eitaa logo
سبک زندگی متقین
1.7هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
52 ویدیو
1 فایل
متقین کسانی هستند که واجبات را انجام می دهند و حرامها را ترک می کنند. انتشار مطالب این کانال، آزاد است و شاید واجب کفایی. (مسجد 14 معصوم پردیسان)
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ داستان شهادت حضرت زهرا (س) 2️⃣ قسمت دوم: حضرت زهرا آنگاه فرمود: پدر جان! بعد از رفتن تو، نورهاى دنيا منقطع شد. دنيا آن تر و تازگى را كه با بودن تو داشت از دست داد و روزگار تيره و تار گرديد. تاريكى‌هاى دنيا تر و خشكش را فرا گرفت. پدر جان! من تا آن هنگام كه تو را ملاقات نمايم، غصه مى‌خورم. پدر جان! پس از مفارقت تو چشم من به خواب نرفته. پدر جان! كيست كه به داد بيوه زنان و بينوايان برسد؟ كيست كه تا روز قيامت به داد امّت تو برسد؟ پدر جان! ما بعد از تو ضعيف و ناتوان شديم. پدر جان! مردم از ما روگردان شده‌اند، در صورتى كه ما به واسطۀ تو در ميان مردم معظّم و بزرگ به شمار مى‌رفتيم. كدام اشك است كه در فراق تو فرو نريزد؟! كدام غم و اندوه است كه بعد از تو براى مصيبت تو دائمى نباشد؟! كدام چشم است كه بعد از تو به خواب رود؟! در صورتى كه تو بهار دين و نور پيامبران بودى، چگونه است كه كوهها خراب نشدند و درياها فرو نرفتند و زمين طعمۀ زلزله نگرديد؟! پدر جان! من دچار مصيبت بزرگى شده ام. اين مصيبت من مصيبت كوچكى نيست. پدر جان! من مغلوب اين عزاى بزرگ و اين پيش آمد هولناك شده ام. پدر جان! ملائكه براى تو گريان شدند و افلاك از حركت ايستادند. منبرت بعد از تو دچار وحشت، و محرابت از وجود تو خالى شده. قبر تو براى اينكه تو را در بر گرفته، خوشحال، و بهشت به تو و دعا و نماز تو مشتاق گرديد. پدر جان! آن مجالسى كه تو داشتى دچار ظلمت بزرگى شده‌اند. براى تو غصه می خورم تا اينكه به همين زودى نزد تو بيايم. ابو الحسن تو را از دست داد. همان ابو الحسنى كه امین، پدر دو فرزند تو حسن و حسين، برادر تو، دوست تو و محبوب توست. همان على كه تو او را از زمان كودكى پرورش دادى و در بزرگسالىِ او با وى برادر شدى. همان على كه محبوبترين دوستان و اصحاب تو بود. همان على كه در اسلام آوردن و هجرت نمودن و يارى كردن تو بر همه سبقت گرفت. ما تو را از دست داده ايم. گريه، قاتل ما خواهد بود. تأسف، همراه و مونس ما گرديده. سپس حضرت زهرا فريادى زد و ناله‌اى كرد كه نزديك بود روح از بدنش مفارقت نمايد. آنگاه اين اشعار را خواند: 🔹صبر من كم، و عزاى من آشكار شد بعد از آنكه خاتم انبيا را از دست دادم. 🔹اى چشم من! اشك فراوان بريز! اى چشم من! واى بر تو! بخیل نباش و خون گريه كن! 🔹اى رسول خدا! اى برگزيدۀ خدا! اى پناهگاه يتيمان و ضعيفان! 🔹حقّا كه كوه‌ها و وحوش و پرندگان و زمين بعد از گريۀ آسمان براى تو گريان شده اند. 🔹محراب عبادت و مجلس درس قرآن كه در هر صبح و شام تشكيل مى‌شد براى تو گريه مى‌كنند. 🔹دين اسلام كه در ميان مردم، يكى از غریبها به شمار مى‌رود در مصيبت تو گريان شد. 🔹كاش آن منبرى را كه بر فراز آن مى‌رفتى، مى‌ديدى كه چگونه بعد از نور وجودت، اكنون ظلمت، آن را فرا گرفته. 🔹اى خداى زهرا! اجل مرا به زودى برسان! زيرا زندگى من تيره و تار گرديده. حضرت زهرا سپس به جانب منزل خود بازگشت و شب و روز شروع به گريه و ناله كرد. اشك وى خشك نمى‌شد و ناله و ضجّه‌اش آرام نمى‌گرفت. بزرگان اهل مدينه اجتماع كردند و به حضور امير المؤمنين على آمدند و گفتند: اى ابو الحسن! فاطمه شب و روز گريه مى‌كند. هيچ كدام از ما شب در رختخواب به خواب نمى‌رويم. در حالى كه روزها به علّت مشغله و طلب معاش قرار و آرام نداريم. ما از تو تقاضا مى‌كنيم كه فاطمه يا شب گريه كند و يا روز. حضرت امير فرمود: مانعى ندارد. بعد اين موضوع را با فاطمه در ميان نهاد. ولى متوجّه شد كه آن حضرت از گريه ساكت نمى‌شود و تسليت گفتن براى او ثمرى ندارد. در اين حال فاطمه به علی گفت: ابو الحسن! من مدتی زیادی در ميان اين مردم نخواهم ماند و به زودى از ميان اين مردم مى‌روم. على جان به خدا سوگند من شب و روز از گريه آرام نخواهم گرفت تا اينكه به پدرم ملحق شوم. حضرت امير فرمود: باشد. هر طور كه ميل دارى انجام بده. على بعد از آن، اطاقى خارج از شهر مدينه براى حضرت فاطمه ساخت كه آن را بيت الاحزان مى‌گفتند. به هنگام صبح، فاطمه، حسن و حسين را برمى‌داشت و به بقيع مى‌رفت و همچنان تا شب مشغول گريه بود و چون شب فرا مى‌رسيد، حضرت امير مى‌آمد و فاطمه را به منزل برمى‌گرداند. حضرت فاطمه پس از فوت پدر بزرگوارش مدت بيست و هفت روز اين برنامه را انجام مى‌داد. آنگاه مريض شد و تا چهل روز زنده بود و سپس از دنيا رحلت كرد. به هنگام رحلت آن حضرت، على نماز ظهر را خوانده بود و به سوى منزل بازمی گشت که كنيزان را ديد در حالى به استقبال آن حضرت آمدند كه گريان و محزون بودند. امام به آنها فرمود: چه خبر شده؟ چرا شما را ناراحت و مضطرب مى‌بينم‌؟! گفتند: يا امير المؤمنين! دختر عموى خود زهرا را درياب، گر چه گمان نمى‌كنيم حاصلى داشته باشد. 🔻 ادامه دارد ... 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
