برای این تب، چرک خشککن جواب نیست
تب بازی همستر کمبت حسابی شیوع پیدا کرده است. آنچه که مخالفان و منتقدان این باز میگویند و مینویسند عمدتاً حول نقد فرهنگ کار در ایران از جمله تنبلی در پول درآوردن، دلالی و طمع کردن است اما به نظرم مهمتر از این نقد، فهم ذهن و دنیای طرفداران همستر است که نیازمند تأمل میباشد.
طرفداران همستر معتقدند که مخالفان، دنیای جدید فناوریها و بازارهای مالی را نمیفهمند. درست یا اشتباه، مدعی هستند که دنیای جدید با فناوریهای نوظهوری که دارد اساساً دنیای سختکاری و شب و روز دویدن برای پول درآوردن نیست. میشود به جای سالها جان کندن، میانبر رفت. تجربه رمزارزها و سایر بازارهای مالی هم دستشان را برای اثبات ادعاهایشان پر کرده و نشان دادهاند که میشود یکشبه که نه ولی با کسب مهارتهای لازم چند ماهه پولهای خوبی به دست آورد. و البته همه ما هم افرادی را سراغ داریم که با مهارتهای این چنینی در یکی از همین بزنگاهها بارشان را بستند.
عمیقتر که بشویم، این فکر ریشه در تغییر نگرش دیگری در جامعه ایرانی دارد. اگر یکی دو نسل قبلتر از ما، هدفشان از زندگی، سختکوشی برای شکلدهی یک زندگی خانوادگی با حداقل پنج فرزند و جمع کردن پول برای آینده و روز مبادا بود اما حالا هدف در زندگی لذت، سرگرمی و فراغت است. این نسل خسته از سختیها، میخواهد نداشتهها و حسرتهای پدران و مادران خودش را جبران کند؛ پول راحتی دربیاورد تا در رفاهی نسبی با بهروزترین تکنولوژیها از لحظه اکنون زندگیش لذت ببرد.
متأسفانه رسانههای ما حتی در بخش رسمی این تغییرات را نادیده میگیرند. همین هم هست که یا خواستار مداخله حاکمیت برای مقابله با همستر هستند یا طرفداران همستر را از کلاهبرداری میترسانند یا با استفاده از متخصصان فیزیولوژی میخواهند ثابت کنند که تپزدنهای مداوم روی صفحه موجب کجی انگشت میشود! فلذا تنها حاصلی که کارشان دارد، قهر بیشتر مخاطب با آنها و تمسخرشان در جکسازیهای اینستاگرام است.
ذهن و فکر جامعه ایران و مسائل مختلفی همچون «سواد مالی» تغییرات بسیاری کرده است. این تغییرات را باید پذیرفت و برای آموزش مهارتهای لازم تدبیر کرد. طرد آنها حاصلش، حاصل مقابله با دوش حمام، بلندگو، ویدئو، ماهواره، اینترنت و اینستاگرام است.
_______
✍️ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
19825.pdf
3.96M
📚 گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان «مطالعه تطبیقی مدیریت بحران (۱): مدیریت بحران در ژاپن (جایگاه و ارکان)»
🆔 @ms_abdollahi
قالیباف نقطه پایان دعوای تاریخی برنامههای توسعه؟
منطق آقای قالیباف در گفتوگوی ویژه خبری منطق مهم و البته تاریخی بود. گفتند من با برنامه هفتم توسعه زندگی و شب و روز برای جمعبندی و تصویب آن تلاش کردهام و حالا هم میخواهم برای اجرای آن در مقام ریاستجمهوری اقدام کنم. این در تاریخ برنامههای توسعه کشور بیبدیل است؛ مهمترین دعوای برنامههای توسعه در اجرا، حتی قبل از انقلاب، این بوده که دولتها برنامه توسعه را از خودشان نمیدانستند و معتقد بودند این برنامه را کسان دیگری (حالا یا سازمان برنامه و بودجه یا مجلس) برای دولت نوشتهاند و فلذا زیر بار اجرای این برنامه نمیرفتند. این دعوا تا حدی بود که موجب شد محمدرضا پهلوی با انتقال سازمان برنامه و بودجه به ذیل دولت موافقت کند تا بلکه غائله بخوابد اما باز هم ورود مجلسیها مسئله بود. حالا اگر آقای قالیباف رأی بیاورد با منطقی که بیان داشتهاند، این دعوا برای یکبار هم که شده پایان میپذیرد و امیدوار میشویم سرانجام برنامه توسعه در این کشور، باحضور شخصی که هم بر فصول مختلف برنامه اشراف دارد و هم قبولشان دارد، اجرا شود.
____
✍️ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
🌐 #توئیت | بازی با کلمات برای توجیه نداشتن سابقه اجرایی
🆔 @ms_abdollahi
یک مستند جالب و مهم
با پیشنهاد یکی از دوستان مستند «اسرار شکم» را که ساخته نتفلیکس است، دیدم. واقعاً شکم ما اسرارآمیز است و شناخت این اسرار برای ما مردم روزگار مدرن که همه آدابورسوم و سبکهای زندگی پیشینیانمان را دگرگون کردهایم، واجب است.
قبلتر هم از علما و اساتید اخلاق شنیده بودم که آنچه در شکم انسان میگذرد بر خلق و خوی او و ذهنیاتش اثر گذار است و از این رو سالکان الی الله را در کنار دستورات عبادی به رعایت آداب خوراکی هم توصیه میکردند اما حالا دیدن اکتشافات علمی در این زمینه و سازوکار و ظرایف میکروبهای شکمی (میکروبیم) و تأثیر خوراکیهای روزانه بر زیست آنها، واقعاً شگفت زدهام کرد.
