✅ چه کنیم که در میدانهای مختلف زندگی موفق شویم؟
🌹 امام خامنه ای:
#تقوا، عبارت از اجتناب و پرهيز از خطا و گناه و اشتباه و آلودگى و ناپاكى و انحراف از راه و پيروى از هوسها، و دل سپردن به خط مستقيم تكليف و وظيفه. در ميدانهاى مختلف، همه بايد #باتقوا باشند، تا موفق بشوند. #تقوا، شرط توفيق در هر راهى است. (19/ 11/ 1369)
✍️ شرح: تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #حرامها در زندگی فردی و اجتماعی
پند 25
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ آیا اجرای حدود الهی از جمله اعدام محارب و اعدام مفسد فی الارض، فایده اقتصادی هم دارد؟
🌷 پیامبر اکرم:
اجرای یک حد از حدود الهی ، سودش از چهل روز بارش باران بیشتر است.
📖 حدٌّ يُقَامُ لِلَّهِ فِي اَلْأَرْضِ أَفْضَلُ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً .
📚 الکافي , جلد۷ , صفحه۱۷۵
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (228)
🌷 نامه امام صادق (ع) به یک استاندار (بخش اول)
عبـدالله نجاشـی ، اسـتاندار اهواز در دوره خلافت بنی عباس، نـامه اي به امـام صادق (ع) نوشت و از آن حضـرت براي انجام وظایف خود راهنمایی خواست. امام صادق (ع) در جواب نامه استاندار اهواز چنین نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
... اما بعد، نامه تو رسید. آن را خواندم و از مضمونش آگاه شدم. نوشته اي استاندار اهواز شده اي. البته این خبر از یک سو مرا خوشـحال کرد و از سوي دیگر ناراحتم ساخت. اما جهت خوشحالی ام این بود که فکر کردم شاید خداوند به وسیله تو ستمدیـده اي از دوسـتان آل محمـد (ع) را نجـات دهـد و خوار شـده ای از آنان را عزت بخشـد و برهنگانشان را بپوشاند و ناتوانشان را نیرو بخشد و آتش خشم دشمنان آنان را خاموش گرداند.
اما ناراحتی ام به این علت بود که می ترسم درباره یکی از شیعیان ما لغزش داشـته باشـی و به او خدمتی را که می توانی، انجام ندهی و در نتیجه از استشمام بوي بهشت محروم بمانی.
اینک به پاسخ پرسشهایی که در نامه نوشته بودي توجه کن. تمامی آنچه را خواسـته بـودي، به طـور خلاصه برایت می نـویسم. اگر به آنچه می گویي، عمـل کنی (و از حـدي که تعیین می کنم، تجـاوز ننمایی) امیدوارم به خواست خدا رستگار شوي.
نخست حـدیثی را که پـدرانم از رسول خـدا (ص) روایت کرده اند، نقل کرده، سـپس به اصل مطلب میپردازم. رسول خدا (ص) می فرماید: هر کس که برادر مؤمنش با او مشورت کنـد و او صادقانه برادر مؤمنش را به خیر و صـلاح راهنمایی نکنـد، خداونـد عقل او را زایل می کند.
اکنون نظرم را به عنوان خیرخواهی برایت مینویسم. اگر به آنچه می نویسم عمل کنی، از آنچه بیمناکی، نجات خواهی یافت. آگاه باش که نجات تو در چند چیز است:
1️⃣ جلوگیري از خونریزي بناحق.
2️⃣ خودداري از آزار دوستان.
3️⃣ رفتار نیکو با مردم
4️⃣ پرهیز از تصمیم گیري عجولانه.
5️⃣ رفتار نرم و مسالمت آمیز با مردم
6️⃣ پرهیز از ضعف و بی تدبیري در کارها.
7️⃣ پرهیز از خشونت و سختگیري و دیکتاتوري.
8️⃣ بایـد با کسـی که تو را به اسـتانداري اهواز گماشـته (خلیفه دولت بنی عباس) مدارا کنی و همچنین با فرسـتادگانی که از ناحیه او بر تو وارد می شوند.
9️⃣ به گرفتاري هاي مردم برس و آنها را با نقشه صحیح به حقیقت راهنمايی کن تا از خط عدالت خارج نشوند.
0️⃣1️⃣ از گزارشگران و سخن چینان و دو رویان و دو زبانانِ فتنه انگیز بر حذر باش! مبادا فردي از آنان با تو ارتباط داشته باشد و خود را به تو بچسباند. مبادا خداوند تو را لحظه اي ببیند که به حرفهاي آنان گوش دهی و به سخنانشان اعتماد کنی. آنگاه خداوند بر تو غضب می کند و آبرویت را می ریزد.
1️⃣1️⃣ از مکر و حیله مردم استانت بر حذر باش؛ چون پدرانم از امیر مؤمنان روایت کرده اند که فرمود: ایمان هنوز در قلب یهودي ها و همشهریان تو وارد نشده است.
✍️ این داستان ادامه دارد ...
📚داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص148
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (228)
🌷 نامه امام صادق (ع) به یک استاندار (بخش دوم)
نوشته اي با چه کسانی انس بگیري و در مشکلات به چه کسی پناه ببري.
آنکه می تـوانی بـا او انس گرفته و در کنـارش آرامش یـابی و او را در مشـکلات پنـاه خود قرار دهی، کسـی است که امتحان شده، عاقل، درستکار و همسو با تو باشد ...
🔸 بپرهیز از اینکه به خـاطر یـک مـدح، یک شـعر، یک دلقکی، یک بازیگريِ آدم لا ابالی و شـیاد، درهمی خرج کنی یا لباس بدهی. هرگاه مجبور شدي چنین خرجهاي نابجایی بکنی، حتما همان اندازه نیز در راه خدا بده.
🔸 هـدایا و جوایزي که به فرمانـدهان، سـفیران، نـامه رسـانهـا و پیشـتازان عطـا میکنی و نیز آنچه را که در کارهـاي نیک، لباس مخصوص نماز و ... خرج می کنی و آنچه را در راه خدا و پیامبرش اهدا می کنی، باید از بهترین و پاکیزه ترین کسب تو باشد.
🔸 بکوش طلا نقره ای ذخیره نکنی، تـا مشـمول این آیه نشوی: کسانی که طلا و نقره می اندوزنـد و آن را در راه خـدا و صـلاح مردم خرج نمی کنند، به عذاب دردناک نویدشان بده.(توبه، 34)
🔸 هیچ وقت این کار را کوچک مشمار که شکمهاي گرسنه اي را سیر کنی. زیرا این عملی است که خشم خدا را برطرف می کند.
بدان که از پدرم شنیدم که از پدرانش نقل می کرد که پیامبر روزي به اصحاب خود فرمود:
به خـدا و روز قیامت ایمان نیاورده است کسـی که سـیر بخوابـد و همسایه او گرسـنه باشـد.
اصـحاب به ایشان گفتند: بنابراین ما هلاك شـده ایم، چون بسـیاري از ما این توانایی را نداریم.
حضـرت فرمود: اگر توان مالی زیاد هم نداشـته باشـید، می توانیـد با غذاهاي اضافی و خرماهاي اضافی و لباسهاي کهنه خود، خشم الهی را خاموش کنید ...
