eitaa logo
حدیث آرزومندی
137 دنبال‌کننده
1هزار عکس
25 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت سالروز رحلت مرحوم ایت الله نجفی مرعشی ره. شهاب شریعت ص۲۰۷. حاشیه: رحلت مرجع اعلای شیعه مرحوم ایت الله العظمی برجردی در سال ۱۳۸۰ قمری است... @muslims_1
شهاب شریعت ص۴۸۱. مرحوم ایت الله مرعشی علاوه بر صدها اجازه روایت، اجازات اجتهاد متعددی هم داشتند از جمله اجازاتی از مرحومین سید ابوالحسن اصفهانی و محقق نایینی و ۴ اجازه اجتهاد از محقق عراقی که تصویر انها در این کتاب امده است. تاریخ اولین اجازه اجتهاد ایشان از مرحوم اقا ضیا سال۱۳۴۱ ق است : ۲۶ سالگی. درباره فقیه عارف مرحوم علامه عصار پیشترها مطلب کوتاهی نوشتم رحمهما الله تعالی. @muslims_1
شکنجه نوجوان افغانستانی در قشم از مسوولان محترم قضایی درخواست دارم هرچه سریع تر عاملان دستگیر شده این جنایت نفرت انگیز را به صورت جدی تادیب کنند تا درس عبرتی باشد برای همه ظالمان از خدا بی خبر. باتشکر و احترام.
به تازگی و توسط موسسه امام صدر منتشر شده است...
امسال باز بحث از روز هفتم صفر به عنوان روز وفات امام حسن مجتبی علیه السلام به میان آمد و برخی از دوستان هم سوال کردند. می دانیم که از نظر ماه، مورخان میان صفر و ربیع الاول و از نظر روز، در ماه صفر، میان 7 و 28 صفر و 5 ربیع اختلاف است (منهای آ«ها که روز را ذکر نمی کنند و گاهی صفر و برخی هم ربیع الاول را می گویند) حتما در این باره تحقیقاتی شده است که متاسفانه الان بنده از آنها بی اطلاعم. اهمّ آراء به این شرح است: کلینی و نوبختی، وفات را در آخر ماه صفر سال 49 آورده اند [معمولا این جور روزها، با سال 50 هم که شروع سال جدید است، اشتباه می شود] مفید و طوسی دو شب مانده به آخر صفر را ذکر کرده اند (در مسار و مصباح المتهجد). در منابع اهل سنت هم مطالب فراوانی آمده و غالبا اوائل و به طور خاص پنجم ربیع الاول را ذکر کرده اند. طبقات ابن سعد از حرب بن خالد: پنجم ربیع الاول (سال 50) (طبقات: الخامسه 1/354). طبری (11/514) روز پنجم ربیع الاول (و همین طور ابن طلحه شافعی که متأخر است) خلیفه بن خیاط (تاریخ: 128) فقط سال را آورده که همان 49 است. ابن عساکر (تاریخ مدینه دمشق: 13/300 و...) اقوال مختلف را از مصادر متفاوت آورده است. آنجا از ابن ابی الدنیا آورده که حضرت در ربیع الاول سال 49 درگذشت. (13/301). منابعی که ربیع الاول نقل کرده اند، متعددند. از نظر سال هم بیشتر 49، برخی سال 50 (از جمله کلبی. در : تاریخ دمشق: 13/302)، و برخی هم سال 51 را نوشته اند (13/304). آنچه با همه این نقلها متفاوت است، نظر شهید در الدروس الشرعیه است که هفتم صفر سال 49 یا 50 را نقل کرده است. جمع آراء بالا ـ بجز آنچه شهید اول در دروس آورده (هفتم صفر) ـ متمرکز روی تاریخی بین دو روز مانده به آخر صفر تا 5 روز اول ماه ربیع الاول است. [علی القاعده آنها که صفر را می گویند، باید مقصودشان سال 49 باشد، و آنها که ربیع الاول را می گویند، باید مقصودشان سال 50 باشد. این یک حدس است]. جالب است که همین اختلاف در باره زمان رحلت پیامبر خدا (ص) عینا هست، چون آنجا هم اختلاف بین اواخر صفر و اوائل ربیع الاول است. اما این که شهید، در قرن هشتم، تاریخ را هفتم صفر دانسته، تاریخی که هیچ یک از منابع کهن نیاورده اند، احتمال زیاد دارد که در عبارت اشتباهی شده باشد. عبارت شهید این است: قبض مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین او سنة خمسین من الهجرة. (دروس: 2/8). می توان احتمال داد، که بعد از «سابع» یک «و عشرین من» هم بوده که افتاده است، یعنی روز 27 صفر، احتمالی است که شاهدی ندارد اما چون به تواریخ دیگر نزدیک است، امکان آن هست. این اتفاق در ایراد عبارتی، ممکن است در منبع شهید بوده، او از آن نقل کرده است. هرچه هست، بعد از شهید، و حتی در نسخه های کهن دروس، همین «سابع صفر» آمده است. یک نکته دیگر هم کمک می کند و آن این که بر اساس تقویم وستنفلد، اول ربیع الاول سال 50 روز جمعه است، و روز 29 صفر (ماه صفر را 29 روز فرض کرده) می تواند پنج شنبه یعنی همین «خمیس» باشد که شهید گفته است. از سوی دیگر، اول ماه ربیع، در سال 49 روز دوشنبه است، و بدین ترتیب روز 27 صفر، می تواند پنج شنبه باشد که این با نظر شهید بسیار نزدیک است، به شرط آن که بگوییم عبارت «سابع و عشرین من صفر» بوده که البته برایش شاهدی نداریم. در هر حال، تواریخی از سنی و شیعه که روز وفات را از دو روز مانده به آخر صفر تا پنج ربیع الاول هستند، بسیار زیادند و از نظر تاریخی، بسیار دشوار است که بتوان یک نظر تاریخی متفاوت را پذیرفت. و اما جدولی که در پایان رساله ابراهیم بن قاسم رسی در باره تواریخ ائمه آمده و در آن از هفتم صفر یاد شده، طبق آنچه اخیرا آقای موسوی نژآد نشان دادند، ربطی به اصل رساله رسی ندارد و مصحح آن را در پایان آن رساله افزوده است. @jafarian1964
شهادت حضرت مجتبی علیه السلام ماهم به همین جهات و جهات دیگر هرساله اواخر صفر را تسلیت عرض می کنیم و با تغییر شهادت امام مجتبی ع از ۲۸ صفر به ۷ صفر موافق نبودیم. جناب یوسفی غروی در موسوعة التاریخ الاسلامی ضمن اشاره به هردو قول_و عدم ترجیح_ اورده اند که ۲۸ صفر در میان فارس ها و ۷ صفر در میان عرب ها رایج تر است.(ج۵ص۵۸۶) صرف نظر از لزوم بررسی قدمت تاریخی این سیره ها، منابع قدیمی تاریخ اسلام در این قبیل مباحث محکم است و تمام الکلام فی محله...
✔️گفتمان فقهی امام در امتداد گفتمان آقای خویی بود/ جریان سنتی نفس‌های آخرش را می‌کشد/ حوزه یک مرحله خونین فکری خواهد داشت 🔸پرونده نواندیشی در حوزه (8) 🔘حجت الاسلام و المسلمین احمد رهدار در گفتگو با مباحثات- بخش دوم 🔹ما یک فقیه نظریه‌پرداز به نام حضرت امام داشتیم و متاسفانه در این چهل سال عمدتا مبلغینی برای این نظریه داشتیم و نه شارح. ما شارح نداشتیم. کار شارح، تکرار همان حرف‌های نفر اصلی نیست. کار شارح امتداد آن نظریه در حوزه‌هایی است و رساندن آن به نتایجی است که نفر اول هم ممکن است آن نتایج را قبول نداشته باشد. شارح می‌آید لوازم منطقی یک مبنا را در حوزه‌هایی که حتی ماتن اصلی ممکن است در آن حوزه‌ها تخصص نداشته باشد در آنجا امتداد می‌دهد. 🔹ممکن است من به عنوان نواندیش نظریه‌ای را مطرح کنم که این نظریه نتواند لایه قدرت را بشکافد و بر آن غلبه کند. اصلا بخشی از قوت نظریه‌ها این است که بتواند قدرت را خاضع کند و به انفعال بکشاند، مردم را با خودش همراه کند. یعنی اگر یک نواندیشی نتوانست در این سطح مثلا حاکمیت را به انفعال بکشاند، یک ضعف‌هایی دارد، باید خود آن تقویت شود. 🔹مثلا تقریبا دهه هفتاد در کشور ما، دهه آقای سروش است، آقای سروش به عنوان یک اپوزیسیون فکری در داخل کشور، بحث‌هایی را طرح کرد و کل دانشگاه‌های ما را تسخیر کرد. حاکمیت و قدرت علیه ایشان بود، اما او توانست فضا را به نفع خود تسخیر کند. یعنی فکر به میزان قوتی که داشته باشد، می‌تواند در جاهایی نفوذ کند، اگر در جاهایی که نفوذ نمی‌کند، نشان‌دهنده ضعف آن است. من معتقد هستم کتاب «شریعت در آینه معرفت» آیت الله جوادی آملی، یک خط بطلانی بر کل قوت نظری قبض و بسط آقای سروش کشید. بعد از آن سروش خاموش شد. 🔹من معتقد هستم برخلاف تقریری که از نسبت مرحوم آقای خویی و حضرت امام می‌شود، حضرت امام در تصادم و در ضدیت با گفتمان فقهی آقای خویی ظهور نکرد، بلکه در طول آن ظهور کرد، یعنی امتداد آقای خویی بود. یعنی همان دیدگاه نظارتی آقای خویی را، ساحت نظارتش را بسط داد، شد ولایت. اما برخلاف تقریری که انجمن حجتیه‌ای‌ها از آقای خویی دارند و می‌گویند که به این علت بعد انقلاب سکوت کردیم که مرجع تقلید ما سکوت کرد، من معتقد‌م که آقای خویی اصلا سکوت نکرد. اتفاقا فریاد زد، لکن فریاد یک مرجع تقلید یعنی کلاس درس او، یعنی کتابت او. تا آخرین روزهای عمر هم کلاس درس خود را داشت و هم نوشت. 🔹نواندیشی ضرورتا به این معنی نیست که از جنس طردهای مطلق، شکننده، شالوده‌شکنانه یا با شیب‌های تند سیاسی باشد. معمولا قدرت‌ها اجازه نمی‌دهند. من یک وقتی با بزرگواری در تهران مناظره‌ای داشتم، گفت در اینجا تیغ نظارت استصوابی و ممیزی و …، گفتم برادر من! من موسسه‌ای را اداره می‌کنم که هر هفته، بر حسب لطف‌شان، همه جریان اپوزیسیون فکری نظام، هر هفته مجلات و نشریات‌شان را برای من مجانی می‌فرستند، به شما بگویم که در همین هفته چند مقاله علیه ولایت فقیه نوشته شده است؟ 🔹من معتقد هستم با رفتن عمده فقهای سنتی ما- ان شاالله عمرشان بابرکت بوده و باشد- یعنی مثلا بعد ارتحال این بزرگواران یک اتفاقی می‌افتد. حتی نه فقط فقهای سنتی بعد انقلاب، چرا که ما طلبه‌های فاضل جوانی داریم که شاگردان فقهای سنتی قبلی هستند، از اینها خیلی راحت رد می‌شویم و الان هم رد شده‌ایم و من اینها را مانع نمی‌بینم، لکن از آن لایه اصلی‌تر که عمدتا خود مراجع تقلید هستند، نه رد شده‌ایم و نه به راحتی می‌توانیم رد شویم. باید به طور طبیعی تاریخی از آنها رد شویم. به نظر من یک اتفاقی می‌افتد، بدین صورت که انقلاب اسلامی و نظام سیاسی و نظام اجتماعی بُعد فکر فقاهتی ما می‌شود. 🔹هر وقت نظام سیاسی – اجتماعی ما بُعد فقاهت ما شد- همین که گفتم پایگاه اجتهاد ما باید انقلاب اسلامی باشد- آن موقع یک اتفاقی می‌افتد، همچنان که الان در حوزه اجرا به نظر من، نسبت به فضای موجود حوزه طیف فکری بسیاری داریم از نقدهای شالوده‌شکنانه گرفته تا نقدهای درون پارادایمی. این اتفاق در حوزه ما بعد از رفتن این بزرگواران احتمالا رخ می‌دهد و البته مرحله خونینی خواهد بود. 🔹به گمان من با رفتن جریان سنتی از حوزه علمیه ما یک مرحله خونین فکری خواهیم داشت، یعنی احتمالا فتواها حاد می‌شود، لشکرکشی‌های فکری زیادی رخ می‌دهد، حساسیت به حرف‌های یکدیگر بیشتر می‌شود، این حلم و ژستی که الان گرفته می‌شود، از دست خواهد رفت، حدس من این است. یا جریان سنتی باید پیروز شود یا جریان انقلابی. به نظر من جریان انقلابی بسیار پر قدرت‌تر است و جریان سنتی آخرین نفس‌ها را می‌کشد. همه علت هم این نیست که جریان انقلابی پر قدرت است، یک چیزهایی مربوط به زمانه ما است. 🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21806/amp 🔻🔻🔻 @mobahesatmagz
بخوانید تا حاشیه کوتاهی بزنم....
اقای صدر مطالب مهمی درباره حوزه و مرجعیت دارند که پیشتر و بر اساس نوشته های عربی ایشان مطالعه کرده بودم و گاهی برای دوستان تعریف می کردم. خوشبختانه و به همت دوست خوبم جناب اقای موذنی مجموعه نوشته های ایشان در این موضوعات تجمیع و ترجمه شده است. باید اثری خواندنی باشد. خدمتشان صمیمانه تبریک عرض می کنم. @muslims_1
۲۳۹ مدتی است که سید استاد حضرت آیت الله زنجانی مجالس افاده شبانه خویشتن را به بررسی بحث لباس مشکوک اختصاص داده اند. محور بحث حضرت استاد رساله لباس مشکوک محقق نایینی است که از بهترین و مهمترین اثار در این موضوع است. این یادداشت کوتاه به همین مناسبت به معرفی فهرستی از مهمترین و مطرح ترین رساله هایی که فقهای محترم در این موضوع نگاشته اند می پردازد. دو مقدمه: اول: این موضوع در همه کتابهای استدلالی صلات چه در دوره های کامل فقهی _مانند ریاض و جواهر _ و چه آثار اختصاصی باب صلاة مثل تقریرات صلات مرحوم آیت الله بروجردی بیان شده است که نیازی به معرفی ندارند لذا ما فقط رساله های اختصاصی یا به تعبیر امروزی "تک نگاری" های این موضوع را فهرست می کنیم. دوم: مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در جلد۱۸ الذریعه ص۲۹۳ به بعد فهرستی از رساله های مربوط به این مساله را بیان کرده است که برخی از آنها معروف نبوده و برخی هم چاپ نشده است و البته اگر کسی بخواهد این بحث را کامل کند باید موارد مذکور را هم به این لیست اشتباه کند. ۱_ رساله میرزای شیرازی(متوفی۱۳۱۲) این رساله تقریرات درس مرحوم میرزا در این مساله است در (اخر کتاب المکاسب و البیع که تقریرات درس مرحوم نایینی است به صورت استطرادی چاپ شده است.) ۲_ازاحة الشکوک فی احکام اللباس المشکوک اثر مرحوم اقامیرزا محمد حس آشتیانی(متوفی۱۳۱۹ق) ۳_الذهب المسکوک فی اللباس المشکوک اثر حاج میرزا علی ایروانی(متوفی۱۳۵۲ق) ۴_فی مسالة الصلاة في اللباس المشكوك فيه اثر علامه محمد جواد بلاغی(متوفی۱۳۵۲) ۵_اللباس المشکوک اثر محقق نایینی(متوفی۱۳۵۵ق) که به قلم خودشان است. نیز: تقریرات درس محقق نایینی به قلم مرحوم اقا شیخ موسی خوانساری. این کتاب توسط موسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی چاپ شده است. ۶_ازاحة الالتباس عن الحكم المشكوك فيه من اللباس اثر مرحوم آیت الله انگجی(متوفی۱۳۵۷ق) ۷_رساله محقق عراقی (متوفی ۱۳۶۱ق)این نوشته در آخر کتاب روائع الامالی که بحث فروع علم اجمالی است منتشر شده است. ۸_تحقیق فی مسالة اللباس المشكوك تقریرات درس مرحوم آیت الله العظمی حجت(متوفی۱۳۷۲ق) به قلم شیخ شیخ محمد بهاری همدانی و توسط نویسنده چاپ شخصی شده است. ۹_الطریق المسلوک فی حکم اللباس المشکوک تقریرات بحث مرحوم آیت الله بروجردی(متوفی۱۳۸۰ق) بقم شیخ احمد صابری همدانی. ۱۰_رساله فی اللباس المشکوک بقلم محقق خوئی(متوفی۱۴۱۳ق) از میان مراجع معاصر هم آیت الله شیخ جعفر سبحانی دام ظله رساله ای خوش خوان و منقح در این موضوع دارند. دو نکته: اول. موضوع بحث این است که ما می دانیم لباس نمازگزار باید از اجرای حیوان حرام گوشت یا حیوانی که ذبح شرعی نشده است، نباشد. سوال این است که اگر شک کنیم آیا این لباس از مواد مجاز تهیه شده یا نه حکم مساله چیست. به این لباس لباس مشکوک می گویند. باتوجه به گسترش واردات چرم و..این موضوع از قرن قبل در فقه ما پررنگ شده است از آنجا که در این موضوع قواعد فقهی و اصولی مختلفی جریان پیدا می کند، تحلیل و تحقیق بحث به توانمندی فکری و فقهی خاصی نیاز دارد. از همین رو این مساله علاوه بر نتیجه فتوایی مهم شده است. دوم. همانطور که مرحوم اقای بروجردی فرموده اند این مساله در میان قدما اصلا مطرح نبوده و از زمان محقق و علامه حلی در فقه ما مطرح شده است.(الطریق المسکوک ص۸) لذا اینکه مشهور مخالف جواز نماز در لباس مشکوک هستند، اهمیتی ندارد_چون شهرت اگر ارزش داشته باشد، شهرت قدمایی است_ و ما باید خودمان ادله را بررسی کنیم. ۹۸/۷/۱۹ @muslims_1
کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند قاصد منزل سلمی که سلامت بادش چه شود گر به سلامی دل ما شاد کند امتحان کن که بسی گنج مرادت بدهند گر خرابی چو مرا لطف تو آباد کند یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد قدر یک ساعته عمری که در او داد کند حالیا عشوه ناز تو ز بنیادم برد تا دگرباره حکیمانه چه بنیاد کند گوهر پاک تو از مدحت ما مستغنیست فکر مشاطه چه با حسن خداداد کند ره نبردیم به مقصود خود اندر شیراز خرم آن روز که حافظ ره بغداد کند  
کتاب تازه منتشر شده از آیت الله مبلغی.. در فایل صوتی کوتاهی آن را معرفی خواهم کرد انشا الله تعالی.. قیمت با تخفیف:۹۵ هزار تومان.
اللهم اشف کل مریض سیما سماحة الشيخ المرجع الشيرازي و وفقه_ و سماحة السيد القائد_ لما تحب و ترضی.
فهرست کتاب فقه زندگی امام صدر که پیشتر معرفی کردم @muslims_1
مقاله ای درباره این دو کتاب نوشتم و تحویل دوستانم در مجله حوزوی "رسائل" شد. اطلاع ندارم که چه زمانی و در یک یا دو شماره منتشر می کنند(چون حجم مقاله قدری بیش از مقدار مصوب شد)...بعد از نشر اطلاع رسانی بیشتری خواهم کرد..انشا الله. این مقاله به معرفی دو کتاب و برخی از نکات برجسته آنها می پردازد و در نهایت به برخی از کاستی های آنها هم اشاره می کند.