⚫️ داستان شهادت حضرت زهرا (س) 3️⃣ قسمت سوم: حضرت على به سرعت به سوى اطاق فاطمه رفت و بر آن بانو وارد شد. ناگهان ديد فاطمه در ميان بستر خويش افتاده و به طرف راست و چپ مى‌غلطد. امام على، عبا را از دوش خود و عمّامه را از سر مبارك خود انداخت و لباس خود را درآورد. آنگاه آمد و سر مبارك حضرت زهرا را به دامن گرفت و فرمود: زهرا! ولى حضرت فاطمه سخنى نگفت. براى دومين بار فرمود: دختر محمّد مصطفى! فاطمۀ زهرا باز هم جوابى نداد! امام سومين بار صدا زد: اى دختر كسى كه زكات را در دامان خود براى فقرا مى‌برد! ولی باز هم جوابى نشنيد. باز هم صدا زد: اى دختر آن كسى كه با ملائكه نماز خواند! حضرت زهرا این بار هم جوابى نداد. امام باز هم صدا زد: فاطمه! با من سخن بگو! منم پسر عموى تو، على بن ابى طالب. فاطمه این بار چشمان خود را به روى او باز كرد و به او نگاه کرد. آنگاه آن بانو گريه کرد و على هم گريان شد و به زهراى اطهر فرمود: تو را چه شده‌؟ منم پسر عمويت على. فاطمه گفت: پسر عمو! آن مرگى را كه نمى‌توان از دست آن گريخت، احساس مى‌كنم. مى‌دانم كه تو بعد از من نمى‌توانى ازدواج نكنى. يا على! اگر ازدواج كردى يك شبانه روز نزد همسرت باش، و يك شبانه روز پيش فرزندان من. على جان! به صورت حسن و حسينم سيلى نزن. اينها يتيم و دل شكسته‌اند. ديروز جدّ بزرگوار خود را از دست داده اند و امروز هم مادر خود را از دست مى‌دهند. واى بر آن امّتى كه آنان را مى‌كشند و با ايشان بغض و دشمنى مى‌ورزند!! حضرت زهرا آنگاه اشعارى را بدين ترتيب خواند: 🔹اگر گريه مى‌كنى بر من گريه كن اى بهترين هدايت‌كنندگان، و اشك بريز كه روز فراق رسيده. 🔹اى همسر بتول! من دربارۀ نسل خود به تو سفارش مى‌كنم، زيرا كه ايشان همراهان اسلامند. 🔹براى من و يتيم‌هاى من گريه كن، مخصوصا كشته كربلا را فراموش نكن. 🔹اينها تنها هستند و يتيمانى حيران و سرگردان مى‌شوند. خداوند مقرّر كرده كه امروز فراق است. حضرت امير به زهراى اطهر فرمود: دختر رسول خدا! تو خبر وفاتت را از كجا مى‌گويى، در صورتى كه وحى خدا با مرگ پیامبر از خاندان ما قطع شده؟! فاطمه گفت: ابو الحسن! امروز خواب ديدم كه پدر بزرگوارم در ميان قصرى از جواهرات سفيد است. چون مرا ديد، فرمود: دخترم! نزد من بيا، زيرا من مشتاق توام. به ایشان گفتم: پدر جان! به خدا سوگند كه من بيشتر از شما شوق ملاقات شما را دارم. پدرم فرمود: تو امشب نزد من خواهى بود. پسر عمو! گفتار پدرم هميشه راست است و به وعدۀ خود وفا خواهد كرد. على جان! تا سورۀ يس را قرائت کردی و به پایان رسید، بدان كه اجلم فرا رسيده. خودت مرا غسل بده، ولى بدنم را برهنه نكن، زيرا من پاك و مطهّرم. على جان!فقط خودت و اهل خانه‌ام كه به من نزديك هستند بر جنازه‌ام نماز بخوانيد. على جان! مرا شبانه به خاك بسپار. اين نحوه را پدرم پيغمبر خدا به من خبر داده. حضرت امير فرموده: به خداوند سوگند من خودم متصدى امر آن بانو شدم و بدن وى را با پيراهنش غسل دادم. به خدا سوگند كه بدن فاطمۀ زهرا پاك و مطهّر بود. آنگاه بدن مقدس او را از باقيماندۀ حنوط‍‌ پيامبر حنوط‍‌ كردم. سپس پيكر مباركش را در ميان كفنهايش جاى دادم و چون تصميم گرفتم كفن او را گره بزنم، صدا زدم: امّ‌ كلثوم! زينب! سكينه! فضّه! حسن! حسين! بياييد و مادر خود را براى آخرين بار ببينيد. روز فراق آمده و ملاقات شما در بهشت خواهد بود. حسن و حسين در حالى آمدند كه فرياد مى‌زدند: آه از اين حسرتى كه به علّت از دست دادن جدّمان، پيامبر خدا و مادرمان فاطمۀ زهرا هيچ وقت از بين نخواهد رفت. ای مادر حسن و حسين! هنگامى كه جدّ ما حضرت محمّد مصطفى را ملاقات نمودى، سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنيا يتيم شديم! 🔻 ادامه دارد ... 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
⚫️ داستان شهادت حضرت زهرا (س) 4️⃣ قسمت چهارم: سپس حضرت على فرمود: من خداوند را شاهد مى‌گيرم كه فاطمۀ زهرا آه و ناله كرد. دستهاى خود را دراز کرد و حسن و حسين را چند لحظه‌اى به سينۀ خود چسباند. ناگاه هاتفى از آسمان ندا داد: ابو الحسن! حسين را از روى سينۀ فاطمه بردار. به خداوند سوگند كه ملائكۀ آسمانها را گريان كردند. زيرا دوست، مشتاق لقاى دوست است. من حسن و حسين را از روى سينۀ زهرا برداشتم و در حال بستن بندهاى كفن، اين اشعار را سرودم: 🔹فراق تو برايم سخت ترین کار است و از دست دادن تو سخت‌ترين مصيبت. 🔹من براى حسرت و غم آن كسى گريه و ناله مى‌كنم كه بهترين راه را براى مرگ پيمود. 🔹اى چشم من! با من همراهى كن كه محزون دائمى هستم و براى محبوب خود گريانم. سپس امير المؤمنين جسد فاطمۀ زهرا را روى دست خويشتن گرفت و به سوى قبر پدرش رسول خدا آورد و فرمود: سلام بر تو اى رسول خدا! سلام بر تو اى حبيب خدا! سلام بر تو اى نور خدا! سلام بر تو اى برگزيدۀ خدا! درود و تحيّت من و دخترت فاطمه بر تو كه بر تو وارد مى‌شود. حقّا كه امانت تو برگردانده شد. آه از حزن رسول! آه از حزن بتول! دنيا براى من تيره و تار شده. خوشحالى و سرور از من دور شده. آه از حزن و تأسف من! حضرت علی آنگاه جنازۀ آن بانو را نزديك قبر پيغمبر خدا آورد و با گروهى از اهل خانۀ خود و اصحاب و دوستان و برخى از مهاجرين و انصار بر بدن مبارك حضرت زهرا نماز خواند. و چون پيكر فاطمه را به خاك سپرد و در لحد جاى داد، اشعارى خواند به اين مضمون: 🔹مصايب و مشكلات دنيا براى من زياد است. همنشين دنيا كه دنيا طلب باشد، تا زمان مرگ عليل خواهد بود. 🔹بعد از آنكه دو نفر با هم دوست بودند، قطعا فراقى وجود خواهد داشت. حقّا كه بقاى من نزد شما قليل و اندك خواهد بود. 🔹حقّا از دست دادن فاطمۀ زهرا كه بعد از رسول خدا براى من اتّفاق افتاد، دليل بر اين است كه هيچ دوستى تا ابد برقرار نخواهد بود. پایان. 📚 بحار الأنوار، ج ۴۳ ص ۱۷۴ 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
🔹 متن عربی بخشی از داستان شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) قال المجلسی فی بحارالانوار: وَرَقَةُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَزْدِيُّ قَالَ: خَرَجْتُ حَاجّاً إِلَى بَيْتِ اَللَّهِ اَلْحَرَامِ رَاجِياً لِثَوَابِ اَللَّهِ رَبِّ اَلْعَالَمِينَ فَبَيْنَمَا أَنَا أَطُوفُ وَ إِذَا أَنَا بِجَارِيَةٍ سَمْرَاءَ وَ مَلِيحَةِ اَلْوَجْهِ عَذَبَةِ اَلْكَلاَمِ وَ هِيَ تُنَادِي بِفَصَاحَةِ مَنْطِقِهَا وَ هِيَ تَقُولُ... ... قَالَتْ أَنَا فِضَّةُ أَمَةُ فَاطِمَةَ اَلزَّهْرَاءِ ... قالت ... ... قَدْ صَلَّى أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ صَلاَةَ اَلظُّهْرِ وَ أَقْبَلَ يُرِيدُ اَلْمَنْزِلَ إِذَا اِسْتَقْبَلَتْهُ اَلْجَوَارِي بَاكِيَاتٍ حَزِينَاتٍ فَقَالَ لَهُنَّ مَا اَلْخَبَرُ وَ مَا لِي أَرَاكُنَّ مُتَغَيَّرَاتِ اَلْوُجُوهِ وَ اَلصُّوَرِ فَقُلْنَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَدْرِكْ اِبْنَةَ عَمِّكَ اَلزَّهْرَاءَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ وَ مَا نَظُنُّكَ تُدْرِكُهَا فَأَقْبَلَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا وَ هُوَ مِنْ قَبَاطِيِّ مِصْرَ وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالاً فَأَلْقَى اَلرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ اَلْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ وَ أَقْبَلَ حَتَّى أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَكَهُ فِي حَجْرِهِ وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ اَلْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ اَلزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى اَلْفُقَرَاءِ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا اِبْنَةَ مَنْ صَلَّى بِالْمَلاَئِكَةِ فِي اَلسَّمَاءِ مَثْنَى مَثْنَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي فَأَنَا اِبْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى وَ قَالَ مَا اَلَّذِي تَجِدِينَهُ فَأَنَا اِبْنُ عَمِّكِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَتْ يَا اِبْنَ اَلْعَمِّ إِنِّي أَجِدُ اَلْمَوْتَ اَلَّذِي لاَ بُدَّ مِنْهُ وَ لاَ مَحِيصَ عَنْهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ أَنَّكَ بَعْدِي لاَ تَصْبِرُ عَلَى قِلَّةِ اَلتَّزْوِيجِ فَإِنْ أَنْتَ تَزَوَّجْتَ اِمْرَأَةً اِجْعَلْ لَهَا يَوْماً وَ لَيْلَةً وَ اِجْعَلْ لِأَوْلاَدِي يَوْماً وَ لَيْلَةً يَا أَبَا اَلْحَسَنِ وَ لاَ تَصِحْ فِي وُجُوهِهِمَا فَيُصْبِحَانِ يَتِيمَيْنِ غَرِيبَيْنِ مُنْكَسِرَيْنِ فَإِنَّهُمَا بِالْأَمْسِ فَقَدَا جَدَّهُمَا وَ اَلْيَوْمَ يَفْقِدَانِ أُمَّهُمَا فَالْوَيْلُ لِأُمَّةٍ تَقْتُلُهُمَا وَ تُبْغِضُهُمَا ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُولُ اِبْكِنِي إِنْ بَكَيْتَ يَا خَيْرَ هَادٍ وَ اِسْبِلِ اَلدَّمْعَ فَهُوَ يَوْمُ اَلْفِرَاقِ يَا قَرِينَ اَلْبَتُولِ أُوصِيكَ بِالنَّسْلِ فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِيفَ اِشْتِيَاقٍ اِبْكِنِي وَ اِبْكِ لِلْيَتَامَى وَ لاَ تَنْسَ قَتِيلَ اَلْعِدَى بِطَفِّ اَلْعِرَاقِ فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا يَتَامَى حَيَارَى يَحْلِفُ اَللَّهَ فَهُوَ يَوْمُ اَلْفِرَاقِ قَالَتْ فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْ أَيْنَ لَكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ هَذَا اَلْخَبَرُ وَ اَلْوَحْيُ قَدِ اِنْقَطَعَ عَنَّا فَقَالَتْ يَا أَبَا اَلْحَسَنِ رَقَدْتُ اَلسَّاعَةَ فَرَأَيْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي قَصْرٍ مِنَ اَلدُّرِّ اَلْأَبْيَضِ فَلَمَّا رَآنِي قَالَ هَلُمِّي إِلَيَّ يَا بُنَيَّةِ فَإِنِّي إِلَيْكِ مُشْتَاقٌ فَقُلْتُ وَ اَللَّهِ إِنِّي لَأَشَدُّ شَوْقاً مِنْكَ إِلَى لِقَائِكَ فَقَالَ أَنْتِ اَللَّيْلَةَ عِنْدِي وَ هُوَ اَلصَّادِقُ لِمَا وَعَدَ وَ اَلْمُوفِي لِمَا عَاهَدَ فَإِذَا أَنْتَ قَرَأْتَ يس فَاعْلَمْ أَنِّي قَدْ قَضَيْتُ نَحْبِي فَغَسِّلْنِي وَ لاَ تَكْشِفْ عَنِّي فَإِنِّي طَاهِرَةٌ مُطَهَّرَةٌ وَ لْيُصَلِّ عَلَيَّ مَعَكَ مِنْ أَهْلِيَ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى وَ مَنْ رُزِقَ أَجْرِي وَ اِدْفِنِّي لَيْلاً فِي قَبْرِي بِهَذَا أَخْبَرَنِي حَبِيبِي رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ... 📚 بحار الأنوار، ج ۴۳ ص ۱۷۴ 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ شیطان بر چه کسانی تسلط دارد؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: خدا به شیطان فرمود: قطعاً تو بر بندگانم تسلّطى نداری مگر بر گمراهانى كه خودشان از تو كنند. ✍️ شرح: از شیطان یعنی انجام دستوراتش که همان ترک و انجام است. شیطان فقط بر کسانی که را ترک می کنند و را انجام می دهند، تسلط دارد. 📖 إنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ‏ مِنَ الْغاوينَ (42 حجر) آیه شماره 134 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ عامل بسیاری از ناکامی ها چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: در زندگى انسان، علاوه بر اين جنبه ى معنوى، عدم موفّقيتهايى را نيز به بار مى‏ آورند. بسيارى از ميدانهاى تحرّك بشرى وجود دارد كه انسان به خاطر كه از او سرزده است، در آنها ناكام مى شود. (28/ 10/ 1375) پند 26 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (229) 🌷 پیامبری 50 ساله با فرزندی 100 ساله بنی اسـرائیل در منطقه اي خوش آب و هوا زنـدگی می کردنـد. تـدریجا در میان آنها رواج یافت و از نعمتهای خدا در استفاده کردند. خداوند بخت النصر را بر آنها مسلط کرد. او همه آنها را کشت و آبادی شان را ویران نمود. روزي عُزَیر پیغمبر مقداري انگور، مقداري انجیل و کوزه آبی برداشت و بر الاغ خود سوار شد و به راه افتاد. در مسیر خود به دهکده ویرانی که توسط بخت النصر ویران شده بود، رسـید که دیوارهاي خراب، سقف هاي واژگون، اسخوانهای پوسیده و بدن هاي از هم گسیخته، سکوت مرگباري را در آن به وجود آورده بود. عزیر از الاغش پیاده شـد و زنبیلهاي انجیر و انگور را پهلوي خود گذاشت و افسار الاغ را بست و به دیوار یک باغ تکیه داد و درباره آن مردگان به انـدیشه پرداخت، که این مردگان در قیامت چگونه زنـده می شوند و این پیکرهاي پراکنده شده چگونه گرد هم می آیند و به صورت پیشین برمی گردند؟ خداوند در همین حال، جان او را گرفت و بدن او صد سال تمام در آنجا بود. بعد از صد سال خداوند او را زنده کرد. وقتی عزیر زنده شد، تصور کرد که از خوابی طولانی برخاسته است. به جستجوي الاغ و زنبیلها و کوزه آب پرداخت. فرشته اي به سوي او آمد و پرسید: اي عزیر! چه مدت در اینجا درنگ کرده اي؟ او گفت: یک روز و یا قسمتی از یک روز. فرشته گفت: چنین نیست. تو صد سال است در اینجایي. دقت کن و ببین که در این صد سال خوردنیها و آشامیدنی هایت به حال خود مانـده و تغییر نکرده است ولی الاغت را نگـاه کن چگـونه اسـتخوانهایش از هم پاشـیده. اکنون بنگر خداونـد چگونه این لاشه پوسیده الاغت را زنده می سازد. عزیر نگاه کرد و دید استخوانهاي الاغ به هم پیوند خورد و گوشت، آن استخوانها را فراگرفت و به حالت سابق درآمد و زنده شد. عزیر پس از دیدن آن منظره گفت: الان فهمیدم که خداوند قدرت هر کاری را دارد. او از آنجا به شهرش برگشت و دید همه چیز دگرگون شده است. به همشهریانش گفت: من عزیر هستم. اما باور نکردند، اما وقتی تورات را از حفظ خواند، باور کردند. چون کسی جز او تورات را از حفظ نداشت. در ابتدا هنگامی که عزیر از خانه بیرون رفته و عازم آن دهکده شده بود، 50 ساله بود و همسـرش در ماه آخر دوران حملش به سر می برد. اما پس از صد سال که به خانه برگشت، عزیر با همان حالت 50 سالگی بود و پسرش 100 سال داشت. خدا در آیه 259 سوره بقره به این داستان اشاره کرده و با نشان دادن کیفیت زنده کردن مردگان در قیامت، قدرت خود را به نمایش گذاشته است. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص218 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
درس اخلاق آیت الله خوشوقت: 💠 فعلاً اکتفا کنید به و . هر وقت ان شاء الله توانستید بر در انجام این دو مسلّط شوید، در نتیجه بالا می‌رود. وقتی ایمان بالا رفت، آن وقت انسان هیچ وقت حاضر نیست منافع بسیار زیاد پاره‌ای از مستحبات را هم از دست بدهد. اما الآن بار سنگین می‌شود و به واجب و حرام لطمه می‌خورد و مستحبات هم اثر نخواهد کرد؛ چون در کنار اثر ندارد. 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ جهنمی ها در قیامت چه درخواستی خواهند داشت؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: ای محمد! مردم را از روزى كه عذاب جهنم به سراغشان مى‏آيد، بترسان و به آنها هشدار بده. عذابی که وقتی به سراغ آنها می آید، کسانى كه ظالمند مى‏ گويند: پروردگارا! ما را تا مدتى كوتاه مهلت بده تا به دنیا برگردیم و دعوتت را اجابت كنيم و از پيامبرانت نماييم. در پاسخ به آنان گفته می شود: آیا شما نبوديد كه پيش از اين، قسم می خورديد كه خوشی شما هرگز از بین نخواهد رفت؟! پس چه شد؟ ✍️ شرح: جهنمی ها درخواست بازگشت به دنیا برای از پیامبران دارند. از پیامبران یعنی انجام دستورات و آنها. جهنمی ها در قیامت از خدا برای انجام و ترک ، فرصت دوباره می خواهند. اما بازگشتی در کار نیست. 📖 و أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى‏ أَجَلٍ قَريبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ‏ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ (ابراهیم، 44) آیه شماره 135 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ اگر خدا گناهان ما را با توبه می آمرزد، پس بدی در چیست؟ 🌹 امام خامنه ای: مراقب باشيد، اينكه خداى متعال باب توبه را باز كرده و فرموده است من را مى آمرزم، معنايش اين نيست كه ، چيزهاى كم و كوچكى هستند؛ نه. گاهى ، همه ى وجود حقيقى انسانى را ضايع مى كنند، از بين مى برند و يك انسانِ در مرتبه ى عالى حياتِ انسانى را به يك حيوان درنده ى كثيفِ پليدِ بى ارزش تبديل مى كنند. ، اين گونه است. خيال نكنيد ، چيز كمى است. همين دروغ گويى، همين غيبت كردن، همين بى اعتنايى به شرافت انسانها، همين ظلم كردن - و لو با يك كلمه - كم و كوچكى نيست. (28/ 10/ 1375) پند 27 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ داستان کوتاه (230) 😈 سه راه نفوذ شیطان حضـرت موسـی (ع) در محلی نشسـته بود که ناگهان ابلیس در حالی که کلاه رنگارنگی به سـر داشـت، به محضر او وارد شـد. کلاه خود را به عنوان احترام از سـر برداشت و سـلام کرد و بـا کمـال ادب در محضـر حضرت موسی (ع) ایستاد. موسی (ع) از او پرسید: تو کیستی؟ ابلیس گفت: من ابلیس هستم. موسی گفت: خدا شر تو را از ما و دیگران دور کند. ابلیس گفت: من آمده ام به خاطر عظمتی که نزد خدا داري، به تو سلام کنم. موسی گفت: این کلاه چیست که بر سر گذاشته اي؟ ابلیس گفت: به وسیله این کلاه و زرق و برق و رنگهاي آن، دلهاي انسانها را می ربایم. موسی گفت: از برای من بگو که هرگاه انسان آن را انجام دهـد، تو بر او مسلّط می شوي و افسارش را به هر طرف خواستی، می کشی. ابلیس گفت: سه حالت است که هر کس داشته باشد، من بر او مسلط می شوم: 1️⃣ وقتی متکبّر و خودشیفته شود و از کارهای خودش خوشش بیاید. 2️⃣ وقتی کارهای خوب خود را بزرگ ببیند. 3️⃣ وقتی خود را کوچک بشمارد. 📚داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص220 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ درس اخلاق آیت الله خوشوقت 💠س1: شعارهایی که بعد از نماز جماعت گفته می شود مثل و دعا برای رهبر و غیره، آیا بهتر است اول گفته بشود یا حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها؟ 🔸ج: بعد از نماز مستحب است آدم سه بار تکبیر بگوید؛ در رساله نوشتند مستحب است؛ آن سه تا تکبیرـ بنابراین ـ طبق رساله است؛ خب شعار هم، شعار هدف ما است دیگر؛ ما این همه شهید دادیم؛ این همه مسلمان‌ها متحمّل رنج و مصیبت شدند؛ این باید با حفظ بشود؛ مردم فراموش نکنند؛ حالا منتها عقب و جلو، حرف دیگری است؛ اما مسئله‌ی مهمی است بله! ؛ لعن بر کفار؛ لعن بر و ، اینها جزو برنامه‌های دینی ماست؛ خدا چندبار در قرآن کریم گفته است: «لعنةُ اللهِ علی الکافرین»، «ألا لعنةُ اللهِ علی القومِ الظالمین» اینها حرف خداست؛ ما هم داریم عمل می‌کنیم؛ لذا ضد انقلاب ناراحت می‌شود؛ می‌گوید: «این را نگو و بجای آن تسبیحات بگو!». تسبیح، سر جای خودش طوری نیست. خود حضرت زهراء سلام الله علیها ، این انقلاب را دوست دارد، اسمش؛ رسمش؛ دینش؛ خطش با پیروزیِ انقلاب، زنده شد و به مردم رسید و الا اگر آن دستگاه سابق بود که نمی شد! بنابراین، این حرفها کج سلیقگی است؛ گفتن تکبیر هیچ طوری نیست. 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ حضرت ابراهیم (ع) علامت خودی و غیر خودی را چه می دانست؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: ابراهیم گفت: مولای من! این بتهای بی‌جان، عامل انحراف عدّه زیادی از انسانها از مسیر بندگی تو شده‌اند، در حالی که من به نمایندگی از تو، انسانها را به پذیرش بندگی تو و اطاعت از تو دعوت می کنم؛ پس فقط کسی که از دستورات من کند، از من است و هر کس از دستوراتم نکند، سر و کارش با توست. اگر توبه کند، تو خودت نسبت به او هم آمرزنده‌ای و هم مهربان. ✍️ شرح: از ابراهیم یعنی اطاعت از دستورات و پیامبر خدا. این، مرز خودی و غیر خودی است. 