هدایت شده از مَأوا | مرتضی خوشنویس زاده
قربانی عید قربان
به مناسبت۱۵مرداد سالروز شهادت شهید عباس بابایی
سال۶۱شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان.درجه این جوان سرگردی بود،به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم.بنا بود پایگاه را اداره کند کار سختی بود.دل همه میلرزید؛دل خودم هم که اصرار داشتم میلرزید که آیا میتواند؟ اما توانست.وقتی بنیصدر فرمانده بود کار مشکلتر بود.افرادی بودند که دل صافی نداشتند و اذیت میکردند؛ حرف میزدند،اما کار نمیکردند اما او توانست همانها را هم جذب کند.خودش نمونهیی از این قضایا را نقل کرد.خلبانی بود که رفت در بمباران بغداد شرکت کرد،بعد هم شهید شد.او جزو همان هایی بود که از اول با نظام ناسازگاری داشت.شهید بابایی با او گرم گرفت و محبت کرد حتی او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود با اینکه نسبت به خودش ارشد هم بود.شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود،اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛سنش هم بیشتر بود.در میان نظامیها این چیزها خیلی مهم است.یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود.شهید بابایی میگفت در دعای کمیل شانههایش از گریه میلرزید بعد رو کرد به من و گفت:عباس دعا کن من شهید بشوم!این را بابایی پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد.خود عباس بابایی هم هم یک انسان واقعا مؤمن و پرهیزگار و صادق و صالح بود.اگر میخواهید اثر بگذارید راهش این است که دلها را به هم نزدیک کنید درون را پاک کنید عمل را خالص کنید برای خدا کار کنید آنوقت خدای متعال برکت خواهد داد.
تخلیص بیانات رهبر معظم انقلاب ۸۳/۱۰/۲۳
#شهید_عباس_بابایی
#امام_خوانی
خوانش آثار #امامین_انقلاب
@khoshneviszadeh