#کتابی_که_میخوانم
#روزهای_مادرانه
پ.ن. اسم کتاب "یک قطره امید" هست. ولی اون جور کتابی نبود که بخوام توصیهش کنم. صرفا اسمشو گفتم که نپرسید!😁
من یادم نیست چه روزی بوده و چه وقتی. عکس را بچهام گرفته.
شاید خوابیده بوده همان حوالی، شاید هم منتظر بوده نمازم تمام شود تا چیزی بهم بگوید...
این عکس در گالری گوشی ثبت شده.
ولی خدا میداند چه عکسهایی از کدام صحنههای عمرم با دوربین ذهن بچهام ثبت شده. عکسهایی که من نفهمیدم و ندیدم.
تا یک روز که حرفی بزند یا کاری بکند، و به خودم بگویم: چقدر آشناست! انگار تصویرش را قبلا دیده بودم!
.
ما در هر فریم و هر قاب زندگی در حال تربیت بچههایمان هستیم... البته به جز آن بخشهایی که بلندگوی دستی را میگیریم جلوی دهانمان و میگوییم: کات! وایسا من بهت یه چیزایی رو گوشزد کنم! ببین فرزندم... تو باید... تو نباید...🙃🤪
#روزهای_مادرانه
#عکسهای_لو_رفته_از_مادرلیدیز
#گالری_عکسهای_ذهن_فرزندم
#اساتید_به_خاطر_سپردن_ضایع_ترین_قابها
#پشت_صحنه_رو_نگیر_لطفا
#زوم_نکن_رو_من
#آفرین_بر_نظر_پاک_خطاپوشش_باد
https://eitaa.com/motherlydays
هدایت شده از سید کاظم روح بخش
26.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸خوانش قسمتهایی از مجموعه قهرمانان کربلا با صدای نوجوانان
🔹 متن #ساده و #روان با تصویرگری های بینظیر
🔸 نگاه کنید چقدر پر از حس و حال خوبه، وقتی بچهها از این #قهرمانان میخونن و چه قهرمانانی بهتر از قهرمانان کربلا 😍🌱
📚این مجموعه اونقدر #فوقالعاده است که خیلی سریع بچهها باهاش ارتباط برقرار میکنند و عاشقش میشن...
این ویدئو پر از حال خوب رو ببینید 😍😇
همسر گرامی حرفهای منو از پادکست همزن گوش میده...
در حالی که منِ واقعی حرفم اینه: پاشو برو قابلمه رو بشور!!
#روزهای_مادرانه
#مجازی_vs_واقعیت
#صدای_همسر_شنیدن_از_دور_خوش_است
https://eitaa.com/motherlydays
داشت وسط میدون نماز میخوند.
یه جوری که انگار هیچکس نیست جز خودشون دو تا!
#نماز_خیابانی
#ملاقات_خصوصی
#خدای_نزدیک
https://eitaa.com/motherlydays
از دیشب کلی خبر تلخ خوندیم و شنیدیم. ولی من میخوام توی همین تلخی یه نقطهی زیبا بهتون نشون بدم.
ویدئو رو ببینید و به اون گوشهای که علامت زدم توجه کنید. اون پسر هفت-هشت ساله، که داره مثل بقیه از وحشت میدوه و فرار میکنه. از صدای گلوله دستش بیاختیار به سمت سرش میره. بعد یهو چشمش میافته به اون مرد روی زمین. شاید آشنا باشه، شاید هم نباشه. از نظر من هیچ تفاوتی ایجاد نمیکنه. صدای گلوله جنگی و حمله یک تروریست وحشتناکتر از اونه که پدری برای فرزندش بایسته، چه برسه به یک بچه. ولی این پسر... این پسر...
این همه شجاعت و مهربانی چطور در جثه کوچک پسرک جا شده؟
تو کجا بزرگ شدی، پسر؟
با کدام رویکرد تربیتی؟
با کدام قهرمان و الگو؟
با کدام قصه؟
نکند اسمت #قاسم است...؟
#روزهای_مادرانه
#شاهچراغ
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/motherlydays
به بهخوان سر بزنید و فهرست #کتاب_نخواندنی را ببینید و از تماس کودکان با این کتابها خودداری نمایید!
https://behkhaan.ir/booklist/f9913bd2-5ee3-4ddf-a111-f843a512fffe?inviteCode=3BE174BCD47
#روزهای_مادرانه
#فهرست_کتاب
https://eitaa.com/motherlydays
نشسته بودیم لای نانهای ساندویچی را باز میکردیم و پنیر و سبزی تویش میگذاشتیم، و حرف میزدیم. درباره این چند روز که چطوری خیمه زدیم روی سایتهای فروش بلیت و هر بار تا آمدیم فرمها را پر کنیم، پروازها پر شدهاند و باز ما در حسرت بلیت برای زیارت اربعین ماندهایم...
یکی گفت: بیاین نیت کنیم این سفره حضرت رقیه حاجت زیارت همهمون رو بده.
آمینِ توی دلهایمان آاااااه شد و از دهان بیرون زد
هنوز ننشسته بودیم که یکی داد زد: یه پرواز باز شد!!
همه با هم پریدیم و خیمه زدیم روی سایتها...
اولی رسید به مرحله تراکنش...
همه صلوات فرستادیم...
شد؟
شد؟
شد!!!
همه جیغ کشیدیم.
بعدی... تراکنش... شد؟ شد!!
جیغ بعدی...
جیغ بعدی...
تا عصر هی پشت هم صلوات فرستادیم و جیغ زدیم و بلیت گرفتیم و امیدوار شدیم به زیارت امام حسین.
بچههای کوچک و بزرگمان وسط خانه، خودشان مداحی میکردند و خودشان سینه میزدند و ما با چشمهای پر از اشک شوق، قربان قد و بالای خادمان اباعبدلله میرفتیم.
روز شیرین و جمع گرمی بود
به برکت رقیه بنت حسین علیه السلام.
#روزهای_مادرانه
#هیئت_خانگی
https://eitaa.com/motherlydays