eitaa logo
استاد سید محمد موسوی
1.1هزار دنبال‌کننده
285 عکس
15 ویدیو
38 فایل
استاد سید محمد موسوی بایگی دانشیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی این مجموعه توسط شاگردان ایشان اداره می‌شود 📬ارتباط با ادمین کانال: @Sohrevardi_97 نشانی در تلگرام: https://t.me/+Q0r8hlZ2J-_ioZlM
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴کلیپ صوتی ویژه نشست سالانه گروه فلسفه 🔴به زودی صوت کامل بارگذاری خواهد شد https://t.me/musaavi https://eitaa.com/musaavi_b
ser_bala .mp3
6.19M
📝 گفتاری از استاد سید محمد موسوی با موضوع سرّ بلا و صبر اولیاء الله ⚫️انتشار به مناسبت سالروز رحلت عقلیة العرب حضرت زینب سلام الله علیها sapp.ir/musaavi_b https://t.me/musaavi https://eitaa.com/musaavi_b
nobovat.mp3
12.39M
📄گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره نبوت 🔵انتشار یافته به مناسبت عید سعید مبعث sapp.ir/musaavi_b https://t.me/musaavi https://eitaa.com/musaavi_b
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره حدیث شریف : مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ گزینش و نوشتار:مهدی سلامی https://t.me/musaavi_b https://eitaa.com/musaavi_b
hadis .mp3
8.49M
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره حدیث شریف : مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ https://t.me/musaavi_b https://eitaa.com/musaavi_b
در این که تفسیر این روایت چیست اختلافات زیادی وجود دارد، اما دو تفسیر که با مبانی عرفانی بیشتر سازگار است، و بر طبق آن مبانی معنای آن واضح می‏شود، یکی این است که نفس هر شیء و خودی هر شیء در حقیقت همان نحوه وجود آن است، نحوه وجود هر شیء بنابر عرفان می‏شود تعین وجود منبسط، پس «من عرف نفسه» یعنی حقیقتی که، حقیقت وجودی نفس و انسان است، که همان وجود منبسط و حقیقت انسان کامل می‏باشد، اگر کسی آن را بشناسد و به این معرفت برسد، «عرف ربّه»، پس بر می‏گردد به معرفت انسان کامل. پس نفس و حقیقت هر شیء نحوه وجود آن است، نحوه وجود آن یعنی تعین و ظهور آن در وجود منبسط، زیرا اشیاء ظهورات و تعیّنات وجود منبسط هستند، پس خودی و حقیقت هر شیء، همان علت و سببی است که منشاء این تعین است، آن سبب و آن منشاء تعیّن وجود منبسط است، اگر کسی حقیقت این وجود منبسط را که نفس و خودی خودش است، بشناسد، وجود منبسط هم که ظهور حق تعالی است، ربّ آن را هم می‏شناسد. آیه‏ی النَّبِيُّ أَوْلَى﴿النَّبِيُّ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ موید همین معناست. این که نبی از خود مومنین به انفس آنها اولی است، هیچ قیدی -مثلا اطاعت- ندارد، ممکن است کسی این گونه برداشت کند که اینکه نبی اولی است، به این معنا است که اگر وی دستوری داد و خلاف میل انسان بود، باید امر او را انجام دهد، اما با این تفسیر قضیه بسیار پایین می‏آید و در حد رابطه یک رئیس و مرئوس پیامبر پایین آورده می‏شود! اما مسأله بسیار بالاتر از این است، ﴿النَّبِيُّ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ یعنی به طور مطلق، یعنی وجود نبی اولی از وجود مومن به نفس خود است، همانطور که کمالات نبی اولی از کمالات مومن به نفسش است، یعنی در اصل وجودش هم همین گونه است، زیرا این اطلاق دارد و شامل هر چیزی می‏شود، هر جنبه از جنبه های نبی که منبیء از ذات و صفات و افعال الهی است را در نظر بگیرید، نسبت به اتباعش اولویت دارد. حال اگر این آیه را کنار «من عرف نفسه فقد عرف ربه» قرار دهید و آن توضیحی که گفته شد را در نظر بگیرید، که حقیقت هر شیء نحوه وجود آن است و نحوه وجود عین تقوّم به علتش است، و یا به عبارت دیگر تعیّن علت است، علت و منشاء اشیاء هم همان حقیقت صادر اول یا وجود منبسط است، پس «من عرف نفسه» که آن حقیقت را بشناسد (حقیقتی که منشاء تعیّن آن است)، «عرف ربّه». معنای دیگر که منافاتی با این ندارد و در طول آن است، این است که علم هر انسان به خودش، اگر معرفت به خود پیدا کند، یعنی ما هرچه بخواهیم خود را بشناسیم، آیا می‏توانیم بالاتر از آنچه خداوند ما می‏شناسد بشناسیم؟ یعنی آیا می‏توانیم خود را از خداوند بهتر بشناسیم؟ اگر به فرض اعلی مرتبه معرفت به نفس برای کسی حاصل شود، بالاترین حد معرفت و شناخت از خود ما همان شناختی است که خداوند به ما دارد، پس اگر به فرض ما آن علم (علم الهی که خداوند به ما دارد و آن گونه که خدا ما را می‏داند) را پیدا کنیم، اعلی مرتبه معرفت نفس ما است. اگر کسی به فرض خود را آن گونه بشناسد که خدا او را همان گونه می‏شناسد، معرفتی بالاتر از این معنا ندارد. حال آن گونه که خداوند هر شیء را می‏شناسد، به تعبیر عرفانی همان عین ثابت است، پس هر کس خود را (که همان اصل و منشاء اوست، یعنی همان گونه که در تعیّن علمی حق تعالی است) بشناسد، خودی او یعنی همان چیزی که خدا می‏داند، او در واقع ربّ خود را شناخته است، زیرا ربّ او در واقع همان اسمی است که حاکم بر این عین ثابت است. اگر بخواهیم به تعبیر فنی بگوییم، یعنی هر کس علم به عین ثابت خود پیدا کرد، علم به آن اسمی که حاکم بر این عین ثابت است، پیدا کرده است، زیرا عین ثابت مظهر همان اسم است و ربّ او هم همان است، پس «من عرف نفسه» یعنی نحوه تعیّن آن را در علم الهی دانست که حقیقت آن است، زیرا حقیقت اشیاء همان است که خداوند آنها را آن گونه می‏داند. انسانی که اسماء جزئی بر او حاکم اند، معنا ندارد خداوند را فوق این اسماء بشناسد، علم هر کس به حق تعالی بر اساس همان اسماء حاکم بر اوست، آن که مظهر اسم اعظم است، خداوند را آن گونه می‏شناسد و آن گونه شهود می‏کند، آن که مظهر اسماء جزئیه است، به همان اسماء به حق تعالی معرفت دارد و او را شهود می‏کند. غایت علم هر انسان به حق تعالی بر اساس همان عین ثابت خودش و اسمائی که حاکم بر این عین ثابتند، است و بیش از این هم سهمی از معرفت برای کسی نیست؛ پس «من عرف نفسه» یعنی اگر کسی آن حقیقتش را که عین ثابتش است، شناخت، ربّش (یعنی اسمائی که حاکم بر او و مربّی او هستند) را می‏شناسد. گزینش و نوشتار:مهدی سلامی https://t.me/musaavi_b https://eitaa.com/musaavi_b
ser_bala .mp3
6.19M
📝 گفتاری از استاد سید محمد موسوی با موضوع سرّ بلا و صبر اولیاء الله ⚫️بازنشر به مناسبت سالروز رحلت عقلیة العرب حضرت زینب سلام الله علیها https://t.me/musaavi https://eitaa.com/musaavi_b
ser_bala .mp3
6.57M
📝 گفتاری از استاد سید محمد موسوی با موضوع سرّ بلا و صبر اولیاء الله ⚫️بازنشر به مناسبت سالروز رحلت عقيلة العرب حضرت زینب سلام الله علیها ایتا تلگرام
nobovat.mp3
12.87M
📄گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره نبوت 🔵بازنشر به مناسبت عید سعید مبعث ایتا تلگرام
salavat.mp3
2.01M
📝گفتاری از استاد سید محمد موسوی درباره صلوات ⚪️انتشار یافته به مناسبت شعبان المعظم https://t.me/musaavi https://eitaa.com/musaavi_b