˙✧˖°📷 ༘ ⋆｡˚

سرانجام دلتنگی‌ات در یکی از همین شب ها روحم را نه، تنم را به گور خواهد برد.

پرسیدند چرا چنین بی‌مرز دوستش داشتی؟ گفتم او زخم‌هایم را بوسید و "رنجم" را باور کرد...

فکر کردن به او یادآور گل‌های یاس‌ است، همانقدر معطر، دلنشین، و زیبا .

˙✧˖°📷 ༘ ⋆｡˚

2:21 ‧₊˚🖇️✩ ₊˚🎧⊹ ♡ 𝑷𝒍𝒆𝒂𝒔𝒆, 𝒅𝒐𝒏'𝒕 𝒇𝒂𝒍𝒍 𝒂𝒑𝒂𝒓𝒕 𝑰 𝒄𝒂𝒏'𝒕 𝒇𝒂𝒄𝒆 𝒚𝒐𝒖𝒓 𝒃𝒓𝒆𝒂𝒌𝒊𝒏𝒈 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 𝑰'𝒎 𝒕𝒓𝒚𝒊𝒏𝒈 𝒕𝒐 𝒃𝒆 𝒃𝒓𝒂𝒗𝒆 𝑺𝒕𝒐𝒑 𝒂𝒔𝒌𝒊𝒏𝒈 𝒎𝒆 𝒕𝒐 𝒔𝒕𝒂𝒚 𝑰 𝒄𝒂𝒏'𝒕 𝒍𝒐𝒗𝒆 𝒚𝒐𝒖 𝒊𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒅𝒂𝒓𝒌 𝑰𝒕 𝒇𝒆𝒆𝒍𝒔 𝒍𝒊𝒌𝒆 𝒘𝒆'𝒓𝒆 𝒐𝒄𝒆𝒂𝒏𝒔 𝒂𝒑𝒂𝒓𝒕 𝑻𝒉𝒆𝒓𝒆 𝒊𝒔 𝒔𝒐 𝒎𝒖𝒄𝒉 𝒔𝒑𝒂𝒄𝒆 𝒃𝒆𝒕𝒘𝒆𝒆𝒏 𝒖𝒔 𝑩𝒂𝒃𝒚, 𝒘𝒆'𝒓𝒆 𝒂𝒍𝒓𝒆𝒂𝒅𝒚 𝒅𝒆𝒇𝒆𝒂𝒕𝒆𝒅 𝑨𝒉-𝒚𝒆𝒂𝒉-𝒚𝒆𝒂𝒉-𝒚𝒆𝒂𝒉-𝒚𝒆𝒂𝒉-𝒚𝒆𝒂𝒉-𝒚𝒆𝒂𝒉-𝒚𝒆𝒂𝒉 𝑬𝒗𝒆𝒓𝒚𝒕𝒉𝒊𝒏𝒈 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒈𝒆𝒅 𝒎𝒆..

تو متوجه نبودی. ولی من لحظه به لحظه‌ی زندگیم رو فقط با خاطره‌های کوچیکمون‌ گذروندم.

سرانجام دلتنگی‌ات در یکی از همین شب ها روحم را نه ، تنم را به گور خواهد بُرد .

شاید تاریک باشم، اما احساس می‌کنم وجود تو کنار من می‌تونه خیلی چیزهارو عوض کنه.

˙✧˖°📷 ༘ ⋆｡˚

تو در غیابِ کسی که دوستش داری یتیم خواهی ماند، حتی اگر تمامِ دنیا تو را در آغوش بگیرند.

رها کن. مگر ندیدی هرکه اهمیت میداد غمگین تر بود؟

باهام حرف بزن قلبِ من.. وقتی تو ساکت میشی اوضاع عجیب تر از وقتی میشه که من سا‌کتم

˙✧˖°📷 ༘ ⋆｡˚

عجیب خسته شده‌ام؛ نه از صحبت، بلکه از فکر آن‌چه باید تعریف کنم. _آلبر کامو

لطافت وجودش اجازه نمی‌داد که خراشی بر روح کسی بگذارد و به همین دلیل خیلی زود شبیه بادها فراموش می‌شد.

چیزی را دوست دارم که مرا از همه‌چیز دور کند؛مثل آسمان، رویاها و قطارهای شبانه؛ چیزی خنک و دورکننده و لذت‌بخش.

˙✧˖°📷 ༘ ⋆｡˚

2:02 ‧₊˚🖇️✩ ₊˚🎧⊹ ♡ 𝑴-𝑨-𝑴-𝑨-𝑩-𝑶-𝒀,! 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚, 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚 𝑴𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚, 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚 𝑴-𝑨-𝑴-𝑨-𝑩-𝑶-𝒀,! 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚, 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚 𝑴-𝑨-𝑴-𝑨-𝑩-𝑶-𝒀,! 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚, 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚 𝑴-𝑨-𝑴-𝑨-𝑩-𝑶-𝒀,! 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚, 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚 𝑴-𝑨-𝑴-𝑨-𝑩-𝑶-𝒀,! 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚, 𝒎𝒂𝒎𝒂'𝒔 𝒃𝒐𝒚

مثل یه ماگ قدیمی و قشنگ که شکسته‌بود، به تکه‌های روحش نگاه می‌کرد و مدام از خودش می‌پرسید: یعنی درست می‌شوم؟