eitaa logo
مرکز تخصصی حفظ قرآن کریم
574 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
584 ویدیو
31 فایل
#دارالقرآنی با هدف #تربیت #قرآنی #مهدوی ویژه #نونهالان #نوجوانان #جوانان #خواهران #برادران (مجازی) آموزش الگوی تلاوت_روخوانی_حفظ_تثبیت_تجوید_مفاهیم _تدبر_تفسیر_حفظ خردسال _مهدویت
مشاهده در ایتا
دانلود
_ روز شانزدهم خدای من... در اين روز مرا - به همراهی با نیکان توفیق ده - و از همنشینی با بدان دور بدار - و مرا به خانه آرامشم جای ده به حق معبوديتت "اى خداى عالميان" 💫 @mthqir
💠 نشانه محبت خدا 😍 🔰امام حسن علیه السلام فرمود: هر كس خواهان عبادت خداوند است، دل را براى آن پاك مى‏ كند❗️💛 📚تحفول العقول ، ص،٢٧۶ ۱۷  •┈••✾🍃@mthqit 🍃✾••┈•
شهید بنت الهدی صدر، خواهری که زینب وار در کنار بردارش ایستاد...پنج شاخه گل صلوا ت هدیه اش کنید 🌷🌷🌷
سید محمدباقر نبوغ ویژه‌ای در دوران کودکی و هنگام تحصیل در مدرسه از خود نشان داد. این نبوغ تمامی معلمین و بزرگ‌ترهای مدرسه را متعجب کرده بود. به او پیشنهاد دادند که برای ادامه تحصیل به اروپا برود اما او نپذیرفت و به حوزه رفت. هم‌زمان با تحصیل خودش دروس دینی و قرآن و ادبیات عربی را به خواهر کوچک‌ترش بنت‌الهدی هم درس می‌داد. دریکی از جلسات درس خواهر و برادری که در مورد کتاب فلسفتنا نوشته‌ سید محمدباقر صدر گفت‌وگو می‌کردند، بنت‌الهدی به برادرش گفت: «برادر جان من کجا و شما کجا؟! من ریشه‌ای در درجات علمی و فلسفی ندارم، فلسفه سخت است و اهلی دارد و شما اهل آن هستید.» اما سید محمدباقر پاسخش را این‌طور داد: «این مهم نیست، شما از من تواناتر هستید. شما شعر می‌نویسید و من باوجود اینکه شعر را دوست دارم اما نمی‌توانم حتی یک بیت شعر بنویسم. شعر موهبتی است و شما در این موهبت از من تواناتر هستید.» صدام و حزب بعث در عراق روزبه‌روز از شیوه‌های تبلیغی جدیدی برای گمراه کردن جوان‌ها استفاده می‌کردند. سیاست‎‌های فریب‌کارانه‌ صدام مردم را از آگاه شدن دور می‌کرد. بنت‌الهدی و برادرش هر زمان که فرصت می‌کردند درباره‌ مسائل روز جامعه و راه‌حل‌هایشان با یکدیگر گفت‌وگو می‌کردند. هر دو دلسوز دین و نگران جوان‌ها و به‌خصوص دختران بودند و در تحلیل مسائل روز به نظرات همدیگر گوش می‌دادند، پاسخ‌های سید محمدباقر در مسائل سیاسی همیشه برای بنت‌الهدی راهگشا بود. «ما از چیزی نمی‌ترسیم، نه از شما و نه از کسان دیگر. از نیروها و بازداشتگاه‌های شما نمی‌ترسیم. چه خوش است مرگ زمانی که در راه خدا باشد.» این پاسخ بنت‌الهدی بود به کسانی که در سحرگاه ۱۷ رجب ۱۳۹۹ قمری برای دستگیری برادرش به خانه‌شان حمله کردند.  هنوز هوا روشن نشده بود که نیروهای بعثی و امنیتی عراق وارد خانه شدند و سید محمدباقر را دستگیر کردند. بنت‌الهدی مثل همه‌ وقت‌هایی که پشتیبان برادر بود، با فریاد الله‌اکبر سعی داشت مانع مأموران شود. اما مأموران محمدباقر را بردند و بنت‌الهدی به حرم حضرت علی علیه‌السلام رفت و با سخنرانی‌های خودش مردم را نسبت به فسادی که حکومت در حال انجام آن بود آگاه کرد. بعد از آن مردم تظاهرات گسترده‎ای در شهرهای مختلف عراق انجام دادند که باعث وحشت رژیم بعث و آزادی سید محمدباقر شد. از جمله گروه‌هایی که در این تظاهرات حضور فعال داشتند، دختران مدارسی بودند که بنت‌الهدی مدیر آن‎‌ها بود.با رسیدن خبر به دیگر شهرها و کشورها، تظاهرات هایی در بغداد، کاظمین، فهود، نعمانیه، سماوه، لبنان، بحرین و ایران صورت گرفت. حکومت عراق با دیدن این تظاهرات، به بازداشت خانگی خانواده صدر دست زد.  ماه‌ها از محاصره خانه گذشته بود. ضعف و گرسنگی همه اعضای خانه را رنجور و مریض کرده بود. دسترسی به منابع غذایی و حتی اخبار ممکن نبود. در این میان فرصتی فراهم شد تا خانواده شهید صدر از خانه خارج شوند. به بنت‌الهدی گفتند اگر حکومت قصد جان سید محمدباقر را داشته باشد، توهم در امان نخواهی بود، سید محمدباقر هم نگرانی بسیاری برای سلامت و امنیت خانواده‌اش داشت.  اما بنت‌الهدی حاضر نشد برادرش را تنها بگذارد و گفت《 نه به خاطر اینکه برادرم است بلکه به خاطر تکلیف شرعی، من با او بیعت کردم و این بیعت تا زمانی که جان داشته باشم به گردن من است.》  حکومت عراق در روز شنبه، ۱۹ جمادی الاولی ۱۴۰۰ ق. ۵ آوریل ۱۹۸۰ م. شهید صدر و خواهرش بنت الهدی را به زندان انداخت. سرانجام بنت الهدی و محمدباقر صدر 19 فروردین 1359 به دست عمال صدام دستگیر و پس از شکنجه های سخت به شهادت رسیدند. پیکر این شهیده در قبرستان وادی السلام شهر نجف در مقبره خانوادگی خاندان صدر به خاک سپرده شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خلاصه داستان دلتنگ نباش💞 قسمت۴۶ 🌻روح‌الله چون مولتی کم خریده بود دیگر برای خودش لباس عید نخرید . با اصرارهای زینب راضی شد لباس بخرد. 🌸از آنجا که هر دو به خرید تولیدات ایرانی اهمیت می‌دادند، رفتندپاساژی که از جنس ایرانی-اسلامی می‌فروخت. 🌼 زینب به سلیقه خودش یک لباس چهار خانه سفید و سبز کم رنگ انتخاب کرد با یک شلوار سبز کتان.خیلی به او میامد . اما روح الله برای خریدش تردید داشت هم رنگش خاص بود و هم کمی جذب بود. 🌾 به زینب گفت :"مطمئنی خوبه اگه تو دوستش داری بخرم؟ " _خیلی بهت میاد. قشنگه . 🍁از مغازه که بیرون آمدن، روح‌الله با تردید گفت :"زینب تو مطمئنی خوبه ؟می پسندی که من یه همچین چیزی بپوشم؟" 🍃 زینب کمی فکر کرد ،روح الله پاسدار بود دلش میخواست شوهرش طوری لباس بپوشدکه در شأن یک پاسدار باشد. _خب ، خوب نیست . 🌺روح‌الله که منتظر شنیدن همین حرف بود گفت:" بیا برگردیم عوضش کنیم." برگشتند ولباس را عوض کردند و سرمه‌ای پررنگ خریدن یک سایز بزرگتر متناسب با آن رنگ بلوز را هم عوض کردند. وقتی از مغازه بیرون آمدند هردو راضی بودند. 🌸روزهای آخر سال ۱۳۹۳ بود که روح‌الله رفت فدراسیون تیراندازی برای تمرین .می گفت اگه قرار باشه به عنوان تک تیرانداز برم باید دیدم دقیق تر باشه. 🥀چند روزی بود وقتی از سرکار می آمد خیلی دمغ بود. زینب آنقدر اصرار کرد تا روح‌الله علت ناراحتی اش را گفت : ⚡" یمن خیلی شلوغ شده‌ این عربستان لعنتی حمله کرده. داره مردم بی گناه را می کشند. مردمی که اصلاً نظامی نیستند. بینشون کلی زن و بچه بی گناه است. هر چه اصرار می‌کنم نمیزارن برم ،شاید کاری از دستم بر بیاد." 🌺اول اردیبهشت ماه بود که روح الله دو ساعت بعد از اینکه رفت سرکار با زینب تماس گرفت .محسن کمالی یکی از دوستانش بود که شهید شده بود. به زینب گفت آماده شود تا با هم بروند تشییع . 🌹باز هم اسم شهید آن هم در سوریه ،قلب زینب را فرو ریخت. وقتی به بهشت سکینه رسیدن ،روح الله و حسین رفتند جلو .زینب هم رفت قسمتی که خانم ها ایستاده بودند. تمام لحظه های دفن رسول آمد جلوی چشمش . 🍂اشک می ریخت و با خود می گفت:" نکند این اتفاق برای من بیفتد." 🍀دوباره حال و هوای زینب تغییر کرد .به نظرش تمام این اتفاقات تلنگری بود که او را برای اتفاقی آماده می کرد. 📌ادامه دارد... 🌷اللّٰھـُــم عجِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـ 🌷 eitaa.com/mthqir sapp.ir/mthqir ┄┅─✵💝✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙پادکست|اهمیت دادن به نماز 🔶 مناسب 🔰شیطان از انسانی که نمازهای پنج گانه را در اول وقت بخواند، می ترسد اما نسبت به هر کس که نمازهای خود را به تاخیر بیفکند جرأت پیدا می کند و او را به ارتکاب گناهان بزرگ وادار می نماید. @mthqir
اسرار روزه _14.mp3
11M
۱۴ ⚜حکمت، مایه‌ی روشنیِ مسیرِ زندگی انسان است؛ که محل دریافت آن، عقل نیست؛ ✓ بلکه "حکمت" توسط "قلب" دریافت می‌شود! ✘ پرخوری، درب قلب انسان را بروی حکمت می‌بندد... چرا؟ @mthqir
💞 لذت بندگی | بدون نماز شب ؟! ✍ آیت الله سید علی قاضی اگر می‌شنید کسی به دنبال سلوک و معنویت است ولی اهل نماز شب نیست خیلی تعجب می کرد. برای شاگردانشان نوشته بودند: ✨ هیچ چاره و گریزی از نماز شب برای مومنین نیست. ✨ جای تعجب است از کسی که می‌خواهد به کمال برسد ولی برای نماز شب بیدار نمی شود. ✨ ما نشنیدیم کسی بتواند به مقامات معنوی دست پیدا کند مگر به وسیله نماز شب. 📚 اُستاد ؛ صد روایت از زندگی آیت الله سید علی قاضی، صفحه ۲۸.  •┈••✾🍃 @mthqir 🍃✾••┈•  
استغفار مانند صلوات هم مداد است و هم پاک کن . یعنی: هم ثواب مینویسه و هم گناه پاک میکنه..استغفار،اموات ما را سرشار از دارایی میکنه.. از این ذکر هم غافل نشید برای اموات . و زیاد از کلمه درگذشته استفاده نکنید . خودم هنوز متوجه نشدم این کلمه یعنی چه یعنی پدر مادر من در گذشته بودن ؟؟؟ الان نیستن ؟ @mthqir ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پنج شنبه ست؛ اموات و شهدا را یاد کنیم با ای به همراهِ "" 🌸💖🌸💖🌸💖🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◦•●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦: 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 ❣﷽❣ 🌺 🌺 🍃🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🍃 🌹 🌹 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 🌺 🌺 ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ 🌺 🌺 ✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨ ❤️ ❤️ ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🌺 ✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهندهی قلبها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨ 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن💎 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 💫روزتان را اینگونه آغاز کنید💫 🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 🍀 بِسْمِ اللّهِ النُّور✨ِ بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ✨ بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ ✨بِسْمِ اللّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاُْمُور✨ِ بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِن َْالنُّورِ✨ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّور✨ِ وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ✨ فى كِتابٍ مَسْطُور✨ٍ فى رَقٍّ مَنْشُورٍ✨ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ✨ عَلى نَبِي مَحْبُورٍ✨ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ ✨وَبِالْفَخْرِ مَشْهُور✨ٌ وَعَلَى السَّرّاَّءِ وَالضَّرّاَّءِ مَشْكُورٌ ✨وَصَلَّى اللّهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين✨🍀
🌹وعده ما هر روز صبح دعای عهد🌹 سلام بر شما : 🌾 منتظران بقیه الله (ارواحنا فداه) 🌾 ان شاء ا... هر روز صبح همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با 🌺امام زمان (عج)🌺 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 📜 🌹*بِسْم اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ*🌹 🌾🕊اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْه🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ،وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ،🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🌾🕊اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ🌾🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🔴 آنگاه سه باربرران خوددست میزنى، ودرهرمرتبه مى گويى: اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_ روز هفدهم خدای من... در اين روز مرا - به اعمال صالح راهنمايى - و حاجتها و آرزوهايم برآورده ساز اى آنکه؛ " به هرآنچه در سینه جهانیان است آگاهی و نيازمند به شرح و سؤال بندگان نيستى " درود فرست بر محمد و آل اطهار او 💫 @mthqir
شهیدعبدالمطلب اکبری ،شهید ناشنوایی که مردم مسخره‌اش میکردند اما ... پنج شاخه گل صلوات هدیه اش کنید 🌷🌷🌷
هم محله ای شهید می گوید: اسمش عبدالمطلب اکبری بود. زمان جنگ توی محله ما مکانیکی می کرد و چون کر و لال بود خیلی ها مسخره اش می کردند. یه روز با عبدالمطلب رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش( غلامرضا اکبری ) عبدالمطلب کنار قبر پسر عمش با انگشت یک چارچوب قبر کشیده و توش نوشت (شهید عبدالمطلب اکبری) ما تا این کارش را دیدیم زدیم زیر خنده و شروع کردیم به مسخره کردن. عبدالمطلب هم وقتی دید مسخرش می‌کنیم و بهش می خندیم بنده خدا هیچی نگفت، فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست نوشته روش رو پاک کرد بعد سرش را انداخت پایین و آروم از کنارمون پاشد رفت. فردای آن روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش را آوردن .جالب اینجا بود که دقیقاً همون جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و مسخرش کردیم. وصیتنامه خیلی سوزناک بود نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدند... یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخرم کردند... یک عمر هر چه جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. اما مردم حالا که ما رفتیم بدونید، هرروز با آقام امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- حرف می زدم. آقا خودش بهم گفت تو شهید میشی جای قبرم رو هم بهم نشون داد...
✍ وقتی حفظ دوام بيشتری خواهد داشت كه حافظ برای آن از تمام حواس خود استفاده كرده باشد؛ ✅ هم آيه را ديده باشد ✅ هم خوانده باشد ✅ هم شنيده باشد. 🖌 به کتابت و نوشتن آیات نیز سفارش شده است تا از حس لامسه نیز بهره ببریم. 👀 پس با دقت آیه را ببین 🗣 با دقت بخوان 👂 با تمام حواست بشنو ✍ و محفوظاتت را مکتوب کن (کمک گیری از مشق نور و‌....) @mthqir
🌾🍃✨🌾🍃✨🌾🍃✨🌾🍃✨ ❤️ ختم هدیه به 14معصوم علیه السلام از صدر اسلام تا کنون ،علما،صلحا،ذوی الحقوقین ، همه ی اموات از ازل تا ابد و اموات اعضای محترم کانال ❤ به نیت و سلامتی آقا صاحب الزمان عج الله https://eitaabot.ir/counter/17iw4 لینک بالا را لمس کنید و تعداد صلوات رو ثبت بفرمایید 🌸🙏 نشر بدید تا هزاران صلوات هدیه میلاد آقامون بشه به نیت تعجیل در ظهور
تشرف.m4a
42.3M
🌸انس با امام درماه مبارک🌸 ✅ یک تشرف وده نکته تربیتی سخنران:حسن محمودی زمان:روز اول ماه مبارک رمضان قسمت اول https://eitaa.com/mthqir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خلاصه داستان دلتنگ نباش💞 قسمت۴۷ 🍃فردا صبح که روح‌الله رفت سرکار ،زینب همانطور که خانه را گردگیری می کرد، فکرش رفت پیش شهادت روح الله. 🌾با خودش فکر می کرد که دو تا بچه دارد وقتی خبر شهادت روح الله را می‌آورند بی تاب می شود .گریه های بچه هایش را می‌دید. باید آنها را آرام می کرد. 🥀روح‌الله را خودش در خاک گذاشت و برایش یک مراسم آبرومند گرفت. خودش هم نشست بالای مجلس. خیلی گریه نمی کرد تا روح‌الله ناراحت نشود. 🍂 باید بچه‌هایش را بزرگ می کرد، همانطور که روح‌الله دوست داشت. می فرستاده شان خانه بخت و وقتی خیالش از بابت آنها راحت شد، وقت آن بود که خودش برود پیش روح الله. 🍁به خودش که آمد، دیدصورتش خیس اشک است. آن روز تا آمدن روح الله در فکر و خیال بود گریه میکرد .روح‌الله که آمد فهمید زینب گریه کرد. 🌷 آنقدر اصرار کرد تا زینب بدون مقدمه گفت:" اگه تو بری شهید بشی چیکار کنم؟" روح‌الله دلداریش داد و گفت:"شهید نمی شم عزیزم.تا جواب این آدمای عوضی ندیم حالا حالاها هستم .من می خوام بمونم سردار بشم . کلی نیروی انقلابی پرورش بدم." حرفهایش زینب را آرام می کرد. 🍂هر هفته به پدر روح‌الله سر میزدن حالش نوسان داشت. برای همین گاهی هم وسط هفته به او سر می زدند.سوار ماشین شدن. 🍃 روح الله بدون هیچ مقدمه گفت :"زینب میخواستم یه سوال ازت بپرسم. اگه یه روز با هم خداحافظی کردیم و من رفتم سرکار بعد یه موقعیتی پیش اومد و به من گفتن وسایلت رو جمع کن همین لحظه بدون اینکه به خونوادت اطلاع بدی . اگه من برم از اونجا با تو تماس بگیرم چیکار می کنی؟" 🥀زینب بدون هیچ مکثی گفت:" برو. فقط وقتی رسیدی بهم زنگ بزن خبر بده .من راضی‌ام . روح الله ماشین را کنار خیابان نگه داشت با خوشحالی گفت:" راست میگی زینب ؟" 🌸زینب نمی‌دانست چطور این جملات به زبانش می‌آید. اما فقط می دانست به چیزی که می گوید ایمان دارد. 🌾_ اره، جدی میگم‌ حتما احتیاج داشتن که بی خبر بردنت. _بهت اطمینان داشتم این حرف خیلی قرص و محکمم کرد. 🍀وقتی رسیدن روح‌الله جریان یمن را به پدرش گفت. پدر نگاهی به او کرد و گفت:" اگر خواستی بری حتما زینب را با خودت ببر. 🌻موقع برگشت بازهم ماشینشان خراب شد . روح الله وام گرفت و توانست یک پراید مدل ۹۲ بخرد. ماشین را به نیت مهریه زینب به نام او زد. 🌸کلی هم سر به سرش گذاشت و به شوخی گفت:" بیا اگه مهریه ۱۴ سکه بود ،الان مهریه ات رو داده بودم تموم شده بود .اون روز بابام ازت پرسید چند تا سکه؟ گفتی ۱۱۴ تا." _تازه شانس آوردی میخواستم بگم ۳۱۴ تا سکه. 🌺 با هم کل کل می کردند و می خندیدند. 📌ادامه دارد... 🌷اللّٰھـُــم عجِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـ 🌷 eitaa.com/mthqir sapp.ir/mthqir ┄┅─✵💝✵─┅┄