🌐اعتماد به وعده الهی و بی اعتمادی به قدرت های مستکبر و زورگوی جهانی 🔅اعتماد به قدرت پروردگار موجب می‌شد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد، چون اتکاء به خدا داشت. نه اینکه نمی‌دانست قدرت‌ها بدشان می‌آید و عصبانی می‌شوند، می‌دانست؛ اما به قدرت الهی و نصرت الهی باور داشت. 📚فرازی از بیانات رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ 👉 @mtnsr2

👌اطمینان به وعده الهی، ایستادگی مقابل استکبار 🇮🇷پیروزی وعده تردید ناپذیر الهی در صورت استمرار مبارزه و تحمل سختی‌ها است؛ 💠 دشمنی با جبهه حق، طبیعت مستکبران است بنابراین نباید از ادامه دشمنی‌ها دچار تعجب شد. ❓انقلابی بودن تا کی؟ استاد پناهیان 👉 @mtnsr2

✋سلام به دوستان انقلابی یه گپ خودمونی... ❗️قطعا انقلابی بودن به گذاشتن ریش و بستن یقه و شعار دادن نیست انقلابی بودن به انقلابی زندگی کردن است یعنی در لحظه به لحظه عمر ،طوری زندگی کنیم که آبروی این انقلاب و قطره ، قطره خون شهدا را در نظر بگیریم 🔅 به عبارتی درد انقلاب درد خود ما باشد ❓آیا شخصی که درد دارد در عافیت میتواند زندگی کند 💢عبد الحسین لحظه ای نتوانست در عافیت زندگی کند . چون درد این انقلاب را حس میکرد 🌹دوستان انقلابی .... ❓تا به حال به این موضوع توجه کرده بودید؟ که روز قبل چه کردید ؟ 🔻ای کاش می دانستیم دل آقا امام رضاعلیه السلام از این حضور چطور به شعف افتاد 🔻ای کاش می دانستیم، این خاندان چشمشان به همت ما دوخته 🔻ای کاش می شد دل به لطف امام رضا علیه السلام بسپاریم 👉 @mtnsr2

🔅جریانهایی که به نام جریان انقلابی و مستضعفین مسئولیت گرفته اند 👉 @mtnsr2

🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐 🌐راهکارهای انقلابی از آیت الله مظاهری 🔸شما نمی‌توانید واجبی در اسلام پیدا کنید که از #تهذیب_نفس واجب‌تر باشد. نماز واجب است و خیلی سفارش شده است. کسانی که گناهان کبیره را هفتصد تا می‌شمارند، اول ترک نماز است و آن کسانی هم که گناهان کبیره را هفت مورد می‌شمارند، اول ترک نماز است. 🔸 اینکه انسان و مخصوصاً جوان‌ها، که حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به ما خیلی سفارش می‌کردند که تا جوانید خود را اصلاح کنید و تا جوانید، درخت رذالت را از دل بکنید و الاّ اگر در حال جوانی بی اعتنا باشیم، کم کم رسوخ می‌کند و ریشه دار می‌شود و آنگاه کندن درخت رذالت در سرحد محال است. 🔸 لذا بزرگان و من جمله حضرت امام در درس‌های اخلاقی این جمله را زیاد به ما سفارش می‌کردند که تا جوانید هم قدرت شما بیشتر است و هم ریشه کمتر است و هم توفیق الهی برای جوان‌ها بیشتر است. 👉 @mtnsr2 🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐🔅💐

۹۸/۷/۱۲ صبح همه بیدار شدیم کانتینر آمده بود درب آن را باز کردیم لوله های داربست، یکی پس از دیگری دست به دست به داخل ساختمان انتقال داده شد باز هم یکدلی و همدلی و شوخ طبعی هنگام کار ، سخت ترین کارها را آسان می کرد هیاهو وسر وصدا هنگام کار از سر خیابان شهید حسن زینی شنیده می شد به قول یکی از دوستان ، حالا دیگر همه میدانند در این ساختمان مازندرانی ها مشغول به کار هستند😊 شور وحال حین کار لذت بخش بود بین کار از هر چیزی صحبت به میان می آمد یکی حین کار گفت عراق چند سال نسبت به کشور ما عقب بود اما الان از ما پیش افتاده یکی در جوابش تحلیل زیبایی داشت که به خاطرم ماند و خوشم آمد گفت اشتباه نکن. شاید به ظاهر ببینی چند سالیست که در عراق ساخت وسازی انجام شده و موقتا دینار ارزشی پیدا کرده اما در نظر داشته باش مردم هر کشوری خصوصیات مربوط به خودشان را دارند اگر به تاریخ عراقی ها نگاه کنی در به دست آوردن پیروزی  بسیار کوشا بودند اما در نگهداری موفقیتشان بسیار سهل انگار و جاهلانه عمل کرده اند دلیل خوبی ذکر کرد 🇮🇶گفت عراقی ها اکثرا قومی وقبیله ای تصمیم می گیرند و تحلیل می کنند  و نهایتا عمل میکنند آنها به رهبری واحد اعتقادی ندارند اخیرا به خاطر وجود داعش و به ناچار  خط گیری سیاسی شان با عناصر انقلابی ایران یک اتحاد نسبی در بینشان به وجود آمده 🇮🇷اما ایرانیان از قدیم الایام به رهبری واحد اعتقاد داشتند به همین دلیل ائمه معصومین تکیه و اتکای بیشتری به ایرانیان داشتند و آنان همواره محب اهلبیت بودند حدیث های نقل شده در این باب شاهد بر این ادعاست و تا این خصلت بین ایرانی ها حفظ شود میتوانند موفق باشند احتمال زیاد امروز موکب برای اسکان آماده به کار می شود کار را با امید به خدا ساعت ۶ شروع کردیم  باز هم همان هیاهوی روزهای قبل امروز هم حین کار صحبتهای زیادی شده بود از یکی شنیدم که می گفت هجده بار به سفر حج مشرف شدم (البته بنا بر مهارتی که داشت توفیق اجباری شغلی اش بوده) یکی دیگر گفت اتفاقا یکی نزد امام صادق علیه السلام رسیده بود و گفته بود که نوزده بار به حج مشرف شدم امام صادق علیه السلام فرمود یک بار دیگر برو تا به بیست بار برسد تا با ثواب یک بار زیارت جدم حسین علیه السلام  برابر شود #اربعین98 👉 @mtnsr2

✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰ پس گردنی روحانی لشكر سخنرانی ميكند. حاج همت تازه گرم شنيدن صحبتهای او شده كه باز هم آن مرد از مقابلش ميگذرد و مثل هميشه سلام ميكند. حاج همت هم مثل هميشه جوابش را ميدهد. و مثل هميشه به فكر فرو ميرود تا او را بشناسد؛ اما هر چه به مغزش فشار ميآورد، او را به جا نميآورد. چند بار تصميم گرفته موضوع را از خودش بپرسد؛ اما نيرويی از درون مانع اين كار شده است. حاج همت هر وقت آن مرد را ميبيند، چيزی شبيه به شرم و گناه در خود احساس ميكند؛ اما چرا شرم و گناه، خودش هم نميداند. روحانی لشكر ميگويد: پيامبر اكرم (ص) در روزهای آخر عمر خود به مسجد آمد و فرمود: هر كس حقی به گردن من دارد، برخيزد و طلب كند؛ چرا كه قصاص در اين دنيا آسانتر از قصاص در روز رستاخيز است. مردی به نام سواده برخاست و گفت: يا رسول االله، روزی بر شتری سوار بودی. وقتی تازيانه ات را در هوا ميچرخاندی، تازيانه به شكم من خورد. من حالا ميخواهم قصاص كنم اين روايت، توجه حاج همت را به خود جلب ميكند. بـا اشـتياق بـه ادامه حرفهای روحانی گوش ميسپارد. روحانی ادامه ميدهـد:پيـامبر اكـرم (ص) خودش را برای قصاص آماده كرد. سواده گفت: يا رسول االله، آن روز تن من برهنه بود. رسول خدا پيراهنش را بالا زد و گفت: قصاص كن ! سواده خودش را به رسول خدا رسانيد و او را در آغوش گرفت و عاشقانه شكم و سينه اش را بوسيد. همه اهل مسجد به گريه افتادند حاج همت به گريه می افتد. ناگهان چيزی در ذهنش مثل پتک ضربه ميزند. چهره آن مرد مثل يک تابلو در قابِ ذهنش ثابت ميماند. حاج همت به هر طرف كه ميچرخد، آن مرد را مـيبينـد. از شـرم و عذاب وجـدان، سرش را پايين مياندازد و از حسينيه خارج می شود. جمله پيامبر (ص) مثل زنگی پی درپی در ذهن حاج همت نواخته ميشود؛ هر كس حقی به گردن من دارد، برخيزد و طلب كند؛ چرا كه قصاص در اين دنيا آسانتر از قصاص در روز رستاخيز است. تن حاج همت داغ ميشود و ضربان قلبش شدت ميگيرد. او بيقـرار است. اطرافيان، از حالت غيرعادی او تعجب ميكنند و بـا نگرانـی چيزيهـايی به هم ميگويند؛ اما حاج همت متوجه هيچ كس نيست. او تنها به آن مرد فكر ميكند. وقتی سخنرانی روحانی تمام ميشود، بدون اينكه با كسی حرفی بزند، به حسـينيه برميگردد و در تاريكی منتظر خروج آن مرد ميماند. چيزی به پيروزی انقلاب نمانده بود. وقتی امام خمينی فرمـان راهپيمـايی داد، بيشتر مردم به خيابانها ريختند. ساواكيها قدرت خودشان را از دست داده بودند. در عوض، عده ای فرصت طلب، قدرت گرفته بودند. آنها خودشان را انقلابی جا ميزدند. وقتی راهپيمايی ميشد، به ميان جمعيت ميآمدند و شـعارهای مـردم را عوض ميكردند. آنها به جای امام، كس ديگری را رهبر معرفی ميكردند. بعضی وقتها با اين كارشان بين مردم تفرقه ميانداختند و باعث به هم خوردن راهپيمايی ميشدند. حاج همت كه پی به توطئه آنها برده بود برای مقابله، شعارهای انقلابی را چاپ كرده و بين مردم پخش كرده بود. آن روز، يک نفر از پشت بلندگو شعارها را ميخواند و مردم تكرار ميكردند. آن مرد، پيشاپيش حاج همت حركت ميكرد و همراه مردم شعار ميداد. حاج همت مراقب اوضاع بود. ناگهان دستهای آن مرد بالا آمد و شعاری شنيده شد. در يک لحظه، نظم مردم به هم ريخت. چيزی نمانده بود كه بينظمی بـه همه جا سرايت كند. حاج همت در حالی كه شعار اصلی راهپيمـايی را بـا صدای بلند تكرار ميكرد، به سمت آن مرد هجوم برد و يک پس گردنی به او زد. آن مرد كه از اين كار حاج همت جا خورده بود، خواست لب به اعتراض باز كند كه با اعتراض دسته جمعی مردم مواجه شد. با اين برخورد حاج همت، شعارها دوباره منظم شد و مردم به حركت خود ادامه دادند. حاج همت باز هم مراقب اوضاع بود. در همان لحظه، پيرمردی پيش آمد و در گوشی به او گفت: چرا آن آقا را زدی؟ ـ چون شعار انحرافی داد. ـ با چشم خودت ديدی كه او شعار داد؟ عرق، سر وروی حاج همت را فرا گرفت و چهره اش از ناراحتی كبود شد. او با چشم خودش نديده بود. پيرمرد ادامه داد: آن كسی كه شعار انحرافی داد، فرار كرد و رفت. حاج همت ديگر صدای پيرمرد را نميشنيد. سراسيمه به دنبال مرد گشت؛ اما هر چه تلاش كرد، او را نيافت چندين سال از آن ماجرا ميگذرد. حالا آن مرد يكی از نيروهای لشكر حاج همت است؛ همان مردی كه رو در روی حاج همت ايستاده و با نگاهی معنادار به او خيره شده است. حاج همت هنوز از شرم و خجالت بيقرار است. او با صدای بلند از همه ميخواهد كه لحظه ای بمانند. ميگويد:من به اين مرد ظلم كرده ام. در حضور يک جمعيت هم ظلم كرده ام؛ اما حالا از حاضر كردن آن جمعيت عاجزم. از اين مرد تقاضا ميكنم در حضور همين جمع، مرا قصاص كند. پيش می رود و سرش را در مقابل مرد فرو ميآورد. همه از رفتار او تعجب ميكنند 👇👇👇

🌐اعتماد به وعده الهی و بی اعتمادی به قدرت های مستکبر و زورگوی جهانی 🔅اعتماد به قدرت پروردگار موجب می‌شد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد، چون اتکاء به خدا داشت. نه اینکه نمی‌دانست قدرت‌ها بدشان می‌آید و عصبانی می‌شوند، می‌دانست؛ اما به قدرت الهی و نصرت الهی باور داشت. 📚فرازی از بیانات رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ 👉 @mtnsr2

👌اطمینان به وعده الهی، ایستادگی مقابل استکبار 🇮🇷پیروزی وعده تردید ناپذیر الهی در صورت استمرار مبارزه و تحمل سختی‌ها است؛ 💠 دشمنی با جبهه حق، طبیعت مستکبران است بنابراین نباید از ادامه دشمنی‌ها دچار تعجب شد. ❓انقلابی بودن تا کی؟ استاد پناهیان 👉 @mtnsr2

✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰ 🌐رهبری در بیانات اخیرشان فرموده اند "پیروزی تضمین" شده است چرا پیروزی ملت ایران در این برهه زمانی تضمین شده و چگونه تضمین شده؟ از سالهای قبل بزرگان دینی و از عرفای خود شنیده بودیم که فتنه ای در راه است بزرگتر از فتنه های سالهای قبل وهمچنین سال قبل رهبری در بین سخنان به نکته ای اشاره کردند که ممکن است دشمن برای سال بعد در تدارک راه اندازی فتنه در این کشور باشد این پیام می توانست برای دلسوزان انقلاب در جامعه فاکتور راهبردی باشد تا بتوانند مقدمات لازم ، برای خنثی سازی چنین فتنه ای را در دستور کار خود دهند و ما آگاهانه و با یک قدم جلو تر از دشمن وارد چنین عرصه ای شدیم 🔸از طرفی اطلاع رسانی و فرهنگ سازی چنین موضوعی در فضای مجازی از طرف نیروهای انقلابی باعث شد از شدت جراحات وارده به انقلاب از فتنه قریب الوقوع و پیش رو کاسته شود وحالا به گفته بعضی از صاحب نظران از بزرگترین مرحله آن عبور کردیم و مردم در راه پیمایی های عظیم خود در چند روز اخیر نشان دادند با وجود انتقادادت شدید از دولت هنوز هم هنوزه پای آرمانهای این انقلاب و شهدا ایستاده اند و آب سرد را بر تدابیر شوم دشمن ریختند تا امید نا امیدشان را نا امید تر از قبل کنند و هر کس خدا را یاری کند خدا هم او را یاری می کند 🔸اکنون بعد یاری مردم از انقلاب خداوند متعال مردم را برای رسیدن به آرمان این انقلاب که ظهور باشد طبق آیه قرآن ضمانت کرده که یاری خواهد کرد انشاءالله 👉 @mtnsr2 ✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨➰✨

دلیل انتخاب بعضی از مسئولین غیر انقلابی توسط رهبری 👉 @mtnsr2

➰🔅➰🔅➰🔅➰🔅➰🔅➰🔅➰ ⭕️ ادامه خاطره شهید بروجردی با عنوان تک های آسمان حوادث مهم و سرنوشت سازی پشت سر هم اتفاق افتاد. مهمترين آنها، معرفی دولت موقت بود. محمد بـرای پوشش دادن خبرهای اقامتگاه امام به بيرون آن و دستكم خانه های اطراف، شبكه تلويزيونی راه انداخت. بعد هم يك دستگاه گيرنده قوی نصب كرد كه در روزهای بيست و بيست و يكم بهمن در پيروزی انقلاب نقش زيادی داشت. محمد از طريق اين دستگاه بيسيم مكالمات بين سران ارتش را شنود ميكرد و از فعل و انفعالات آنها با خبر ميشد تا بتواند عكس العمل مناسب نشان دهد. او از طريق همين بيسيم بود كه از طرح حمله آنها با تانك و زره پوش ها باخبر شد و نيروها را بـرای مقابله با آنها فرستاد. حتی از طريق همين بيسيم و گوش كردن به مكالمات بـين سران ارتش به كودتايی در شُرف وقوع پی برد. وقتی خبر به امام رسيد، اعلاميـه ای صادر كردند و از مردم خواستند كه خيابانها را ترك نكنند و به خانه نروند. و باز از طريق شنود همين مكالمات بود كه محمد به وضعيت داخل پادگانها پی بـرد و فهميد كه افراد داخل آنها چند نفر هستند. با پيروزی انقلاب توطئه های دشمنان داخلی و خارجی هـم شدت گرفت و حالا ديگر ضرورت تشكيل نيروی نظامی وفادار به انقلاب به شدت حس ميشد. برخی از افراد فعال شورای انقلاب هم اين ضرورت را حس كردند و بـا امـام در ميان گذاشتند. امام دستور تشكيل چنين نيرويی را صادر كردند و محمد جزء چند نفری بود كه برای تشكيل سپاه پاسداران انقلاب دورِ هم جمع شدند و حرف زدند و بعد هم عمل كردند. تشكيل سپاه، يعنی جمع كردن شمارِ بسياری نيروی جوان، سازماندهی آنها، آموزش نظامی و فرهنگی و سياسی آنها تا بتوانند در شرايط انقلابی خاص آن دوره، هم با توطئه های فرهنگی مبارزه كنند؛ هم با دسيسه های سياسی و هم نظامي. توطئه ها عليه انقلاب درشهرهای مرزی ايران بيشتر بـود. مخصوصاً در كردستان كه به علت هم مرزی بـا عراق، بيشترين توطئه هـا را بـه خود ديد. توطئه هايي كه هم باعث ويرانی آن سرزمين شد و هم باعـث كشـتار بسـياری از مردمش. در چنين اوضاع و احوالی، محمد به فكر كردستان افتاد و برای برقراری آرامش، نيرو به آنجا فرستاد. اما اوضاع چنان به سرعت بحرانی شد كه خطر سقوط شهر پاوه به ميان آمد و امام خمينی(ره) طی فرمانی همه نيروها را موظف به دخالت و آزادسازی پاوه كردند. ديگر جای درنگ نبـود و بروجـردی روانه كردستان شد. اگرچه پيش از ورود محمدبه پاوه، آن شهر به وسـيله يـاران و نيروهـايی كه فرستاده بود، آزاد شده بود، اما دامنه توطئه چنان گسترده بود كـه همـه شـهرهای كردستان محل تاخت و تاز ضد انقلاب شده بود. محمد در همـان زمـان كه به مقابله با ضد انقلاب مشغول بود به تجزيه و تحليل اوضاع منطقه نيز پرداخت و به اين نتيجه رسید كه؛ تنها راه نجات كردستان، تشـكيل نيرويی از خـود مردم كردستان است تا با داشتن سلاح و آشنايی با فرهنگ و زبان مردم بومی بتوانند به مقابله با ضد انقلاب بپردازند برپايه چنين اعتقادی، محمد سازمان پيشمرگان کُرد مسلمان را تأسيس كرد و به آموزش و تجهيز آنها پرداخت. بسياری از افراد، حتی نزديكان، دوستان و همفكران محمد در اين كار با او مخالف بودند و مسلح كردن مردم كردستان را به صلاح نميدانستند. اما بروجردی آن چنـان بـه مـردمِ بـومی اعتقاد داشت كه بی هيچ ترديدی نقشه خود را عملی كرد. وقتی اولين عمليات اين گروه و نقش آنها در آزادسازی كامياران مشخص شد، محمد به درست بودن فكرش بيشتر اميدوار شد. اين كار، تا اندازه ای هم دهان مخالفان را هم بست. تشكيل سازمان پيشمرگان كرد مسلمان ضربه سختی به ضد انقلاب بود و بيشترين فشار آنها هم برای انحلال اين سازمان بود. با بودن اين گروه، ضد انقلاب خلع سلاح ميشد. افراد اين سازمان همـه كرد بودند و هـيچ اتهـامی هم به آنها نميچسبيد. با همت و پشتكار محمد و افراد سپاه و همكاری و همياری پيشمرگان مسلمان، شهرهای كردستان يكی يكی آزاد شدند و از سلطه ضد انقلاب درآمدند و مردم توانستند ثمرات و نتايج انقلاب را ببينند. محمد در تمام عمليات، به مردم فكر ميكرد و به منافع آنها می انديشيد. هر جا ذره ای منافع مردم به خطرمی افتاد، نقشه اش را عوض ميكرد و طرح را طوری ميريخت كه به مردم ضرری نرسد. همه سفارشش به نيروها اين بـود كه سعی كنيد با مردم كردستان رو به در رو نشويد و آنها را از خود بدانيد. آنها را دوست بداريد و بدانيد كه برای خدمت به اينها به منطقه آمده ايد. مردم نيز چنان با او صميمی بودند كه هر مشكلی برايشان پيش می آمد، به سراغ او می رفتنـد و از او كمك ميخواستند. 👉 @mtnsr2 ➰🔅➰🔅➰🔅➰🔅➰🔅➰🔅🔅