پیشنهاد میکنم حتماً این مستند را ببینید و از یافتههای آن برای اصلاح سبک زندگی و تنوعبخشی به برنامه غذایی خود در هفته استفاده کنید.
بعد از دیدن این مستند فهمیدم که شکم واقعاً «مغز دوم انسان» است و اگر خواهان اندیشه و بدن سالم هستیم، خیلی بیشتر باید هوای میکروبهای شکمی و تنوعخواهی آنها را داشته باشیم و برایشان در طول هفته برنامهریزی کنیم.
جدا از امکان دانلود، مستند در پلتفرم نماوا هم موجود است.
🆔 @ms_abdollahi
تقویم، عرفه و سیاستگذاری
زمان و بهتبع آن تقویم، ساختار مهمی در فرهنگ و زندگی روزمره مردم یک کشور است که بسیاری از کنشهای جمعی و فردی را شکل میدهد. بر این اساس، در صورتی که سیاستگذار بخواهد چارچوبهایی را تعیین کند که تحت آنها، افراد به سمت هدفی خاص سوق یابند، حتماً سیاستگذاری زمان جایگاه ویژهای دارد. به عنوان مثال، به همین روز عرفه که در آن قرار داریم و نسبت تقویم رسمی کشور با آن نگاهی بیندازیم.
رهبر انقلاب درخصوص روز عرفه میفرمایند: «روز عرفه را قدر بدانید. از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمّی است؛ لحظهلحظهی این ساعات مثل اکسیر، مثل کیمیا حائز اهمّیّت است؛ اینها را با غفلت نگذرانیم.» حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) هم میفرمودند: «هر لحظهای از لحظات روز عرفه، گرانبهاست.»
با این درجه از اهمیت روز عرفه در دینداری و معنویت، اما این روز در تقویم رسمی ایران، روز کاری و غیرتعطیل است و عملاً فرصت بهرهمندی از ساعات آن برای شاغلان وجود ندارد. شاغلان از صبح تا غروب صدها درگیری دارند که ممکن است حتی یاد عرفه را نیز در ذهن آنها کمرنگ کند.
در حالی که اگر سیاستگذار به دنبال فرهنگ اسلامی - ایرانی و ارتقاء سطح معنویت جامعه است، باید در سیاستگذاری زمان بهگونه عمل کند که بستر استفاده عموم کشور از این ساعات ارزشمند که از مهمترین ساعات تحقق اهداف مذکور است، فراهم باشد. هر چند که این تنظیمگری ساده نیست و با مسائل مختلفی همچون تولید، گردش مالی و... گره میخورد که طبیعتاً سیاستگذار بایستی به نسبت اهدافی که در نظر دارد و آنچه که برایش مهمتر است، اولویتسنجی و تصمیمگیری کند.
البته در مسائل عبادی و عرفانی، وجود دارد مواردی که بنا بر هر دلیلی، ساختار زمان قابل تغییر و انطباق با آنها نیست. در اینجا رَهنمایی علما و عرفا ظرافتهایی مییابد که دیگر در تخصص، فهم و توان سیاستگذار نیست. مانند آنگاه که آیتالله فاطمینیا(ره) کارمندان و دانشجویان را از عوامبازی پرهیز میدادند و با دعوت افراد به فهم عمیق دین توصیه میکردند که اگر بیدار شدن برای نماز شب سخت است و در کیفیت کاری روز بعدیتان اثر سوء دارد، نیاز به برخواستن نیست بلکه در نیمههای شب اگر به هر دلیلی از خواب پریدید تنها یک «یا اکرم الاکرمین» بگویید و باز بخوابید که شاید آنچه به همین یک عبارت بدهند به آنها که نماز شب کامل بجا میآورند، ندهند.
____
✍️ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
🌐 #توئیت | میزگرد فرهنگی نبود، مناظره سیاسی بود! به فرهنگ ظلم کردند
🆔 @ms_abdollahi
«حیدر بمبی» دوباره همه رشتهها را پنبه کرد
ماجرای دیشب محمد فاضلی را همه دیدیم. نقدهایش را هم خواندیم. ایشان هم عذرخواهی کرد. اصلاحطلبان حامی او اما در تلاشاند که از این نمد برای آقای پزشکیان کلاه ببافند اما کار زشت و بیاخلاقی فاضلی زیر هیچ مالهای نمیرود و اصطلاحاً این چالش به فرصت و محمد فاضلی به قهرمان بدل نخواهد شد.
کار فاضلی، من را یاد قسمتی از پادکست «رادیو تراژدی» انداخت که اتفاقاً به توصیه خودش شنیده بودم. قسمت «حیدر بمبی» که روایت حیدرخان عمواوغلی، عامل ترور ناموفق محمدعلی شاه است. محمد فاضلی از سرگذشت حیدرخان و دست زدن به ترور نتیجه گرفته بود که چطور کنشهای هیجانی و تصمیمات لحظهای برخی از روشنفکران همچون حیدر بمبی موجب شد کار به تعطیلی اجباری مجلس و به توپ بستن پارلمان بکشد.
حالا تاریخ چرخید و این بار نوبت به آقای فاضلی رسید. او و دوستان و یارانش در دهه گذشته و بهخصوص در انتخابات مجلس و انتخابات پیشرو تلاش کردهاند به قول خودشان با کنشهای متمدنانه گفتوگو را در جامعه تعمیق بخشند و روزنه گشایی و راهگشایی کنند اما حالا فاضلی در کنشی هیجانی و غیراخلاقی، بمب خشونتش را ذیل گفتمان گفتوگو منفجر کرد. فاضلی میکروفن را به عنوان نمادی از گفتوگو به سمت تریبون، جایگاه گفتوگو، پرتاب کرد و با رمز «برو بابا» رسماً باب گفتوگو را مسدود و هر چه را رشته بودند، پنبه کرد. از این به بعد تا او و روشنفکرانی چون او صحبت از گفتوگو کند، کلیپش را چون آیینه جلویش میگذارند و میگویند «برو بابا».
اینجاست که به حرف امام خمینی(ره) در سخنرانی مشهور به «جهاد کبیر» میرسیم. آنجا که (نقل به مضمون) میفرمایند اگر دنیایی از علم هم داشته باشیم اما خودسازی نکرده و هیجانات را افسار نزده باشیم، همان علم ما را به نابودی میکشاند و بعد هم آن جمله مشهور را متذکر میشوند که «عالم شدن چه آسان، آدم شدن چه سخت است». البته خشم و عصبانیت، این آتش زیر خاکستر، در وجود همه ما هست. حواسمان باشد که روزی نوبت ما هم خواهد شد.
__
✍ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
در مجلس خواستگاری همه بهترین هستند
روزهای پایانی تبلیغات انتخابات آغاز شده است. تاکنون ساعتها برنامه تبلیغاتی دیدهایم اما همچنان نظرسنجیها میگویند هیچ کاندیدایی موجب جذب قطعی مرددین نشده و مناظرات هم نتوانسته قفل این سرگردانی را بگشاید.
به نظر میرسد حق با مرددین باشد. اگر پیشینهای از کاندیداها در ذهن نداشته باشیم، با این همه حرف کلی یقیناً مردد خواهیم ماند. هر یک از کاندیداها مجموعهای از حرفهای قشنگ دارد که حتی نمیتوانیم بفهمیم که این همه حرف قشنگ موجب حل مشکلات هم میشود یا حتی اگر پای این حرفها به اجرا هم برسد، تنها کلی پروژه قشنگ میشوند که گرهای را هم نمیگشایند.
در این شرایط شاید دقت به این چند نکته درخصوص هر نامزد کمی راهگشا شود و بتواند ما را به کاندیدایی شاخص که توان مدیریت کلان کشور را بیشتر از سایرین دارد، برساند:
۱) نگاه کلان کاندیدا به «ایران» چیست؟
ایران و آینده این میهن، اصلیترین مسئله ما ایرانیتباران است. در این شرایط بایستی در نگاه و بیان هر کاندیدا به دنبال آن بود که «ایران» را چه میفهمد؟ در نگاه او «ایران» کجاست و مختصات فرهنگی و سیاسی «ایران» چیست؟ آیا اساساً فهمی از عقبه تمدنی «ایران» دارد یا کل نگاهش نهایتاً به یکی دو دهه اخیر محدود است؟ و مهمتر آنکه آرمان و غایت «ایران» و «ایرانیان» را چه تصویر میکند و به اصطلاح قرار است بعد از به دست گرفتن فرمان اجرایی کشتی پرعظمت «ایران اسلامی» آن را به کدام ساحل برساند؟
۲) اظهارات کاندیدا در خصوص مسائل کشور گویای فهم کلان و درک پیچیدگیهای حکمرانی هست؟
شناخت شبکه در همتنیده مسائل کشور، بسیار مهمتر از فهم راهحلهای هر تک مسئله است. رئیسجمهوری موفق است که بداند هر چرخدندهای که در نظام مسائل کشور به حرکت درآید یا از حرکت بایستد، دقیقاً چه چرخدندههای دیگری را از کار میاندازد یا به آنها شتاب میدهد. گاهی اوقات مسئولی تمام وقت خود را برای چرخاندن چرخدندهای میگذارد که غیر از خودش یا نهایتاً یک یا دو چرخ دیگر، چرخدنده دیگری را در کشور به حرکت درنمیآورد. اما مسئولانی که نگاه کلان دارند و پیچیدگی و درهمتنیدگی مسائل را فهم کردهاند، دست بر نقاطی در نظام حکمرانی میگذارند که به حرکت درآورنده همه چرخهاست. این افراد ولو با منابع محدود اما با اولویتبندی مسائل، میتوانند مشکلات را حل کنند.
۳) نگاه و رویکرد کاندید به حوزههای فرهنگی – اجتماعی چگونه است؟
آن شخصی که بر صندلی ریاستجمهوری مینشیند در میانه شکافهای مختلف فرهنگی و اجتماعی ایران، اگر نگاه پدرانه نداشته باشد، گسلهای اجتماعی مختلفی را فعال خواهد کرد که سرانجام خوبی نخواهد داشت و میتواند کشور را از ثبات خارج سازد و به لبه پرتگاه بکشاند.
۴) «حلقه یک» کاندید چه کسانی و با چه نگاهی هستند؟
اطرافیان یک کاندیدا به مراتب از شخص آن کاندید مهمتر هستند؛ چرا که فهم آن کاندید را از تحولات میسازند. کاندیدایی که اطرافیانی هوشمند، عالم، آشنا با تحولات روز و با ذهن باز داشته باشد، فهمش از کشور متفاوت خواهد بود و کاندیدایی که اطرافیان بسته و با افکار کهنه داشته باشد، دنیا را نیز بسته و کوچک و کهنه میبیند.
۵) «کارنامه» و «سوابق اجرایی» کاندید درباره ۴ سؤال قبل چه میگوید؟
در انتخابات نیز مانند جلسه خواستگاری همه خوبترین و کارآمدترین و با برنامهترین هستند. برای شناخت دقیق باید گذاشت تا کارنامه افراد سخن بگوید. عمده فهم مسئولان، در میدان عمل شکل میگیرد؛ آنجاست که پیچوخم را میشناسند و فهم میکنند که کار کشور سنگینتر و پیچیدهتر از آنی است که در جلسات میگذرد. ناخدایی که بالا و بلندی امواج دریا را نشناخته باشد، هر چه هم در خشکی آموزش دیده باشد، نمیتواند کشتی را به سر منزل مقصود برساند.
__
✍️ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
آقای جلیلی را دوست دارم اما چرا به ایشان رأی نمیدهم؟
من آقای سعید جلیلی را دوست دارم. بیشک از عناصر انقلابی و دلسوز این کشور هستند که حضورشان در مناصب مختلف میتواند برکات فراوانی داشته باشد. علاوه بر شخص ایشان، طرفدارانشان را هم آدمهای مخلصی میدانم که دلشان برای اسلام و انقلاب میتپد و سرمایه گرانقدر این کشورند که حتی حاضرند جانشان را برای مردم بدهند. با همه این احوال، در انتخابات پیشرو، همچون سال ۱۳۹۲، به ایشان رأی نمیدهم؛ اما چرا؟
۱) باور دارم که ریاستجمهوری در شرایط کنونی نیاز به فردی با تجریه و آشنا به مسائل و پیچوخمهای اجرایی در کشور دارد. یکی از فیلسوفان تعلیموتربیت اصطلاحی دارد که میگوید بین دانستن چگونه (khnowing How) و دانستن آنکه (knowing that) تفاوت است. بدین معنا که بین علم داشتن به چیزی و فهم عملیاتی چگونگی آن تفاوت است. مثلاً فرد به صورت نظری میداند که چگونه باید سوار دوچرخه شود و رکاب بزند اما این به معنای آن نیست که او دوچرخهسوار خوبی نیز خواهد بود.
حالا حکایت کار جناب آقای جلیلی است. برنامه بسیار چیز خوبی است و همه کاندیداها هم کموییش دارند اما برنامه، همه چیز نیست؛ مهمتر از هر چیز توانایی اجرای برنامههاست. فراوان دیدهایم مدیرانی که ایدههای خوبی داشتهاند اما نبود توان اجرا موجب شده همه آن برنامههای خوب بر باد برود. من نمیگویم #سعید_جمهور در اجرا ضعیف یا قوی است اما اکنون وقت آزمون و خطا در کشور نیست و حتماً باید به کسی اعتماد کرد که سابقهاش نشان میدهد میتواند بلافاصله بعد از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری پیگیر حل مشکلات شود؛ نه آنکه یک سال طول بکشد تا بخواهد با دالانهای پیچیده مسائل کشور و زیروخم اجرا آشنا شود.
۲) یکی از پیچیدگیهای حال حاضر جامعه ایرانی مسائل فرهنگی و اجتماعی است. همانگونه که شاهدیم جامعه گسلهای جدیای در مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی دارد که کوچکترین اتفاقات، حرفها و خطاهایی مانند آنچه در سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاد، میتواند این گسلها را فعال کند و کشور را به بینظمی و لبه پرتگاه بکشاند.
متأسفانه رویکرد فرهنگی و اجتماعی آقای جلیلی و بسیاری از اطرافیان ایشان آن ویژگی پدرانهای که در نگاه شهدای عزیز، آیتالله رئیسی و حاج قاسم بود و میتوانست چتری بشود بر سر همه سلایق جامعه ندارد فلذا حضور این نگاه در رأس قوه مجریه موجب افزایش چندپارگیهای اجتماعی و فرهنگی خواهد شد و توان ایجاد وحدت و اجماع را که از ضروریت امروز ایران برای حل مشکلات مختلف است، ندارد.
امیدوارم با حضور حداکثری مردم در انتخابات و انتخاب اصلح، بهترینها برای ایرانمان رقم بخورد.
__
✍ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
💠 نشست هماندیشی ستاد فرهنگیان دکتر قالیباف رفسنجان
📌 با حضور دکتر محمدصادق عبداللهی
مدیر گروه آموزش و پرورش مرکز پژوهشهای مجلس
چهارشنبه ششم تیرماه
ساعت ۶ عصر
ابتدای خیابان شهدا
ستاد مرکزی شهرستان رفسنجان
_
✍ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
🌐 #توئیت | در انتخابات سه جریان داریم/ تصور قدرتطلبی ایجاد نکنیم
🆔 @ms_abdollahi
اگر قالیباف را انتخاب کنیم، دقیقاً چه کسی را انتخاب کردهایم؟
فراوان شنیدهایم آن که به عنوان محمدباقر قالیباف در مظان انتخاب مردم است، به جز فرماندهی در ایام دفاع مقدس، ۴ سال فرماندهی نیروی هوایی، ۴ سال فرماندهی نیروی انتظامی، ۱۲ سال شهرداری تهران و ۴ سال ریاست مجلس را برعهده داشته و در هر کدام از این دورهها موفقیتهای کوچک و بزرگی را در کارنامه خود ثبت کرده است.
