eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
34هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
335 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگز کسانی را که در راه خداکشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله: 29 دی ✨پایان: 8 اسفند تبادل و تبلیغات نداریم❌ @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
12.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱روایت کودکانه از سیره پهلوان شهید ♥️ ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_چه_گویم_تا_نریزد_آبرویم_مهدی_سلحشور.mp3
1.67M
🌺 (عج) 💐چه گویم تا نریزد آبرویم 💐تو خود گو کیستی تا من بگویم 🎙 ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
- ناشناس.mp3
11.12M
روایتگری برادر حاج عظیم ابراهیم پور در جمع کاروان‌های راهیان نور در معراج شهدای اهواز ‎‎‌‌‎‎‌‌‎─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
🌷بسم‌‌ رب‌‌الشهدا‌‌ و‌ الصدیقین🌷 سلام بر سید و سالار شهیدان السلام علیک یا اباعبدالله💚 📌نهمین چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد "کانال متوسلین به شهدا" 💥شروع از 17 اسفند 1401 همزمان با میلاد باسعادت قطب عالم امکان آقاجانمان صاحب الزمان(عج) ❣شهدای والامقام❣ 🌷۱- شهدای گمنام 🌷۲- شهید قاسم سلیمانی 🌷۳- شهید عبدالعظیم خلیل زاده 🌷۴- شهید محمد رضایی 🌷۵- شهید محمدحسین محمدخانی 🌷۶- شهید محمودرضا ساعتیان 🌷۷- شهید حسین منگلی 🌷۸- شهیده طیبه واعظی 🌷۹- شهید سید مجتبی علمدار 🌷۱۰- شهید سید جواد موسوی 🌷۱۱- شهید رضا سنجرانی 🌷۱۲- شهیده راضیه کشاورز 🌷۱۳- شهید عبدالحسین برونسی 🌷۱۴- شهید سید هاشم هاشمی 🌷۱۵- شهید یوسف قربانی 🌷۱۶- شهید ابراهیم هادی 🌷۱۷- شهید علی قاریان پور 🌷۱۸- شهید نوید صفری 🌷۱۹- شهید امیر حاج امینی 🌷۲۰- شهید احمد بقرائی نسب 🌷۲۱- شهید بهمن هاشمی 🌷۲۲- شهید محمد تورجی زاده 🌷۲۳-شهیدمهدی‌محمد‌حسین‌یاغی 🌷۲۴- شهید اسکندر خواجه 🌷۲۵- شهید زکریا شیری 🌷۲۶- شهید عبدالکریم حسین زاده 🌷۲۷- شهید احمدعلی نیری 🌷۲۸- شهید سعید عبدالملکی 🌷۲۹- شهید سید احمد پلارک 🌷۳۰- شهید محمدهادی امینی 🌷۳۱- شهید مهدی زین الدین 🌷۳۲- شهید محمدجعفر یعقوبی 🌷۳۳- شهید مصطفی احمدی‌روشن 🌷۳۴- شهید روح الله عجمیان 🌷۳۵- شهید عبدالحمید دیالمه 🌷۳۶- شهید محمد انصاریان 🌷۳۷- شهید مهدی قاضی‌خانی 🌷۳۸- شهید مرتضی جاویدی 🌷۳۹- شهید مهدی نوروزی 🌷۴۰- شهید حسین قجه ای 🌻🌿🌻🌿🌺🌿🌻🌿🌻 ➡️@motevasselin_be_shohada ‌❣متوسلین به شهدا❣ 🌻🌿🌻🌿🌺🌿🌻🌿🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🦋 ای در دام عنکبوت نویسنده خانم ط_حسینی 🎬 آه خدای من این ابوعمراست... ابوعمرروبه طرف فروشنده :ابواسامه ,من این دوکنیز را باهم میخواهم...هردو را... فروشنده:ابو عمر این دو دختران کم سن وباکره هستند قیمتشان بالاست... ابوعمر:ابواسامه,هرچه باشد باتخفیف حساب کن من هردو رامیخواهم,اگر جانفشانیهای پسر وامثال پسرمن نبود که الان شما همچین کنیزکانی نداشتی. فروشنده:ابوعمر ,خدارحمت کند پسر شهیدت را اگر باخرید این کنیزان داغ ازدست دادن پسرت کمی التیام مییابد من تمام سعی ام رامیکنم تا حداکثر تخفیف رابرایت بگیرم... این چی میگفت؟!یعنی عمر مرده؟به درک واصل شده؟ کشته ی راه دولت داعش؟!! دست,لیلا رادردستم فشردم وگفتم:دیدی درناامیدی بسی امیداست..الان باهم میریم خونه عمو ,شاید این همسایه دلش رحم امده ویاد نان ونمکی که باهم خوردیم افتاده وفهمیده دراین دنیا جزخدا پناهی نداریم,لیلا جان ناراحت نباش اگرشد ازاین همسایه بامعرفت میخواهم که عماد راهم برایمان پیداکند.من ولیلا ازخوشحالی لبریز بودیم اما نمیدانستیم که چه اتفاقات ناگواری درانتظارمان است واین ابوعمر باکینه ی شتری اش چه خوابها برایمان دیده... وقتی از افکارم به درامدم که فروشنده میگفت:ابوعمر...ابواسحاق برای هرکدام ازاین دختران۲۰۰دلار میخواهد اما تو هردو را با۲۰۰دلار میخری؟؟ بالاخره بعدازکلی چنه و...۲۲۰دلار بابت ما پول داد واشاره کرد دنبالش برویم. توقع داشتم ابوعمر,دستان مارا باز کند ,اما اودستانمان را باز نکرد هیچ...ریسمان رابه دستش گرفت ومارا مثل یک الاغ فراری دنبال خودش میبرد. دلم شکست اما بیشتر نگران لیلا بودم نمیخواستم این نورامیدی که دردلش روشن شده ازبین برود بنابراین ابوعمررا صدازدم وگفتم:عمو جان ,ممنون که مارا ازاد کردید. ابوعمر برگشت وچنان باخشم نگاهم کردکه ازترس به خودلرزیدم وگفت:اولا من عموی شما نیستم,ارباب شماهستم وشما هم کنیزان زرخرید من,درثانی من شمارا آزاد نکردم,خریدم برای خدمت به خودم,دیگرهم حرف نزنید...هنوز مانده تا آداب کنیز بودن را درک کنید.. ..
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🦋 ای دردام عنکبوت نویسنده خانم ط_حسینی 🎬 به کوچه خودمان رسیدیم...چشمم به درخانه مان افتاد,خانه ای که روزگاری پرازخنده وشادی وامنیت بود برایم ,اما انزمان که امنیت داشتیم قدرش رانمیفهمیدیم ومدام ازسرخوش مینالیدیم واکنون که امنیتمان لگدکوب استران داعشی شده بود ,میفهمیدم که چه چیزی را از دست داده ام... درخانه ما بازبود..مشخص بود که غارت شده وکسی هم ساکنش نیست...بوی مرگ از خانه به مشامم میرسید. نگاه کردم لیلا شانه هایش به شدت میلرزید ودانستم که چرا......اخر خداااا چرااااا؟به چه گناهی؟؟؟ ابوعمر درخانه رابازکرده بود وچون دید ما محو خانه خودمان هستیم ,به زور مارا چپاند داخل خانه... خاله هاجر روی حیاط بود تاچشمش به ما وابوعمر افتاد گفت:اینها دیگر کیستند؟؟ازصبح غیبت زده که بروی مهمان بیاوری؟ ابوعمر خنده ای کردوگفت :میهمان نیستند,کنیز خریدم برایت ,دیگر نمیخواهد دست به سیاه وسفید بزنی وفردا هم باخیال راحت بابچه ها برو به خانواده برادرت در روستا سربزن وچندماهی هم انجا بمان ونگران این نباش که من تنها هستم ,این کنیزان بامن هستند,ودرحین گفتن این حرفها روبنده را از صورت ما کنارزد... خاله هاجر داشت لبخند میزد ازاینهمه مهرشوهرش که نسبت به او روا داشته... تاچشمش به من افتاد خنده روی لبانش خشکید وبه سمتم حمله کرد...با هروسیله ای که به دستش میرسید بر بدن من بینوا میزد,موهایم رامیکند باانگشتانش پوست سروصورتم را میخراشید وفحش وناسزا بود که نثار من وپدرومادرم میکرد.... اخربه چه گناهی😭 ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سید موسی نامجو.mp3
11.77M
📗کتاب صوتی " نیمه پنهان ماه" روایتی از زندگی شهدا به زبان شهید‌ والامقام‌ سید موسی نامجو🕊🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada ❣متوسلین به شهدا❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا