یه زمانی فکر می کردم
سقط جنین رو غیر مذهبی ها
انجام میدن
تا اینکه جایی بودیم دوستم گفت: زنداداش من خیلی سقط کرده پنج شش تا
گفتم بنده خدا خب علتش چیه!!
گفت خودش سقط می کنه
پاهام سست شد
گفتم چرا بهم گفتی خیلی حالم بد شد😵💫
و موارد دیگه......
بعدا فهمیدم برای حفظ جان بقیه انسانیت مهمه نه مذهب!
اربعین
یه خانمی به ظاهر متدین
خودش بهم گفت
تا حالا ده بار سقط کردم
با قرص😵💫
هدایت شده از مطهره وافییزدیツ📿⃟🌳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای بسیار زیبا از خانم مصباح عزیزم
محمد یوسف😍🥺
اگر اشک تون سرازیر شد منتشر کنید😭
یه دورهمی گرم با محوریت (جمعیت )
دقیقا همینجا 👇🏻♥️
@motaharevafi77
https://eitaa.com/motaharevafi77
جمعمون جمعه تو روبیکا فقط شمارو کم داریم 👇🏻
https://rubika.ir/Motaharevafi77
#پیام_مخاطب
منم دوران نامزدی باردار شدم
ولی سقط نکردم...اصلا بهش فکر هم نکردم...
می دونی چرا؟
چون سقط از اول بچگی برام حرام و ی کار بد جا افتاده بود....
بچه ها الان بیشترشون نمیدونن چی حرامه چی حلاله
ما تو مسجد کار فرهنگی میکنیم
با خیلی از کارها ، یواش یواش با احکام آشناشون میکنیم....
چیزهایی که باید تو خونه گفته بشه
ببین تو حوزه، بچه های طلبه ، هنوز نمیدونستن، تقلب حرامه....
احکام خیلی مهمه
دشمن دست گذاشته روی حرام و حلال و مسخره کردن
از خیلی سال پیش، دارن حرام رو با جوک های مسخره میزنن
تا بچه ها هر چی بگی حرامه، بخندن بگن آره ، اسلام همه چی رو حرام کرده
#پیام_مخاطب
#حلال_حرام
@motaharevafi77
هدایت شده از 🌱محصولات سالم سلمی
📓 قصه ی صبح جمعه
به نام خدا
یکی بود یکی بود و یکی بود که؛
لا حول و لا قوت الا باللّه بود.
❤️🌼سلام بابای خوب عالَم ؛
مهدی جان
✨نور امروز هدیه محبتِ
شهید؛ محمد ابراهیم همت
🌥🪐⚡️
قصه ی چهارم؛
روال صبح مثل برنامه همیشگی نبود.
این بار جمع خونواده صمیمی تر و یکدل تر از قبل توی منزل مونده بودند ؛
چراااا؟
چون یه مهمان ناخوانده به منزل اومده بود.
⁉️⁉️تو این اوضاع؟
بعله.
مهمان جدید قرار بود کمک حال مامان سلمی باشن (برای اینکه بتونه یه مقدار استراحت کنه.)
و بسیار نیازمند مراقبت،
و قرار بود با ورود این میهمان ،
غذای های خونواده کمی به سمتِ ژله ای شدن بره.
غذاهایی با لعاب زیاد و طعمی ساده 🥘🥗
🦴🍗🍖ساده اما؛
قابل نفوذ به گوشت و استخون🤩
رستم خان ، خان خانان💪😁؛
حدودا چند روزی بود که هم نان آور و هم مراقب مادر بود.🧑⚕🧑🍳👨🚀🤵♂
حتی در تهیه غذا و مقوی جات کمک میکرد؛
در حدی جو همکاری پدر با مادر داغ بود که حتی یه قابلمه رو رستم خان ؛
جزغاله
جذقاله؟
جزقاله؟؟
⁉️⁉️⁉️ نموده بودن💪😂
به هر حال کف قابلمه جان ،
به جای خوراکی
جایِ ذغال یود
👈👈پس میشه جذغاله 🏴🏴🏴😂
بچه ها، سعی میکردن کارهای شخصی رو خودشون انجام بدن.
مامان سلمی در تلاش بود ، تا کاملا به اعصاب خود مسلط باشه، و نگرانی عقب ماندنِ بچه ها از درس و مشق، پس از ورود مهمان جدید رو به روی خودش نیاره،
تا اینکه هجوم درد و کسالت و خانه نشینی ،و عقب افتادن از برنامه عادی زندگی ،
باعث شد مامان سلمی ؛
همینطور که بچه ها رو بغل کرده ؛
بزنه زیر گریه و روضه ی مادر بخونه🏴😭😭😭😭
مامان سلمی با خودش فکر کرد؛
خدای من ، با اینکه دوست و فامیل و آشنا و همسر و بچه و .....هوای منو دارن
برای تهیه غذا و مرتب کردن خانه و رسیدگی به بچه ها تنها نیستم امّا؛
درد
درد
درد
نمیذاره مادری کنم.
زیر لب میخوند ؛
مادرم؛
من که فقط پام توی آتل رفته ، فقط یه قسمت کوچیک از بدن،
تو چه کشیدی با درد پهلو و غم حضرت محسن جان😭😭✅✅
بله مهمان منزل ؛ آتل پای مادر بود
این روضه کوچیک تو جمع خانواده
یه شروع ناب و محشر بود برای اینکه مامان سلمی یا علی بگه و دست به عصا ببره
و بره توی آشپزخونه؛ برای تهیه نهار و عصرونه و
💪💪 مقوی جات مثل؛
دو سین
شربت شلغم
کدو حلوایی
دمنوش ضد سرما خوردگی
و.....
برای کوچولوی بیمارِ خانواده
و بعد هم به مدد مادر سادات چند تا کار ناب کرد برای داشتن یه روز عالی و متنوع؛
🧩🥎🪀🎲دور همی شادی با ؛ بازی نشستنی و جذاب
📒✏️🖍📝 رسیدگی به درس و مشق بچه ها
📓 ورق زدن آلبوم قدیمی و یاد خاطرات دور کردن و لبخند زدن
🍃🌺بیرون آوردن چینی های گل سرخی قدیمی که ته کابینت مونده بودن ، و چیدن روی میز و پر کردن با تنقلات خوشمزه و سالم
و امّا رستم خان ؛ خانِ خانان 💪😁
؛ به یاد بچگی های بچه ها😊☺️😊
قصه خوند و خاطره گفت و با مادر یادِ ایامِ اوایل ازدواج رو تازه کردند.
💡🔌و یه کار مهم ؛ درست کردن یه کرسی برقی کوچولو با کمک پسر بزرگ خونه ، برای ورود به شب های گرم و دلنشین زمستان
🌕🌖🌗🌘🌑🌓
روز خوبی بود ،
پر از همکاری
همیاری
معاونت
😍🎊
ساعتی بعد
یا بعد از ساعتی ؛
همسایه عزیز؛
یه بشقاب از کیک تولدشون رو آورد و به این جمعِ باصفا ، یه طعم شیرین اضافه نمود.
💡💡💡💡💡
چراغِ دل روشن شد به نورِ
همراهی و همکاری
و آیه ی شریفه ی؛
و تعاونوا علی البر و التقوا
⚜⚜⚜⚜⚜⚜
آسمان دود آلود و غبار گرفته هم ، با دیدن خانواده ، خداوند رو شکر کرد و آرزو کرد:
با همراهی و همیاری تمام مومنان و حق پرستان عالَم غبار غم از دلِ آسمان قدس شریف پاک شود
و زمین لایقِ باریدن باران رحمت خدا و نعمتِ بِرّ و نیکی گردد
🌨⛈🌧🌧🌧🌧🌧❄️❄️
🔮🔮
و باز جمعه ای دیگر در انتظار دیدار مولا گذشت.
اللهم عجل لولیک الفرج
💐🌿💐🌿
خدای من شکر؛
که در دین اسلام ،
در هفته یک روز عید است؛
عیدی بزرگ
ناب
دلنشین
وشاد
و معطر به گل نرگس
🌳🌳🌳🌳🌳
@mahsolsalmaa