این پیشینه فقط به معنای آن نیست که در کارنامه او زیرسازی برای صنعت موشکی، تحول نیروی انتظامی، ایجاد سامانه ۱۱۰، ساختوسازهای شهر تهران، انتخاب به عنوان یکی از برترین شهرداران جهان و دهها مصوبه قانونی برای گره گشایی از زندگی مردم وجود دارد؛ بلکه رأی دادن به آقای قالیباف معنای ویژهای دارد. ما با انتخاب قالیباف برای ریاست جمهوری شخصی را بر صندلی ریاست قوه مجریه مینشانیم که:
- در جایگاه فرماندهی نیروهای نظامی و انتظامی با مسئله امنیت ملی و دستاوردهای دفاعی آشنایی پیدا کرده است و مناسبات نظامی در دنیا را میفهمد.
- در جایگاه شهرداری تهران با در اختیار داشتن بودجهای کلان، مدیریت عملیاتی بودجه و برنامهریزی را تجربه کرده است.
- در جایگاه شهرداری تهران با اجرا و مدیریت پروژههای عمرانی کلان آشنایی پیدا کرده است.
- در جایگاه شهرداری تهران با کلان مسائل حساس و چندوجهی فرهنگی و هنری یک کلان شهر دست و پنجه نرم کرده است و دقیقاً ظرافتهای کار فرهنگی در این سطح را میداند.
- در جایگاه ریاست مجلس چهار سال به صورت مداوم با وزرا و معاونان وزرا و مسئولان ارشد بخشهای مختلف جلسه حل مسئله داشته و حاصل این جلسات نه فقط تدوین برنامه که تصمیمات عملیاتی و اجرایی بوده است.
- در جایگاه ریاست مجلس با تمامی جزئیات قوانین در ایران آشنایی پیدا کرده است و خلاءها و ظرفیتهای قانون در ایران را کاملاً میشناسد.
- در جایگاه ریاست مجلس با جزئیات برنامهریزی توسعه و آنچه که در سند برنامه هفتم مصوب شده، از نزدیک آشناست در حالی که سایرین حاصل کار او را صرفاً خواندهاند.
- و سرانجام در تمامی این جایگاهها ضمن کسب توانایی مدیریت، نقشه کلانی از وضعیت فعلی و آینده ایران و پیچیدگیها و درهم تنیدگیهای نظام مسائل داخلی و خارجی کشور در ذهنش حک شده است.
به نظر من این چنین فردی، فارغ از اینکه دکتر قالیباف است یا هر شخص دیگر، انگار سالها برای ریاستجمهوری کارآموزی کرده و حالا وقت آن است که سکان کشور را به دست بگیرد و حل مسائل کشور را از لحظه نشستن بر کرسی ریاست جمهوری آغاز کند، نه آنکه یک سال طول بکشد تا جزئیات اجرایی مسائل کشور را بفهمد و تازه بخواهد در دوره تصدی مسئولیت تجربه کسب کند!
او امروز محمد باقر قالیباف با چند زونکن برنامه نیست، او امروز محمد باقر قالیباف با هزاران تجربه در مواجهه با مسائل کشور است. این تجربه هر چند حواشیای هم داشته اما بسیار گرانقدر و نایاب میباشد و کشوری برای ایجاد آن سالها صبوری کرده است. فلذا انتخاب قالیباف فقط انتخاب یک شخص با چند زونکن برنامه نیست؛ انتخاب کارآمدی، تدبیر، عقلانیت و احترام به تجربه، مسئله محوری و برنامهریزی عملیاتی است.
__
✍ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
لطفاً غصه آموزشوپرورش را اینطوری بخورید!
آموزشوپرورش از مظلومان هر انتخابات است. از سویی هر کاندیدایی تلاش میکند تا نشان دهد که مصائب آموزشوپرورش خواب از چشمانش ربوده و در نیمههای شب از غصه تعلیم و تربیت اشک میریزد و از سوی دیگر در مقام ارائه برنامه جز کلیگوییهایی همچون ساخت مدرسه، تحول در کتب درسی، بهبود دانشگاه فرهنگیان و ارتقاء شأن معلمان نمیبینیم.
واقعیت امر آن است که دولت چهاردهم نیز مانند دولتهای گذشته فرصت و منابع محدودی را در اختیار دارد و مسئولان دولت آتی باید تلاش کنند، با اولویتسنجی و رویهسازی، چرخدندهای را در آموزشوپرورش به حرکت در بیاورند که بتواند سایر چرخها را نیز بچرخاند. دولت آینده اگر آموزشوپرورش را روندی نبیند و آن را با نگاه اجرای پروژههای تحولی بنگرد و بخواهد همهچیز را از ابتدا در آموزشوپرورش اختراع کند، نهایتا تنها چرخی به چرخهای نچرخ آموزشوپرورش میافزاید که باری مضاعف خواهد شد بر شانههای نحیف این نهاد. اما چه اولویتی میتواند این مدعا را محقق سازد و کدام چرخهاست که اگر بچرخانیمشان سایر چرخها نیز به حرکت درخواهد آمد؟
۱) تمرکززدایی از ستاد با اعطای اختیارات به استانها
یکی از اصلیترین مشکلات نظام آموزشوپرورش در ایران، ستاد سنگین و غیرچابک است. ستادی که در میان دهها امر روزمره و مسائل پیچیده گیر افتاده و خسته از تکرار روتینها، توان هیچ فکر و اقدام تحولی را ندارد. در این شرایط اگر دولت چهاردهم میخواهد کلیدی به قفل تحول در آموزشوپرورش بزند باید از تصمیمگیری برای سراسر کشور در تهران تمرکززدایی کرده و اختیارات مالی و اداری را به استانها اعطا کند.
این امر نیازمند ارتقای ساختارهای استانی میباشد که تجمیع ادارات کل استانی مربوط به آموزشوپرورش (از جمله اداره کل آموزشوپرورش، اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس و اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) و تبدیل آنها به سازمانی استانی میتواند مدلی مطلوب باشد. در این صورت وزیر در هر استان نه یک مدیرکل بلکه رئيس سازمان (و در یک حالت معاون) خواهد داشت که با مسئولیتپذیری و داشتن اختیارات متناسب، بار تمامی امور اداری و مالی را به دوش میکشد و وزیر در ستاد میتواند با نگاهی کلان و آسوده از چالشهای روزمره، به تحول و روزآمدسازی آموزشوپرورش بیاندیشد.
از سویی در تصمیمات اداری و مالی نیز ملاحظات بومی هر استان لحاظ خواهد شد و از تمرکز تصمیمگیری در پایتخت بدون درک اقتضائات بومی استانها جلوگیری خواهد شد.
۲) تنوعبخشی به روشهای تأمین مالی آموزشوپرورش
دیگر بر همگان عیان است که یکی از چالشهای جدی آموزشوپرورش، کمبود منابع مالی است. نکته مهم در حل این چالش آن است که فهم کنیم بودجه عمومی دولت دیگر توان بیشتری برای تأمین مالی آموزشوپرورش ندارد؛ فلذا وعدههایی همچون سهم ۳۰درصدی آموزشوپرورش از بودجه عمومی دولت غیرعملی است. کمااینکه سالهاست در زیرنظام سند تحول بنیادین به سهم ۲۰درصدی حکم کردهاند و اکنون این سهم بیش از ۱۰ درصد نیست!
در این شرایط، آموزشوپرورش بایستی به تنوع در روشهای تأمین مالی بیاندیشد. کمااینکه سالیانی همچون دهه ۲۰، بودجه عمومی دولت مانند امروز تنها کفاف پرداخت حقوق و دستمزد را میداد و آموزشوپرورش برای تأمین مالی خود از کمک شهرداریها، وقفیات، خیرین و… بهره میبرد. متأسفانه اتکاء به بودجه نفتی کاری کرده که امروزه سهم همه منابع جانبی به شدت کمرنگ و جزئی شده است.
اکنون با توجه به وضعیت مالی کشور، این ظرفیتها نیازمند احیا و بازنگری میباشند. علاوه بر این موارد، بایستی خلاقانه به فکر ایجاد و افزایش درآمدهای اختصاصی پایدار در آموزشوپرورش بود. در حال حاضر این درآمدها به دلیل همان چشم امیدی که به بشکههای نفت داشتهایم، بسیار کمتر از ظرفیتهاست؛ در حالی که مدارس، بهویژه هنرستانها و برخی از امکانات آموزشوپرورش همچون درمانگاهها، تعاونیها و مراکز رفاهی توان و ظرفیت آن را دارند که بیش از حال حاضر، درآمدهای پایداری را برای آموزشوپرورش خلق نمایند که به مرور مشکلات منابع مالی را مرتفع میسازد.
با اعطای اختیارات و مسئولیت مالی و اداری به استانها و تغییر فکر و رویکرد در تأمین مالی آموزشوپرورش ظرفیتهای بینظیری فعال خواهد شد که میتواند قطار آموزشوپرورش را در ریل تحول به حرکت دربیاورد وگرنه اختراع چرخ از ابتدا و اجرای پروژههای مقطعی که مشابه آنها بارها از سوی دولتهای مختلف تجربه شده است، جز انتفاعهای کوتاه مدت و گذرا، دستاوردسازیهای رسانهای و اتلاف منابع حاصلی نخواهد داشت و باز آموزشوپرورش خواهد ماند با ورق ورق گزارش عملکرد و انبوه پروژههای نیمه تمام یا متوقفشده!
* این یادداشت ابتدا در وبسایت جامع منتشر شده است.
__
✍️ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
بیایید جامعه کوتاه مدت نباشیم
عمده هممیهنانی که در انتخابات شرکت نمیکنند یکی از سه دلیل ذیل را دارند:
۱) رئیسجمهور از پیش تعیین شده و نظر ما بیفایده است.
۲) ریاستجمهوری مقامی تشریفاتی است و اختیاراتی ندارد.
۳) رأی ندادن شیوهای از اعتراض به برخی از رویههااست.
با این دوستان اگر کمی حوصله کنند، صحبت کوتاهی دارم:
۱) اگر رئیسجمهور از پیش تعیین شده بود چرا در همین انتخابات جاری کار به دور دوم کشیده است؟ در انتخاباتی که ۳۹درصد مردم مشارکت داشتند، راحت نیست گزینهای را همچون آقای قالیباف که بسیاری از چهرههای حاکمیت از او اعلام حمایت کردهاند، برنده اعلام کرد؟ اذهان عمومی نیز میپذیرفتند که مشارکت ۳۹درصدی یعنی تنها گروهی خاص رأی دادهاند و رأی این گروه هم که مشخص است! پس جسارتاً کسی از پیش انتخاب نشده و حالا همه چشم به نظر شما دارند.
۲) رئیسجمهور اولین قدرت اجرایی و رئیس عمده شوراهای عالیِ تصمیمگیر است. هر سیاست و قانون بالادستی نیز تا او نخواهد، اجرا نمیشود؛ چرا که کلید تقسیم بودجه، مجوز استخدامها، طرحهای توسعه، انتصابات مدیران، گزینش اعضای هیئتعلمی، اعطای مجوزها، روندهای پولی و بانکی و… در دست اوست. در همین انتخابات به وضوح انتخاب هر یک از دو گزینه، فرمان تصمیمگیری در کشور را کاملاً میچرخاند و تمامی مسئولان اجرایی، از وزرا تا دهیاران، را تغییر میدهد. این قدرت چطور بیتأثیر است؟
۳) شما در سه انتخابات پیشین شرکت نداشتید، آیا دولت و مجلس شکل نگرفت؟ آیا دولت و مجلس شکل گرفته، مطابق میل شما بود و روندهایی که به آنها اعتراض داشتید، اصلاح شد؟ اصلاً آیا نبود شما تعبیر به اعتراض شد؟ در جامعه متمدن راه اعتراض و اصلاح، فقط صندوق رأی است. ما چه به رویکردهای دولتهای آقایان خاتمی و روحانی که حالا در آقای پزشکیان دیده میشود، معترضیم و چه روند مذاکراتی آقای جلیلی یا نگاههای فرهنگی ایشان را قبول نداریم، حالا وقت اعتراض است. در این میدان، دو شخص رقابت نمیکنند بلکه انتخاب بر سر دو نگاه در اداره کشور است که بودن یا حتی نبودن شما تعیین میکند، کدامیک بر کشور حاکم شود.
۴) اگر صندوق رأی نه، پس راهکار شما برای ساخت ایران چیست؟ آیا اصلاح امور کشوری و روندها و رویهها جز با دولتسازی ممکن است؟ راهکار شما آشوب و خشونت است؟ تاریخ را ببینید، کدام کشوری با این مسیر به توسعه رسیده است؟ حل مشکل آب، اقتصاد، محیط زیست و کشاورزی جز با اصلاح دولت و نظام تصمیمگیری ممکن میشود؟ یقین کنید اگر ۱۰۰ مدل حاکمیتی دیگر هم بیاید و برود، چالشهای کشور تنها با شکلگیری دولت قوی که اصلاح نهادها، رویکردها و رویهها و ساختارسازی عالمانه را دنبال کند، حل میشود. دولت قوی نیز جز به پشتوانه حضور مردم و انتخاب دقیق و علمی شکل نمیگیرد.
پیشنهاد میکنم کتاب «ایران، جامعه کوتاه مدت» را بخوانید و ببینید که در طول تاریخ وطن، ایرانیها چطور با زود به زود ناامید شدن و قهر کردن با این و دلبستن به آن، موجب ناپایداری و بیثباتی در مسیر پیشرفت کشور شدهاند. بیایید این روند را بشکنیم و حالا که به برکت انقلابمان توانستیم آرزویی دیرینه را محقق کنیم و صندوق رأی را در کشور مستقر سازیم، باز زود از این مسیر نیز قهر نکنیم و راه تدبیر و عقلانیت را با هم در پیش بگیریم و به هر چه و هر کس اعتراض داریم، در صندوق رأی متبلورش کنیم.
__
✍ نگاشت | محمد صادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
آقای پزشکیان! سلام
امروز شما رئیسجمهور همه ایران شدید. عرض تبریک و ممنون که با حضورتان برای بخشی از جامعه مایه امید، حضور و آشتی با صندوق رأی بودید.
اما جناب پزشکیان این امید به همان میزان که ارزشمند است، بار مسئولیتی سنگین دارد بر دوش شما. تلاش کنید مرهمی باشید بر دردها و رنجها. اگر این امید ناامید شود، آن وقت خیلی از چیزها معنای خودش را میبازد و اعتمادها برای همیشه از دست میرود.
یک تشکر دیگر؛ از شما ممنونیم که در این ایام، شوقی در ما برانگیختید برای بازگشت به نهجالبلاغه. نشان دادید، کلمات مولا علی(ع) هنوز جذابترین هستند و نهجالبلاغه خواندن فقط برای پیش نمازهای مسجد نیست. امیدوارم در چهار سال دولتتان نیز کلام امیرالمؤمنین(ع) چراغ راه باشد.
____
✍ نگاشت| محمدصادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
💠 غبار از صفحه روشن عاشورا بگیریم
معرفی چند کتاب برای بهرهمندی از شعور حسینی
◀️ شهید مطهری(ره) میفرمودند که صحنه عاشورا دو صفحه دارد، صفحهای تاریک که امام حسین(ع) در این صفحه مغلوب تاریخ و شکستخورده جنگ است. روایت این صفحه، روایت درد و رنج و اسیری اهل بیت(علیهمالسلام) است. اما عاشورا صفحه روشنی نیز دارد که در آن امام حسین(ع) قهرمان همیشه تاریخ و رهبر آزادیخواهی و عدالتطلبی است. در این صفحه درد و رنجی که روایت میشود، نه مایه فسردگی آدمی که مایه حماسه، بیداری و فغان علیه ظلم است. اکنون در میان ما شیعیان صفحه روشن حادثه عاشورا کمتر جایی دارد. این شبها هر آنچه میبینیم و میشنویم، گریه و روضه برای آن لشکر مظلومِ شکستخوردهِ رنجکشیده است نه گریه بر آن که برای اصلاح دین و قیام عدالت برخواست و سفینهای ساخت برای هدایت ابناء بشر در طول تاریخ.
⏺ این مقدمه بر فهم نهضت عاشورا، موجب شده است در چند سال گذشته همواره تلاشم بر آن باشد که ماه محرم را با کتابی مرتبط با این ماه به سر کنم تا از شعور حسینی بهرهای بردارم. عناوین آنچه را که تا امروز روزیام شده است به اشتراک میگذارم:
📚 آثار داستانی:
- «کرشمه خسروانی»
- «سقای آب و ادب»
- «آفتاب در حجاب»
- «پدر، عشق و پسر»
- «از دیار حبیب»
همگی به قلم بینظیر سید مهدی شجاعی
- «شماس شامی» نوشته مجید قیصری
- «نامیرا» اثر صادق کرمیار
📚 آثار تحلیلی:
- «حسین وارث آدم» اثر دکتر علی شریعتی
- «حماسه حسینی» اثر سترگ استاد شهید مرتضی مطهری(ره)
- «عاشورا؛ فساد و اصلاح» مجموعه ۹ سخنرانی از مرحوم دکتر داود فیرحی
- «پس از پنجاه سال: پژوهشی تازه پیرامون قیام حسین(ع)» اثر مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی
- «جامعهشناسی کوفه و قیام امام حسین(ع)» به قلم دکتر عمادالدین باقی
📚 آثار تاریخی:
- «فتح خون» اثر جاودان شهید آوینی(ره)
- «تأملی در نهضت عاشورا» اثر ارزشمند دکتر رسول جعفریان
📚 آثار عرفانی:
- «رحمت واسعه» بیان خصائص حضرت سیدالشهدا(ع) در اشارات آیتالله بهجت(ره)
- «چراغ هدایت» اثر آیتالله محمد شجاعی(ره)
- «حماسه و عرفان» اثر آیتالله جواد آملی(حفظهالله)
- فصل «کربلا، عاشورا، امام حسین(ع)، گریه و سوگواری» از کتاب «مصباح الهدی - گفتارهای ناب مرحوم دولابی(ره) در نگرش اهل محبت و ولایت معصومین» به اهتمام مهدی طیب
*️⃣ لازم است عرض کنم که رویکردهای برخی از این کتابها با یکدیگر متفاوت است اما هر کدام از دریچهای به این رویداد بزرگ و بغرنج تاریخ نگریستهاند که ارزشمند است.
____
✍️ نگاشت| محمدصادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
باز هم شورای عالی انقلاب فرهنگی!
شورای عالی انقلاب فرهنگی زحمت کشیده و در شرایطی که کارشناسان از تکثر نهادهای سیاستگذار در حوزه آموزشوپرورش گلایه دارند، نهاد سیاستگذار جدیدی را بر نهادهای متعدد سیاستگذار در این حوزه افزوده است!
در «اساسنامه شورای عالی نوجوانان و جوانان» که در ۱۴۰۳/۳/۸ به تصویب رسیده، یکی از وظایف این شورا «تعیین سیاستها، خطمشیها و اولیتها و تدوین راهکارهای مناسب در حوزههای آموزش و تربیت» است.
با احتساب این مصوبه، نهادهای فعلی متولی «سیاست یا قانون»گذاری در آموزشوپرورش عبارتند از:
- مجلس شورای اسلامی
- مجمع تشخیص مصلحت
- هیأت وزیران
- شورای عالی انقلاب فرهنگی
- ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی (بهدلیل اختیارات ویژه باید مستقل از صحن شورا به حسابش آورد.)
- شورای عالی آموزش و پرورش
- شورای عالی پشتیبانی سواد آموزی (مدت زیادی است که تشکیل جلسه نداده است.)
بماند که در سالهای گذشته نهادهای دیگری همچون «شورای عالی فضای مجازی»، «ستاد کل نیروهای مسلح»، «شورای اجرایی فناوری اطلاعات» و «شورای عالی شهرسازی و معماری» نیز به اقتضاء و بهویژه در حوزه محتوای آموزشی سیاستگذاری کردهاند.
این وضعیت از طرفی تضعیف روزبهروز مجلس است و از طرف دیگر سنگین کردن بار آموزشوپرورش با پراکندگی و چنددستگی در سیاستگذاری. تصور کنید اگر هر کدام از متولیان تنها ماهیانه یک تکلیف برای آموزشوپرورش معین کنند، این وزارتخانه توان ساماندهی به امور دیگری را خواهد داشت؟
ای کاش کمی هم به تقویت حوزه اجرا میاندیشیدیم.
____
✍️ نگاشت| محمدصادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
21708.pdf
3.3M
📚 مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی با عنوان «اساسنامه شورای عالی نوجوانان و جوانان»
🌐 تاریخ تصویب: ۱۴۰۳/۳/۸
◀️ یکی از وظایف این شورا «تعیین سیاستها، خطمشیها و اولیتها و تدوین راهکارهای مناسب در حوزههای آموزش و تربیت» است.
____
✍️ نگاشت| محمدصادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
✳️ بخشنامهی استمرار خدمت معلمان بازنشسته، پیروی از قانون یا تفسیر به رأی؟
◀️ در مصاحبه با خبرگزاری «رستا» از چندوچون بخشنامه جدید آموزشوپرورش گفتم که مانع بازنشستگی معلمان تا جمع شرایط ۳۰سال خدمت و ۶۰سال سن است!
🖇 متن کامل را در لینک زیر بخوانيد:
🌐 rastakhabar.ir/?p=7675
____
✍ نگاشت | محمدصادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi
🌐 #توئیت | بحران آب رفسنجان و تریبوندارهایی که بهجای تبیین بحران به نارضایتیها دامن میزنند!
🆔 @ms_abdollahi
🔴 نقد برنامهای که هیچ مخالفی نداشت
◀️ در #مصاحبه با روزنامه فرهیختگان به شکلی مختصر از نقاط قوت و ضعف برنامه وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش گفتم.
🖇 متن کامل را در لینک زیر بخوانيد:
🌐 http://fdn.ir/page/255855/
____
✍️ نگاشت | محمدصادق عبداللهی
🆔 @ms_abdollahi