🎥 لحظه تعقیب دست‌جمعی شهید علی‌وردی توسط اوباش 🔹جزئیاتی از نحوه شهادت آرمان علی‌وردی به روایت تعدادی از اغتشاشگرانی که اخیرا توسط اطلاعات سپاه تهران دستگیر شدند. 🔹از پشت سر او را زمین زدم و بقیه دوره‌اش کردند/ هرکسی از راه می‌رسید یک ضربه به آرمان می‌زد/ چاقو را از جلو در سر او فرو کردند. @Farsna

به اطلاع طلاب بزرگوار؛ از شنبه تاریخ 1401/08/21تمام مرخصی (درسی، مطالعاتی، مباحثه، حضور شبانه و...) لغومی شود واز تاریخ فوق به بعد در صورت ضرورت برای مرخصی در ساعات درسی از استاد بهزادی ودر غیرساعات درسی وموارد فوق الذکر به استاد قربانی مراجعه فرمایند لازم به ذکر هست برای استراحت یاخرید لوازم مایحتاج اعم از(صبحانه، شام، نان و...) از ساعت 3عصر می توانند از حوزه خارج شده وراس ساعت5عصر درمدرسه حضور یابند التماس دعا از همه عزیزان «««معاونت اموزش،»»» «««معاونت پژوهش»»» «««معاونت تهذیب»»»»

با سلام مسابقات قرآن وحديث حوزه ثبت نام تا25آبان http://reg.ismc.ir/rules/294

با سلام به اطلاع طلاب بزرگوار؛ پیرو اخرین اطلاع رسانی که از قبل نمودیم، امروز اخرین مهلت اخذ وسایل از نگهبانی جنب اشپز خانه بود، لذا تمام وسایل به بیرون نگهبانی هدایت شد تا دیر نشده از بارش باران خیس نشده بردارید

با سلام واحترام محضر طلاب بزرگوار؛ با توجه به پیگیری هایی از طرف معاونت اجرایی محترم از مدیریت بزرگواروتولیت عزیزصورت گرفت، ان شاالله از فردا صبح صبحانه در مدرسه برقرار است

امام صادق علیه السلام: اذا تاب العبد توبة نصوحاً ، احبه الله فستر علیه. هرگاه بنده توبه واقعی کند ، خداوند او را دوست میدارد پس آبرویش را حفظ میکند. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)

با سلام به اطلاع طلاب بزرگوار؛ با توجه به اطلاع رسانی قبلی نشست طلاب معزز(تمام طلاب) با مدیریت محترم امروز راس ساعت. •۱۵/۳ دقیقه در نماز خانه منعقد می شود لازم به ذکر هست حضور همه طلاب بزرگوار الزامی می باشد.

سه شنبه شب ان شاالله 🏴

✅دوازدهمین دوره مسابقات سراسری قرآن و حدیث حوزه های علمیه(ویژه برادران) •┈┈┈┈┈••••✾•🍃🌸•✾•••┈┈┈┈• 📍در رشته 9 رشته(آوایی و معارفی): •┈┈┈┈┈••••✾•🍃🌸•✾•••┈┈┈┈• 📆زمان ثبت نام و ارسال فایل: تا 25 آبان ماه 1401 ⏰زمان برگزاری: آذرماه 1401 🖊جهت ثبت نام به آدرس اینترنتی زیر مراجعه نمایید: http://reg.ismc.ir/rules/294 •┈┈┈┈┈••••✾•🍃🌸•✾•••┈┈┈┈• 💠 #مدیریت_قرآن_و_حدیث_حوزه‌های_علمیه 🌐https://eitaa.com/mhq114

تا بفهمد چه شده، جوانک رسیده بود سر کوچه و داشت به او و عمامه‌ زمین‌افتاده‌اش می‌خندید! رد خاکی کفش را از چین‌های نامرتب‌شده عمامه‌اش گرفت و دوباره خواست آن را سر کند؛ یک‌دفعه انگار چیزی یاد آمده باشد، عمامه را آورد جلوی صورتش و گفت: فدای سر آقایی که خاکستر، عمامه و پوست سرش را سوزاند، اما یک قدم هم از راه جدش عقب نکشید. بعد عمامه را بوسید و گذاشت روی سرش. پ.ن: تصویر مربوط به سیل استان گلستان، فروردین ۱۳۹۸ #عمامه‌_های_خاکی 🆔 @rasanewsagenc