eitaa logo
سبک زندگی متقین
1.7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
50 ویدیو
2 فایل
متقین کسانی هستند که واجبات را انجام می دهند و حرامها را ترک می کنند. انتشار مطالب این کانال، آزاد است و شاید واجب کفایی. (مسجد 14 معصوم پردیسان)
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ آیا مسئولان در قبال مردم مسئولیتی دارند؟ 🌷 امام خامنه ای: آن که بر بدی ها چشم می بندد و برای هدایت جامعه به سوی هیچ احساس مسئولیّتی نمی کند، این عیب است برای نظام اسلامی و جامعه ی اسلامی. (30/6/1395) ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 189 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت 🔹 درباره تقوا (شماره 75) س: خدا می فرماید: «یُسَبِّحُ للهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فی الارض»؛ منظور از تسبیح زمین و آسمان و چیزهایی که در زمین و آسمان هستند، چیست؟ ج: تسبیح یعنی منزّه دانستن خدا از نقائص و عیوب، مخلوقات خدا جوری خلق شده اند که همه به زبان خلقت می گویند: «خدا عیبی نداشته است. او علم، قدرت و اراده داشته که توانسته مرا با این آثار خلق کند. این تسبیح مخلوقات است. س: اینکه فرموده: «وَ لکِن لا تَفقَهونَ تَسبیحَهُم» منظور چیست؟ ج: بنده های خدا نمی فهمند. می فهمند؟ هزار و اندی سال گذشته است و باز هم نمی فهمند. ✅ ادامه دارد ... 📚 منبع: آثار بندگی، آیت الله خوشوقت 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
🌷 داستان کوتاه (33) ✅ توصیه امام حسین (ع) به ساکت فتنه 🌹 امام حسین (ع) در مسیر مکه تا کوفه، رفت تا به منزلگاه بنی مقاتل رسید و در آن، فرود آمد و خیمه ای بر پا دید. پرسید: «این خیمه از کیست؟» گفته شد: از عبید اللّه بن حُرّ جُعفی است. فرمود: «او را به نزد من دعوت کنید». فرستاده امام علیه السلام نزد عبید اللّه بن حُر آمد و گفت: این، حسین بن علی است که تو را دعوت می کند. عبید اللّه گفت: إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون. به خدا سوگند از کوفه بیرون آمدم فقط به خاطر ناخوش داشتن اینکه حسین به آنجا بیاید و من در آنجا باشم. به خدا سوگند نه می خواهم او را ببینم و نه می خواهم او مرا ببیند. فرستاده امام نزد امام آمد و گزارش داد. امام برخاست و خودش نزد عبیدالله آمد و به او سلام داد و نشست و او را به قیام همراه با خود دعوت کرد. عبید اللّه بن حر، همان حرف ها را گفت و از پذیرش دعوت امام عذر خواست. امام به او فرمود: «حال که ما را یاری نمی دهی، پس را مراعات کن و از جنگ با ما بپرهیز. به خدا سوگند هر کس فریاد ما را بشنود و به یاری ما نیاید، قطعاً هلاک می شود». حر گفت: این موضوع در مورد من هیچ گاه نخواهد شد. إن شاء اللّه! 📖 مضَی الحُسَینُ علیه السلام حَتَّی انتَهی إلی قَصرِ بَنی مُقاتِلٍ فَنَزَلَ بِهِ،فَإِذا هُوَ بِفُسطاطٍ مَضروبٍ،فَقالَ:لِمَن هذا؟ فَقیلَ:لِعُبَیدِ اللّهِ بنِ الحُرِّ الجُعفِیِّ. فَقالَ:اُدعوهُ إلَیَّ. فَلَمّا أتاهُ الرَّسولُ قالَ لَهُ:هذَا الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام یَدعوکَ،فَقالَ عُبَیدُ اللّهِ:إنّا للّهِ ِ و إنّا إلَیهِ راجِعونَ،وَ اللّهِ ما خَرَجتُ مِنَ الکوفَةِ إلاّ کَراهِیَةَ أن یَدخُلَهَا الحُسَینُ و أنَا بِها،وَ اللّهِ ما اریدُ أن أراهُ و لا یَرانی. فَأَتاهُ الرَّسولُ فَأَخبَرَهُ،فَقامَ الحُسَینُ علیه السلام فَجاءَ حَتّی دَخَلَ عَلَیهِ فَسَلَّمَ و جَلَسَ،ثُمَّ دَعاهُ إلَی الخُروجِ مَعَهُ،فَأَعادَ عَلَیهِ عُبَیدُ اللّهِ بنُ الحُرِّ تِلکَ المَقالَةَ وَ استَقالَهُ مِمّا دَعاهُ إلَیهِ. فَقالَ لَهُ الحُسَینُ علیه السلام:فَإِن لَم تَنصُرنا فَاتَّقِ اللّهَ أن تَکونَ مِمَّن یُقاتِلُنا،وَ اللّهِ لا یَسمَعُ واعِیَتَنا أحَدٌ ثُمَّ لا یَنصُرُنا إلاّ هَلَکَ. فَقالَ:أمّا هذا فَلا یَکونُ أبَدا إن شاءَ اللّهُ. 📚 حکمت نامه امام حسین ، ج 1 ص 265 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
🔹 از علی آموز ... (152) ✅ بهترین حرز چیست؟ 🌷 امام علی (ع): اطاعت از دستورات و خدا محافظ ترین حرز است. 📖 الطَّاعَةُ أَوْقَى‏ حِرْزٍ . 📚 تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 182 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ از علی آموز ... (153) 🔆 پشیمانی از گناه چه فایده ای دارد؟ 🌷 امام علی (ع): پشیمانی قلبی از انجام گناه، کفاره گناهان است و گناهان را می شوید. 📖 ندَمُ اَلْقَلْبِ يُكَفِّرُ اَلذَّنْبَ وَ يُمَحِّصُ اَلْجَرِيرَةَ . 📚 غرر الحکم جلد۱ , صفحه۷۲۰ 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
✅ جمعه ها چه کنیم؟ کجا بریم؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: ای مسلمانان! در روز جمعه وقتی برای نماز ظهر اذان می گویند، به سمت یاد خدا و نماز جمعه بشتابید و کسب و کار را رها کنید. این کار برای شما بهتر از کسب و کار است؛ اگر بدانید.* وقتی هم که نماز جمعه تمام شد، پراکنده شوید و آن وقت به دنبال کسب روزی خدا بروید و در عین حال، از طریق رعایت دستورات واجب و حرامِ خدا زیاد به یاد خدا باشید تا در معرض خوشبختی قرار گیرید.* اما محمد! این مسلمانان وقتی بازار جمعه یا سرگرمی بیهوده‌ای را دیدند، سریع به طرفش رفتند و تو را در هنگام خطبه‌های نماز جمعه، تنها گذاشتند. به اینها بگو: «روزی‌ای که پیش خداست و با نماز جمعه به دست می آید، بهتر از آن سرگرمی و آن کسب و کار است. و خدا بهترین روزی رسان است.» 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ * وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقينَ (جمعه، ۹ تا ۱۱) آیه شماره 388 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ چه کسانی هم دوست خدا هستند و هم دشمن خدا؟ 🌹 امام جواد (ع): مبادا در ظاهر، دوست خدا باشی و در باطن، دشمنش. ✍️ شرح: هر کس ظاهر خوبی داشته باشد، اما اهل انجام و ترک نباشد، در ظاهر دوست خداست و در باطن دشمن خدا. 📖 لاَ تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِي اَلْعَلاَنِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِي اَلسِّرِّ. 📚 بحار الأنوار , جلد۷۵ , صفحه۳۶۵ 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ داستان کوتاه (183) 🌷 مناظره خواندنی (بخش اول) مأمون پس از آنکه دخترش ام الفضل را به زور به امام جواد (ع) تزویج کرد، در یکی از روزها که مجلس بزرگی تشکیل یافته بود، خود مأمون و امام جواد (ع) و یحیی بن اکثم و عده بسیاري از اهل تسنن در آنجا حضور داشتند. یحیی بن اکثم مسأله حساسی را مطرح کرد و به امام جواد (ع) گفت: یابن رسول االله! روایت شده است که جبرئیل امین بر پیامبر خدا نازل شده و گفت: یا محمد! پروردگارت سلام می رساند و می گوید: من از ابوبکر راضی هستم. از ابوبکر سؤال کن ببین آیا او هم از من راضی هست یا نه؟ نظر شما درباره این روایت مشهور چیست؟ امام جواد (ع) فرمود: من فضیلت ابوبکر را انکار نمی کنم. ولی کسی که این خبر را نقل می کند، باید خبر دیگري را که رسول خدا (ص) در حجه الوداع بیان نمود، در نظر داشته باشد که پیامبر (ص) فرمود: کسانی که بر من دروغ می بندند، زیاد شده اند و بعد از من نیز زیاد خواهند شد و هر کس عمدا بر من دروغ بندد، جایگاه او در آتش خواهد بود. بنابراین هرگاه حدیثی از من نقل شد، آن را با قرآن و سنت من مقایسه کنید. هر کدام که موافق کتاب خدا و سنت من بود، قبولش کنید و هر کدام که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رد نمایید. سپس امام جواد (ع) فرمود: این روایت که درباره ابوبکر است، موافق کتاب خدا نیست. زیرا خداوند می فرماید: ما انسان را آفریدیم و از رازهاي درون او آگاهیم و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم. آیا خداوند نمی دانست که ابوبکر از او راضی است یا راضی نیست تا آن را به وسیله جبرئیل از پیامبر اسلام بپرسد؟ این عقلا محال است. یحیی بن اکثم باز هم گفت: روایت کرده اند که ابوبکر و عمر در زمین، همانند جبرئیل و میکائیل در آسمان هستند. آیا این سخن درست است؟ امام جواد (ع) فرمود: این خبر نیز محل تأمل است و باید درباره آن دقت نمود. زیرا جبرئیل و میکائیل دو ملک مقرب درگاه خداوند هستند که هرگز گناه نکرده اند و لحظه اي از اطاعت پروردگار خارج نشده اند، حال آنکه ابوبکر و عمر، ابتدا مشرك بودند، اگر چه پس از ظهور اسلام مسلمان شدند. اما بیشتر عمرشان را در شرك و بت پرستی سپري کرده اند. بنابراین محال است که خداوند، ابوبکر و عمر را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند! و آنها را با دو ملک مقرب، برابر و همسان بداند. یحیی باز هم گفت: روایت شده است که ابوبکر و عمر، سروران پیران بهشتند. نظر شما در این باره چیست؟ آیا این روایت درست است؟ امام جواد (ع) فرمود: این روایت نیز محال است که درست باشد. زیرا بهشتیان همگی جوانند و در میان آنها پیري وجود ندارد تا ابوبکر و عمر، سرور آنان باشند. این خبر را بنی امیه، در مقابل روایتی که پیامبر اسلام (ص) درباره حسن و حسین فرمود: حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند، جعل کرده اند. یحیی بن اکثم باز هم گفت: روایت شده است که عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است. امام (ع) فرمود: این خبر نیز از محالات است. زیرا در بهشت، فرشتگان مقرب خدا، حضرت آدم و حضرت محمد (ص) و همه انبیا و فرستادگان حضور دارند. آیا بهشت با نور آنان روشن نمی شود تا با نور عمر روشن گردد؟ یحیی بن اکثم باز هم گفت: روایت شده است که سکینه از زبان عمر سخن می گوید. حضرت فرمود: من منکر فضل ابوبکر نیستم. اما با اینکه ابوبکر بهتر از عمر بود، بالاي منبر می گفت: من شیطانی دارم که گاهی بر من مسلط می شود و هر وقت دیدید، از راه راست منحرف شدم، مرا به راه راست بیاورید. یحیی گفت: روایت شده است که پیغمبر (ص) فرمود: اگر من پیامبر نمی شدم، حتماً عمر پیامبر می شد. امام (ع) فرمود: قرآن کریم از این حدیث، درست تر است. خداوند در قرآن می فرماید: «به یاد آور هنگامی را که از پیامبران و از تو و نوح پیمان گرفتیم.» از این آیه به روشنی معلوم می شود که خداوند از پیغمبران پیمان گرفته است. چگونه ممکن است پیمان خود را تغییر دهد؟ افزون بر این هیچ کدام از پیامبران به قدر یک چشم بر هم زدن به خدا شریک قایل نشده اند. چگونه خداوند کسی مثل عمر را به رسالت مبعوث می کند که بیشترین عمر خود را در شرك و کفر سپري کرده است؟ و نیز پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: من پیامبر بودم در حالی که آدم، میان روح و جسم بود. (آفریده نشده بود). ✅ ادامه دارد ... 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✅ ادامه داستان کوتاه (183) 🌷 «مناظره خواندنی» (بخش دوم) یحیی بن اکثم باز هم گفت: روایت شده است که پیغمبر فرمود: هیچ وقت وحی از من قطع نشد مگر اینکه خیال کردم که بر خاندان خَطّاب (پدر عمر) نازل شده است. (مقام رسالت از من به آنها منتقل شده است.) امام جواد (ع) فرمود: این هم محال است. زیرا ممکن نیست پیغمبر در رسالت خود شک کند. خداوند در قرآن می فرماید: «خداوند از فرشتگان و انسانها پیغمبرانی انتخاب می کند. لذا چگونه ممکن است نبوت از کسی که خدا او را برگزیده، به کسی که زمانی نسبت به خدا مشرك بوده، منتقل شود (تا پیغمبر در نبوت خود شک و تردید داشته باشد.) از هم یحیی گفت: پیامبر (ص) فرموده است: اگر عذاب نازل می شد، کسی جز عمر از آن نجات نمی یافت. امام جواد (ع) فرمود: این هم محال است. زیرا خدا در قرآن به پیغمبر اسلام می فرماید: مادامی که تو در میان آن ها هستی، خدا آنها را عذاب نمی کند و نیز مادامی که استغفار می کنند، خدا عذابشان نمی کند. در اینجا یحیی بن اکثم کاملاً در برابر امام درمانده و ناتوان شد و همه بزرگان اهل سنت آشکارا دیدند که چگونه امام جواد (ع) با وجود جوانی اش به پرسشهاي قاضی بزرگ شهر بغداد جواب داد و شگفت تر اینکه قاضی از پاسخ به سؤالات امام فرو ماند. 📚 داستانهای بحارالانوار ج 5 ص 143 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
هدایت شده از سبک زندگی متقین
✅ آشِ نخورده و دهانِ سوخته! 🌹 امام جواد (ع): هر کس عمل را {که دیگران مرتکب می شوند،} کار خوبی بداند، در آن شریک است. 📖 من استَحسَنَ قَبيحاً كانَ شَريكاً فيهِ. 📚 عوالم العلوم , جلد۲۳ , صفحه۲۷۵ 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
⚫️ عاقبت امید بستن به گنهکاران چیست؟ 🌷 امام جواد (ع): مردمی که به انسان گناهکار اميد بندند (و رفع مشکلاتشان را به او بسپارند،) كمـترين عقـوبتشان محروميت و نرسيدن به آرزوهایشان است. 📖 مـَنْ أمِـلَ فـاجِـرا كانَ اَدْنى عُقُوبَتِهِ الْحِرْمانُ 📚 مسند امام جواد، ص ۲۴۸ 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
🌺 داستان کوتاه (205) ⚫️ امام هر زمان، پشتیبان اهل تقوا علی بن خالد که زیدي مذهب بود، می گوید: من در شهر سامرا بودم. شنیدم مأموران دولت وقت، مردي را که در شام ادعاي پیامبري می کرده، دستگیر نموده و در سامرا زندانی کرده اند. به دیدن او رفتم تا از حال او آگاه شوم. دیدم آدم فهمیده اي است. به او گفتم: فلانی! سرگذشت تو چیست؟ چرا زندانی شده اي؟ گفت: من از اهالی شام هستم. در محلی که سر مبارك امام حسین (ع) در آن جا نهاده شده، پیوسته مشغول عبادت بودم. یک شب، ناگهان شخصی در پیش رویم نمایان شد و فرمود: برخیز! برویم. بی اختیار برخاستم و با او به راه افتادم. اندکی گذشت که دیدم در مسجد کوفه هستم. به من فرمود: این مسجد را می شناسی؟ گفتم: آري! مسجد کوفه است. ایشان نماز خواند و من نیز نماز خواندم. آنگاه دوباره به راه افتادیم و چیزي نگذشت که خود را در مسجد مدینه دیدم! باز هم نماز خواندیم و به رسول خدا (ص) درود فرستاد و زیارتش نمود. سپس خارج شدیم. لحظه اي بعد دیدم در مکه هستیم و تمام مراسم و زیارت خانه خدا را با آن آقا انجام دادم. پس از آن به راه افتادیم. چند قدمی برداشتیم. ناگهان متوجه شدم که در محل قبلی، در شام هستم و آن شخص از نظرم ناپدید شد. یک سال از این ماجرا گذشت و من در همان مکان مشغول عبادت بودم که ایام حج رسید. همان شخص آمد و مرا همراه خود به آن سفرها برد و مانند مرحله نخستین، همه آن مکانهاي مقدس را با هم زیارت کردیم و کارهاي سال گذشته را انجام دادیم و سرانجام مرا به شام بازگرداند. وقتی که خواست از من جدا شود، به او گفتم: تو را سوگند می دهم به خدایی که تو را چنین قدرتی کرامت فرموده، بگو تو کیستی؟ مدتی سر به زیر انداخت. سپس نگاهی به من کرد و فرمود: من محمد بن علی هستم. من این قضیه را به چند نفر از دوستان نزدیک خود گفتم و خبر به محمد بن عبدالملک زیات (وزیر معتصم، خلیفه عباسی) رسید. او دستور داد مرا دستگیر کردند و به من تهمت زدند که مدعی پیامبري هستم و اکنون می بینی که در زندانم. علی بن خالد می گوید: به او گفتم: خوب است اصل داستان خود را به محمد بن عبدالملک بنویسی. شاید تو را آزاد کند. او هم ماجراي خود را نوشت. اما محمد بن عبدالملک در زیر همان نامه نوشته بود: بگو همان کسی که تو را در یک شب از شام به کوفه و از آنجا به مدینه و از مدینه به مکه برده و سپس به شام برگردانده، از این زندان نیز نجاتت دهد. علی بن خالد می گوید: چون جواب عبدالملک را خواندم، ناراحت شدم و دلم به حال او سوخت. به او گفتم: صبر کن! تا ببینیم عاقبت کار چه می شود. از زندان بیرون آمدم. صبح روز دیگر به زندان رفتم که احوال او را بپرسم. دیدم نگهبانان زندان و مأموران بسیار و عده اي از مردم در اطراف زندان رفت و آمد می کنند. پرسیدم: چه شده است؟ گفتند: آن زندانی که ادعاي پیامبري داشت، با اینکه درها همه بسته بود، از زندان ناپدید گشته. نمی دانیم به زمین رفته یا چون پرنده به آسمان پر کشیده است. من پس از دیدن این واقعه، دست از مذهب زیدي کشیدم و از شیعیان امام جواد (ع) شدم. ✍️ درس این قصه: هر کس اهل شود، امام زمانش به سراغش می آید و او را نجات می دهد. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 5 ، ص 137 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen