eitaa logo
محمد رضا نائيني
276 دنبال‌کننده
6 عکس
3 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین @mr_naeini
مشاهده در ایتا
دانلود
💠به بهانه ی آغاز سال تحصیلی/۳ شرائط زیر بخشی از مواردی هستند که برای داوطلبان تدریس سطح عالی از سوی مدیریت حوزه در نظر گرفته شده اند👇👇👇 🔺بخوانید تا در پست های بعدی نکاتی را قلمی نمایم: 1⃣ گواهی شش سال تدریس رسمی همراه با حکم در مقطع سطح یک که سه سال ان لمعه و اصول باشد. 2⃣ نامه از مرکزی که تدریس دارد یا می خواهد شروع کند. 3⃣ در آزمون استادی مرکز مدیریت حداقل ذمره قبولی را کسب کند. برای اساتید خارج علاوه بر مدارک فوق شرائط زیر نبز افزوده شده اند: 1⃣ دوره ی کامل رسائل، مکاسب و کفایه را تدریس کرده باشد که حداقل 8 سال می باشد. 2⃣ سن او نیزکمتر از 45 سال نباشد. @mr_naeinii
💠به بهانه ی آغار سال تحصیلی/۴ ⭕️پس از نافرجام ماندن طرح ناپخته ی استاد محوری در مذاکرات گروهی از اساتید با مدیریت وقت حوزه مقرر شد برای رفع نگرانی مدیریت از تصاحب کرسی تدریس توسط افراد فاقد صلاحیت، شرائطی برای جواز تدریس در سطح عالی در نظر گرفته شوند؛ ↩️به طوری که زمینه ی تدریس آزاد نیز از مشتاقان سلب نگردد؛ بنا براین شد که چند سال تدریس مقدمات یا معرفی دو تن از اساتید پر سابقه، شرط تدریس در سطوح عالی باشد؛ گرچه به گمان من همان تدریس آزاد بهترین آزمون برای استاد است؛ در شیوه ی سابق استاد برای باقی ماندن کرسی درسیش چاره ای نداشت مگر آن که خوب مطالعه کند و درست بگوید، و الا به خودی خود درسش پس از چند روز تعطیل می شد؛ به هر حال با روی کار آمدن مدیریت جدید آرام آرام بر شرائط افزوده شد تا به صورتی که در پست قبل دیدید در آمد‼️ برای تدریس در سطح عالی گواهی شش سال تدریس رسمی در سطح یک با حکم شرط شده؛ و راه تدریس در سطح یک نیز تقریبا به روی مشتاقان بسته است؛ جالب این که اگر طلبه ای خودش برای خود شاگردانی دست و پا کرده و درس بگوید به عنوان سابقه پذیرفته نیست؛ ◀️ این یعنی اعلان عدم جواز تدریس سطح عالی برای جوانان حوزوی؛ ادامه دارد... @mr_naeinii
💠 در این چند روز از راه های مختلفی جستجو کردم تا اطمینان پیدا کنم طلبه ی جوان مشهدی با کسی نزاع نداشته و به دیگری ظلمی ننموده باشد؛ 🔻از هر که پرسیدم جز به نیکی و نجابت از او نگفت؛ ↩️ یک طلبه ی ساده، متخلق و درس خوان، بدون گناه به قتل رسیده و اکنون فرزندانش بی پدرند؛ ⭕️ بغض، گلوگیرم کرده؛ همین؛ یا علی @mr_naeinii
⭕️ از انگیزه ی قاتل بی رحم طلبه ی مظلوم مشهدی خبری ندارم؛ ↩️ نیز منکر آن نیستم که قصاص، حق اولیاء دم آن شهيد مظلوم است؛ ولى ما روحانيون قبل از آن كه در فكر تجمع و انتقام و امثال این امور باشیم باید بازگشتی به خویشتن کنیم؛ 🔺سالیانی است که در گروهی از مردم کوچه و بازار احساس یک بغض فروخورده می کنم؛ شک ندارم که دشمنان دین و روحانیت دست کم از این وضعیت شادمانند؛ ⏺ اما آیا گروهی از ما که از قضا در اقلیت هم هستند برای ایجاد این فضای مسموم بستر سازی نکرده اند⁉️ سابقا در یادداشت هائی تحت عنوان دیدگاه هایم را پیرامون بایسته های رفتاری هم صنفان خودم نگاشته ام؛ ⏺ اکنون از فرصت پیش آمده استفاده کرده و برادران عزیز طلبه را به بازخوانی آن مجموعه فرا می خوانم؛ ⏹ ما اکنون در یک پیچ تاریخی مهم قرار گرفته ایم؛ ✅ تا فرصت باقی است عیوب خود را بیابیم و در رفع آن ها بکوشیم؛ باید به جایگاه برای تمامی اقشار جامعه بازگردیم... ما هیچ گاه در تاریخمان از مردم جدا نبوده ایم. @mr_naeinii
🔻برای همه ماهیتی انسان ساز دارد؛ به خصوص که به هم افزائی دو حوزه ی و بیانجامد؛ ممکن است در هر یک از این دو حوزه بخشی از شخصیت یک طلبه شکل بگیرد؛ ↩️ به خصوص الان که زمینه ی تدریس که رکن مهم طلبگی است در قم محدود شده می تواند تکیه گاه خوبی برای مشتاقان تدریس شود؛ ⭕️ امروز به نجف اشرف مهاجرت کرد؛ شاید برای چند سال؛ امیدوارم در آن دیار شکوفاتر شود. @mr_naeinii
با سلام خدمت همراهان گرامی؛ اینجانب مدت ها است با هیچ خبرگزاری مصاحبه نداشته ام؛ خبری که مبنی بر مصاحبه ام با "قم نیوز" منتشر شده حقیقت ندارد و تنها متنی که درست است همین پست قبلی می باشد. @mr_naeinii
💠 🔻به بهانه ی مهاجرت استاد بزرگوار حوزه ی علمیه جناب آقای به نجف اشرف؛ ⭕️ تنها کتاب استدلالی فقهی که ساعت های زیادی از تمامی شب و روزهای درسی دائما با آن سر و کار دارم کتاب شریف است؛ ↩️ جواهر، محصل را به تاریخ فقه می کشاند؛ با اصول درگیرش می کند؛ و چنان از دریای پر خروش دلیل و برهان برایت رونمائی می کند که تا مدت ها مبهوت عظمت نویسنده می مانی؛ 🔺حقاً جواهر یکی از شناسنامه های فقه جعفری است؛ ⏹ اما این یکی از دو اثر مهم صاحب جواهر ره است؛ ⏺ اثر دیگر آن بزرگ مرد، نسلی نورانی و پر فروغ است که هنوز پس از سالیانی طولانی زینت حوزه های شیعی هستند؛ 🔺دو روز قبل یکی دیگر از این نسل پر افتخار به هجرت کرد؛ من از اینکه تا مدت ها از شرف دیدار استاد شیخ محمد جواهری محرومم غصه دارم؛ اما شادمانم که یکی از دو حوزه ی مهم شیعی در حال بازیابی مجد و عظمت خویش است‼️ حوزه ای که صدام به خیال خام خود نابودش کرده بود امروز دوباره جوانه زده و دارد به سرعت رشد می کند؛ به همت بزرگ مردانی که در سال های سخت سیطره ی طاغوت عراق سختی را به جان خریدند و ماندند؛ و کوشش آنان که در دوره ی جدید به هجرت نمودند. ✅ خدای متعال و ، این دو بال مذهب را زیر سایه ی نواب عام حضرت بقیة الله عج حفظ كناد. @mr_naeinii
به نام خدا 💥به پاس نقد منتشر شده در فضای مجازی بر دو پست اخیر ⭕️ برای برادر گرامیم حمید عنایت اللهی/۱ مدخل 1⃣ چرا پاسخ می دهم❓ قاعدتا کسی که وارد مباحثی جدی در فضای عمومی می شود باید خود را، هم برای شنیدن نقد دیگران و هم برای مباحثه با آنان آماده کند؛ اما نقد، چارچوبی دارد و مهم ترین رکن آن مراعات ادب و انصاف است؛ به سهم خودم اگر احساس کنم طرف من کفی از این دو عنصر مهم را دارا است حتما در حدی که وقتم اجازه دهد از گفتگو با او استقبال کرده و به قصد استفاده و یادگیری باب سخن را خواهم گشود؛ و این احساس را در مورد یادداشت این برادر محترمم نموده ام. 2⃣ ضرورت امروز همه ی اقشار جامعه درک متقابل و گفتگوی مؤدبانه و رو در رو است؛ من و برادرم عنایت اللهی عزیز که شاید هر دو طلبه ایم اگر نتوانیم در مورد یک مسأله ى ساده گفتگو کنیم چگونه خواهیم توانست هدایت گر جامعه باشیم❓ 3⃣ از سر صدق و صفا باید صمیمانه از مدیر عزیز حوزه های علمیه برادر فرهیخته و دانشمندم جناب آقای اعرافی تشکر کنم که تا کنون زمینه ی نقد در فضای عمومی را بر خود و همکارانشان باز گذاشته اند و در پی ایجاد فضائی که دیگران در آن نتوانند دیدگاه های خود را مطرح نمایند نبوده اند؛ شهادت می دهم: با این که این برادر عزیز می دانند بنده در مواردی به عملکرد زیر مجموعه ی ایشان نقد های جدی دارم اما به جز احترام و تکریم با من برخورد دیگری نداشته اند؛ این اخلاقی اسلامی است که شایسته است همگان بیاموزیم. 4⃣ نقد و اعتراض هرگز نباید ما را از دائره ی انصاف خارج سازد و خدمات شبانه روزی مدیران حوزه را فراموش نمائیم؛ قدر دان همه ی آن زحمات هستیم و غرضمان از انتقاد نیز فقط و فقط کمک به رشد و بالندگی حوزه است. @mr_naeinii
⭕️برای برادر گرامیم حمید عنایت اللهی/۲ متن پاسخ: 1⃣ دو تن از دوستان من از قم به نجف اشرف منتقل شده اند؛ یکی از ابتدای تحصیل در قم مقدسه بوده و دیگری بیش از ۲۵ سال در این حوزه ی نورانی به تدریس، تأليف و تحقيق اشتغال داشته است؛ ظاهرا هم لغتا و هم عرفا می توان گفت اینان از حوزه ای به حوزه ی دیگر مهاجرت نموده اند؛ مثلا چه اشکالی دارد اگر کسی سال ها در مکانی بوده و آنگاه سالیانی طولانی به مکان دیگری کوچ کرده و سپس دوباره به محل نخست بازگشته، گفته شود فلانی باز به مکان نخستین مهاجرت نمود❓ گرچه در بند استعمال یک لغت نیستم؛ شما اگر نمی پسندید بگوئید: "پس از بیش از ۲۵ سال سکونت در قم به نجف اشرف بازگشت"؛ به هر حال بنده به عنوان یک طلبه از این که کوچ امثال این بزرگواران بتواند به توسعه ی یک حوزه ی دینی کمک کند شادمانم؛ و در هر دو یادداشتم هر دو حوزه را تکریم نموده ام؛ چه اشکالی دارد⁉️ بله بارها صریحا به سخت گیری بیش از حد برای تدریس داوطلبان تدریس اعتراض کرده ام؛ امری که در نجف اشرف نیست؛ این هم چه اشکالی دارد❓ 2⃣ برادر بزرگوارم؛ ما وقتی از قلب واقعیت نگرانیم خود باید دقت کافی کنیم تا کلاممان مطابق واقع باشد؛ جناب آقای جواهری عزیز در این بیست و پنج سال به عدد انگشتان یک دست به نجف اشرف مشرف نشده اند؛ و اگر مایل بودید تمامی سنوات تدریسشان در قم را که به طور مرتب در جریان بوده به سمع مبارک خواهم رساند؛ از کجا فرموده اید : "ایشان پس از سقوط صدام بین دو حوزه ی قم و نجف تردد داشته اند"⁉️ احتمالا میان دو نفر اشتباهی فرموده باشید. 3⃣ جناب مستطاب عالی مرا متهم فرموده اید که: "تلاش می کنم از طریق انتشار خبرهای نادرست مهاجرت اساتید، انتقادها را وارد فاز پروپاگاندای رسانه ای کنم"؛ می دانید این جملات به نوعی نیت مرا باز گو کرده اند؛ در جایگاهی نیستم که به کسی "توصیه" کنم؛ فقط خاضعانه درخواست می نمایم مطابق نصوص دینی در مورد نیت برادرانتان گمان بد نبرید؛ فقط خدای بزرگ، عالم به نیات است؛ اگر با حسن ظن به دو یادداشت این برادرتان می نگریستید شاید می فرمودید: "فلانی از این که نجف اشرف دوباره نفس گرفته خوشحال است و معتقد است این حوزه زمینه ی مناسب تری در اختیار مشتاقان تدریس قرار می دهد، کما این که قم را نیز بال دیگری برای پرنده ی مذهب می داند"؛ این همان چیزی است که در نیت داشته ام؛ نه کم و نه زیاد. مناسب است به دو شرطی که در قم برای تدریس خارج گذاشته شده نگاهی بفرمائید: یکم: تدریس کامل سه کتاب رسائل، مکاسب و کفایه؛ دوم: دارا بودن حداقل ۴۵ سال سن؛ بنده لیست بلندی از مراجع، بزرگان و مدرسان طراز اول حوزه را در ذهن دارم که یک یا هر دو شرط مذکور را هنگام شروع به تدریس خارج نداشته اند؛ اگر امروز بود آنان هرگز به این مراتب والا نمی رسیدند؛ شرائط نباید چنان باشند که راه را بر نخبگان ببندند. 4⃣ به هر حال، طلبه ای چیزی نوشته که شما نپسندیده اید؛ اما در یادداشتتان فرموده اید: "بسیاری از موارد انتقادات مرا کاملا درست می دانید"؛ درخواست برادرانه دارم: قلم به دست بگیرید و آن موارد را که به سرنوشت طلاب مربوطند بنویسید و منتشر کنید؛ در پایان از این که کم ترین برادرتان را شایسته ی نقد دیدید سپاسگزارم . دعاگو محمد رضا @mr_naeinii
💠 آشفتگی های فضای مجازی 🔻گاه با کانال هائی مواجه می شوید که انواع و اقسام نسبت ها را به شخصیت های حقیقی و حقوقی می دهند اما ادمین خود را معرفی نمی کنند؛ مطالب این کانال ها را نمی توان جدی گرفت؛ 🔻عباراتی مانند : "گفته می شود" "شنیده شده" و امثال این ها مادام که همراه با مدرک معتبر نباشند ارزش خواندن و شنیدن را ندارند؛ 🔻برخی اوقات در فضای مجازی مطالب بی اساس، چنان محکم و مسلم اداء می شوند که شنونده ی خام فورا باورشان می کند؛ هرگز در مورد اشخاص و گروه ها هیچ سخنی را هر قدر محکم گفته شود مادام که مدرکش ارائه نگردد نمی پذیریم. ⭕️ باید مراقب باشیم افراد مجهول الهویه با نشر اخبار نادرست افکارمان را مدیریت نکنند. @mr_naeinii
💠 متن زیر را برادر عزیزم جناب حاج آقای سمیعی ارسال فرموده اند بخوانید تا به مرور پاسخ دهم: سلام علیکم سوالات زیر قبلاً به دروس آزاد وارد شده و در صورت قبول آنها مضرات دروس آزاد از مزیت های آنها بیشتر است لطفاً به آنها پاسخ گوئید: - آیا اکثریت طلاب، به طور منظم در دروس شرکت می کنند؟ - آیا ، ، و و پژوهش بعد از درس، که از سنن سابق دروس آزاد بودند، اکنون نیز رونق دارند یا اینکه اکثریت آقایان، در همین زمینه‌ها از طلاب گله دارند؟ - برای ۲ مشکل عمیق و طلاب که در دروس آزاد موج می‌زنند و عامل هدر رفتن عمر و استعداد عده زیادی از طلاب شده اند چه می‌کنید؟ - آخرین و یکی از بزرگترین مشکلات دروس آزاد (که مخصوصاً اگر بخواهیم طلاب را نیز در نظام دروس آزاد وارد کنیم، تشدید می‌شود) این است که دروس آزاد، اقیانوسی بزرگ است که در عین مزایای فراوان، خطرات بزرگ هلاکت و انحراف را در پی دارد. برای نیافتادن در دام ، یا ، آشنایی طلاب با حوزه و جریانات مختلف فرهنگی و سیاسی آن، است. حال اینکه این آشنایی در طلبه‌ی تازه‌وارد به حوزه، وجود ندارد و همین امر موجب گرفتاری او در دامان اشخاص و جریانات منحرف خواهد شد. اما در مدارس، با نظارت مدیران منصوب از جانب نهادهای رسمی آموزشی حوزه، این خطر -اگرچه هنوز باقی است اما- کمتر خواهد بود. - آیا اساتید محترم، مانند سابق نسبت به اخلاق، تربیت، زی‌طلبگی، امور خانوادگی، مسائل و مشکلات مالی و... شاگردان خود در دروس آزاد، التفات، حمایت، و نظارت دارند؟ یا اینکه اکثر (و نه همه آنان) روزانه چندین درس و مشغولیت دیگر دارند و برای امور خانوادگی خود هم فرصت کافی ندارند؟ اگر اکثریت آنان، فرصت ندارند (که ندارند) و اگر از عهده تربیت همین مقدار طلاب دروس آزاد نیز بر نمی‌آیند ( که نمی‌آیند) ، چطور می‌خواهند دروس آزاد را توسعه دهند؟ @mr_naeinii
💠 برای برادرم جناب آقای سمیعی/۱ 💥درد مشترک سلام؛ 1⃣ بسیار خوشوقتم که با برادری متین سخن می گویم که با او دردی مشترک داریم و آن درد مشکلات طلاب جوان و مستعد است؛ نیز با برادری سخن می گویم که به دور از بی نزاکتی و تهمت و افتراء، تنها دیدگاه های امثال مرا نقد می نماید. 2⃣ به ابتدای فرمایش جناب عالی ممکن است جوابی نقضی داده شود و کسی به شما بگوید: "اشکالات زیر قبلا به مدرسه ای کردن دروس شده و در صورت قبول آن ها مزیت دروس آزاد بیشتر است: ⭕️ مهم ترین راه رشد علمی طلاب جوان، تدریس است؛ با تدریس است که استعدادهای نهفته ی آنان شکوفا می شود؛ احساس شخصیت می کنند، آزموده می گردند، دروسشان برایشان ملکه می شود و... اکنون به برکت تضییقات ایجاد شده این راه بر خیل عظیمی از مشتاقان بسته شده است. ⭕️ سابقا طلاب، با میل خود و به فراخور استعداد و توانشان هر استادی را می خواستند انتخاب می کردند؛ هرگز مجبور نبودند استادی را که به هر دلیل نمی پسندند برای مدتی طولانی تحمل کنند؛ ↩️ و چون با میل خودشان انتخاب می کردند انگیزه شان نیز برای شرکت در درس افزایش می یافت؛ استاد، برایشان تنها معلم یک درس نبود؛ مربی بود؛ با تأسيس مدارس تحت برنامه این ویژگی ها از میان رفتند یا به شدت آسیب دیدند؛ و این در انگیزه ی طلاب اثر گذاشت؛ به طوری که امروز پس از ۶ سال تحصیل در مدارس تحت برنامه باز هم نتوانسته ایم از اکثر آنان محصلانی پر انگیزه بسازیم بلکه هنوز می خواهیم به زور حضور و غیاب، آن هم به شکل دبستانی در کلاس درس، حاضرشان کنیم". @mr_naeinii
💠 برای برادر عزیزم جناب آقای سمیعی /۲ 💥ذاتی و عرضی مقصود از "درس آزاد" درسی است که استاد و طلبه در برگزاری آن آزاد باشند؛ هیچ یک از اشکالاتی که برشمرده اید مربوط به ذات "درس آزاد" نیستند؛ از جناب عالی می پرسم: چگونه با اجباری کردن درس و استاد، مشکل "بی برنامگی" یا "بی انگیزگی" را حل می فرمائید❓ ، ، و چه ارتباط منطقی با اجباری شدن درس دارند❓ همین مطلب در مورد سائر مطالبتان نیز می آید؛ برادر گرامی؛ مشکل را باید از آن جا که هست حل نمود؛ به نظر بنده اگر مشکلاتی که فرموده اید در یک آمار گیری علمی ثابت گردند باید با ایجاد مراکز پشتیبان دروس آزاد، حل شوند؛ مراکزی که با برنامه ریزی های دقیق علمی، متکفل امور پیش گفته شوند بدون آن که به ماهیت آزاد حوزه لطمه ای وارد آید؛ و اگر چنین امری میسر نشد هرگز نباید دست از ماهیت اصیل آزاد حوزه برداشت؛ ◀️ پرسش دیگرم این است که تا چه زمانی برای حل مشکلاتی که برشمردید می خواهیم درس اجباری را بر دانش پژوه تحمیل نمائیم❓ آیا شش سال برای این که به او راه زیست در حوزه و مختصات آن را بیاموزیم کافی نیست❓ به زعم بنده دو سه سال اول برای آموختن همه ی آنچه دغدغه ی جناب عالی است کفایت می کند. در مورد بی انگیزگی طلاب، در پست بعدی نکاتی را خواهم نگاشت. @mr_naeinii
💠 برای برادرم.../۳ 💥بی انگیزگی بنده در طول بیش از بیست سال مباحثه با طلاب دروس سطح عالی و خارج، بی انگیزگی را به شدتی که جناب عالی فرموده اید احساس نکرده ام ولی قبول دارم که کم و بیش در سالیان گذشته شیوع بیشتری یافته است؛ ⏺ برخی از عوامل این بی انگیزگی را برایتان فهرست می کنم: 1⃣ وضعیت عمومی جامعه؛ گروه های زیادی از مردم دل چرکینی هائی از نظام عزیز ما دارند و چون گمان می کنند کلیت روحانیت در مشکلاتشان دخیل هستند این ناراحتیشان را در برخورد با طلابی که در کوچه و خیابان می بینند بروز می دهند؛ طلاب عزیزی که تحت سخت ترین شرائط، گذران زندگی می کنند در جامعه هم طعن می شنوند و این در غبار گرفتن روحیه شان نقش دارد. 2⃣ طلبه در ایام تحصیل از سوئی با حجم زیادی از کتب سنگین مواجه است که واقعا برای فهمشان باید همتی عالی داشته باشد؛ و از دیگر سو با بمباران تبلیغات منفی علیه این کتاب ها مواجه است؛ تبلیغاتی که گاه برای یک جوان، جذاب هم هستند . این تبلیغات روحیه ی لطیف او را می شکنند و چه بسا گمان کند واقعا کتب درسی حوزه بی فایده اند. 3⃣ مشکلات معیشتی نیز نقش فراوانی در این بی انگیزگی دارند؛ وقتی در ضروری ترین نیازهای زندگی مانده، دیگر دل و دماغی برای تحصیل در او نمی ماند؛ ↩️ قبول دارم که ما از روز نخست باید آگاهانه به این راه وارد شویم؛ ولی ساختمان های بلند، در کنار شهریه ی سیصد چهار صد هزار تومانی قابل هضم نیستند؛ ⏺ به نظر بنده یکی از مهم ترین عوامل جذب طلاب به مؤسسات، نيز به همین مسأله باز می گردد. 4⃣ ذات دروس ما دیر بازده هستند؛ جوانی که به دانشگاه می رود پس از چهار سال، یک شخصیت اجتماعی پیدا می کند اما اگر به حوزه بیاید ممکن است حدود ۱۵ سال طول بکشد تا چنین شخصیتی بیابد؛ مهم ترین عاملی که در او احساس شخصیت را می آورد تدریس بود؛ هر پله از تدریس را که طی می کرد خود را در افقی بالاتر می دید؛ امروز این راه بر روی بیشتر مشتاقان بسته شده است. ⭕️ برادر عزیزم؛ با تحت برنامه بردن دروس کدام یک از این مشکلات را حل فرموده اید❓ @mr_naeinii
💠 فرهنگ و کنش های فرهنگی با قلب انسان ها سر و کار دارند؛ درست به همین دلیل است که یک فرهنگ، تا با فطرت هماهنگی نداشته باشد نمی تواند به منطقه ای صادر شود؛ اگر هم برود برای مدتی طولانی نخواهد ماند؛ 🔻به همین جهت بنده از جوانی نتوانستم با افکار امثال و اخوان المسلمین کنار بیایم؛ و هیچ گاه منش چه گوارا به دلم ننشست؛ این ها خواسته اند افکارشان را با توپ و تفنگ صادر کنند؛ ↩️ در حالی که ادوات جنگی بر تن می نشینند نه بر جان؛ ⏺ حالا یک نمونه از صدور فرهنگ را بشنوید: از همان اولین سال های بعد از سقوط صدام چند نوبت توفیق حضور در پیاده روی اربعین را داشته ام؛ تا چند سال قبل، موکب های عزاداری فقط در عراق برپا بودند؛ موکب هائی مالامال از عشق و محبت به دوستداران ابی عبد الله ع؛ 🔺این یک حرکت فطرت پسند بود که بدون هزینه و آرام آرام از عراق به ایران صادر شد؛ هر سال، رفته رفته بر تعداد این موکب های مردمی در سرتاسر مسیر در ایران افزوده می شود و حدس می زنم در سال های آینده نیز افزایش یابد؛ این نمونه ی صدور بی درد سر یک فرهنگ است. @mr_naeinii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئوی بالا مربوط به قدر دانی جناب آقای رئیس جمهور سنی مذهب عراق، از مردم این کشور برای برگزاری مراسم اربعین است؛ ببینید با چه خضوع و ادبی از مقام مرجعیت یاد می کند؟ @mr_naeinii
/۱ 💠 سابقه ی تأسيس نهاد به زمان ائمه ی طاهرین علیهم السلام باز می گردد و در حقیقت خود آن بزرگواران با کلمات و اشاراتشان این نهاد را برای دوره ی غیبت تدارک دیدند. ↩️ و تاریخ نیز نشان داد که این تدبیر تا چه اندازه در حفظ مکتب تشیع مؤثر بوده است . 🔻از زمان ابن جنيد اسكافى و ابن ابى عقيل عمانى رضوان الله عليهما تا حال، مرجعيت شيعه دژی مستحکم برای حفاظ از مکتب بوده؛ ↩️ پرچم داران بزرگ ترین مبارزات علیه استبداد و استعمار و دزدان عقیده، مراجع عظام بوده اند؛ چه کسی رهبری در عراق را بر عهده داشت❓ فتوای تحریم تنباکو توسط کدام نهاد صادر شد❓ آیا این مرجعیت تقلید نبود که پهلوی قدرتمند را از تخت پادشاهی به زیر کشید❓ نیم خط فتوای جهاد کفائی یک مرجع تقلید چه بلائی بر سر داعش آورد❓ در پست بعدی توضیح خواهم داد که چرا تنها ساحل امن برای همه ی ما در دوره ی غیبت است❓ @mr_naeinii
/۲ 💠 مقصود من از عنوان ، یک عنوان مشیر است؛ اسم رمزی که اشاره به عددی از خصال و ویژگی ها دارد؛ ↩️و در حقیقت آن صفاتند که شخص را ساحلی امن برای ما در دوران غیبت می نمایند؛ 🔻یکی از آن خصال، است؛ بدون تردید، روح به آن چه بدان مشغول است انس می گیرد و به شمایل همان در می آید؛ وقتی یک انسان از مظاهر دنیا برید روحش تعالی می یابد و مأنوس با جهانى ديگر می شود؛ جهانی که بر دنیای خاکی سیطره دارد؛ ↩️و آن وقت می بیند آنچه را دیگران از دیدن آن عاجزند و می شنود صداهائی را که هرگز به گوش ما نمی رسند؛ ⭕️خدای متعال به برکت ترک دنیا به او دو چشم خدا بین عطاء مى فرمايد؛ هيچ یک از مراجع بزرگی که در طول تاریخ، منشأ خدماتى بزرگ شدند به کلاس سیاست نرفته بودند؛ چشمان و گوش هایشان خدائی شده بود به دلیل ترک دنیا؛ از توفیقات بزرگ بنده این بوده که به خانه های برخی از آنان راه یافتم و با چشمانم نوع زندگیشان را دیدم؛ آن نوع زندگی نتیجه اش است. کاش می شد عددی از آن چه با چشمانم مشاهده نموده ام را به اشتراک بگذارم؛ اما هرگز نمی شود؛ چون این پست ها جان و توان نمایش آن صحنه ها را ندارند. ساحل امن است به دلیل وجود این خصال... @mr_naeinii
/۳ 💠 یکی از خصال مهمی که ، اشاره به آن دارد انس با کلام و روش زندگی معصومین علیهم السلام است؛ ⭕️ غالب مراجع عظام تقلیدی که بنده شرف درک محضرشان را داشته ام، عمر خود را با آموختن از سیره و سخن امامان معصوم گذرانده اند؛ ↩️ و این موجب شده تا واجد نوعی روح حق بین شوند؛ و شاغول سنجش دیگران در پیششان کلام وحی شود؛ 🔺حداقل دو تن از اساتید خود من چنین بودند؛ هیچ گاه نشد که روایتی در نزدشان خوانده شود مگر آن که قبلا شنیده باشند‼️ انس با دریچه ی وحی، خطا در افکار را به کم ترین حد می رساند؛ بارها مواجه شدم با این که : آنان آنچه را مدعیان پر مدعا در آینه نمی دیدند در خشت خام مشاهده می فرمودند. وقتی می گویم: "مرجعیت ساحل نجات است" این شاخصه ها را جستجو کنید. @mr_naeinii
/۴ 💠 یکی از خصال بسیار مهم مراجع عظام در طول تاریخ مرجعیت، ارتباط دائمی و بدون تبعیض با همه ی اقشار و گروه ها بوده است؛ بدون آن که ذره ای وابستگی حزبی به هیچ کدام از آن ها پیدا کنند. ↩️ همواره در خانه های بزرگ ترین مراجع، بدون ممیزی بر روی همه باز بوده و اساسا آنان بدون حاجب در میان توده ی مردم زیسته اند. 🔺این گونه ارتباط، مطمئن ترین راه برای آگاهی یافتن آنان از اخبار و اطلاعات از طریق منابع اصلی می شده و نیز ایشان را بدون واسطه در جریان دردهای مردم می گذاشته است؛ ⏹ بدون شک کسب اطلاعات از این راه بسیار امن تر از گرفتن خبر از رسانه های رسمی بوده است؛ تا زمانی که این سیره ی سلف صالح را برای خود نگاه دارد ساحل نجات خواهد ماند . @mr_naeinii
از کانال تلگرامی وزین استاد صحیح النسب 👇👇👇 💠 نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند جوانان سعادتمند پند را ❇️ نصیحتی لطیف و بسیار ارزشمند از دانشمند معظم و أدیب أریب، جناب آقای دکتر احمد ادام الله ایام بقائه. ✅ من ‌بنده در مقامی نیستم که درباره کسی قضاوتی کنم. از هفتاد و پنج سال پیش تاکنون، یعنی از زمانی که مُبتدی در تحصیلات مذهبی بودم و رساله‌ی بسیار سودمند تألیف شریف حضرت شیخ بهاءالدین عاملی قُدّس سرّه را نزد استاد می‌خواندم و هر شب مرحوم والدم رحمة الله علیه آنچه را در آن روز از صمدیّه خوانده بودم، از من می‌پرسید، همان اوایل وقتی که آن عبارت بسیار مشهور شیخ را در آن رساله که: "…و فی نحوِ: النّاس مَجزیُّون بأعمالهم إن خیراً فخیرٌ و إن شرّاً، فشر، أربعة أوجُه… الخ" بر آن مرحوم واخواندم، به من‌بنده فرمود: احمد، این و راهنمای کلی را همیشه در زندگی‌ات رعایت کن و از اینکه درباره دیگران و قضاوتی کنی، بپرهیز و خدا را شکر که تا آنجا که توانسته‌ام، از این حکم پیروی کرده‌ام. @mr_naeinii
دکتر مهدوی دامغانی @mr_naeinii
💠 مقدمه چگونه می توان به متونی که ادعا می شود بیش از هزار سال قبل صادر شده اند اعتماد کرد❓ می بینیم در باره ی حوادثی که در زمان خود ما اتفاق می افتند به راحتی تحریف صورت می پذیرد؛ چطور باور کنیم حدیثی که ادعا می شود، واقعا از امام معصوم صادر شده❓ پرسشی است که برایم ارسال شده و می خواهم در حد توانم (البته در فواصل زمانی و به تدریج) به آن پاسخ دهم. اگر بتوانم و وقت و توفیق یاری کند. @mr_naeinii
/۱ 🔻دوری زمانی یک واقعه یکی از عناصری است که در اطمینان و عدم اطمینان به صدور آن مؤثرند. اما عناصر دیگری نیز در کارند: 1⃣ اهمیت حادثه اهمیت حادثه موجب می شود تا اهتمام به نقل آن افزایش یابد؛ در زمان وقوع انقلاب مشروطه شاید صدها حادثه ی دیگر نیز رخ داده باشد؛ ↩️ ولی اکنون بسیاری از آن حوادث به دست فراموشی سپرده شده اند؛ اما اصل این واقعه از مسلمات تاریخی است؛ چرا❓ چون حادثه برای همه اهمیت داشته و اهتمام به نقلش زیاد بوده است. ⭕️ امروزه کسی که در اصل وجود پیامبری به نام ابراهیم ع در هزاران سال قبل شک کند مستقیم الفکر به شمار نمی آید؛ زیرا در یکی از متواترات تاریخی شبهه می کند؛ نمی گویم جلوی شکش را بگیریم؛ می گویم دستگاه ادراک او به هر دلیل دچار اختلال شده؛ زیرا در واقعه ای تردید می کند که در قرون متمادی توسط بی شماری از اشخاص دست به دست و سینه به سینه نقل شده و به ما رسیده است؛ ⏺ هر چه اهمیت یک واقعه افزایش یابد انگیزه بر ثبت و نقل آن نیز افزونی می یابد. ادامه دارد... @mr_naeinii
/۱ ⭕️ از قبل از غروب تا الان را به عادت همه هفته در خدمت دوست عزیزم جناب آقای حاج شیخ محمد تقی غروی فرزند شهید والا مقام، آیت الله العظمی غروی تبریزی هستم؛ ↩️ از اواخر عمر پدرش گفت و چند بار گریست؛ 🔻از او پرسیدم چرا پدرتان با وجود جایگاه علمی شناخته شده ای که داشتند به ایران برنگشتند؟ پاسخ داد: "از والدم خواستم برگردد و بارها به او گوشزد کردم که صدام نخواهد گذاشت زنده بمانید" ولی پدرم پاسخ فرمود: 🔻 "من با امیر المؤمنين ع عهد و پیمانی دارم، نمی توانم در این اوضاع سخت، فقط برای عافیت خود و خانواده ام نجف اشرف را ترک کنم، فرزندم تو برو به فکر خودت باش، من باز نخواهم گشت". ↩️ آن شهید والا مقام بر این پیمان استوار ماند تا در شب جمعه بیست و سوم ماه صفر سال ۱۴۱۹ قمری در راه بازگشت از کربلای معلی با شلیک تیربار دژخیمان صدامی به شهادت رسید. @mr_naeinii