🔻پیام های پیاده روی #اربعین
📝به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین #میثم_رستمی
(منتشر شده در روزنامه کیهان، بازنشر به مناسبت اربعین حسینی)
🔹جامعه ای که از دین دل زده باشد، محرمی یکپارچه حسینی ندارد و اربعینی پر از دغدغه زیارت را نمی چشد و شب های قدر و اعتکافی پر رونق و پر از حضور جوانان و نوجوان را تجربه نمی کند. اربعین به ما می آموزد در مسائلی که جامعه از ارزش های دینی فاصله دارد، جریان سازی درست، هماهنگ و یکپارچه صورت نمی گیرد ...
📖 ادامه مطلب👇
https://www.magiran.com/article/4337458
#اربعین
#حجاب
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰حمایت از تولید ملی: بایدها و نبایدها [1]
📝به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین #میثم_رستمی
(منتشر شده در روزنامه فرهیختگان)
هیچ کشوری نمیتواند به رشد پایدار و طولانیمدت برسد مگر از مسیر تولید داخلی و افزایش آن. بنابراین حمایت از تولید داخلی یک ضرورت انکارنشدنی است. این حمایت هم باید از سوی دولت انجام بگیرد و هم از سوی نخبگان و اثرگذاران بر جامعه و هم از سوی مردم. یکی از نمونههای معروف و جالب حمایت از تولید داخلی توسط دولت را میتوان در دوران انقلاب صنعتی در انگلستان مشاهده کرد. به صورت خیلی خلاصه ماجرای صنعت نساجی انگلستان به این صورت بود:
💠صنعت اصلی انگلستان از قرون وسطی تا قرن هجدهم، صنعت نساجی بود و از این جهت دولت انگلستان بیش از هر صنعت دیگری، در کنار کشاورزی، به آن توجه میکرد. با توسعه تجارت انگلستان با هند، منسوجات پنبهای هند به بازار انگلستان سرازیر شد و صنعت نساجی انگلستان را که چندان توسعهیافته نبود، مورد تهدید قرار داد. درنتیجه، دولت قوانینی در سالهای 1719 تا 1721 وضع کرد تا ابتدا ورود کالاهای پنبهای را به انگلستان محدود و درنهایت ممنوع کند. در نتیجه تقاضا برای منسوجات انگلستان مجددا رشد کرد و سبب شد این صنعت برای برآورده کردن این تقاضاها از عقبماندگی خارج شده و گسترش یابد و افزایش بهرهوری و کاهش هزینه تولید را به دنبال داشته باشد. حالا دیگر منسوجات انگلستان قادر بود با منسوجات هر کشوری ازجمله هند رقابت کند و از این به بعد خواهان بازار آزاد و تجارت بینالمللی شود و دخالتهای دولتها در تجارت را امری مذموم نشان دهد!۱
اما این داستان همه ماجرا نیست و حمایت از تولید داخلی تنها در حمایت سیاسی دولت به واسطه مالیات بر واردات یا ممنوعیت آن خلاصه نمیشود. باید در کنار چنین حمایتی، بایدها و نبایدهای متعددی را ملاحظه کرد تا بتوان از تولید داخلی حمایت واقعی کرد. از این رو در این نوشتار برخی از الزامات حمایت از تولید داخلی را بیان میکنیم تا بتوان با نگاهی جامعتر و کارشناسیتر به مساله حمایت از تولید ملی پرداخت.
