🌺گاهی فقر نعمت است؛ 🔻در اوائل آمدنم به قم برای تحصیل با وضعیتی شلوغ مواجه شدم، نه آشنایی، نه اقوامی، نه حجره‌ای که در آن مستقر شوم. به پیشنهادات زیادی شد که به¬جای قم به کجا و کجا بروم گوش مي‌دادم و حیران بودم که چه کنم. بالاخره به نظر برخی از دوستان که مدرسه علمیه کاشان را دیده بودند رسید که چون کاشان نزدیک است و پس از چند ماه که وضع ازدحام طلاب قم بهتر شود برخواهم گشت، در معیت یکی از دوستان به این شهر رفتم و چون تابستان بود و هوا گرم و مدرسه‌ها تعطیل، لذا در یک مدرسه قدیمی خراب مربوط به زمان فتحعلی شاه به نام مدرسه شاه (امام) مستقر شدم، مدرسه¬ای که روز هم انسان از بزرگی و ویرانی آن مي‌ترسید. بالاخره غربت، بی پولی، و بی¬آشنایی از طرفی و وضع آن مدرسه از طرف دیگر باعث شد که به طرف مدخل شهر کاشان به¬صورت پیاده بیایم و با این تصور که باز به قم برگردم، ببینم چه می¬شود. غروبی بود رسیدم به مدخل شهر و آن روزها دو شرکت مسافربری در کاشان بود و هر دو در همان مدخل شهر واقع شده بود، لکن یک تومان که کرایه رفتن به قم بود را نداشتم، مدتی نشستم و باحسرت ماشین‌ها را نگاه مي‌کردم و چون همان ده ریال کرایه را نداشتم به سمت همان مدرسه برگشتم و صبر کردم، تا کم کم وضع فرق کرد که جای تفصیل آن اینجا نیست. نتیجه‌ای که خودم گرفتم این است که همیشه داشتن پول رمز موفقیت نیست، بلکه گاهی فقر نعمت است. 📌کتاب هان ای دل #عبرت بین تالیف استاد اخلاق حجه السلام والمسلمین #سید_حسن_موسوی_خراسانی @mozjat1

🔻وقت ملاقات با دوست ‼️ از اميرمومنان نقل شده که فرمود: هنگامي كه خداوند خواست ابراهيم را قبض روح كند عزرائيل را نزد او فرستاد، عزرائيل نزد ابراهيم آمد و سلام كرد. ابراهيم جواب سلام او را داد و پرسيد آيا براي قبض روح آمده‌اي يا براي احوالپرسي؟ عزرائيل: براي قبض روح آمده‌ام. ابراهيم: آيا دوستي را ديده‌اي كه دوستش را بميراند؟ عزرائيل بازگشت و به خدا عرض كرد ابراهيم چنين مي‌گويد. خداوند به او وحي نمود به ابراهيم بگو: «هَلْ رَأَيْتَ حَبِيباً يَكْرَهُ‏ لِقَاءَ حَبِيبِهِ إِنَّ الْحَبِيبَ يُحِبُّ لِقَاءَ حَبِيبِه‏» : آيا دوستي را ديده‌اي كه به ديدار دوستش بي¬علاقه باشد؟ همانا دوست به ديدار دوستش علاقه¬مند است. 🔷هان ای دل #عبرت بین تالیف استاد اخلاق حجه السلام والمسلمین #سید_حسن_موسوی_خراسانی ◾️➖➖➖➖➖ @mozjat1 ◾️➖➖➖➖➖

📌هان"اي دل عبرت بين" نعمت¬هاي خداوند را از ياد مبر و بدان که به قول سعدي: هر نفسي که فرو مي‌رود مُمِدّ حيات است و چون بر مي‌آيد مفرَّح ذات، پس در هر نفس دو نعمت موجود و بر هر نعمت شکري واجب 📌(البته جناب آقاي سعدي در اين قسمت کم لطفي کرده‌اند و حق مطلب اين بود که اينگونه بفرمايند: پس در هر نفسي هزاران نعمت موجود و بر هر نعمت هزاران شکر واجب). 📌 از دست و زبان که برآيد کز عهده شکرش به در آيد. بنده همان به که ز تقصير خويش عذر به درگاه خـــدا آورد ور نــه ســــزاوار خداوندي¬اش کس نتواند که به¬جاي آورد 🌺 هان ای دل #عبرت بین تالیف استاد اخلاق حجه السلام والمسلمین #سید_حسن_موسوی_خراسانی حفظه الله ◾️➖➖➖➖ @mozjat1 ◾️➖➖➖➖

📌گروهی بودند که به اين ناصحين متدين اعتراض مي‌کردند که قرآن در مورد اين گروه مي‌فرمايد: «وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَديداً قالُوا مَعْذِرَةً إِلى‏ رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ»؛ 📌و (به ياد آر) هنگامى را كه گروهى از آنها (به گروه ديگر) گفتند: «چرا جمعى (گنهكار) را اندرز مى‏دهيد كه سرانجام خداوند آنها را هلاك خواهد كرد، يا به عذاب شديدى گرفتار خواهد ساخت؟ 📌اينها همان گروهي هستند که نسبت به واجب مهم امر به معروف و نهي از منکر بي¬تفاوتند و پيروان اين ضرب¬المثلِ غلط هستند که (عيسي به دين خود و موسي به دين خود). 📌 اما ناصحين جواب منطقي و زيبا به آنها دادند و گفتند (اين اندرزها) براي اعتدار و رفع مسئوليت در پيشگاه پروردگار شماست و به¬علاوه شايد آنها بپذيرند و از گناه باز ايستند. نکته ظريف اين جواب اين است که: گاهي بيان حقايق و وظايف الهي حتي بدون احتمال تأثير نيز واجب است و آن در موردي است که اگر حکم خدا گفته نشود و از گناه انتفاد نگردد، کم کم آن حکم به دست فراموشي سپرده مي‌شود و بدعت¬ها جان مي‌گيرند و سکوت دليل بر رضا و موافقت محسوب مي‌شود. در هر صورت سخن ناصحين اثري نگذاشت و نصیحت کنندگان براي انجام وظيفه‌ی بعدي خود يعني کوچ از سرزمين گناه مهیا شدند.

🔻حزقيل و و مرد هزار زنه 📌روزي حضرت داود از شهر بيرون آمد. کتاب آسماني زبور را مي‌خواند و هنگام خواندن آن، همه چيز با او هم صدا مي‌شدند. 📌او به کوهي رسيد که در آن پيامبر عابدي زندگي مي‌کرد که به او «حزقيل» مي‌گفتند. وقتي داود بر حزقيل وارد شد، سوالاتي کرد، از جمله پرسيد: ◾️هيچ‌گاه تمايل به دنيا پيدا کرده‌اي، تا شهوات و لذت‌هاي آن را دوست داشته باشي؟ 📌حزيقل فرمود: آري. گاهي به قلبم خطور مي‌کند. 📌داود فرمود: در آن حال چه مي‌کني؟ 📌 حزيقل فرمود: به اين دره که مي‌بيني وارد مي‌شوم و از آنچه در آن است عبرت مي‌گيرم. 🔻داود وارد دره شد و در آنجا تختي از آهن ديد که جمجمه‌ی پوسيده و استخوان‌هاي متلاشي شده و لوحي در آنجاست. آن لوح را خواند، ديد چنين نوشته است: 🔻من «روي بن سالم» هزار سال پادشاهي کردم و هزار شهر ساختم و حرم‌سرايي داراي هزار زن داشتم، ولي اکنون خاک، بسترم شده، سنگ متکاي زير سرم گشته است و مار و کرم همسايه‌ام شده‌اند. کسي که سرانجام کار مرا به ديده عبرت بنگرد، به دنيا فريفته نخواهد شد. هان ای دل #عبرت بین تالیف استاد اخلاق حجه السلام والمسلمین #سید_حسن_موسوی_خراسانی @mozjat1

💠 امامانِ افکار قـالَ اميرُالمـؤمنين عليه السلام: اَلْعُقُولُ اَئِمَّةُ الأَفْكارِ، وَ الأفْكارُ اَئِمَّةُ الْقُلُوبِ، وَالْقُلُوبُ اَئِمَّةُ الْحَواسِّ وَالْحَواسُّ اَئِمَّةُ الأعْضاءِ اميرمـؤمنان عليه السلام فرمود: دركها و فهم ها، پيشواى انديشه هاست، انديشه ها، امامِ دلهاست، دلها ائمّه حواس است و حواس، پيشواى اعضا و اندام است. مستدرك الوسائل، ج 11، ص 207 @mozjat1

#عید_فطر

🔻خیال باطل مسلمان و مؤمنان (1) خیال به اینکه بدون تلاش و کوشش می توان به بهشت رفت. « أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيبٌ آیا گمان کردید داخل بهشت مى شوید، بى آن که حوادثى همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که سختى ها و زیان ها به آنها رسید، و آنچنان بى قرار شدند که پیامبر و افرادى که با او ایمان آورده بودند گفتند: «پس یارى خدا کى خواهد آمد؟!» (به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یارى خدا نزدیک است!» * پیامبر : بهشت با سختی ها پیچیده شده است. 📒 کتاب #خیال_های_باطل تالیف استاد اخلاق حجه السلام والمسلمین #سید_حسن_موسوی_خراسانی حفظه الله https://eitaa.com/mozjat1

پشيماني از زندگي ابدي روزي عزرائيل نزد ابراهيم آمد تا جان او را قبض كند، ابراهيم مرگ را دوست نداشت. عزرائيل متوجه خدا شد و عرض كرد ابراهيم مرگ را ناخوش دارد. خداوند به عزرائيل وحي كرد ابراهيم را آزاد بگذار چرا كه او دوست دارد زنده باشد و مرا عبادت كند. مدت¬ها از اين ماجرا گذشت تا روزي ابراهيم پيرمرد بسيار فرتوتي را ديد كه آنچه‌ مي‌خورد نيروي هضم ندارد و آن غذا از دهان او بيرون‌ مي‌آيد. ديدن اين منظره¬ی سخت و رنج¬آور موجب شد كه ابراهيم ادامه زندگي را تلخ بداند و به مرگ علاقه¬مند شود. در همين وقت به خانه خود بازگشت، ناگاه يك شخص بسيار نوراني را كه تا آن روز چنان شخص زيبايي را نديده بود مشاهده كرد، پرسيد "تو كيستي؟" او گفت: من فرشته مرگ (عزرائيل) هستم. ابراهيم گفت "سبحان الله، چه كسي است كه از نزديك شدن به تو و ديدار تو بي¬علاقه باشد با اينكه داراي چنين جمالي دل آرا هستي." عزرائيل گفت: "اي خليل خدا هرگاه خداوند خير و سعادت كسي را بخواهد مرا با اين صورت نزد او‌ مي‌فرستد و اگر شر و بدبختي او را بخواهد مرا در چهره¬ای ديگر، نزد او مي‌فرستد." آنگاه روح ابراهيم را قبض كرد. در روايت ديگر از اميرمومنان7 نقل شده که فرمود: هنگامي كه خداوند خواست ابراهيم را قبض روح كند عزرائيل را نزد او فرستاد، عزرائيل نزد ابراهيم آمد و سلام كرد. ابراهيم جواب سلام او را داد و پرسيد آيا براي قبض روح آمده‌اي يا براي احوالپرسي؟ عزرائيل: براي قبض روح آمده‌ام. ابراهيم: آيا دوستي را ديده‌اي كه دوستش را بميراند؟ عزرائيل بازگشت و به خدا عرض كرد ابراهيم چنين‌ مي‌گويد. خداوند به او وحي نمود به ابراهيم بگو: «هَلْ رَأَيْتَ حَبِيباً يَكْرَهُ‏ لِقَاءَ حَبِيبِهِ إِنَّ الْحَبِيبَ يُحِبُّ لِقَاءَ حَبِيبِه‏» : آيا دوستي را ديده‌اي كه به ديدار دوستش بي¬علاقه باشد؟ همانا دوست به ديدار دوستش علاقه¬مند است. ابراهيم به لقاء خدا اشتياق يافت و با شور و شوق دعوت حق را پذيرفت و در سن 175 سالگي به لقاء الله پيوست. https://eitaa.com/mozjat1

(2) خیال باطل به اینکه شهدا مرده اند. آیه 169 سوره آل عمران : « وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ : (اى پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مرده اند! بلکه زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. » تفسیر نمونه : « به هر حال چنین به نظر می رسد که جمعی از افراد سست ایمان بعد از حادثه امر می نشستند و بر دوستان و بستگان خود که در اُحد شهید شده بودند. تأسف می خوردند که چرا آنها مُردند و نابود شدند. مخصوصاً هنگامی که به نعمتی می رسیدند و جای آنها را خالی می دیدند بیشتر ناراحت می شدند. با خود می گفتند : ما این چنین در ناز و نعمتیم اما برادران و فرزندان ما در قبرها خوابیده اند و دستشان از همه جا کوتاه است. » جواب : آیات فوق خط بطلان بر این گونه افکار کشیده و مقام شامخ و بلند شهیدان را یاد کرده است. می گوید : « (اى پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مرده اند! بلکه زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. » تفسیر نور : «در روایت امده است که : بالاتر از هر نیکی، نیکوتری هست. مگر شهادت که هرگاه شخصی شهید شود. بالاتر از آن خیری متصور نیست.» 📒 کتاب #خیال_های_باطل تالیف استاد اخلاق حجه السلام والمسلمین #سید_حسن_موسوی_خراسانی حفظه الله https://eitaa.com/mozjat1