منو فاطمه قبل از تموم شدنِ کلاس:
خب موقع برگشت بریم فلان حرکتو بزنیم یکم حوصلمون سر نره هیجان خونمون تنظیم بشه
هدایت شده از ↯ژولیت
من قبلش به مبینا گفتم حالا که میخوایم اینکارو کنیم عمرا اگه بتونیم بریم و همون شد(:
انقدر امروز خسته بودم ، تا رسیدم خونه بدون اینکه حتی ناهار بخورم گرفتم خوابیدم تا الان(: