راستش من تابحال چهره ی پسر نکشیدم و این اولین تجربه ام بود امیدوارم تا اون حد بد نبوده باشه😶
یخورده از دیروزم میخوام بگم 😃
خونه خالمینا خوابیده بودیم با بچه ها(دوستام) و پاشدیم رفتیم خونه مامان بزرگم و حموم رفتم، بعد یخورده گوشی نگاه کردم و کتاب خوندم بعد رفتیم مسجد فرش ها رو عوض کردیم مسجد مرتب کردیم تا ساعت پنج بعد تصمیم گرفتیم بریم باغ بابا بزرگم که یه خونه داره اونجا و تا شب بمونیم و رفتیم خوراکی و وسایل گرفتیم بعد رفتیم دیدیم چراغ اونجا روشن نمیشه🙂 یعنی میشد ولی چون مشکل به وجود می اومد روشن نمی کردیم .
و توی تاریکی با چراغ گوشی هامون غذا درست کردیم ،اتیش درست کردیم و روش چای گذاشتیم ، شام خوردیم و رفتیم نشستیم کنار اتیش و چای خوردیم و بازی کردیم و رفتیم خونه و خوراکی خوردیم و رفتیم خونه ی مامان بزرگمینا
و تمام .
اینم بگم که الان تو زنجانیم و توی یکی از روستاهای های زنجانیم ☀️
از صبح که از خواب پاشدم وحشتناک خستم یعنی فقط دلم میخواد بخوابم و اصلا نمی تونم حرکت کنم و کلی هم تا الان خوابیدم
اصلا عادی نیست و نمیدونم چمه😶
هدایت شده از KDRAMA.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیریم براشون؟😭🤍
ملکه اشکها.
هدایت شده از 𝑨𝒓𝒆𝒖𝒎 ִֶ
ما امروز هم بدون طمع ،
تا جایی که نفسمون همراهی کنه ادامه میدیم و هر وقت نتونسیتم نفس بکشیم برمیگردیم به اونجا. :)
-
# به سامدالری خوش آمدید
هدایت شده از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزیزز منن :')))
#twinklingWatermelon ❤️🩹