eitaa logo
دبیرستان‌شهیدمطهری‌(فاطمیه)
516 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
50 فایل
📚 رشته علوم و معارف اسلامی.دوره دوم ارتباط با ادمین: @en_emami60 ✅لینک کانال مدرسه درپیام رسان ایتا: 🆔 eitaa.com/motahari1393 ✅ادرس سایت دبیرستان: 🆔 motahari-ftm.com
مشاهده در ایتا
دانلود
15.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۴ بخش اول اين پاي را بگو از ارتعاش بايستد، اين دست را بگو كه دست بدارد از اين لرزش مدام. اين قلب را بگو كه نلرزد، اين بغض را بگو كه نشكند و اشك از ناودان چشم نريزد.
14.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۴ بخش دوم آن سخنان عطوفت آميز و آن كلمات مهر انگيز، قاعدتاً ميبايست از شرم و حياي من بكاهد و مرا در سخن گفتن با پيامبر، آسودهتر كند. اما چنين نكرد، هر چه من بيشتر محبت رسول را نسبت به خويش دريافتم بيشتر حيا كردم در بيان آنچه از او ميخواستم سلام كردم و به امر پيامبر زانو به زانوي او نشستم.
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۴ بخش سوم خداوند بر مقام تو در نزد خويش بيفزايد فاطمه جان كه برترين زنان عالم بودي و به كمترين مايحتاج از زندگي، قناعت فرمودي. من دنيا را پيش از ازدواج، طلاق گفته بودم و سختي دنيا در مذاقم عين حلاوت بود، اما تو، دختري كه در سن جواني....
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۴ بخش چهارم چه ميگفتم؟ پيامبر خود طالب تشرف بود و ما جز گرسنگي در خانه، هيچ نداشتيم سكوت، تنها ياور شرمساري من بود كه در آن لحظه هيچ كلام به كار نمی آمد، پيامبر سؤال خويش را مكرر فرمود و اضافه كرد: ــ يا بگو كه بيايم، يا بگو كه نيايم، چرا سكوت ميكني؟
15.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۴ بخش پنجم روح تو آنقدر بزرگ بود كه در ازدواج، شفاعت پيروانت را به كابين طلبيدي و خداوند بر اين مهر صحه گذاشت. كلام تو وحي محض بود و رفتار تو عين سنت. تو خود، مالك و ضابطه بودي. تو با هيچ معياري سنجيده نميشدي. تو خود محك بودي، شاهين سنجش بودي.
17.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۵ بخش اول اگر تو فاطمه نبودي با آن عظمت دست نيافتني و من هم حسن نبودم با اين قلب رقيق و دلِ شكستني، باز هم سفارش تو مادر ـ گريه نكردن ـ عملي نبود.
15.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۵ بخش دوم و در طول راه همه اش با خدا ميگفت: خدايا ببين چه ميكنند اينها براي رضاي تو! خدايا! عشق تو با اينها چه كرده است. وقتي به خانه درآمديم و پيامبر ديد كه شكمت از گرسنگي به پشت چسبيده و توان از تنت و حالت از چشمانت رفته است، بغضش تركيد و...
17.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۶ بخش اول اگرچه زندگيتان سراسر جنگ و دفاع بود و هنوز پدر از جنگي نيامده، عرق از تن نسترده و خون از شمشير نشسته راهي جنگي ديگر ميشد و جبهه هاي ديگر را رهبري ميكرد اما دلخوشيتان به اين بود كه پيامبر هست و ابرهاي تيرة جهل و كفر با سرپنجه هاي نوراني شما كنار ميرود و ...
15.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۶ بخش دوم كاغذي بياوريد كه رهنماي مكتوبي برايتان بگذارم تا پس از من گمراه نشويد معلوم بود كه پيامبر در چه مورد ميخواهد سند بگذارد، عمر ممانعت كرد و كاش فقط ممانعت ميكرد، فرياد زد: ــ اين مرد هذيان ميگويد و كتاب خدا براي ما كافي است
16.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۶ بخش سوم نه فقط چشم و رو و محاسن كه ملحفة پيامبر نيز تماماً از اشك تر شده بود من و حسن بي تاب خود را به روي پاهاي پيامبر انداختيم و با اشك هايمان پاهايش را شستشو كرديم و آنها را به كرات بوئيديم و بوسيديم و در آغوش فشرديم.
19.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۷ آري پدر جان! مصيبت، مصيبت از دست دادن عزيز، ما را احاطه كرده است، اشك و آه،قاتل ما شده است و اندوه، گريبانمان را سخت چسبيده است چه كنم پدر؟ صبرم در سوگ تو كم شده است و تسلي از من فاصله گرفته است. چشم! اي چشم! ببار. واي بر تو اگر از بارش خون دريغ كني
18.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۸ بخش اول غم به جراحت ميماند، يكباره ميآيد اما رفتنش، التيام يافتنش و خوب شدنش با خداست و در اين ميانه، نمك روي زخم و استخوان لای زخم و زخم بر زخم، حكايتي ديگر است. حكايتي كه نه ميشود گفت و نه ميتوان نهفت.