eitaa logo
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری ارزوئیه
114 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
158 فایل
ارزوئیه؛ شهری در کرانه غربی کرمان به قدمت تاریخ تمدن بشر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍این جمله از کیست؟! ▪️بحرین دختر خودمان بود به هر که خواستیم شوهرش دادیم! ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
خیلی حیف شد... غصه خوردیم💔 سر بُرد ما از ولز و تاثیر مثبت روی فروکش کردن شلوغی های ز.ز.آ هم دوست داشتیم آمریکا رو ببریم تا کلا فتنه دفن بشه. ولی اون مرحله‌ی تاریخی به بصیرت و مجاهدت نیاز داشت نه اتفاقات شانسی فوتبالی. خدا از این امدادهای دوپینگی نمیکنه. حالا هم برخی رفقا تو دلشون میگفتن رفتن به فینال و قهرمانی در شب ۲۲ بهمن چه تاثیر خوبی میتونه در انتخابات و راهپیمایی ۲۲بهمن داشته باشه. ولی انقلاب اسلامی مقدس‌تر از این حرفاست که خدا بخواد بواسطه قِل خوردن توپ و رفتنش تو دروازه تقدیرش رو رقم بزنه. اتفاقات بزرگ، مقدمات حکیمانه‌ی بزرگ میخوان. نمیتونیم زلف امور بزرگ مقدس رو به مسائل اتفاقی و هیجانات گره بزنیم. 😉😊 دست بچه‌های تیم ملّی درد نکنه. دمشون گرم. با غیرت بازی کردن🌹 ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷                      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🇮🇷🤚سلام ،طلوع طرب انگیز پنجشنبه نوزدهمین روز از بهمن ماه و بیست و هفتمین روز از ماه مبارک رجب که مصادف است با ارزشمندترین رخداد بشری یعنی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را به خدمت همه سروران تبریک عرض می نمایم و به رسم ادب سخن امروز را نیز به این مناسبت تقدیم خواهم نمود.       «گرامی می داریم روز نیروی هوائی را» 🇮🇷📚"" تنها رخدادی است که برغم انبوه نعمت های بی شماری که به انسان ها عطا گردیده است، بابت آن خداوند به مؤمنین منت نهاده است، زیرا که بنا بر فرمایش امام علی(علیه السلام): 🇮🇷👈- مردم عصر بعثت به بدترین دین گردن نهاده بودند. 🇮🇷👈- حاکمیت جهل و نادانی و صدر نشینی نادانان و تحقیر عالمان نهادینه شده بود. 🇮🇷👈- عبادت و پرستش بت ها به جای خدای واحد جریان داشت. 🇮🇷👈- مردم ره گم کرده و حیران و سر گردان بودند. 🇮🇷👈و پیامبر مبعوث به نبوت شد تا: 🇮🇷👈- احیای فطرت و بر انگیختن عقل انسانها 🇮🇷👈- هشدار برای آدمیان 🇮🇷👈- احیای توحید و اجرای عدالت 🇮🇷👈- درمان های دردهای روحی، روانی بشر 🇮🇷👈- تعدیل غرایز محقق شود.        و این علت مبارکی عید سعید است. 🇮🇷🌺🇮🇷بارالها؛بر محمد(صلی الله علیه و آله) و آل محمد(علیهم صلوات الله) درود فرست و زندگی و‌ مرگ ما را عجین با عشق به محمد(صلی الله علیه و آله) و آل او گردان و این عید بزرگ را بر ما مبارک گردان. عیدتان مبارک التماس دعا ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛ 🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
🌹🌹 ❇️ امروز پنجشنبه ⬇️ ⚜ متعلق است به: 💎 امام حسن عسکری(ع)⚜ 📿 ذکر روز 💯 🍀لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین🍀 🗓مناسبت ها : • مبعث رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم (تعطیل) • روز نیروی هوایی ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
| | 🔳ي) ما به بي‌بي سكينه افتخار مي‌كنيم ◻️ما افتخار مي‌كنيم به «بي‌بي سكينه» كه جز يك فرزند، هيچ قومي نداشت و ندارد از ما كرماني هاست. زن زحمت‌كش سيه‌چرده پر از معنويت كه امروز افتخار شهر ماست؛ او مادر شهيد ماست كه با كار در كوره‌هاي آجرپزي، فرزندش علي را بزرگ كرد. كتاب «مثل علي، مثل فاطمه» را بخوانيد تا ببينيد اين مادر چگونه او (علي شفيعي) را بزرگ كرد. ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
🌺دکتر اسماعیل‌کاخ فرماندار ارزوئیه هردوشنبه ملاقات مردمی دارد ❇️ امروز دوشنبه ⬇️ ⚜ متعلق است به: 💎 امام حسن (ع) و امام حسین (ع)⚜ 📿 ذکر روز 💯 🍀یاقاضی الحاجات🍀 🗓مناسبت ها : • ندارد ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌺دکتر اسماعیل‌کاخ فرماندار ارزوئیه هر دوشنبه ملاقات مردمی دارد                   بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ    🌸🤚سلام، طلوع فجر دوشنبه بیست و سومین روز از بهمن ماه و دومین روز از ماه شعبان المعظم، ان شاءالله همراه باشد با "زیارت امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)" و ذکر شریف "یا قاضی الحاجات".      «شرکت در یک تکلیف انقلابی است». 🌿📚«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَٰذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ». 🌿🖋 در_ قرآن: 🌿🎤 ...نهرهای کوچکی حفر کردند که دهکده را به دریا وصل می کرد و به این ترتیب شبهای شنبه ماهی ها تا درب منزل آنان می آمدند و آنگاه که خورشید غروب می کرد و روز شنبه به پایان می رسید، راه بازگشت ماهی ها را سد و آنها را براحتی صید می کردند... 🌿🌿🌿بار الها: بر محمد(صلی الله علیه و آله) و آل محمد(علیهم صلوات الله) درود فرست و از فیوضات این ماه مبارک ما را بهره مند گردان. التماس دعا ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛ 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
27.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ویژه چهلم شهدای حادثه تروریستی گلزار کرمان 🎥 نماهنگ | عادل؛ مسافری از گلزار کرمان 🔹️ روایت تصویری حضور شهید کرمانی در دیدار با رهبر انقلاب از کرمان تا تهران، ۱۱ روز پیش از شهادت در گلزار شهدای کرمان تا لحظه شهادت 💻 رسانه "خامنه‌ای آی آر" به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای حادثه تروریستی زائران مزار شهید حاج قاسم سلیمانی، نماهنگ "عادل؛ مسافری از گلزار کرمان" را بر اساس حضور شهید عادل رضایی در دیدار مردم کرمان با رهبر انقلاب، منتشر میکند. ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
🌹 سالروز شهادت اسطوره جهاد و مقاومت سرباز ولایت،یار صدیق سید حسن نصرالله،شهید عماد مغنیه گرامی باد. 🌷شادی روحش صلوات ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
(1) 📣بمناسبت فرا رسیدن میلاد با سعادت امام حسین، سیدالشهدا(ع) و روز پاسدار، خاطراتی از شهدای سپاهی به خدمتتان تقدیم میگردد 👇امام خمینی(ره)👈 اگر سپاه نیود، کشور‌ هم نبود 🌹 بعد از فتح المبین اولین فرزندش به دنیا آمد... دختری که بر اثر فلج مغزی قادر به حرکت نبود. در روزهای شروع جنگ خواهرش ۷۰ درصد جانباز شد... در طریق‌القدس برادرش ابراهیم را از دست داد... در رمضان پایش زیر تانک له شد. در خیبر شیمیایی شد... سال ۶۲ فرزند دومش (امیر) سالم بدنیا آمد... در بدر دستش از مچ قطع شد.. بچه ی سومش هم معلول به دنیا آمد. امام جمعه و فرمانده لشکر، تکلیف جهاد را از گردنش برداشته بودند... با وجود همه این مشکلات، حاضر نشد لحظه‌ای جبهه را ترک کند تا سرانجام در عملیات کربلای ۴ در حالی که فرمانده گردان کربلا را به عهده داشت، بعنوان غواص خط شکن شرکت کرد و جزء اولین نفرات در نوک پیکان حمله قرار داشت به شهادت رسید و گردانش موفق ترین گردان در کل عملیات لقب گرفت... او سال‌ها بعد تفحص گردید و در بین نیروهایش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت...  کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه برشی از زندگی سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی 🌹چند وقتی بود بچه ‌ها صبح که پا می شدند، میدیدن پوتین هاشون واکس زده دم مقر جفت شده بود... با چند تا بچه ‌ها قرار گذاشتیم تا ببینیم کار کیه؟!... یه شب نیمه شب یدفعه از خواب بیدار شدم و صدای توجه ام رو جلب کرد، یه نفر با یه گونی داشت آروم از مقر می رفت بیرون، دنبالش رفتم، یه گوشه نشست و شروع کرد به واکس زدن پوتین ها.بدون توجه خودم روبهش رسوندم و روبرویش ایستادم... برای چند لحظه ماتم برد اون اسماعیل بود، فرمانده لشکر بدر. خواستم چیزی بگم که گفت، هیس!! هیچ چیزی نگو وقول بده بچه‌ ها هم چیزی نفهمند.... کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه برشی از زندگی سردار شهید اسماعیل دقایقی, فرمانده سپاه بدر 🌹حاج حسین اسكندرلو 👈 شب پیش ازشهادتش درجمع رزمندگان شركت كننده در این عملیات گفته بود: «امشب شب عاشورا است،حفظ انقلاب و این منطقه خون می خواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ كنیم دشمن تا جاده اندیمشك - اهواز پیش خواهند آمد»... 🌹 پشت بی سیم گفتیم, فلانی! نگو حاج عمار شهید شده، نگذار همه نیروها متوجه شوند و روحیه‌شان را از دست بدهند. از این طرف در اتاق عملیات غوغایی بود. یکی از دوستان از پشت میزش افتاد کف اتاق. از حال رفت. پاهایش را دراز کردیم. به هوشش آوردیم و آب قند دادیم بهش، به فکر این بودیم چه کسی را جایگزین حاج عمار کنیم. کسی که جنگنده، خستگی ناپذیر، شجاع و مدیر باشد و با نیروها بجوشد. واقعا کسی را نداشتیم. حاج قاسم بعد از شهادت حاج عمار گفت: «کمرم شکست.» دوستانی که جنازه عمار را دیده بودند می‌گفتند: مثل کسی بوده که روزها و شب‌های متمادی عملیات کرده و حالا از فرط خستگی خیلی راحت خوابش برده... کتاب مدافعان حرم, ناصر کاوه روایت زندگی شهید مدافع حرم, محمد حسین محمد خانی معروف به عمارحلب 🌹 کوچیک که بودم وابستگیم به بابا انقدر زیاد بود که بعضی روزها اگر تهران بود، میرفتن دفتر کارشون من رو با خودشون میبردن توی اون دفتر یه اتاق کوچیک بود با یه جا رختی و سجاده و یخچال خیلی کوچک جلسه های بابا (حاج قاسم) که طولانی میشد به من میگفت برو تو اون اتاق و استراحت کن، توی یخچال آب و آبمیوه و شکلات تافی بود از همون تافی ها که پوست شون رنگی رنگی بود و وسط شون شکلات، ساعتها توی همون اتاق می شستم تا جلسه بابا تموم بشه و برم پیشش از توی یخچال چندتا تافی می خوردم و آبمیوه و آب، وقتی جلسه بابا تموم میشد سریع با کاغذ و خودکار میومد تو اتاق می پریدم بغلش منو می شوند روی پاهاش، می گفت: بابا چیا خوردی؟ هرچی خوردی بگو تا بنویسم... دونه به دونه بهش می گفتم حتی آب معدنی و شکلات، موقع رفتن دستمو که میگرفت تو راه کاغذ رو به یه نفر میداد و می گفت: بده به حسابداری، دختر من این چیزا رو استفاده کرد، بگو پولشو حساب کنن یا از حقوقم کم کنن. کتاب من قاسم سلیمانی هستم, ناصر کاوه روایتی از فرزند شهید, فاطمه سلیمانی 🌹شهید هاشم کلهر تعداد ۲۰ دندانش در فکه زیر رمل رفت، دست راستش و سه انگشت چپش درجوانرود در پادگان حضرت رسول دفن شد، قسمتی از بدنش باتفاق شهید ابراهیم حسامی و حسین محمدی در جفیر باقی ماند و سرانجام نیمی از کمر و پاهایش در بهشت زهرا آرام گرفت... در واقع "شهید هاشم کلهر" ازغرب تا جنوب و بهشت در چهار منطقه قبر دارد... کتاب خاطرات دردناک، م برشی از زندگی شهید, هاشم کلهر ┏━━ °•🖌•°━━┓ @Ayndh_Roosh ┗━━ °•🖌•°━━┛
هدایت شده از نصرت الرعایا/ عمار
(۲) 📣بمناسبت فرا رسیدن دوم اردیبهشت ، سالگرد تاسیس سپاه پاسداران، میهمان شهدای سپاهی هستیم👇 🌹 فکر می‌کنم همسرم تنها یک آرزو در دنیا داشت و برای آن بسیار تلاش می‌کرد. قبل از عقد به من گفت دعایی دارم که حتماً وقت عقد آن را برایم بخواه. وقتی برای عقد رفتیم، با فاصله از هم نشستیم. آن لحظات تمام دغدغه‌ام این بود که با این فاصله چطور به او بگویم که چه دعایی داشت؟... نمی‌دانستم چه کنم. در همین اثنا، خواهر آقا صالح جلو آمد و یک دستمال کاغذی تاشده به من داد و گفت این را داداش فرستاد. دستمال را باز کردم، روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: "دعا کن من شهید شوم"... یادم هست که قرآن در دست داشتم، از ته دل دعا کردم خدا شهادت را به صالح بدهد و عاقبتش به شهادت ختم شود، اما واقعاً تصور نمی‌کردم این خواسته قلبی به این سرعت محقق شود...  کتاب مرواریدهای بی نشان، ناصرکاوه  برشی از زندگی شـهیـد عبدالصالح زارع 🌹محمدباقر شب قبل از عملیات خیبر. به بچه های گردانش گفت: هر كس از مال و منال دنیا، اولاد و عیال، قرض، خرج و... نگران است و از این دنیا نبریده است، ما چراغها را خاموش كردیم بدون هیچ خجالتی برگردد... اكنون حضرت امام، اعلام كرده اند كه, رزمندگان عزیز در عملیات آزادسازی جزایر مجنون، علی وار جنگ كنید و اگر به شهادت رسیدید، شهادت تان حسین گونه باشد. حالا من به صراحت می گویم كه مأموریت ما، مأموریت شهادت است و یك درصد هم احتمال ندارد كه احدی برگردد و تا آخرین نفر آنجا خواهیم ماند تا به نحو احسن، مأموریت خود را انجام دهیم... در آخرین تماسش به مهدی باكری می گوید: بنده امام حسین را این دو سه قدمی می بینم... کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه برشی از زندگی شهید مشدی عباد 🌹بازهم مست شدم از لبخندش. با جعبه ای شیرینی به خانه آمد. می دانست که من بیشتر از هر چیز هوس چیزهای شیرین می کنم...لبخندی زد. از همان لبخند های مست کننده اش. محو صورتش بودم. گفت : دیگه موقعش رسیده... جعبہ را باز کرد و شیرینی در دهانم گذاشت .گفتم: خیرِ انشاءاللہ .گفت : خیر است. وقتش رسیده به عهدمون وفا کنیم .اشکهام می ریخت بی اختیار... خدایا به این زودی فرصتم تمام شد؟... نمی خواست مرد بودنش را با گریه کم رنگ کنه، ولی نتونست بغض گلویش را مخفی کند. گفتم: در این هیاهوی شهر که همه دنبال مارک و ملک و دلار و جواهرند، کسی قدر میدونه این مهربونی تو را؟... و باز هم مست شدم از لبخندش... گفت: لطف این کار درهمین است ..."گمنامی و اخلاص برای خدا" کتاب مرواریدهای بی نشان، ناصرکاوه به روایت همسر شهید مدافع حرم، شهید میثم نجفی 🌹مردم از من قبول کنید... من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت می کند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم. اما این را بدانید والله علمای شیعه را تماماً و از نزدیک می شناسم. الان چهارده سال شغل من همین است. علمای لبنان را می شناسم. علمای پاکستان را می شناسم. علمای حوزه خلیج فارس را می شناسم. چه شیعه و چه سنی... والله، اشهد بالله، سرآمد همه این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی, "آیت الله العظمی امام خامنه ای" است... اگر عاقبت به خیری می خواهید باید پیروی از ولی فقیه کنیم... در قیامت خواهیم دید, "مهمترین محور محاسبه اعمال, تبعیت از ولایت فقیه است." کتاب من قاسم سلیمانی هستم, ناصر کاوه 🌹یک طرف ایمانم بود و یک طرف احساساتم. احساسم می‌گفت اجازه نده برود اما ایمانم عکس احساسم بود. گفتم برو و با مادرت خداحافظی کن و برگرد اما زود برنگرد، ساعت ۶ عصر رفت و ساعت ۱۱ شب بازگشت، از او پرسیدم مادرت چه گفت؟... پاسخ داد: هیچ کلامی نگفت و فقط گریه کرد من هم که این را شنیدم خیلی گریه کردم. "دستانم را گرفت و اشک ریخت و گفت دلم را لرزاندی، بعد از چند دقیقه گفت اما نمی‌توانی ایمانم را بلرزانی"... "نفسم را می‌گرفت وقتی در راه پله داد می‌زد: "یادت باشد، یادت باشد"... وقتی پیکرش را آوردند، صورتش را که لمس کردم سردی جسمش جانم را گرفت، تنش خیلی سرد بود، هرگز آن سردی صورتش را فراموش نمی‌کنم. آن چند دقیقه ی آخر که باهم بودیم را نمی‌دانستم چه کنم فقط در آغوش گرفته بودمش و می‌گفتم دوستت دارم...  کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه روایتی از همسر شهید مدافع حرم، حمید سیاهکالی