🔸 عبدالله! بپرهیز از اینکه مؤمنی را بترسانی؛ چون از پدرم شـنیدم که به ترتیب از پدرانش از علی (ع) شـنیده بودند که حضرت می فرمود: هرکس مؤمنی را بـا نگاه خود بترسانـد، خداونـد در روزي که قـدرتی جز قـدرت خداونـد نیست، او را می ترسانـد و وي را در قیامت به صورت مورچه حقیري بر می انگیزد و به همان شکل می ماند تا او را به آتش دوزخ وارد نماید.
🔸 هرکس یک مظلوم را یاري کند، خداوند در روزي که سایه اي جز سایه خدا نیست، او را یاري می رساند و از وحشت بزرگ قیامت و عاقبت بد در امان نگه می دارد.
🔸 و هرکس حاجت مؤمنی را برآورده کند، خداوند بسیاري از نیازمندي هاي او را برآورده می سازد.
🔸 و هرکس برادر مؤمن بدون لباسی را بپوشاند، خداوند بر تن او حریر و اطلس زیباي بهشتی می پوشاند و مادامی که یک رشته از آن پارچه لباس بر تن آن فقیر است، او در رضوان خداوند غوطه ور خواهد بود.
🔸 و هرکس گرسنه اي را سیر کند، خداوند او را از پاکیزه ترین طعامهاي بهشتی سیر می سازد.
🔸 و هرکس تشنه اي را سیراب کند، خداوند از شربتهاي خالص پاکیزه بهشتی او را سیراب می گرداند.
🔸 و هرکس خـدمتگزار برادر ایمانی اش باشـد، خداونـد از زیبارويانی که همیشه در بهشـتند، خدمتگزارش می کند و او را با ائمه طاهرین همنشین می کند.
🔸 و هرکس برادر مؤمن خود را بر مرکبی سوار کنـد و از این راه، حاجت او را برآورده سازد، خداوند او را بر مرکبهای بهشتی سوار می کند و به وسیله او به ملائکه مقرب خود مباهات می نماید.
🔸 و هرکس هنگام ازدواج، برادر مؤمنش را کمک کند و همسـر مناسب براي وي انتخاب کند که در کنار آن زن بیاساید، خداوند از حوریان بهشتی به ازدواج او در می آورد و همدم او می کند و او را با اهل بیت پیامبر همنشین می کند، هرکدام را که بخواهد.
🔸 و هرکس به برادر مـؤمنش کـه بـه دسـت یک مسئول سـتمگر گرفتـار است کمک کنـد، خداونـد در هنگام گذشـتن او از صـراط که لغزشـگاه خطرناکی است، او را یاري می کند.
🔸 و هرکس براي دیدار با برادر مؤمنش به منزل او برود، در ردیف زائران خدا نوشـته می شود و سزاوار است که خداوند زیارت کننده خود را گرامی بدارد...
🔹 اکنون که نامه به پایان می رسـد تو را سـفارش می کنم به #تقوا و اطاعت از دستورات #واجب و #حرام. از این طریق ریسـمان الهی را محکم بگیر. چون کسی که با اطاعت از دستورات #واجب و #حرام، ریسمان الهی را بگیرد، بی شک به راه راست هدایت خواهد شد. پس، از خدا بترس و مبادا با انجام #گناه، رضايت کسی را بر رضايت خدا ترجیح دهی. این دستور خود خداست.
بـدان که انسانها مسـئولیتی مهمتر از #تقوا (انجام واجبات و ترک حرامها) ندارنـد. همین #تقوا سـفارش مـا خانـدان پیـامبر است.
ضمنا هرگاه بتوانی دست خود را از مال دنیا کوتاه کنی که فردا در پیشگاه خدا به حسابرسی کشیده نشوي، حتماً این کار را بکن.
🔻 نوفلی می گوید:
وقتی نامه امام صادق (ع) به نجاشی رسید، گفت: سوگنـد به خـدایی که جز او خـدایی نیست، سـرورم عین حقیقت گفته است. هرکس به این نامه عمل کند، نجات خواهد یافت.
خود نجاشی مادامی که زنده بود، به نامه امام عمل می کرد.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص 151
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
📖 درس اخلاق آیت الله خوشوقت
✅ اولیاء الله چه کسانی هستند؟
در قرآن کریم آیاتی راجع به #تقوا هست که پرمغز بودن و پرفائده بودن آن را در زندگی مادی و معنوی بیان می کند. از جمله این آیه: «ألاَ إِنَّ أوْلِيَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ»: ای مردم! آگاه باشید که اولیاء خدا نه باید بترسند و نه باید غم و غصه به خود راه دهند.
اولیاء خدا چه کسانی هستند؟ خودِ خدا در تفسیر اولیاء خدا فرمود: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُونَ»: اولیاء خدا کسانی هستند که به خدا ایمان دارند و در زندگی #تقوا را مستمرّاً مراعات می کنند. این ها اولیاء خدا هستند.
فرمود: «ألاَ إِنَّ أوْلِيَاءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ». کسانی که در سایه ی ایمان، #تقوا را مستمراً مراعات می کنند، نه باید از رفتن بترسند و نه باید از حالاتی که بعد از مردن پیش می آید، غم و غصه ای به خود راه دهند. خدا به دست آنها امان نامه داده است. #تقوا کارت سبز ورود به بهشت است؛ لذا فرمود این ها اولیاء خدا هستند: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُونَ».
اولیاء خدا کسانی هستند که به خدا ایمان آورده اند و در سایه ی ایمان به خدا مستمرّا #تقوا را مراعات می کنند. این ها کسانی هستند که نه باید بترسند و نه باید غصه ای به خود راه دهند.
خیلی ها از مردن می ترسند! چرا؟! چون از بعد از آن می ترسند. در اینجا کارهایی کرده اند که در آنجا گرفتارشان می کند. آن کارها مصیبت بار است؛ لذا می ترسند. متّقین آن کارها را نکرده اند و ترسی هم ندارند. خدا به آنها امان نامه داده است. خود #تقوا امان نامه است.
لذا خدای متعال در آیه ی بعد فرمود: «لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا»: ما در زندگی دنیا و در زندگی آخرت به این ها بشارت و مژده می دهیم؛ چرا؟ چون طبق وعده ی خودِ خدا هم در زندگی دنیا مشمول عنایات پروردگار متعال هستند و هم بعد از مردن، مشمول برکات، خیرات و مواهب الهی هستند. بنابراین انسان های با#تقوا اولیاء و دوستان خدای متعال هستند.
📚 منبع: آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
⚫️ چه کنیم که خدا بهترین مصلحت را برای زندگی ما مقدّر کند؟
🔆 حضرت فاطمه زهرا (س) :
هر کس #بندگی خالصانه خود را به سوی خدا بفرستد، خدا بهترین مصلحت را برای زندگی او مقدر می کند.
✍️ توضیح: بندگی خالصانه یعنی فقط عبد خدا بودن و فقط از خدا اطاعت کردن و فقط از خدا دستور گرفتن. این یعنی همان انجام همیشگی #واجبات و ترک همیشگی #حرامها و مخالفت با دستورات کسانی که مخالف انجام #واجبات و ترک #حرامها هستند.
ثمره این نوع از سبک زندگی این است که خدا بهترین مقدرات را برای بنده، تعیین می کند.
📖من اَصعَدَ اِلَی اللهِ خالِصَ عِبادَتِه اَهبَطَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیهِ اَفضَلَ مَصلَحَتِه
📚عدة الداعی، صفحه ۲۳۳
📱 کانال سبک زندگی متقین:
🆔@mottagheen
✅ داستان کوتاه (82)
🌸 حضرت زهرا (س) و ارزش یاد دادن احکام شرعی
🌹 روزى زنى نزد حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و گفت: مادرى دارم ضعیف و ناتوان که براى انجام نماز، مسأله اى #شرعی برایش پیش آمده و مرا فرستاده است تا از شما بپرسم.
حضرت زهرا (س) پس از گوش دادن به سخنان آن زن، جوابش را داد.
سپس آن زن سؤال دیگری را مطرح کرد و حضرت دوباره جواب او را داد. و به طور مرتب آن زن سؤالات #شرعی دیگری را مطرح کرد تا آن که به ده مرتبه رسید و حضرت زهرا (س) بدون هیچ گونه اظهار ناراحتى و بلکه با عطوفت پاسخ او را بیان مى نمود.
پس از آن، آن زن خجالت زده شد و گفت: شما را خسته و ناراحت کردم، بیش از این مزاحم شما نمى شوم.
حضرت زهرا (س) فرمود: خیر، براى من زحمتى نخواهد بود. اگر شخصى کارگر شده باشد تا بارى سنگین را به جایى ببرد و در ازاى آن، مبلغ صد هزار سکه طلا مزد بگیرد، آیا ناراحت مى شود؟!
آن زن در جواب حضرت گفت: خیر.
حضرت فرمود: من براى هر سؤال #شرعی که جوابش را بگویم، کارگر خدا هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال بیش از آن است که بین زمین تا آسمان پر از مروارید باشد. پس آنچه از #احکام شرعی مى خواهى، سؤال کن و براى من ناراحت نباش!
📚 منبع: تفسیر المنسوب الی العسکری، ص 340
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
🌹 از نظر حضرت زهرا (س) خیر زنان در چیست؟
✅ فاطمه زهرا (س) فرمود:
خیر زنان در این است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم هم آنها را نبینند.
📖 خيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لاَ يَرَيْنَ اَلرِّجَالَ وَ لاَ يَرَاهُنَّ اَلرِّجَالُ.
📚 منبع: وسائل الشیعة , ج ۲۰ , ص ۲۳۲
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
⚫️ چه کنیم که کجروی های امت اسلامی صاف شود و امت از عذاب دائم حفظ گردد؟
🌺 حضرت زهرا (س) فرمود:
محمد (ص) و علی (ع) پدران این امت هستند. اگر این امت از آنها #اطاعت کنند و با آنها همراهی نمایند، آنها کجی امت را صاف می کنند و امت را از عذاب دائم نجات می دهند.
📣 توضیح: #اطاعت از محمد (ص) و علی (ع) و همراهی با آنان یعنی انجام #واجبات و ترک #حرامهایی که آنها دستور داده اند. انجام #واجبات و ترک #حرامها دو اثر دارد: 1. مصونیت از کج روی دنیوی 2. نجات از جهنم اخروی
📖 أبَوا هِذِهِ الاْمَّهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىٌّ، یُقْیمانِ أَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما
📚 بحار الانوار، ج 23 ص 256
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
🌹 دعای حضرت زهرا (س) برای شیعیان:
خداوندا، به حقّ برگزیدگان درگاهت و به حق گریه فرزندانم پس از مرگم، از تو مى خواهم شیعیان #گنهکار مرا ببخشى.
📖 إلهى وَ سَیِّدى، أسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى أَنْ تَغْفِرَ لِعُصاهِ شیعَتى
📚 منبع: كوكب الدّري، ج 1، ص 254
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (171)
🌷 معجزه چادر زهرا (س)
روزي علی (ع) مقـداري جـو از یـک یهـودي قرض گرفت. یهـودي به عنوان گرویی قرضش چیزي خواست. علی (ع) چـادر پشـمی حضرت فاطمه (س) را نزد یهودي گرو گذاشت. او هم چادر را گرفت و در اتاقی گـذاشت.
شب که شـد، زن یهودي براي کاري به آن اتـاق سـرزد. ناگهان نـوري در آنجـا دیـد که همه اتـاق را روشن کرده است. نزد شوهرش بـازگشت و گفت: در اتـاق نوري درخشان جلوه گر است.
یهودي فراموش کرده بود که چادر حضـرت فاطمه در آن اتاق است، شـگفت زده به آن اتاق وارد شـد، دیـد نوري همانند ماه تابان فضاي اتاق را نورانی کرده. پیش رفت و در محل چادر خیره شد. آنگاه دریافت که آن نور از چادر فاطمه (س) علیها است.
از خانه بیرون آمد و خویشاوندان خود را از آن ماجرا با خبر ساخت. زنش نیز وابسـتگان خود را از قضـیه آگاه نمود. طولی نکشـید که حدود هشتاد نفر از یهودیان آمدند و آن نور را از نزدیک دیدند و همه به دین اسلام گرویدند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 106
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (80)
🌷 تقوای زنانه فاطمه
روزی حضرت فاطمه (س) به من، اَسماء دختر عمیس فرمود: من بسيار زشت ميدانم كه جنازه زنان را بر روي تابوت (بدون دیواره) می گذارند و بر روي آن پارچهاي می اندازند اما حجم بدن او را براي مردان نامحرم نمايان مي کند.
من به ایشان گفتم: اي دختر رسول خدا! در سرزمين حبشه براي حمل جنازه ها تابوتي درست ميكنند كه بدن ميت را كاملاً مي پوشاند.
آنگاه چوب هاي تر و شاخه هاي نازك درخت خواستم و شبيه آن تابوت حبشی را براي حضرت فاطمه (س) ساختم و آن را به ایشان نشان دادم. حضرت زهرا (س) آن را که دید با خوشحالي فرمود:
چه طرح خوب و زيبايي كه كاملاً بدن زن در آن پوشيده ميماند و معلوم نمی شود که بدن مرد است یا زن.
📖 و عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ : أَنَّ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ قَالَتْ لَهَا إِنِّي قَدِ اِسْتَقْبَحْتُ مَا يُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ إِنَّهُ يُطْرَحُ عَلَى اَلْمَرْأَةِ اَلثَّوْبُ فَيَصِفُهَا لِمَنْ رَأَى فَقُلْتُ يَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ ، أَنَا أَصْنَعُ لَكِ شَيْئاً رَأَيْتُهُ بِأَرْضِ اَلْحَبَشَةِ ، قَالَتْ فَدَعَوْتُ بِجَرِيدَةٍ رَطْبَةٍ فَحَبَسْتُهَا ثُمَّ طَرَحْتُ عَلَيْهَا ثَوْباً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ مَا أَحْسَنَ هَذَا وَ أَجْمَلَهُ لاَ تُعْرَفُ بِهِ اَلْمَرْأَةُ مِنَ اَلرَّجُلِ.
📚 وسائل الشیعه, جلد۳ , صفحه۲۲۱
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (214)
🌷 مهمانی در تاریکی
مرد فقیري خدمت پیامبر (ص) رسید و گفت :بسـیار گرسـنه هسـتم و دسـتم به جایی نمی رسد. مرا سـیر کنید.
پیامبر اکرم (ص) او را به خانه همسرانش فرسـتاد. او رفت و دست خـالی برگشت، زیرا در خـانه آنهـا خـوراکی نبود که به او بدهنـد. شب فرا رسـید. رسول خـدا رو به اصحاب کرد و فرمود: چه کسی می تواند امشب این مرد گرسنه را مهمان کند؟
علی (ع) عرض کرد: یا رسول الله! من او را مهمان می کنم.
سپس او را به خانه اش برد و به فاطمه (س) گفت: دختر پیامبر! غذایی در خانه هست؟
فاطمه (س) جواب داد: آري، تنها به اندازه غذاي یک دختر بچه. لکن مهمان را بر او مقدم می داریم.
علی (ع) فرمود: فاطمه جان! بچه را بخوابان و چراغ را خاموش کن.
زهرا فرزندش را با زمزمه هاي پر مهر مادرانه، گرسـنه خواباند و سفره را پهن کرد و چراغ را خاموش. علی (ع) در کنار سفره نشست و در آن تاریکی، طوري دهان مبارکش را تکان می داد که مهمان خیال کند او نیز غذا می خورد.
مهمان با آن غذا سیر شد. آن شب علی و فاطمه (س) و کودکانش گرسنه خوابیدند. شب به پایان رسـید. وقت نماز صـبح، علی (ع) به محضـر پیامبر (س) رسـید. رسول خدا پس از سـلام نماز نگاهی به چهره علی انداخت و به شدت گریه کرد و فرمود: ایثار شب گذشته شما شگفت انگیز است.
در این وقت آیه زیر نازل شد و حضرت، آن را براي علی (ع) خواند:
«يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (حشر، 9):
آنها ایثار کرده و دیگران را بر خود ترجیح می دهند. هر چند شدیداً فقیر باشند. کسانی که خداوند آنها را از خساست و بخل نفس، باز داشته، فقط آنها خوشبختند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص 95
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (173)
🌷 ساده زیستی حضرت فاطمه (س)
زهراي مرضــیه (س) در کمـال ساده زیستی و پارسـایی زنــدگی می کرد. خـانه گلی آن بـانوي دو جهـان، بســیار محقر و وسایـل آن نیز در سطح بسیار اولیه و پایین بود.
روزي سـلمان فارسی دید حضرت فاطمه (س) چادري کهنه که با دوازده وصله از لیف درخت خرما دوخته شده بود، بر سر انداخته. سلمان گریه کرد و گفت:
وا عجبا! دختران پادشاهان ایران و روم، غرق در ابریشم و حریر هستند، اما دختر حاکم جامعه اسلامی (ص) این چنین لباس کهنه و وصله دار می پوشد.
وقتی حضرت زهرا (س) به محضر پدر ارجمندش رسید، عرض کرد:
یا رسول الله! سـلمان از کهنگی لباس من تعجب می کند! به خدا سوگند مدت پنج سال است که فرش خانه ما تنها یک پوست گوسـفند است که روزهـا بر روي آن، شترمـان علف می خورد و شبها روي آن می خوابیم. بالش ما هم پوستی است که از لیف خرما پر کرده ایم .
پیـامبر خـدا (ص) به سلمان فارسی فرمـود: سـلمان! به راسـتی دخـترم فـاطمه از پیشـگامان به سوي خداست.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 103
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ آیت الله خوشوقت:
جای قبر حضرت فاطمه زهرا (س) معلوم است. مخفی نیست.
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
⚫️ داستان شهادت حضرت زهرا (س)
1️⃣ قسمت اول:
من ورقة بن عبد اللّٰه ازدى، براى رضاى خدا به مكّه مشرّف شدم. زمانى كه مشغول طواف بودم با كنيزكى كه گندمگون و خوش صورت و خوش كلام بود مواجه شدم. وى با فصاحت و بلاغتى كه داشت اين جملات را می گفت:
اى جماعت حجّاج! بدانيد كه سروران من خوبترين خوبان و برگزيدگان نيكان مىباشند. آنها افرادى هستند كه قدر و منزلتشان از ديگران برتر است و نامشان در همۀ شهرها مشهور، و اين لباس افتخار را بر تن كردهاند.
من به آن كنيز گفتم: گمان مىكنم كه تو از دوستداران اهل بيت باشى؟
گفت: آرى.
گفتم: از كدام دوستان ايشان هستى؟
گفت: من فضّه، كنيز فاطمه دختر پيغمبر اسلام (ص) هستم.
گفتم: خوش آمدى! از ديدارت خوشحالم. من مشتاق سخن گفتن با تو بودم. اكنون از تو خواهش مىكنم هنگامى كه از طواف کعبه فارغ شدى، در بازار غذا توقف كن تا من بيايم. اين عمل براى تو ثواب دارد.
بعد از هم جدا شديم. پس از آنكه از طواف فارغ شدم و به سوى منزل خود روانه شدم و از طريق بازار غذا مىرفتم، ديدم فضّه در كنارى نشسته. به سوى او رفتم و او را به كنارى بردم و هديهاى به وى دادم كه صدقه نبود. سپس به او گفتم: مرا از بانويت فاطمۀ زهرا آگاه كن و آنچه را كه وى بعد از فوت پدرش ديد، برايم شرح بده!
وقتى او سخنم را شنيد، چشمانش پر از اشك شد. آنگاه با ناله و گریه گفت: اى ورقة! غم مرا تازه كردى و اندوهى را كه در قلب من نهان بود، برانگيختى! اكنون بشنو تا آنچه را كه از حضرت فاطمه مشاهده نموده ام بگويم. بدان موقعى كه پيغمبر خدا (ص) از دنيا رحلت كرد، مردم از صغير و كبير براى آن حضرت ضجّه و گريه كردند. مصيبت رحلت پيامبر خدا براى نزديكان و ياران و دوستان، بسيار بزرگ بود. هيچ زن و مردى ديده نمىشد مگر اينكه مشغول گريه و ناله و ندبه بود.
اما در ميان اهل زمين و اصحاب و خويشاوندان و دوستان، كسى نبود كه حزن و غم و اندوه وى از بانوى من فاطمۀ زهرا شديدتر باشد. غم و غصۀ بانوى من همچنان زياد مىشد و گريهاش شدّت مىگرفت. هفت روز بود كه نالۀ فاطمه آرام نمىشد. هر روزى كه مىگذشت گريۀ حضرت زهرا از روز گذشته بيشتر مىشد. در روز هشتم فاطمه كليۀ غم و اندوه درونى خود را ظاهر كرد و به علّت كم طاقتى از خانه خارج شد و فرياد كشيد. گويا با دهان مبارك پيامبر سخن مىگويد.
در همين موقع بود كه زنان مدينه دويدند و كودكان از جايگاه خود خارج شدند. صداى مردم به گريه و ضجّه بلند شد. مردم از هر طرف آمدند. چراغها را خاموش كردند كه صورت زنان پيدا نباشد. زنان خيال مىكردند كه پيغمبر معظم اسلام سر از قبر بيرون آورده! مردم به علّت آن منظرۀ دلخراش، دچار وحشت و حيرت شده بودند.
حضرت زهرا براى پدر بزرگوارش ناله و ندبه مىكرد و مىفرمود: وا ابتاه! وا صفياه! وا محمّداه! وا ابا القاسماه! وا ربيع الارامل و اليتامى! من للقبلة و المصلى؟ من لا بنتك الوالهة و الثكلى!
سپس در حالى كه دامن لباسش به زمين كشيده مىشد، به سوى قبر پدر بزرگوارش روانه گرديد. او از شدت اشك چيزى را نمىديد و همچنان مىآمد تا نزديك قبر پدر فقيدش رسيد و چون به سوى حجره رفت و چشمش به محلّى كه در آنجا اذان گفته مىشود، افتاد، پاهايش از رفتن باز ماند. ناله و گريۀ وى همچنان ادامه داشت تا اينكه غش كرد. آنگاه زنان دويدند و آب بر بدن و سينه و صورت او پاشيدند تا به هوش آيد.
آن هنگام كه به هوش آمد، برخاست و فرمود: قدرت و قوّت من تمام شده. طاقتم به سر آمده. دشمنم مرا شماتت و سرزنش كرده. غم و اندوه، مرا مىكشد. پدر جان! من سرگردان و تنها و حيران ماندهام. زبان و صداى من ساكت شده. پشت من خم و زندگى من ناگوار و روزگارم تيره و تار گرديده. پدر جان! بعد از تو انيس و مونسى ندارم. كسى نيست كه مرا از گريه آرام نمايد و به هنگام ناتوانى، يار و معين من باشد.
پدر جان! بعد از تو مكان نزول قرآن از بين رفت. محل هبوط جبرئيل و ميكائيل ناپديد شد. پدر جان! بعد از تو اسباب (خير و بركت) دگرگون شد. درهاى چاره به روى من بسته شد! بعد از تو دنيا را ترك نمودهام. پدر جان! تا نفس مىكشم، براى تو گريه مىكنم و مشتاق توام و غم و اندوهم براى تو ادامه دارد.
سپس ندا سر داد: پدر جان! پدر جان!
و بعد اين اشعار را خواند:
🔹حقّا كه غم و اندوه من براى تو تازه مىشود. به خداوند سوگند كه قلب من فرو مىريزد.
🔹و در هر روزى، آه و افسوس من افزون خواهد شد. رنجى كه براى فقدان تو مىبرم، تمام نخواهد شد.
🔹اين پيش آمد ناگوار عزا و مصيبت مرا بزرگ کرد. گريۀ من همه وقت تازه مىشود.
🔹حقّا آن قلبى كه در عزا و مصيبت تو صبور باشد، بسيار شكيبا و پر طاقت خواهد بود.
🔻 ادامه دارد ...
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
⚫️ داستان شهادت حضرت زهرا (س)
2️⃣ قسمت دوم:
حضرت زهرا آنگاه فرمود:
پدر جان! بعد از رفتن تو، نورهاى دنيا منقطع شد. دنيا آن تر و تازگى را كه با بودن تو داشت از دست داد و روزگار تيره و تار گرديد. تاريكىهاى دنيا تر و خشكش را فرا گرفت. پدر جان! من تا آن هنگام كه تو را ملاقات نمايم، غصه مىخورم. پدر جان! پس از مفارقت تو چشم من به خواب نرفته. پدر جان! كيست كه به داد بيوه زنان و بينوايان برسد؟ كيست كه تا روز قيامت به داد امّت تو برسد؟ پدر جان! ما بعد از تو ضعيف و ناتوان شديم.
پدر جان! مردم از ما روگردان شدهاند، در صورتى كه ما به واسطۀ تو در ميان مردم معظّم و بزرگ به شمار مىرفتيم. كدام اشك است كه در فراق تو فرو نريزد؟! كدام غم و اندوه است كه بعد از تو براى مصيبت تو دائمى نباشد؟! كدام چشم است كه بعد از تو به خواب رود؟! در صورتى كه تو بهار دين و نور پيامبران بودى، چگونه است كه كوهها خراب نشدند و درياها فرو نرفتند و زمين طعمۀ زلزله نگرديد؟! پدر جان! من دچار مصيبت بزرگى شده ام. اين مصيبت من مصيبت كوچكى نيست.
پدر جان! من مغلوب اين عزاى بزرگ و اين پيش آمد هولناك شده ام. پدر جان! ملائكه براى تو گريان شدند و افلاك از حركت ايستادند. منبرت بعد از تو دچار وحشت، و محرابت از وجود تو خالى شده. قبر تو براى اينكه تو را در بر گرفته، خوشحال، و بهشت به تو و دعا و نماز تو مشتاق گرديد.
پدر جان! آن مجالسى كه تو داشتى دچار ظلمت بزرگى شدهاند. براى تو غصه می خورم تا اينكه به همين زودى نزد تو بيايم. ابو الحسن تو را از دست داد. همان ابو الحسنى كه امین، پدر دو فرزند تو حسن و حسين، برادر تو، دوست تو و محبوب توست. همان على كه تو او را از زمان كودكى پرورش دادى و در بزرگسالىِ او با وى برادر شدى. همان على كه محبوبترين دوستان و اصحاب تو بود. همان على كه در اسلام آوردن و هجرت نمودن و يارى كردن تو بر همه سبقت گرفت. ما تو را از دست داده ايم. گريه، قاتل ما خواهد بود. تأسف، همراه و مونس ما گرديده.
سپس حضرت زهرا فريادى زد و نالهاى كرد كه نزديك بود روح از بدنش مفارقت نمايد. آنگاه اين اشعار را خواند:
🔹صبر من كم، و عزاى من آشكار شد بعد از آنكه خاتم انبيا را از دست دادم.
🔹اى چشم من! اشك فراوان بريز! اى چشم من! واى بر تو! بخیل نباش و خون گريه كن!
🔹اى رسول خدا! اى برگزيدۀ خدا! اى پناهگاه يتيمان و ضعيفان!
🔹حقّا كه كوهها و وحوش و پرندگان و زمين بعد از گريۀ آسمان براى تو گريان شده اند.
🔹محراب عبادت و مجلس درس قرآن كه در هر صبح و شام تشكيل مىشد براى تو گريه مىكنند.
🔹دين اسلام كه در ميان مردم، يكى از غریبها به شمار مىرود در مصيبت تو گريان شد.
🔹كاش آن منبرى را كه بر فراز آن مىرفتى، مىديدى كه چگونه بعد از نور وجودت، اكنون ظلمت، آن را فرا گرفته.
🔹اى خداى زهرا! اجل مرا به زودى برسان! زيرا زندگى من تيره و تار گرديده.
حضرت زهرا سپس به جانب منزل خود بازگشت و شب و روز شروع به گريه و ناله كرد. اشك وى خشك نمىشد و ناله و ضجّهاش آرام نمىگرفت. بزرگان اهل مدينه اجتماع كردند و به حضور امير المؤمنين على آمدند و گفتند: اى ابو الحسن! فاطمه شب و روز گريه مىكند. هيچ كدام از ما شب در رختخواب به خواب نمىرويم. در حالى كه روزها به علّت مشغله و طلب معاش قرار و آرام نداريم. ما از تو تقاضا مىكنيم كه فاطمه يا شب گريه كند و يا روز.
حضرت امير فرمود: مانعى ندارد.