📖 ربِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثيراً مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَني‏ فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصاني‏ فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحيمٌ (36 ابراهیم) آیه شماره 136 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ سبک زندگی امام خمینی از زبان امام خامنه ای: 📣 خدا بر همه ‏ى امور زندگى او حاكم بود؛ ما نيز بايد خدا را ملاك همه‏ ى امورمان بشماريم. اصل قضيه . ، يعنى مراقب باشيم برخلاف اراده ‏ى الهى حركتى از ما سر نزند. (23/ 04/ 1368) ✍️ شرح: منظور از «اراده الهی» اراده تشریعی خداست که همان دستورات و خدا در امور فردی و اجتماعی است. پند 32 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ داستان کوتاه (231) 🔸حضرت عیسی در محله مردگان روزي حضرت عیسـی با اصـحاب خود از کنار روسـتایی می گذشت که دید اهل روستا و حیوانات آن همه مرده اند و بر زمین افتاده اند. حضرت عیسی (ع) فرمود: معلوم است که اینهـا با عـذاب الهی هلاك شـده انـد، زیرا اگر با مرگ طبیعی تـدریجاً مرده بودنـد، یکـدیگر را به خاك می سپردند. اصـحاب گفتنـد: یا روح الله! از خدا بخواه اینها را زنده کند و علت عذابی را که آنها را به هلاکت رسانده، بیان کنند، تا ما از رفتاري که باعث عذاب آنها شده، دوري کنیم. حضرت عیسی هم از خداوند خواست تا آنها را زنده کند. دستور آمد که: ای عیسی! آنان را صدا بزن. حضـرت عیسی شبانگاه بالاي تپه اي رفت و صدا زد: اي اهل روستا! یک نفر از آنها پاسخ داد: بله؛ اي روح خدا و ای کلمه خدا! عیسی (ع) گفت: واي بر شما! شما چه گناهی کرده اید که این گونه گرفتار عذا خدا شده اید؟ او پاسخ داد: چهار چیز ما را گرفتار عذاب الهی نمود: 1️⃣ اطاعت از طاغوتها . 2️⃣ دلبستگی به دنیا و نترسیدن از خدا 3️⃣ مشغول شدن به آرزوهاي دور و دراز. 4️⃣ غفلت از دستورات خدا و سرگرم شدن به دنیا عیسی (ع) پرسید: دلبستگی شما به دنیا چگونه بود؟ او گفت: ماننـد علاقه کودك به مـادرش. هر گـاه دنیـا به مـا رو می آورد، شاد می شـدیم و آنگاه که به ما پشت می کرد، غمگین می شدیم. عیسی پرسید: پرستش شما از طاغوت چگونه بود؟ او گفت: ما از مطیع دستورات گنهکاران بودیم. عیسی پرسید: سر انجام کار شما به کجا کشید؟ او گفت: شبی را با سرمستی به سر بردیم و صبح آن به هاویه افتادیم. عیسی پرسید: هاویه چیست؟ او گفت: سجین است. عیسی پرسید: سجین چیست؟ او گفت: کوههاي گداخته به آتش که تا روز قیامت بر سر ما شعله می کشد. عیسی پرسید: وقتی به هلاکت رسیدید، چه گفتید و مأموران الهی به شما چه گفتند؟ او گفت: ما به آنها گفتیم مـا را به دنیـا برگردانیـد تا خدا را انجام دهیم و با ترک ، شویم. اما به ما گفتند: شما دروغ می گوییـد! عیسی از او پرسید: چه شد که کسی جز تو با من سخن نگفت؟ او گفت: ای روح الله ! دهان همه آنها با دهنه آتشین بسته شده و در چنگال فرشتگان خشن گرفتارند. من در دنیا با آنها زنـدگی می کردم ولی از آنها نبودم تا وقتی که عذاب الهی نازل شد و مرا نیز گرفت. اکنون به تار مویی در لبه جهنم آویزانم و نمی دانم به جهنم می افتم یا نجات پیدا می کنم. عیسـی (ع) این بار به اصحابش رو کرد و فرمود: اي دوسـتان خدا! خوردن نان خشک با نمک زبر و خوابیدن در خرابه ها، اگر همراه با عافیت دنیا و آخرت باشد، بسـیار بهتر است. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص 222 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ درس اخلاق آیت الله خوشوقت 🔆 دو بال رشد معنوی، حتی پس از مرگ 💠 س: شما فرموديد انسان در اثر ادامه می تواند به جايی برسد كه بدون نياز به بدن به رشد ايمانی خود ادامه دهد، در اين صورت چرا اميرالمؤمنين و امام حسن مجتبی صلوات الله عليهما مثلا شبی هزار ركعت نماز می خواندند يا با پای پياده به حج می رفتند ؟ 🔶 ج: آنها از انجام عبادات استفاده می كردند. مجانی نبود. آنها بعد از شهادت هم پيش می روند. آنها دائما در ترقی هستند. کمالات خدا نهايت ندارد و آنها محدودند. هر چه جلو بروند، جا دارد. بنابراين آنها هم در دنيا با عبادت رشد می كردند، و هم بعد از مفارقت روح از بدن تكامل دارند. در كافی روايات زيادی هست كه می گویند: ما هر شب جمعه يك طواف داريم، ائمه گذشته و ائمه موجود حتی كسانی هم كه از دنيا رفته اند آنها را هم خدا شريك مي كند. چون سير، سير روحی است. بدنی كه نيست. می روند عرش و وقتی بر می گردند خدا يك چيزی اضافه به آنها می دهد و رشد می كنند. 🔶 بنابراين كسی هم كه در دنيا طبق دستور خدا هم را مراعات كرده و هم به آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً» {عمل کرده و داشته است، بعد از اینکه از دنیا رفت هم می تواند رشد معنوی کند.} دو آيه داريم،‌ يك: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ» تقوا را مراعات كنيد، دو: « اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً» اين دو آیه، دو بال است. يكی كافي نيست. يكی آدم را از جهنم نجات می دهد و بهشتی می كند، اما دو تا، كارهای ديگری از آنها صادر می شود؛ كسانی كه اين دو تا را استفاده می كنند، موفق می شوند بعد از جدايی روح از بدن، چون در دنيا آشنا با ذكر و بوده اند، آنجا هم می توانند و همراهشان است. اما نماز نمی توانند بخوانند، ‌روزه نمی توانند بگيرند. چون اینها بدن می خواهد. بنابراين كسانی كه ملتزم شدند به آيه دوم، بعد از مرگ هم می توانند انجام دهند. 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ قبل از شروع کاسبی و تجارت چه باید کرد؟ 🌷 امام صادق (ع): هر کس قصد کاسبی و تجارت دارد، اول باید احکام و آن را یاد بگیرد تا بداند در کاسبی چه چیزی برایش است و چه چیزی . کسی که بدون یاد گرفتن احکام و کاسبی، وارد کسب و تجارت شود، قطعاً در شبهات غرق می شود. 📖 منْ أَرَادَ اَلتِّجَارَةَ فَلْيَتَفَقَّهْ فِي دِينِهِ لِيَعْلَمَ بِذَلِكَ مَا يَحِلُّ لَهُ مِمَّا يَحْرُمُ عَلَيْهِ وَ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فِي دِينِهِ ثُمَّ اِتَّجَرَ تَوَرَّطَ اَلشُّبُهَاتِ. 📚 وسائل الشیعة جلد۱۷ صفحه۳۸۲ 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
عامل نابودی فرعونیان چه بود؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: ما موسى را با معجزات خود و دلیلی روشن به سوى فرعون و اشراف قومش فرستاديم؛ ولى آن اشراف از فرمان فرعون كردند، در حالى كه فرامین فرعون، راهنما به سوى خوشبختى نبود. ✍️ شرح: از فرمان فرعون، یعنی اطاعت از دستورات فرعون که مخالف و الهی بود و راهنمای انسانها به سوی خوشبختی نبود. این از غیر خدا به جای از دستورات و موسی بود که عامل نابودی فرعونیان شد. 📖 و لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبينٍ * إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشيدٍ (هود، 96 و 97) آیه شماره 137 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ سبک زندگی امام خمینی از زبان امام خامنه ای: 📣 برادران و خواهران عزيز! پيشه كنيد. امام ما مظهر و پرهيزگارى و پارسايى بود. (23/ 04/ 1368) ✍️ شرح: ، پرهیزگاری و پارسایی، هر سه یکی است و آن انجام و ترک در امور فردی و اجتماعی است. پند 33 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ درس اخلاق آیت الله خوشوقت 💠س: علت غفلت قلب چیست و راه غفلت زدائی چیست؟ 🔸ج: خب آدم یک عمری چشمش، گوشش، فکرش، فقط در مادیات کار می کند؛ تا بچه است، اینجوری است. بچه نه تکلیف دارد و نه عقل؛ دنبال بازی است؛ دنبال خوردن است؛ دنبال چیزی است که میل دارد. این عادت می شود برایش؛ توجه به مادیات و غفلت از خدا برایش تا سن بلوغ عادی شده است. 🔸حالا می خواهیم برنامه «و اذکروا الله ذکراً کثیراً» را بگذاریم روی دوشَش؛ مشکل است؛ تا حالا، عادت کرده است با بچه ها بازی می کرده؛ فکرش محل بروز و ظهور معانی مربوط به مادیات بوده است؛ به انسان ها بوده است. حالا هم همان کار را می خواهد ادامه بدهد؛ لذا غفلت زیاد است. 🔸به تدریج با خواندن، با ، با کردن، آدم کم کم می خواهد بعکس عادت کند؛ یعنی به خدا را هم در برنامه زندگی بیاورد. اما او همچنان قوی تر از این است؛ لذا آدم می بیند اکثر مردم تا آخر عمر توجهات مادیشان بیشتر از توجهات الهی شان است. این برنامه ها هم برای این است که ما را بیاورد اینطرف؛ یک مقدار بتوانیم یاد خدا هم باشیم. 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
🌷 داستان کوتاه (233) ✅ آخرین وصیت امام خمینی به خانواده اش چه بود؟ بعضى از بستگان حضرت امام، خاطرات واپسین روز حیات ایشان را این‌گونه گفتند: عصر همان روز (ارتحال) امام فرمود: به تمام اهل خانواده بگویید كه جمع شوند! همسر ایشان، فرزندان و نوه‌ها كه آن‌جا حضور داشتند، اطراف تخت وى حلقه زدند و اطراف او جمع شدند. امام به زحمت چشم خود را باز كرد. سخن گفتن برایش خیلى دشوار بود. اهل‌بیت خود را مخاطب قرار داد و فرمود: «یك جمله وصیت براى شما دارم». همه چشم‌ها خیره و گوش‌ها تیز شده بودند كه امام در لحظه‌هاى واپسین عمر و با این روز و حال، چه وصیتى دارد؟! امام گفت: «وصیت من به شما این است كه بكوشید نكنید!» بعد فرمود: «بروید؛ من خسته‌ام و مى‌خواهم بخوابم.» پارچه را روى صورتش كشید؛ خوابید و دیگر چیزى نگفت. 📚 سیری در ساحل، صفحه ۸۵-۸۷ . خاطره آیت‎الله مصباح یزدی. نقل از خبرگزاری فارس. ✍️ شرح: « نکنید» یعنی از دستورات و خدا نافرمانی نکنید. یعنی شوید. این آخرین وصیت امام خمینی است. 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ بلعم باعورا که عالم بود، چرا منحرف شد؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: محمد! سرگذشت آن مرد یهودی را (بلعم باعورا را) برای این یهودیان بگو. همان که ما آیات تورات را که دستورات ما در آن بود، به او رسانده بودیم و او مطیع آن شده بود؛ ولی خودش از عمل به آن دستورات جدا شد و از اطاعت از ما خارج گشت. به همین دلیل شیطان دنبالش به راه افتاد و وسوسه‌اش کرد تا در نتیجه از گمراهان شد.* ضمناً اگر می خواستیم، مقام او را با همان آیات و دستورات، بالاتر می بردیم؛ اما او به دنیا چسبید و به جای از دستورات واجب و حرامِ ما، هوای نفسش شد. بنابراین حکایت او که برای رسیدن به دنیا دائم له‌له می زد، حکایت سگ هاری است که چه به او هجوم بیاوری و چه رهایش کنی، دائم له‌لهِ تشنگی می زند. این حکایت تمام کسانی است که آیات و دستورات کتاب ما را دروغ می پندارند و عمل به آن را رها می کنند و به دنیا می چسبند. پس محمد! این داستان را بازگو کن تا در معرض اندیشه و تفکّر قرار گیرند و از از دستورات ما جدا نشوند. 📖 و اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوينَ * وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (175 تا 176 ، اعراف) آیه شماره 138 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ آیا یک موضوع فردی است؟ 🌹 امام خامنه ای: يعنى آن كسانى كه حوزه ى حاكميتشان شخص خودشان است، مواظب خودشان باشند. آن كسانى هم كه حوزه ى حاكميتشان از شخص خودشان وسيعتر است، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب ديگران باشند. آن كسانى كه در رأسند، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب كلّ جامعه باشند. پند 34 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ درس اخلاق آیت الله خوشوقت 💠س: مراد از چیست؟ 🔹ج: در روایتی از امام صادق صلوات الله و سلامه علیه نقل شده «أشدّ الاعمال ثلاثة»، سه تا عمل است که مشکل است؛ 🔸یک «انصافک من نفسک»، این همیشه .... همه منفعت ها رابرای خودش می خواهد هیچ حاضر نیست به دیگری (هم منفعتی برسد)، اگر بخواهی دیگری را هم سهیم کنی این نمی گذارد؛ سخت است. آدم باید اره دوسر باشد هم طرف خودش هم طرف دیگری، این می گوید نه فقط طرف خودش، بخواهی این را قانع کنی که هم او و هم من کار سختیه! ؛ 🔸دوم «مواساة الاخ»، آدم با خودش در بعد مالی سهیم و شرکت داشته باشد، شما داری او ندارد یک مقدار بده؛ این کار سختی است، این می گوید آقا تو پیری داری شکستگی داری بازنشستگی داری نگهدار برای آنوقت. 🔸سوم فرمودند «ذکرالله علی کل حال»، بعد خودش فرمودند أما من منظورم این نیست بگوید سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اکبر و إن کان منه، اگر چه این هم ذکر است ولی من منظورم نیست ولکن منظور این است هرکاری خواستی بکنی بدان حلال است انجام بده حرام است ترک کن، این را می گویند ذکر عملی؛ 🔹اولین مرحله این است اگر این درست نشود همه ما بعدی ها روی پایه نیستند همه خراب می شوند اگر این محکم شد همه آنها سرجای خودشان هستند و ثمر می دهند و آثار آنها مترتب می شود بنابراین ذکر عملی منظور این است هرکاری خواستی بکنی ببین است انجام بده است ترک کن، بدون این آدم نمی تواند را ملکه کند. 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
🌺 داستان کوتاه (شماره 11) زید شحّام می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: در نزد ما مردي هست که نامش کُلَیب است. هر دستوري که از جانب شما می رسد، او بدون چون و چرا می گوید: من . از این رو ما به او کُلَیب می گوییم. امام صادق (ع) به او رحمت فرستاد و فرمود: آیا می دانید شدن چیست؟ ما سکوت کردیم و چیزي نگفتیم. خود امام صادق (ع) فرمود: به خدا سوگند ، همان إخبات است که خداوند می فرماید: آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند و در برابر خداوند، مُخبت و خاضع و بوده اند، اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند ماند. (هود، 23) ✍️ شرح: خدا بودن که همان إخبات است، با ایمان و انجام و ترک به دست می آید. 📖 عنْ زَيْدٍ اَلشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ عِنْدَنَا رَجُلاً يُقَالُ لَهُ كُلَيْبٌ فَلاَ يَجِيءُ عَنْكُمْ شَيْءٌ إِلاَّ قَالَ أَنَا أُسَلِّمُ فَسَمَّيْنَاهُ كُلَيْبَ تَسْلِيمٍ قَالَ فَتَرَحَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا اَلتَّسْلِيمُ فَسَكَتْنَا فَقَالَ هُوَ وَ اَللَّهِ اَلْإِخْبَاتُ قَوْلُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ان اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلىٰ رَبِّهِمْ. 📚 الکافي , جلد۱ , صفحه۳۹۰ 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen