مجتهدی فرمودند: در یکی از سفرهایی که از طرف حضرت ماموریت پیدا کرده بودم، به قهوه خانهای رفتم در آن جا با شخصی آصوری (از اهالی روسیه شوروی) برخورد نمودم، او گفت:
حیف که ایرانیها قدر امام رضا علیهالسلام را نمیدانند سپس جریانی از معجزات حضرت رضا علیهالسلام را که برایش اتفاق افتاده بود چنین تعریف کرد:
زمانی که در روسیه آشوب بود و تزارها دست به کشت و کشتار زده بودند و همه را اعدام میکردند من هم در شمار اعدامیها بودم، چند نفر دیگر باقی مانده بود تا نوبت من بشود که
ناگهان به یاد حرف مادرم افتادم که میگفت:
هر وقت جایی گیر کردی که نه راه پس داشتی و نه راه پیش این را بدان که ایرانیها امامی دارند به نام امام رضا علیهالسلام که در این گونه مواقع از کسانی که به او پناه ببرند دستگیری میکند، من همانجا قلباً به امام رضا علیهالسلام سلام کردم و گفتم اگر مرا از مرگ نجات دهید مسلمان میشوم، سپس نوبت من و عدهای دیگر شد و به محوطه اجرای حکم رفتیم هنوز آن توسل و عهد با امام رضا علیهالسلام از صحیفه قلبم پاک نشده بود که ناگهان صدایی به گوشم رسید که گفت: همین جا بایست با تو کاری ندارند.
تمام کسانی را که اطراف من بودند به تیر بستند و کشتند اما گویا مرا نمیدیدند! سپس صدایی دیگر شنیدم که گفت: به طرف خراسان حرکت کن ما تو را کمک میکنیم.
هنگامی که با حیرت و شگفتی به طرف خراسان میآمدم در بین راه چند نفر از علمای شیعه را دیدم که به استقبال من آمده بودند! آنها در خواب حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کرده و ایشان پس از ذکر نشانههای من به آنها فرموده بودند:
او مهمان ماست که از روسیه میآید، از او پذیرایی کنید، سپس من جریان خود را با آنها در میان گذاشتم، آنها گفتند: ما مامور هستیم شما را به پابوس حضرت ببریم تا به عهد خود وفا کنید و مسلمان بشوید و پس از آن مکان مناسبی برایم فراهم کردند و ماشین برایم مهیا نمودند تا با آن مخارج زندگی خود را تامین کنم و از آن موقع تاکنون من زیر سایه آن حضرت زندگی میکنم و صاحب عیال و فرزند شدهام.
آقای مجتهدی بعد از ذکر این واقعه میفرمودند:
در هر کجای عالم که قلباً حضرت رضا علیهالسلام را صدا بزنید و به ناحیه مقدسه ایشان توجه کنید آن بزرگوار سریعاً نظر میکنند و این معنای حقیقی کلمه «انیس النفوس» است.
( لاله ای از ملکوت، ج ۲، ص ۲۹۰)
@motaharevafi77