بعد اين موضوع را با فاطمه در ميان نهاد. ولى متوجّه شد كه آن حضرت از گريه ساكت نمىشود و تسليت گفتن براى او ثمرى ندارد. در اين حال فاطمه به علی گفت: ابو الحسن! من مدتی زیادی در ميان اين مردم نخواهم ماند و به زودى از ميان اين مردم مىروم. على جان به خدا سوگند من شب و روز از گريه آرام نخواهم گرفت تا اينكه به پدرم ملحق شوم.
حضرت امير فرمود: باشد. هر طور كه ميل دارى انجام بده.
على بعد از آن، اطاقى خارج از شهر مدينه براى حضرت فاطمه ساخت كه آن را بيت الاحزان مىگفتند. به هنگام صبح، فاطمه، حسن و حسين را برمىداشت و به بقيع مىرفت و همچنان تا شب مشغول گريه بود و چون شب فرا مىرسيد، حضرت امير مىآمد و فاطمه را به منزل برمىگرداند. حضرت فاطمه پس از فوت پدر بزرگوارش مدت بيست و هفت روز اين برنامه را انجام مىداد. آنگاه مريض شد و تا چهل روز زنده بود و سپس از دنيا رحلت كرد.
به هنگام رحلت آن حضرت، على نماز ظهر را خوانده بود و به سوى منزل بازمی گشت که كنيزان را ديد در حالى به استقبال آن حضرت آمدند كه گريان و محزون بودند. امام به آنها فرمود: چه خبر شده؟ چرا شما را ناراحت و مضطرب مىبينم؟!
گفتند: يا امير المؤمنين! دختر عموى خود زهرا را درياب، گر چه گمان نمىكنيم حاصلى داشته باشد.
🔻 ادامه دارد ...
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
⚫️ داستان شهادت حضرت زهرا (س)
3️⃣ قسمت سوم:
حضرت على به سرعت به سوى اطاق فاطمه رفت و بر آن بانو وارد شد. ناگهان ديد فاطمه در ميان بستر خويش افتاده و به طرف راست و چپ مىغلطد. امام على، عبا را از دوش خود و عمّامه را از سر مبارك خود انداخت و لباس خود را درآورد. آنگاه آمد و سر مبارك حضرت زهرا را به دامن گرفت و فرمود: زهرا!
ولى حضرت فاطمه سخنى نگفت. براى دومين بار فرمود: دختر محمّد مصطفى!
فاطمۀ زهرا باز هم جوابى نداد!
امام سومين بار صدا زد: اى دختر كسى كه زكات را در دامان خود براى فقرا مىبرد!
ولی باز هم جوابى نشنيد.
باز هم صدا زد: اى دختر آن كسى كه با ملائكه نماز خواند!
حضرت زهرا این بار هم جوابى نداد.
امام باز هم صدا زد: فاطمه! با من سخن بگو! منم پسر عموى تو، على بن ابى طالب.
فاطمه این بار چشمان خود را به روى او باز كرد و به او نگاه کرد. آنگاه آن بانو گريه کرد و على هم گريان شد و به زهراى اطهر فرمود: تو را چه شده؟ منم پسر عمويت على.
فاطمه گفت: پسر عمو! آن مرگى را كه نمىتوان از دست آن گريخت، احساس مىكنم. مىدانم كه تو بعد از من نمىتوانى ازدواج نكنى. يا على! اگر ازدواج كردى يك شبانه روز نزد همسرت باش، و يك شبانه روز پيش فرزندان من. على جان! به صورت حسن و حسينم سيلى نزن. اينها يتيم و دل شكستهاند. ديروز جدّ بزرگوار خود را از دست داده اند و امروز هم مادر خود را از دست مىدهند. واى بر آن امّتى كه آنان را مىكشند و با ايشان بغض و دشمنى مىورزند!!
حضرت زهرا آنگاه اشعارى را بدين ترتيب خواند:
🔹اگر گريه مىكنى بر من گريه كن اى بهترين هدايتكنندگان، و اشك بريز كه روز فراق رسيده.
🔹اى همسر بتول! من دربارۀ نسل خود به تو سفارش مىكنم، زيرا كه ايشان همراهان اسلامند.
🔹براى من و يتيمهاى من گريه كن، مخصوصا كشته كربلا را فراموش نكن.
🔹اينها تنها هستند و يتيمانى حيران و سرگردان مىشوند. خداوند مقرّر كرده كه امروز فراق است.
حضرت امير به زهراى اطهر فرمود: دختر رسول خدا! تو خبر وفاتت را از كجا مىگويى، در صورتى كه وحى خدا با مرگ پیامبر از خاندان ما قطع شده؟!
فاطمه گفت: ابو الحسن! امروز خواب ديدم كه پدر بزرگوارم در ميان قصرى از جواهرات سفيد است. چون مرا ديد، فرمود: دخترم! نزد من بيا، زيرا من مشتاق توام.
به ایشان گفتم: پدر جان! به خدا سوگند كه من بيشتر از شما شوق ملاقات شما را دارم.
پدرم فرمود: تو امشب نزد من خواهى بود.
پسر عمو! گفتار پدرم هميشه راست است و به وعدۀ خود وفا خواهد كرد. على جان! تا سورۀ يس را قرائت کردی و به پایان رسید، بدان كه اجلم فرا رسيده. خودت مرا غسل بده، ولى بدنم را برهنه نكن، زيرا من پاك و مطهّرم. على جان!فقط خودت و اهل خانهام كه به من نزديك هستند بر جنازهام نماز بخوانيد. على جان! مرا شبانه به خاك بسپار. اين نحوه را پدرم پيغمبر خدا به من خبر داده.
حضرت امير فرموده: به خداوند سوگند من خودم متصدى امر آن بانو شدم و بدن وى را با پيراهنش غسل دادم. به خدا سوگند كه بدن فاطمۀ زهرا پاك و مطهّر بود. آنگاه بدن مقدس او را از باقيماندۀ حنوط پيامبر حنوط كردم. سپس پيكر مباركش را در ميان كفنهايش جاى دادم و چون تصميم گرفتم كفن او را گره بزنم، صدا زدم: امّ كلثوم! زينب! سكينه! فضّه! حسن! حسين! بياييد و مادر خود را براى آخرين بار ببينيد. روز فراق آمده و ملاقات شما در بهشت خواهد بود.
حسن و حسين در حالى آمدند كه فرياد مىزدند: آه از اين حسرتى كه به علّت از دست دادن جدّمان، پيامبر خدا و مادرمان فاطمۀ زهرا هيچ وقت از بين نخواهد رفت. ای مادر حسن و حسين! هنگامى كه جدّ ما حضرت محمّد مصطفى را ملاقات نمودى، سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنيا يتيم شديم!
🔻 ادامه دارد ...
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
⚫️ داستان شهادت حضرت زهرا (س)
4️⃣ قسمت چهارم:
سپس حضرت على فرمود:
من خداوند را شاهد مىگيرم كه فاطمۀ زهرا آه و ناله كرد. دستهاى خود را دراز کرد و حسن و حسين را چند لحظهاى به سينۀ خود چسباند. ناگاه هاتفى از آسمان ندا داد: ابو الحسن! حسين را از روى سينۀ فاطمه بردار. به خداوند سوگند كه ملائكۀ آسمانها را گريان كردند. زيرا دوست، مشتاق لقاى دوست است.
من حسن و حسين را از روى سينۀ زهرا برداشتم و در حال بستن بندهاى كفن، اين اشعار را سرودم:
🔹فراق تو برايم سخت ترین کار است و از دست دادن تو سختترين مصيبت.
🔹من براى حسرت و غم آن كسى گريه و ناله مىكنم كه بهترين راه را براى مرگ پيمود.
🔹اى چشم من! با من همراهى كن كه محزون دائمى هستم و براى محبوب خود گريانم.
سپس امير المؤمنين جسد فاطمۀ زهرا را روى دست خويشتن گرفت و به سوى قبر پدرش رسول خدا آورد و فرمود: سلام بر تو اى رسول خدا! سلام بر تو اى حبيب خدا! سلام بر تو اى نور خدا! سلام بر تو اى برگزيدۀ خدا! درود و تحيّت من و دخترت فاطمه بر تو كه بر تو وارد مىشود. حقّا كه امانت تو برگردانده شد. آه از حزن رسول! آه از حزن بتول! دنيا براى من تيره و تار شده. خوشحالى و سرور از من دور شده. آه از حزن و تأسف من!
حضرت علی آنگاه جنازۀ آن بانو را نزديك قبر پيغمبر خدا آورد و با گروهى از اهل خانۀ خود و اصحاب و دوستان و برخى از مهاجرين و انصار بر بدن مبارك حضرت زهرا نماز خواند. و چون پيكر فاطمه را به خاك سپرد و در لحد جاى داد، اشعارى خواند به اين مضمون:
🔹مصايب و مشكلات دنيا براى من زياد است. همنشين دنيا كه دنيا طلب باشد، تا زمان مرگ عليل خواهد بود.
🔹بعد از آنكه دو نفر با هم دوست بودند، قطعا فراقى وجود خواهد داشت. حقّا كه بقاى من نزد شما قليل و اندك خواهد بود.
🔹حقّا از دست دادن فاطمۀ زهرا كه بعد از رسول خدا براى من اتّفاق افتاد، دليل بر اين است كه هيچ دوستى تا ابد برقرار نخواهد بود.
پایان.
📚 بحار الأنوار، ج ۴۳ ص ۱۷۴
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
🔹 متن عربی بخشی از داستان شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
قال المجلسی فی بحارالانوار:
وَرَقَةُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَزْدِيُّ قَالَ: خَرَجْتُ حَاجّاً إِلَى بَيْتِ اَللَّهِ اَلْحَرَامِ رَاجِياً لِثَوَابِ اَللَّهِ رَبِّ اَلْعَالَمِينَ فَبَيْنَمَا أَنَا أَطُوفُ وَ إِذَا أَنَا بِجَارِيَةٍ سَمْرَاءَ وَ مَلِيحَةِ اَلْوَجْهِ عَذَبَةِ اَلْكَلاَمِ وَ هِيَ تُنَادِي بِفَصَاحَةِ مَنْطِقِهَا وَ هِيَ تَقُولُ...
... قَالَتْ أَنَا فِضَّةُ أَمَةُ فَاطِمَةَ اَلزَّهْرَاءِ ... قالت ...
... قَدْ صَلَّى أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ صَلاَةَ اَلظُّهْرِ وَ أَقْبَلَ يُرِيدُ اَلْمَنْزِلَ إِذَا اِسْتَقْبَلَتْهُ اَلْجَوَارِي بَاكِيَاتٍ حَزِينَاتٍ فَقَالَ لَهُنَّ مَا اَلْخَبَرُ وَ مَا لِي أَرَاكُنَّ مُتَغَيَّرَاتِ اَلْوُجُوهِ وَ اَلصُّوَرِ فَقُلْنَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَدْرِكْ اِبْنَةَ عَمِّكَ اَلزَّهْرَاءَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ وَ مَا نَظُنُّكَ تُدْرِكُهَا فَأَقْبَلَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا وَ هُوَ مِنْ قَبَاطِيِّ مِصْرَ وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالاً فَأَلْقَى اَلرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ اَلْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ وَ أَقْبَلَ حَتَّى أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَكَهُ فِي حَجْرِهِ وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ اَلْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ اَلزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى اَلْفُقَرَاءِ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا اِبْنَةَ مَنْ صَلَّى بِالْمَلاَئِكَةِ فِي اَلسَّمَاءِ مَثْنَى مَثْنَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي فَأَنَا اِبْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى وَ قَالَ مَا اَلَّذِي تَجِدِينَهُ فَأَنَا اِبْنُ عَمِّكِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَتْ يَا اِبْنَ اَلْعَمِّ إِنِّي أَجِدُ اَلْمَوْتَ اَلَّذِي لاَ بُدَّ مِنْهُ وَ لاَ مَحِيصَ عَنْهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ أَنَّكَ بَعْدِي لاَ تَصْبِرُ عَلَى قِلَّةِ اَلتَّزْوِيجِ فَإِنْ أَنْتَ تَزَوَّجْتَ اِمْرَأَةً اِجْعَلْ لَهَا يَوْماً وَ لَيْلَةً وَ اِجْعَلْ لِأَوْلاَدِي يَوْماً وَ لَيْلَةً يَا أَبَا اَلْحَسَنِ وَ لاَ تَصِحْ فِي وُجُوهِهِمَا فَيُصْبِحَانِ يَتِيمَيْنِ غَرِيبَيْنِ مُنْكَسِرَيْنِ فَإِنَّهُمَا بِالْأَمْسِ فَقَدَا جَدَّهُمَا وَ اَلْيَوْمَ يَفْقِدَانِ أُمَّهُمَا فَالْوَيْلُ لِأُمَّةٍ تَقْتُلُهُمَا وَ تُبْغِضُهُمَا ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُولُ
اِبْكِنِي إِنْ بَكَيْتَ يَا خَيْرَ هَادٍ
وَ اِسْبِلِ اَلدَّمْعَ فَهُوَ يَوْمُ اَلْفِرَاقِ
يَا قَرِينَ اَلْبَتُولِ أُوصِيكَ بِالنَّسْلِ
فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِيفَ اِشْتِيَاقٍ
اِبْكِنِي وَ اِبْكِ لِلْيَتَامَى وَ لاَ
تَنْسَ قَتِيلَ اَلْعِدَى بِطَفِّ اَلْعِرَاقِ
فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا يَتَامَى حَيَارَى
يَحْلِفُ اَللَّهَ فَهُوَ يَوْمُ اَلْفِرَاقِ
قَالَتْ فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْ أَيْنَ لَكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ هَذَا اَلْخَبَرُ وَ اَلْوَحْيُ قَدِ اِنْقَطَعَ عَنَّا فَقَالَتْ يَا أَبَا اَلْحَسَنِ رَقَدْتُ اَلسَّاعَةَ فَرَأَيْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي قَصْرٍ مِنَ اَلدُّرِّ اَلْأَبْيَضِ فَلَمَّا رَآنِي قَالَ هَلُمِّي إِلَيَّ يَا بُنَيَّةِ فَإِنِّي إِلَيْكِ مُشْتَاقٌ فَقُلْتُ وَ اَللَّهِ إِنِّي لَأَشَدُّ شَوْقاً مِنْكَ إِلَى لِقَائِكَ فَقَالَ أَنْتِ اَللَّيْلَةَ عِنْدِي وَ هُوَ اَلصَّادِقُ لِمَا وَعَدَ وَ اَلْمُوفِي لِمَا عَاهَدَ فَإِذَا أَنْتَ قَرَأْتَ يس فَاعْلَمْ أَنِّي قَدْ قَضَيْتُ نَحْبِي فَغَسِّلْنِي وَ لاَ تَكْشِفْ عَنِّي فَإِنِّي طَاهِرَةٌ مُطَهَّرَةٌ وَ لْيُصَلِّ عَلَيَّ مَعَكَ مِنْ أَهْلِيَ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى وَ مَنْ رُزِقَ أَجْرِي وَ اِدْفِنِّي لَيْلاً فِي قَبْرِي بِهَذَا أَخْبَرَنِي حَبِيبِي رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ...
📚 بحار الأنوار، ج ۴۳ ص ۱۷۴
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ شیطان بر چه کسانی تسلط دارد؟
🌷 سخن خدا در قرآن:
خدا به شیطان فرمود: قطعاً تو بر بندگانم تسلّطى نداری مگر بر گمراهانى كه خودشان از تو #تبعیت كنند.
✍️ شرح: #تبعیت از شیطان یعنی انجام دستوراتش که همان ترک #واجبات و انجام #حرامها است. شیطان فقط بر کسانی که #واجبات را ترک می کنند و #حرامها را انجام می دهند، تسلط دارد.
📖 إنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوينَ (42 حجر)
آیه شماره 134
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ عامل بسیاری از ناکامی ها چیست؟
🌷 امام خامنه ای:
#گناهان در زندگى انسان، علاوه بر اين جنبه ى معنوى، عدم موفّقيتهايى را نيز به بار مى آورند. بسيارى از ميدانهاى تحرّك بشرى وجود دارد كه انسان به خاطر #گناهانى كه از او سرزده است، در آنها ناكام مى شود. (28/ 10/ 1375)
پند 26
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ داستان کوتاه (229)
🌷 پیامبری 50 ساله با فرزندی 100 ساله
بنی اسـرائیل در منطقه اي خوش آب و هوا زنـدگی می کردنـد. تـدریجا #گنـاه در میان آنها رواج یافت و از نعمتهای خدا در #گناه استفاده کردند. خداوند بخت النصر را بر آنها مسلط کرد. او همه آنها را کشت و آبادی شان را ویران نمود.
روزي عُزَیر پیغمبر مقداري انگور، مقداري انجیل و کوزه آبی برداشت و بر الاغ خود سوار شد و به راه افتاد. در مسیر خود به دهکده ویرانی که توسط بخت النصر ویران شده بود، رسـید که دیوارهاي خراب، سقف هاي واژگون، اسخوانهای پوسیده و بدن هاي از هم گسیخته، سکوت مرگباري را در آن به وجود آورده بود.
عزیر از الاغش پیاده شـد و زنبیلهاي انجیر و انگور را پهلوي خود گذاشت و افسار الاغ را بست و به دیوار یک باغ تکیه داد و درباره آن مردگان به انـدیشه پرداخت، که این مردگان در قیامت چگونه زنـده می شوند و این پیکرهاي پراکنده شده چگونه گرد هم می آیند و به صورت پیشین برمی گردند؟
خداوند در همین حال، جان او را گرفت و بدن او صد سال تمام در آنجا بود. بعد از صد سال خداوند او را زنده کرد. وقتی عزیر زنده شد، تصور کرد که از خوابی طولانی برخاسته است. به جستجوي الاغ و زنبیلها و کوزه آب پرداخت. فرشته اي به سوي او آمد و پرسید: اي عزیر! چه مدت در اینجا درنگ کرده اي؟
او گفت: یک روز و یا قسمتی از یک روز.
فرشته گفت: چنین نیست. تو صد سال است در اینجایي. دقت کن و ببین که در این صد سال خوردنیها و آشامیدنی هایت به حال خود مانـده و تغییر نکرده است ولی الاغت را نگـاه کن چگـونه اسـتخوانهایش از هم پاشـیده. اکنون بنگر خداونـد چگونه این لاشه پوسیده الاغت را زنده می سازد.
عزیر نگاه کرد و دید استخوانهاي الاغ به هم پیوند خورد و گوشت، آن استخوانها را فراگرفت و به حالت سابق درآمد و زنده شد.
عزیر پس از دیدن آن منظره گفت: الان فهمیدم که خداوند قدرت هر کاری را دارد.
او از آنجا به شهرش برگشت و دید همه چیز دگرگون شده است. به همشهریانش گفت: من عزیر هستم. اما باور نکردند، اما وقتی تورات را از حفظ خواند، باور کردند. چون کسی جز او تورات را از حفظ نداشت.
در ابتدا هنگامی که عزیر از خانه بیرون رفته و عازم آن دهکده شده بود، 50 ساله بود و همسـرش در ماه آخر دوران حملش به سر می برد. اما پس از صد سال که به خانه برگشت، عزیر با همان حالت 50 سالگی بود و پسرش 100 سال داشت. خدا در آیه 259 سوره بقره به این داستان اشاره کرده و با نشان دادن کیفیت زنده کردن مردگان در قیامت، قدرت خود را به نمایش گذاشته است.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص218
📱 کانال سبک زندگی #متقین:
@mottagheen
✅ درس اخلاق آیت الله خوشوقت:
💠 فعلاً اکتفا کنید به #انجام_واجب و #ترک_حرام. هر وقت ان شاء الله توانستید بر #نفس_اماره در انجام این دو مسلّط شوید، در نتیجه #ایمان بالا میرود. وقتی ایمان بالا رفت، آن وقت انسان هیچ وقت حاضر نیست منافع بسیار زیاد پارهای از مستحبات را هم از دست بدهد. اما الآن بار سنگین میشود و به واجب و حرام لطمه میخورد و مستحبات هم اثر نخواهد کرد؛ چون #مستحبات در کنار #گناه اثر ندارد.
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen
✅ جهنمی ها در قیامت چه درخواستی خواهند داشت؟
🌷 سخن خدا در قرآن:
ای محمد! مردم را از روزى كه عذاب جهنم به سراغشان مىآيد، بترسان و به آنها هشدار بده. عذابی که وقتی به سراغ آنها می آید، کسانى كه ظالمند مى گويند: پروردگارا! ما را تا مدتى كوتاه مهلت بده تا به دنیا برگردیم و دعوتت را اجابت كنيم و از پيامبرانت #تبعیت نماييم.
در پاسخ به آنان گفته می شود: آیا شما نبوديد كه پيش از اين، قسم می خورديد كه خوشی شما هرگز از بین نخواهد رفت؟! پس چه شد؟
✍️ شرح: جهنمی ها درخواست بازگشت به دنیا برای #تبعیت از پیامبران دارند. #تبعیت از پیامبران یعنی انجام دستورات #واجب و #حرام آنها. جهنمی ها در قیامت از خدا برای انجام #واجبات و ترک #محرمات، فرصت دوباره می خواهند. اما بازگشتی در کار نیست.
📖 و أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَريبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ (ابراهیم، 44)
آیه شماره 135
📱 کانال سبک زندگی متقین:
@mottagheen