شهیدی که زمان و مکان شهادتش را مےدانست🕊️
🌷شهید محمدرضا دهقان
تاریخ تولد: ۲۶ / ۱/ ۱۳۷۴
تاریخ شهادت : ۲۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: تهران
محل شهادت: سوریه،حلب
🌷راوی← محمدرضا به دو چیز خیلی علاقه داشت، یک موتورش و دو موهاش !🌱وقتی خواست بره سوریه: موتورشو به دوستش بخشید،موهاشو هم از ته تراشید!🥀به این قشنگی از دنیا دل کند،🕊با اینکه 20 بهار از عمرش گذشته بود، در وصیت نامه اش سفارش کرده بود که، برایش تنها ۵ روز، روزه و ۲۰ نماز صبح قضا کنند.🌙مادر شهید← محمدرضا سوریه بود برای اینکه بهتر بتوانم دوریاش را تحمل کنم, هر روز صبح پیراهنش را بو میکردم و گریه میکردم🥀من با این چیزها ۴۵ روز را طاقت آوردم🥀قبل از شهادتش از سوریه تماس گرفت پشت تلفن التماس میکرد📞 مامان! توروخدا دعا کن شهید بشم🕊️گفتم تو خالص شو، شهید میشی. گفت به خدا دیگه خالص شدم🌙گفتم پس شهید میشی🕊 محمدرضا گفت حالا که راضی شدی دعا کن بی سر برگردم🥀وقتی این رو گفت من داد زدم سرش و گفتم اصلا اینجوری برات دعا نمیکنم شهید بشی.⚡️گفت: نه! پس همون دعا کن که شهید بشم.🌙محمدرضا میگفت محرم زیر علم حضرت زینب(س) سینه میزنم ولی به اربعینش نمیرسم و دیگر زنده نیستم و در حلب شهید میشوم🕊وصیت کرد که پیکرش در امام زاده علی اکبر چیذر دفن شود🌙عاقبت او طبق حرفهایش در حلب سوریه با گلوله ۲۳ به ناحیه سر ، گردن و قسمت چپ بدنش 💥🥀اربا اربا شد، سه نفر دیگر از همرزمانش با ترکشهای این گلولهای که به محمدرضا خورده بود شهید شدند🕊که شهادت محمدرضا از همه دلخراش تر بود🥀در نهایت به آرزویش رسید*🕊🕋
طلبه دانشجو
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
و چقدر این دست سنگین بود!
قرن ها از ماجرای کوچه می گذرد ، ولی گوش شیعه هنوز درد میکند!!😭
علامه ی امینی فرمود:تا بین در و دیوار قرار گرفت،فضه رو صدا زد،باباش رسول خدا رو صدا زد، اما تا زمین افتاد صدا زد: مهدی بیا*😭
#فاطمیه
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همهٔ امور دست مادر ماست
اللهم عجل لولیک الفرج