eitaa logo
🇮🇷منتظر هرگز نمی میرد🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
6.3هزار ویدیو
28 فایل
🍃🌸 ️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🌸🍃 کپی با ذکر صلوات برای امام زمان (عج) مجاز است 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 فعالیت کانال شناخت امام زمان معرفت مهدوی خود سازی و... ارتباط با ادمین @Nedaa4310
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃 خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست 🌸 الهـی بـه امیـد تـو 🌸 به کانال منتظر هرگز نمی میرد بپیوندید 👇 @motazer_zohor_113
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5967329597153347391.mp3
2.04M
🔸ترتیل صفحه 301 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام سه گاه 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه 🕊👇 به کانال منتظر هرگز نمی میرد بپیوندید 👇 @motazer_zohor_113
قرآن ترجمه المیزان سوره 18 سوره مبارکه الكهف صفحه 301 فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبًا (62) و هنگامى که [از آن جا] گذشتند [موسى] به خدمتگذار خود گفت: غذاى چاشتمان را نزدمان بياور که از اين سفرمان خستگى بسيار ديديم. (62) قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ ۚ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا (63) گفت: ديدى [چه شد]؟ آن وقت که به آن صخره پناه برديم من [مراقبت از ]ماهى را از ياد بردم و [آن] با وضع عجيبى راه خود را در دريا گرفت و رفت و فقط شيطان بود که از ياد من برد که آن را [براى تو] ياد کنم. (63) قَالَ ذَٰلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ ۚ فَارْتَدَّا عَلَىٰ آثَارِهِمَا قَصَصًا (64) [موسى] گفت: اين همان است که ما در طلبش بوديم پس با پى گرفتن ردّ پاى خود [از همان راهى که آمده بودند] برگشتند. (64) فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا (65) پس بنده اى از بندگان ما (خضر) را يافتند که از نزد خويش رحمتى به او داده و علمى از پيش خود به وى آموخته بوديم. (65) قَالَ لَهُ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا (66) موسى به وى گفت: آيا [اجازه مى دهى] من دنبال تو بيايم بر اين قرار که از آنچه به تو آموخته شده است مايه رشدى به من بياموزى؟ (66) قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا (67) گفت: تو هرگز بر همراهى من صبر نتوانى کرد. (67) وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَىٰ مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا (68) و چگونه مى توانى بر چيزى صبر کنى که به آن احاطه علمى ندارى؟ (68) قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا (69) گفت: إن شاءاللّه مرا شکيبا خواهى يافت و با هيچ فرمانى از تو مخالفت نخواهم کرد. (69) قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلَا تَسْأَلْنِي عَنْ شَيْءٍ حَتَّىٰ أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا (70) گفت: پس اگر دنبال من آمدى هيچ چيز از من نپرس تا خود درباره آن مطلبى براى تو بگويم. (70) فَانْطَلَقَا حَتَّىٰ إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا ۖ قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَيْئًا إِمْرًا (71) پس به راه افتادند تا وقتى که در کشتى سوار شدند، او شکافى در آن پديد آورد [موسى] گفت: آيا آن را شکافتى که اهلش را غرق کنى؟! راستى که کارى زشت انجام دادى! (71) قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا (72) گفت : آيا نگفتم که تو هرگز بر همراهى من صبر نتوانى کرد؟ (72) قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ وَلَا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْرًا (73) گفت: مرا به خاطر فراموش کردن (قرارمان) مؤاخذه نکن و در کارم به من سخت مگير. (73) فَانْطَلَقَا حَتَّىٰ إِذَا لَقِيَا غُلَامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَيْئًا نُكْرًا (74) پس به راه افتادند تا وقتى که به پسرى برخوردند [خضر] او را کشت [موسى ]گفت: آيا فرد بى گناهى را بى آن که کسى را کشته باشد کشتى؟! راستى که کارى ناپسند مرتکب شدى! (74) 🕊👇 به کانال منتظر هرگز نمی میرد بپیوندید 👇 @motazer_zohor_113
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷نکته تفسیری صفحه ۳۰۱🌷 موسی و خضرـ قسمت اول: روزی حضرت موسی در میان بنی اسرائیل سخنرانی می کرد. کسی از او پرسید: چه کسی در زمین از همه داناتر است؟ موسی گفت: داناتر از خودم سراغ ندارم. در این هنگام، به موسی وحی شد که ما بنده ای داریم که در مجمع البحرین(محل اتصال دو خلیج عقبه و سوئز) زندگی می کند و (در برخی موارد) از تو دانشمندتر است. موسی عرض کرد: آیا ممکن است او را ببینم؟ خدا فرمود: یک ماهی در زنبیل بگذار و حرکت کن. موسی همراه جوان باایمان بنی اسرائیل و جانشین خود یعنی «یوشع بن نون» به راه افتاد تا به صخره ای رسید. در آنجا قدری خوابیدند. در آن هنگام، ماهی در زنبیل جان گرفت و تکانی خورد و به‏ طور شگفت انگیزی به دریا افتاد. یوشع این صحنه را دید؛ ولی فراموش کرد که به موسی بگوید. سپس دوباره به راه افتادند و بقیه‏ ی آن روز و شب را تا بامداد راه رفتند. در آن هنگام، موسی به یوشع گفت: صبحانه مان را بیاور که از این سفر خسته شدیم. یوشع، ماجرای دیروز را برای موسی بازگو کرد و موسی نیز مانند هم سفرش شگفت زده شد. در این هنگام، موسی گفت: این همان نشانه ای بود که دنبالش بودیم، و از همان راهی که آمده بودند، بازگشتند تا به کنار صخره رسیدند. در آنجا، مردی را دیدند که با یک تکّه پارچه خود را پوشانده بود. او «خضر» بود. موسی به او سلام کرد و خود را شناساند و هدفش را از آمدن به آنجا بازگفت. خضر گفت: تو تحمّل با من بودن را نداری. خدا به من دانشی بخشیده که به تو نداده، و به تو علمی بخشیده که به من نداده است. موسی گفت: به خواست خدا خواهی دید که من فرد صبوری هستم و تو را نافرمانی نمی کنم. خضر گفت: اگر می خواهی دنبال من بیایی، حق نداری از کارهایی که من انجام می دهم، سؤال کنی تا اینکه خودم راز کارهایم را برایت روشن کنم. سپس از کنار دریا به راه افتادند. یک کشتی آماده‏ی حرکت بود. از سرنشینان کشتی خواستند که آن ها را نیز سوار کنند. آن ها خضر را شناختند و هر دو را رایگان سوار کردند. امّا همین‏ که آن دو سوار کشتی شدند، خضـر، یکی از تخته های کشتی را با تیشه کَند. موسی گفت: این ها ما را بدون کرایه سوار کردند؛ چرا کشتی شان را سوراخ کردی؟ ممکن است همه‏ی آنها غرق شوند. واقعاً کار زشتی کردی! خضر گفت: نگفتم نمی توانی صبر کنی؟ موسی گفت: مرا به‏ سبب فراموش کاری ام بازخواست مکن و بر من سخت نگیر. سپس از کشتی پیاده شدند و در ساحل دریا به راه افتادند. در همین حال، به پسربچه ای رسیدند که با بچّه ها مشغـول بازی بود. خـضر، سر پـسر را گرفت و از بدنش جدا کرد و او را کشت. موسی با حیرت تمام پرسید: چرا خون بی گناهی را ریختی؟ چه کار ناپسندی کردی! ... . 🕊👇 به کانال منتظر هرگز نمی میرد بپیوندید 👇 @motazer_zohor_113
آید آن روز که در باز کُنی‌، پرده گشایی‌؟ تا به خاک قدمت، جان و سر خویش ببازیم امام‌خمینی(ره) 🏝سلام یگانه عدل‌گستر موعود، مهدی جان تمام این عمر ناقابل، چشم به راه قدم‌هایت هستم و در حسرت دیدارت، هر روز هزار آه جگرسوز می‌کشم ساعت‌های بودنم لبریز از اشک و امید است اشک از تمام اندوه فراقت که بر قلبم سنگینی می‌کند و امید به دیدارت حتی برای لحظه‌ای، حتی در آخرین دم حیات.... شکر خدا از این اندوه و اشک و امید شکر خدا که با تو زنده‌ام 🏝 به کانال منتظر هرگز نمی میرد بپیوندید 👇 @motazer_zohor_113
‌•🌼<C᭄﷽C᭄‌>🌼 👑صبحمون‌رو‌با‌سلام‌به‌ائمه‌شروع‌ڪنیم🖐🏻 🕔قرار_روزانمون🌻 ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌رسول‌الله ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌امیـر‌المؤمنین ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌الزهـرا ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یاحسـن‌ِبن‌علے ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یاحسـین‌ِبن‌علے ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌الحسین ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌محمدبن‌علے ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌جعـفربن‌‌محمـد ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌موسےبن‌جعـفر ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌موسی‌الرضا ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌محمد‌بن‌علےِ‌الجـواد ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌محمـدالهادی ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌حسن‌العسـڪری ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یاصـاحب‌الزمان ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌زینب‌ڪبری ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌ابوالفضل‌العبـاس ‌♥️⁩⁩⃟🌿| السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌المعصومه ''السلام‌علیڪم‌ یاساداتی و‌رحمه‌اللهِ‌و‌برڪاته'' ✨ ⃟ٖٖٜٖٜ🦋 ❀اللهم صل علی مُحَمَّدٍ وال مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ❀ ⃟ٖٖٜٖٜ🦋✨ به کانال منتظر هرگز نمی میرد بپیوندید 👇 @motazer_zohor_113
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🌸ـلام صبح زیباتون بخیر هزاران شادی و سرور سهم امروزتون و هزاران عشق نثارتان امیدوارم نفستون گرم روزگارتون پر از محبت و لبريز از اتفاقات قشنگ باشه و برآورده شدن آرزوهایتان را از خدای مهربانی‌ها هدیه بگیرید 🌸صبحتون شاد و پر انرژی🌸 به کانال منتظر هرگز نمی میرد بپیوندید 👇 @motazer_zohor_113