واقعبین باشیم، نه ایدهآلگرا: معمولا هر تصمیم اقتصادی و سیاسی دارای مجموعهای از منفعتها و ضررهاست و نوعا با اجرای یک سیاست عدهای ذینفع شده و عدهای دیگر متضرر خواهند شد. بنابراین سیاستگذار در اجرای سیاستهای حمایتی خود، باید اولا به روند بلندمدت اقتصاد و ثانیا منافع اکثریت مردم توجه کند. هرگونه ارادهای بر نفعرسانی به همه مردم و همه گروهها در کوتاهمدت و بلندمدت، ناشی از انگارههای غلط یا پوپولیستی خواهد بود. بهطور مثال اگر سود بانکی زیاد باشد، در بلندمدت به کسبوکارها ضرر میرساند، هرچند کسانی که در بانکها پسانداز کردهاند در کوتاهمدت از این سود منتفع خواهند شد و در نتیجه با هرگونه کاهش نرخ سود بانکی مخالفت خواهند کرد؛ چراکه با کاهش سود، متضرر خواهند شد. پس بالا یا پایین بودن سود بانکی همواره عدهای ذینفع و عدهای متضرر خواهد داشت. یک دولت کارآمد و مقتدر با رعایت مصالح عمومی از فشار گروههای ذینفع نمیهراسد و جنجالهای آنان را به معنای بد شدن اوضاع تفسیر نمیکند.
شاید مساله فوق در نگاه اول بدیهی به نظر برسد. ولی به نظر نگارنده یکی از مهمترین خطاهای شناختی سیاستمداران در طول سالیان متمادی همین مساله بوده است. تغییر متعدد سیاستها و جهتگیریها در بسیاری از موارد ناشی از این انگاره است که میتوان تصمیماتی گرفت که دردی برای کسی ایجاد نکند حتی برای بانکهای آینده! از مهمترین چالشهای این مساله تعارضهای زیستمحیطی و رشد اقتصادی است. اگر کسی هم خواهان حفظ محیطزیست باشد و هم خواهان حفظ جنگلها و هم معتقد باشد نباید از سوختهای کثیف مثل زغالسنگ استفاده کرد و هم بخواهد منابعی چون نفت و گاز را برای نسلهای آینده باقی بگذارد و هم به فکر سوراخ لایه اُزون باشد و در کنار آن هم بخواهد رشد اقتصادی ایجاد کند، دچار همین انگاره غلط شده است...
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰حمایت از تولید ملی: بایدها و نبایدها [۲]
📝به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین #میثم_رستمی
(منتشر شده در روزنامه فرهیختگان)
... بهتر است یکبار دیگر به انگلستان برگردیم. تا قبل از بهرهبرداری گسترده از معادن زغالسنگ، سوخت اصلی عمده کارخانهها و کارگاههای ریز و درشت تولیدی در انگلستان چوب بود. از 69 جنگلی که در قرون وسطا در انگلستان وجود داشت، در پایان قرن هجدهم (دوران انقلاب صنعتی) فقط چهار جنگل باقیمانده بود.۲ بدیهی است منظور نویسنده این نیست که از فردا جنگلها و مراتع کشور را نابود کنیم. شرایط حال حاضر کشور ما بسیار متفاوت از دوران قرن هفدهم و هجدهم انگلستان است. بگذارید یک مثال امروزی بزنم. کشوری مانند آلمان که از انرژی پاک دم میزند و زبانزد شده است که حدود نیمی از انرژی خود را از خورشید و باد تامین میکند، با ورود به بحران انرژی، تامین انرژی خود از سوخت زغالسنگ را بهشدت افزایش داده است؛ یعنی بدترین و آلودهترین منبع انرژی دنیا در عصر حاضر! همان زغالسنگی که سوخت کثیف بود و سالهای سال به دیگر کشورها، توصیه به کنار گذاشتن استفاده از این منبع انرژی را داشتند! البته که با استفاده کشورهای اروپایی طبعا در ماهیت زغالسنگ استحاله صورت گرفته است و از پاکترین انرژیها به حساب میآید. هرچند این شدت یافتن استفاده از زغالسنگ مختص آلمان نیست و کشورهای دیگر اروپایی و چین نیز به این روند پیوستهاند.
💠سخن اصلی بر سر اولویتها و پذیرش ریسک و مضرات جانبی تصمیمات صحیح اقتصادی است. مثلا ممکن است استفاده بهینه و بیشتر از نفت در کشور، نفع نسلهای آینده از نفت را کاهش دهد، اما رشد پایدار اقتصادی برای نسل حاضر، زندگی بهتری را حتی برای نسلهای بعدی رقم میزند و درنتیجه اکثریت نسل حاضر و نسل بعد، از این تصمیم منتفع میشوند. درنتیجه سیاستمدار بعد از وزنکشی و انتخاب اولویتها باید بهعنوان مغز متفکر جریان اقتصادی، پای لرز آن بنشیند و با اولین لرز و لرزهها عقبنشینی نکند. اگر منابع انرژی در ایران موجود است باید تبدیل به توسعه و رشد اقتصادی شود تا برای نسلهای آینده نیز رفاه اقتصادی ایجاد کند. بعد از این تصمیم، باید از برخی اولویتهای دستچندم چشم پوشید و آنها را بعد از مسلم انگاشتن چنین تصمیمی، بهعنوان مساله و چالش پیش رو قرار داد.
البته این فقط یک مثال بود و نه راهکاری جامع و مانع. بدیهی است ظرافتهای تصمیمگیری برای منابع انرژی و کمک به تولید از طریق آن، باید مورد ملاحظه و دقت کارشناسی قرار گیرد. از همین قبیل است مشکل انرژی در تابستان. اگر اولویت تولید است و حمایت از تولیدکنندگان، باید تامین سوخت آنها در اولویت باشد و مشکلات بعدی بهعنوان چالش در نظر گرفته شود و راهکارهای حل آن مورد بررسی قرار گیرد. «قطع سوخت کارخانهها، شاید تابستان بهتری نصیب خانوارها کند، اما یقینا زمستان گرانتری برایشان رقم خواهد زد.»
ادامه دارد...
📚 منابع
1- به نقل از کتاب آدام اسمیت و ثروت ملل نوشته محمدعلی کاتوزیان، ص 41
2- تاریخ تمدن نوشته ویلیام دورانت، ج9، ص 70
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
اندیشکده مستعدان
🔰حمایت از تولید ملی: بایدها و نبایدها [۲] 📝به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین #میثم_رستمی
🔰حمایت از تولید ملی: بایدها و نبایدها (قسمت دوم)
📝به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین #میثم_رستمی (منتشر شده در روزنامه عصر اقتصاد در تاریخ ۳ مهر)
اگر خصوصی سازی از سیاست های کلان جمهوری اسلامی است که هست، و سیاست درستی هم می باشد، لوازمی دارد که بدون تحقق آن لوازم، خصوصی سازی واقعی و مردمی سازی اقتصاد محقق نمی شود.
💠یکی از مهمترین لوازم آن، پایان مداخله دولت در قیمتگذاری اکثر کالاهای تولیدی است. دولت باید با یک ساز و کار مناسب و زمان بندی معقول، دست از قیمت گذاری دستوری بردارد و آن را به ساز و کار بازار و عرضه و تقاضا بسپارد.
قیمت گذاری دستوری یک حرکت قسری است و به قول فلاسفه «القسر لایدوم»، یعنی حرکت قسری قابل تداوم نیست. حرکت قسری به حرکتی گفته می شود که بر خلاف طبیعت باشد. مثلا حرکت سنگ از زمین به آسمان یک حرکت قسری است و چون بر خلاف طبیعت سنگ است، دوام نمی یابد و به پایان می رسد.
برای دوام حرکت قسری همواره باید انرژی مضاعفی خرج کرد. قیمت گذاری دستوری همان حرکت بر خلاف مسیر طبیعی اقتصاد است. مسیری که خریدار و فروشنده خود تصمیم می گیرند با چه قیمتی معامله کنند. علاوه بر آن که بر اساس فتوای بسیاری از فقهاء از جمله امام خمینی(ره) قیمت گذاری از ناحیه ی حاکم، به حکم اولی جایز نیست.
حتی قیمتگذاری کالاهای احتکار شده نیز به فتوای امام و بسیاری از فقها جایز نیست و حاکم تنها اجازه دارد محتکر را الزام به عرضه ی کالای احتکاری نماید و حق تعیین قیمت ندارد.
وقتی تعیین قیمت از ناحیه ی حاکمیت باشد، باید دستگاه های عریض و طویلی برای نظارت بر قیمت ها ایجاد شود.
🔻قیمت گذاری دستوری مفاسد متعددی دارد که مهمترین آنها به صورت خلاصه از این قرار است:
الف- همانطوری که گفته شد نیازمند نظارت های پیاپی و طاقت فرساست و ناظران متعددی را می طلبد که علاوه بر تحمیل هزینه ی اضافی بر دولت، زمینه ی رشوه و رانت و سوء استفاده های فراوان را فراهم می آورد.
ب- از آنجا که دولت در زمان کاهش کالا و یا افزایش تقاضا توان کنترل قیمت ها را ندارد، نگاه مردم به دولت منفی شده و موجب کاهش سرمایه اجتماعی دولت می شود. به تعبیری اقتدار دولت ها شکسته خواهد شد. این کاهش سرمایه اجتماعی مانع از این خواهد شد که دولت بتواند به اصلاحات ضروری در اقتصاد و اجتماع بپردازد.
ج- قیمتگذاری دستوری به انتخاب شغل های بدون بازده یا واقعا زیانده برای جامعه منجر می شود و توازن درآمدی شغل ها را بر هم می زند. مثلا با پایین نگه داشتن قیمت سوخت، شغل هایی که سوخت زیادی مصرف می کنند بیشتر می شود و درآمدش از برخی شغل های دیگر برای فرد به صرفه تر می گردد. اما برای کشور هزینه ی بیشتری ایجاد می کند. چرا که دولت باید یارانه ی بیشتری به سوخت بدهد و یا با قیمت بیشتری به واردات آن اقدام کند و در نتیجه فشار تورمی در میان مدت بر کل جامعه تحمیل شود.
د- انگیزه تولید به هنگام افزایش تقاضا را از بین می برد. یکی از مهمترین آثار قیمت بازاری این است که وقتی کالایی با افزایش تقاضا مواجه می شود، قیمت کالا بالاتر رفته و به تولیدکنندگان و خدمات دهندگان این علامت را می دهد که به سوی تولید این کالا یا خدمت روی بیاورند و تقاضای مردم را تامین کنند. در قیمت گذاری دستوری، به هنگام افزایش تقاضا نسبت به یک کالا، تولیدکنندگان رغبتی برای تولید بیشتر ندارند و در نتیجه جامعه با کمبود کالا مواجه می شود. تازه این همه ی ماجرا نیست. بگذارید یک فرض ذهنی را بیازماییم که نمونه هایش در کشور ما متعدد اتفاق افتاده است.
🔸فرض کنید سه شرکت دارویی روی هم، تعداد یک میلیون «داروی الف» را تولید می کنند. به دلیل شیوع یک بیماری، تقاضای آن دارو، در کشور از یک میلیون تقاضا به یک و نیم میلیون افزایش می یابد ولی قیمت آن ثابت باقی می ماند. در این صورت چند اتفاق ممکن است رخ دهد:
اول: تولیدکنندگان از عرضه داروها خودداری کنند تا دولت را تحت فشار قرار دهند که قیمت افزایش پیدا کند. در این صورت کشور با کمبود داروی شدید مواجه می شود. چرا که عرضه از روزهای معمولی نیز کمتر اتفاق می افتد؛ در حالی که تقاضا بیش از روزهای عادی شده است.
دوم: تولیدگنندگان بخشی از عرضه خود را به بازار سیاه ببرند و در آنجا به قیمت های بالاتر بفروشند. نتیجه این می شود که با به وجود آمدن اختلاف بین قیمت بازار غیررسمی و بازار رسمی، تقاضای کاذبی در بازار رسمی ایجاد می شود و دلال ها برای خریدن به قیمت پایین در بازار رسمی و فروختن آن در بازار غیر رسمی وارد میدان می شوند. در نتیجه تقاضای دارو به بیش از یک و نیم میلیون افزایش می یابد. نتیجه ی چنین عملکردی آن است که دسترسی به دارو برای نیازمندان واقعی سخت تر می شود.
🔰فلسطین و اسرائیل، آن سویی که نمی بینیم.
📝 به قلم استاد گرانقدر، حجت الاسلام و المسلمین #میثم_رستمی
۱- صبح روزی که ناگهان سیلی محکم حماس بر گوش اسرائیل نواخته شد، صدایش در سرتاسر عالم پیچید و همهی توجهها را به سرزمینهای اشغالی برد. سرخی صورت کریه اسرائیل انگارههای شکستناپذیریاش را به هوا داد و صدای سیلی، ضربهی مغزی شدیدی بر او وارد آورد و قدرت تصمیمگیری اش را مختل نمود تا به ناچار آمریکا در مرکز تصمیمگیری بنشیند.
۲- اسرائیل در یک گیجی استراتژیک به سر میبرد. حملات پیاپی و وحشیانه به کودکان و زنان و مردم بیپناه همه از استیصال و درماندگی است و لاف در غربتی است که شاید چهرهاش را نزد هوادارانش ترمیم کند ولی هر روز در این باتلاق بیشتر فرو میرود.
۳- آیا اسرائیل میتواند به این جنگ ادامه دهد؟ آیا هزینهای برای او نخواهد داشت؟
جدای از اینکه ته ماندههای سرمایه اجتماعی اسرائیل در داخل سرزمینهای اشغالی بر باد رفته و منفوریت جهانی اسرائیل روزافزون شده است، هزینههای اقتصادی تحمیل شده بر اسرائیل، توان یک جنگ تمام عیار و طولانی را از اسرائیل میگیرد.
در حال حاضر اسرائیل به دلیل خسارتهای وارد شده توسط حماس به زیرساختهای تامین گاز، در تامین گاز خود و اروپا درمانده شده است. اروپایی که از سال گذشته برای رهایی از وابستگی به گاز روسیه، به اسرائیل چشم دوخته بود، آرزوی خود را بر باد رفته میبیند و در حال دست و پنجه نرم کردن با گرانی گاز و افزایش تورم است. اسرائیل نیز با خاموشی و تعطیلی صنعت روبرو شده است. بحرانی که نه برای اسرائیل قابل تداوم است و نه برای شرکای اروپایی اسرائیل.
۴- همهی ترس اسرائیل به فردای پس از آتش بس است. او میداند معادلات عوض شده است. از طرفی توان ادامه جنگ را ندارد و در صورت جنون و رفتار اسرائیلی، شرکای تجاری او، برای امنیت انرژی خود اسرائیل را تحت فشار قرار خواهند داد. همهی اینها یعنی اسرائیل بر سر ارهای نشسته است که ماندن بر روی آن چیزی جز آبروریزی و درد بیشتر نصیبش نخواهد کرد.
۵- بهترین عملکرد حماس در این زمان، حمله به تاسیسات گاز اسرائیل است. اگر خون کودکان غزه اروپا و آمریکا را از خواب مشمئز کننده بیدار نمیکند ولی بوی قطعی گاز آنها را به فکر آتش بس خواهد انداخت.
۶- و در آخر خوب است اشاره کنم اردوغان و مسلمانان ترکیه هم میتوانند روی فشار گازی اسرائیل حساب ویژهای باز کنند و در کنار حضور پرشور و نطق پرشورتر، موثر تر واقع شوند. شاید اروپا از ترس گاز هم که شده، درخواست اردوغان برای عضویت در اتحادیه اروپا را بپذیرد.
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید