eitaa logo
𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
1.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
406 ویدیو
4 فایل
༒•𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐭𝐨 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐞𝐚 𝐨𝐟 𝐛𝐥🩸🩸𝐝•༒ این مکان تخته ی شطرنج مهره های سیاه و سفید بریتانیاست ! ناشناس هیوا : https://harfeto.timefriend.net/16985136849838 ناشناس نیل :https://daigo.ir/secret/912575040
مشاهده در ایتا
دانلود
اتمام کار ! (Holy Lord that was too much ) لطفا دست از فور زدن بردارین و دیگه به پی وی بنده تکست ندین چون تایم تقدیمی به اتمام رسیده ! ممنون از استقبالتون گرمتون عزیزان ! شرمنده کردین ! با اینکه دهنم سرویس و کمرم دو نیم شد ولی جدا این تقدیمی رو دوست داشتم و دیدن بیو و پروف های جذابتون واقعا لذت بخش بود اما یه نکته ! افرادی که تنها به منظور گرفتن تقدیمی اینجان و فقط به این دلیل جوین شدن ، بعد از دیدن تقدیمیشون میتونن لفت بدن و برن ! چرا این حرفو میزنم ؟ چون من نیازی به ممبر های فیک و ادم های قدر نشناس شبح گونه ندارم ! ( میدونم اینو قبلا هم گفتم ولی اِنی وی ...) به هر حال لازمه اینم بگم که ممبر های جدید خوش اومدن و ممبر های قدیمی هم که تاج سر بنده هستن (خواهر برادر تیکه شلوار خواری ...) پ ن : اگه دیدین تقدیمی هاتون نیست و تا صبح برداشته شده اینجا رو چک کنین ! 𝐒𝐅𝐁_𝐏 قربون همتون ! سپاس دوباره !
𝓘 𝓯𝓸𝓾𝓷𝓭 𝓲𝓽 𝓱𝓪𝓻𝓭, 𝓲𝓽'𝓼 𝓱𝓪𝓻𝓭 𝓽𝓸 𝓯𝓲𝓷𝓭 𝓞𝓱 𝔀𝓮𝓵𝓵, 𝔀𝓱𝓪𝓽𝓮𝓿𝓮𝓻, 𝓷𝓮𝓿𝓮𝓻 𝓶𝓲𝓷𝓭... #Video_music -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
درود به وقت 11:11
هدایت شده از 🇵🇸 ★شازده کوچولو★
اگر به بزرگترها بگویید::خانه قشنگی با آجرهای سرخ رنگ دیدم که گل شمعدانی روی پنجره هایش پیچیده و کبوترها روی سقفش نشسته بودند، اصلا نمی توانند چنین خانه ای را تصور کنند به جایش بایدبه آنها بگویید: خانه ای دیدم که ۲۰ هزار دلار می ارزید. آنوقت با تعجب جواب میدهند آه چه خانه قشنگیه" به همین ترتیب نمیتوانید به بزرگترها بگویید مدرکی که نشان می دهد شازده کوچولو وجود داشت اینست که او جذاب بود می خندید و یک گوسفند میخواست اگر کسی دنبال گوسفند باشد همین خود مدرکی است که نشان میدهد او وجود دارد. گفتن این حرفها به بزرگترها چه فایده ای دارد؟ بزرگترها شانه هایشان را بالا می اندازند و با شما مثل بچه ها رفتار میکنند. اما اگر بهشان بگویید:"اسم سیاره ای که شازده کوچولو از آن آمده بود سیارک ب - ۶۱۲ بود." آنوقت آنها متقاعد میشوند و دست از سوالاتشان برمی دارند. بزرگترها اینطوری هستند. نباید باهاشان مخالفت کرد بچه ها باید همیشه در مقابل آدم بزرگها تحمل نشان بدهند. ☆for: @my_mafia ☆from: @shazdehkocholom
ممنون شازده کوچولو !
‌‌‌‌های لیدیز اند جنتلمن ... ( !Well...Well...Well ) خب خب خب ! از اونجایی که به امار زیبای 680 رسیدیم و من یه قولی داده بودم که بیشتر ممبرا منتظرش بودن باید بگم که امروز راس ساعت 4 پرونده ی جنایی داریم ! اول از همه باید یه تشکر بکنم به خاطر تمام ساپورت هاتون ! مرسی که هستین و تا این اندازه ارادت و معرفت دارین ! دوم اینکه چنتا نکته : 1. اول اینکه ممنون میشم فور رو انجام بدین ! 2.تایم گذاشتن جواب پرونده ساعت 8 الی 9 شبه و بعد از این تایم قراره تمام جواب های شما عزیزان رو همراه با ایدی و نیک نیمتون داخل چنل پرونده های جناییمون قرار بدیم و اگه مایل نیستید و میخواید ناشناس شناخته بشین لطفا بهم اطلاع بدین ! 3. لطفا در حین جواب دادن منطقی باشید و ماورایی فکر نکنید ! 4. تنها یک جواب درست و کامل بدین ! یک : قاتل کیه ؟ دو : چرا و به چه علت شخص مظنون اصلی پروندست ؟ 5.از سخت یا اسون بودن ، کم یا زیاد بودن جزئیات و غیره گله نکنید چون معما و کیس های جنایی در حد نرمال خودش کامل و جامعه و ناتوانی در حل پرونده ی قتل نشون دهنده ی غلط و یا اشتباه بودن اون نیست ! 6. یادتون نره داخل چنل پرونده های جناییمون عضو بشین ...( •ارشیو پرونده های جنایی :" 𝐀𝐫𝐜𝐡𝐢𝐯𝐞 𝐎𝐟 𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 𝐂𝐚𝐬𝐞𝐬 " ) 7. لطفا حتما داخل پی وی بنده جواب هارو بفرستین نه داخل ناشناس چون کار رو سخت میکنه ! و در اخر ... منتظرتونم عزیزان ! -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
این یه معمای قتله!برای حلش اماده ای؟ نکاتی قبل از شروع: این کیس جنایی توسط مظنون اصلی پرونده جان هوپ تعریف شده! ساعت 8:30 صبح بعد از تحویل چند بسته ی پستی به سمت اسلینزویل در ویرجینای غربی راهی شدم تا مثل همیشه تعداد انگشت شماری نامه و روزنامه رو به دست اقای تدفاینر برسونم.اون روز سوار یه موتور پیک بودم و بعد از رسوندن نامه ها میبایستی بر میگشتم تا ادامه ی جعبه های پستی رو پخش کنم.هوا به شدت سرد بود و روی زمین چند متر برف تازه نشسته بود و همچنان میبارید و میبارید!جرمی تدفاینر منو میشناخت.با اینکه اون یه پیرمرد گوشه گیر اما خوش مشرب بود ولی ما دوستای نزدیکی بودیم! میدونستم بعد از تحویل نامه ها ممکنه مثل دفعات پیش منو به داخل دعوت کنه و بعد از خروندن یه ماگ شکلات داغ و مارشمالو خستگی راه رو از تنم بشوره و ببره و منو با داستان هاش سرگرم کنه! زمانی که به کلبه ی چوبی اون رسیدم جنگل بی اندازه ساکت بود و من میتونستم ببینم که دودی از دودکش خونه بالا نمیره.به سمت درگاه خونه رفتم و چندین بار در زدم اما جوابی نگرفتم.بعد از دور زدن کلبه سعی داشتم داخل خونه رو دید بزنم و درست بعد از اینکه قندیل هارو شکستم و با نفسم شیشه رو بخار دادم و با بافت پلیورم پنجره رو پاک کردم جرمی رو دیدم که روی زمین افتاده و فنجون چاییش روی زمین سرازیر شده!اون مرده بود و این غم انگیزه اما من هنوز نمیدونم چرا اینجا به عنوان مظنون اصلی شناخته شدم؟! تو میتونی بهم بگی؟ جواب هاتون رو همراه با لینک کانال زیباتون برام اینجا(@Kayner) بفرستین!متنظرتونم ... #Invitation #Test #Criminal_murder_case -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
و اما جواب تست پرونده ی جنایی ! ( اونقدر ساده و بیسیکه که حتی باور نمیکنی ! ) جواب سوال اول : قاتل کیه ؟ بیاین مشخص کنیم . معمولا که نه قطعا وقتی از یه پرونده ی جنایی مطالب قابل بحث نشر میکنیم و تست میذاریم پس حتما قاتلی هم وجود داره و مرگ یه فرد خود*کشی و یا مرگ طبیعی نبوده ! جدا واضح و فاحش به نظر میرسه که قاتل خود پستچی یا همون جان هوپه که عین زرافه ی گردن دراز دروغ به هم میبافه و خیلی هم تمیز ، زیبا و با ساخت جزئیات ریز این کارو انجام میده و تو کارش موفقه اما ...اما ... هممون میدونم که دروغگو نه تنها حافظه ی خوبی نداره بلکه همیشه جنایات و خرابکاری هاش رو میشه ! (حالا به هر نحوی ! ) یادته تو پرونده گفته شد که جان دقیق ساعت 8:30 دقیقه رو مد نظرش داشته ، هوا سرد و برفی ، و در حال بارش بوده و شیشه ها اونقدری سرد و یخ زده بودن که جان مجبور میشه بعد از اینکه با نفسش شیشه ی پنجره رو گرم میکنه با بافت پلیورش اون رو تمیز کنه تا بتونه داخل کلبه رو ببینه درسته ؟ اولین شک و ظنی که به وجود میاد اینه که چطور یه نفر تا این اندازه دقیق میتونه تایملاین ورود و خروجشو از یه محوطه اینقدر رند و خوب یادش باشه ! و دوم اینکه ... پاک کردن شیشه ی یخ زده اونم از خارج تقریبا کار غیر ممکنیه ! اگه از داخل سعی کنی با استفاده از نفس گرم و یه پارچه شیشه رو تمیز کنی تا بتونی منظره ی بیرونو ببینی کار به شدت اسونیه ولی از خارج تقریبا شکست میخوری ! چون چیز واضح و کاملی قرار نیست ببینی ! دومین موضوع مشکوک داخل پرونده : اینکه جان از کجا فهمید که جرمی مرده ؟ شاید فقط غش کرده بوده ، دچار پانیک اتک یا سکته ی قلبی شده بوده و یا غیره ... جان به طور حتم اگر قاتل نبود نمیتونست اعلام کنه که جرمی رو در چنین شرایطی داخل کلپه ی در بسته پیدا کرده ! سوم : جان از کجا میتونسته بدونه که داخل استکان سرریز شده ی جرمی چه مایعی وجود داشته ؟ میتونسته دمنوش ، قهوه و یا چیز های دیگه ای شبیه به اون باشه ! قتل به طور حتم شب قبل یا چندین روز قبل تر انجام شده بود ... برای اثباث این موضوع چنتا مدرک داریم ! 1. بارش برف چندین سانتی متری : باعث بانی پاک شدن رد پاها 2. خاموش بودن شومینه و خارج نشدن دود از داخل دودکش ( این کار تایم میبره و نشون میده که چندین ساعت از قتل گذشته که هیزم داخل شومنیه طوری سوخته که رو به اتمام رفته ...) صرفا جهت شفاف سازی و یاداوری : جان از موتور پیک استفاده کرده بود و این چیز ممکنیه ! طوفان و کولاکی در کار نبوده ... فقط برف میباریده همین ! و این نشون دهنده ی این نیست که جان تو این قسمت هم در حال دروغ گفتن بوده ... ویرجینای غربی تقریبا یه منطقه ی جنگلیه گرمسیره و اونقدرا هم مسیر رو با وجود برف سخت نمیکنه چون بارش برف سبک و کمه ! در اخر باید بگم هدف و مقصود قتل در این پرونده اصلا ملاک نبود و تنها چیزی که میخواستیم بدونیم تنها دو سوالی بود که پرسیده شد ! یک : قاتل کیه ؟ دو : چرا و به چه علت شخص مظنون اصلی پروندست ؟ چنتا نکته ی کلیدی که لازم میدونم تا مطرحشون کنم : اینکه تمام افراد ذهنیات مختلف و قوه های تخیل ضعیف و قوی دارن ولی برای حل پرونده های جنایی همیشه نیاز نیست تا جزئیات زیادی داشته باشیم تا با کنار هم قرار دادن اونها مثل پازل پرونده رو حل کنیم ! تو این پروسه شما نقش یه کارگاه رو دارین که با در نظر گرفتن حتی کمترین جزئیات و مدارک موجود میبایستی اونقدری تئوری بسازه تا بتونه پرونده رو حل کنه ! خودش رو جای قاتل بذاره و یه جور شبیه سازی انجام بده تا بتونه ذهنیاتش رو بخونه ! همیشه ی خدا حقایق جلوی چشمامون نیستن و نیازه که ما یکم دقیق تر خیره بشیم یا حتی زاویه ی دیدمون رو عوض کنیم ! اینطوره که میتونیم از یه تئوری یه فکت ثابت شده بسازیم ! حرف اخر : ممنون به خاطر حمایت های بی وقفتون ! مرسی از اینکه شرکت کردین ! تک تک تکست هاتون رو خوندم و جدا لذت بردم و امیدوارم بتونیم بیشتر به این مسائل بپردازیم ! روزتون خوش و وقتتون بخیر ! -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
از پشت میز بلند شد و به سمت برد اطلاعات رفت• -ترنت کاینر...رایدر...شاهدخت مردگان...لوییز!تنها کسایی که ازشون تصویری در اختیار داریم. الکساندرا سخت در حال کاوش اتفاقات چند هفته ی گذشته بود • -شاهدخت مردگان متخصص جنایت با گازهای سمیِ کشنده..پس احتمالا حادثه‌ی مقابل بیمارستان کار اون میتونه باشه! لوییز!... قاتلی کاری که حمام خون راه می‌اندازه..! هیوا کاتریتا رایدر..اون...هاه؛این دخترک خیلی باهوش و محافظه کارِه... و دیوید ترنت کاینر!..عزرائیل شهر.. او نگاهی به نخ سرخ رنگی که از تصویر ترنت کاینر آغاز شده بود انداخت و در ادامه دیگر عکس های متصل شده توسط نخ هارو از نظر گذروند و در پی گرفتن رد خون ؛اونهارو به هم متصل کرد اما بلافاصله تار و پود اتصال رو از هم درید • -مافیاها جدیداً خیلی پراکنده کار میکنن!..هرکدوم شیوه ی خودشون رو دارن و حتی انگار بیزینس جداگانه ای برای خودشون راه انداختن! پس این نشون میده..اگه رئیسشون؛کاینر،دستگیر بشه همچنان جنایت و این خون و خونریزی ها ادامه داره..! به دیوار تکیه داد و نفس عمیقی کشید • -این پرونده ی قتاله لندن..رفته رفته داره پیچیده‌تر میشه..!! #Little_part_role #Text -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
نزدیک یک سال از شروع سلطنت خونین مهره های سیاه در لندن سیتی گذشته است . شهر بعد از دستگیری دیوید ترنت کاینر ملقب به شاتگان انجل ، سلاخ و کابوس همیشگی این ایالت در کلیسای مرکزی شهر ، دوباره به ارامش و امنیت پیشین خود بازگشت اما درست در روز محاکمه ی نهایی خود این قاتل خونخوار دست به فرار زدو چنین انتظار میرفت که بار دیگر سیلی از خون بر زمین سرد شده ی لندن روانه کند اما تقریبا 365 روز از گریختن ان گذشته و همچنان شهر در بهترین وضعیت خود قرار دارد و تا دقایق پیش هیچ خبری از فعالیت این باند سیاه و اعضای مافیایی گزارش نشده است . ماموران پلیس همواره جنایات کوچک را گزارش و در حال حاضر انجام وظیفه میکنند . لندن خالی از قتل عام ، انفجار و سرقت های سنگین و متوالی ... است و اسایش و شادی در بین مردم رواج دارد. اما تا کی قرار است این وضعیت حاکم بر بریتانیای زیبایمان باشد ؟ ایا مافیا عقب نشینی کرده و یا سعی بر اجرایی نمودن نقشه ای ماهرانه دارد تا در این مدت به لندن سیتی و مردمان عزیزش شبیخون بزند ؟ فصل سوم رول مافیایی پلیسی دریایی از خون در استانه ی اغاز است عزیزان ... میتوان گفت ... دریایی از خون محل بارگذاری اطلاعات و اخبار متفرقه درباره‌ی فعالیت های ماموران پلیس ، شهروندان سفید و باند مافیاست . اگه مایل به ورود به این رول مافیایی پلیسی بودید حتما به ایدی های زیر مراجعه کنید تا در صورت مجاز بودن ، شما هم جزوی از خانواده ی بزرگمون بشید ! @Kayner @petrichore -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
هدایت شده از - archer יִ
دریای خون عزیز؛ خیلی نمیگذره از آشنایی من با شما، 700 تایی شدنت رو تبریک میگم :)) به زودی 1k شدنت رو جشن بگیریم♡
𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
عاشق این پست شدم ... امیدوارم ! جدا امیدوارم !
unhealthy.mp3
6.24M
𝐖𝐞𝐥𝐥, 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐥𝐨𝐯𝐞 𝐢𝐬 𝐰𝐨𝐫𝐬𝐞 𝐖𝐨𝐫𝐬𝐞 𝐭𝐡𝐚𝐧 𝐜𝐢𝐠𝐚𝐫𝐞𝐭𝐭𝐞𝐬 𝐄𝐯𝐞𝐧 𝐢𝐟 𝐈 𝐡𝐚𝐝 𝐭𝐰𝐞𝐧𝐭𝐲 𝐢𝐧 𝐦𝐲 𝐡𝐚𝐧𝐝𝐬 𝐎𝐡, 𝐛𝐚𝐛𝐞, 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐭𝐨𝐮𝐜𝐡, 𝐢𝐭 𝐡𝐮𝐫𝐭𝐬 𝐌𝐨𝐫𝐞 𝐭𝐡𝐚𝐧 𝐡𝐚𝐧𝐠𝐨𝐯𝐞𝐫𝐬 𝐍𝐨, 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐛𝐨𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐝𝐨𝐧'𝐭 𝐡𝐨𝐥𝐝 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐚𝐦𝐞 𝐫𝐞𝐠𝐫𝐞𝐭 𝐀𝐧𝐝 𝐦𝐲 𝐦𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐬𝐚𝐲𝐬 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐲𝐨𝐮'𝐫𝐞 𝐛𝐚𝐝 𝐟𝐨𝐫 𝐦𝐞 𝐆𝐮𝐞𝐬𝐬 𝐬𝐡𝐞 𝐧𝐞𝐯𝐞𝐫 𝐟𝐞𝐥𝐭 𝐭𝐡𝐞 𝐡𝐢𝐠𝐡 𝐰𝐞'𝐫𝐞 𝐨𝐧 𝐫𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐧𝐨𝐰 𝐀𝐧𝐝 𝐦𝐲 𝐟𝐚𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐬𝐚𝐲𝐬 𝐈 𝐬𝐡𝐨𝐮𝐥𝐝 𝐫𝐮𝐧 𝐚𝐰𝐚𝐲 𝐁𝐮𝐭 𝐡𝐞 𝐝𝐨𝐧'𝐭 𝐤𝐧𝐨𝐰 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐈 𝐣𝐮𝐬𝐭 𝐝𝐨𝐧'𝐭 𝐤𝐧𝐨𝐰 𝐡𝐨𝐰 𝐖𝐞𝐥𝐥, 𝐢𝐟 𝐢𝐭'𝐬 𝐮𝐧𝐡𝐞𝐚𝐥𝐭𝐡𝐲 𝐭𝐡𝐞𝐧 𝐈 𝐝𝐨𝐧'𝐭 𝐠𝐢𝐯𝐞 𝐚 𝐝𝐚𝐦𝐧 '𝐂𝐚𝐮𝐬𝐞 𝐞𝐯𝐞𝐧 𝐢𝐟 𝐢𝐭 𝐤𝐢𝐥𝐥𝐬 𝐦𝐞, 𝐈'𝐥𝐥 𝐚𝐥𝐰𝐚𝐲𝐬 𝐭𝐚𝐤𝐞 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐡𝐚𝐧𝐝 𝐈𝐭'𝐬 𝐮𝐧𝐡𝐞𝐚𝐥𝐭𝐡𝐲, 𝐭𝐡𝐞𝐲 𝐣𝐮𝐬𝐭 𝐝𝐨𝐧'𝐭 𝐮𝐧𝐝𝐞𝐫𝐬𝐭𝐚𝐧𝐝 𝐀𝐧𝐝 𝐰𝐡𝐞𝐧 𝐭𝐡𝐞𝐲 𝐭𝐫𝐲 𝐭𝐨 𝐬𝐭𝐨𝐩 𝐦𝐞, 𝐣𝐮𝐬𝐭 𝐤𝐧𝐨𝐰 𝐧𝐨𝐛𝐨𝐝𝐲 𝐜𝐚𝐧 𝐘𝐨𝐮'𝐫𝐞 𝐬𝐭𝐢𝐥𝐥 𝐠𝐨𝐧' 𝐛𝐞 𝐦𝐲 𝐦𝐚𝐧! 00:17 01:05 -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- درود و وقت بخیر ؛ چنلِ 𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅 قصد داره از چنل‌های فاخر و جذاب شما حمایت ویژه کنه ؛ تنها کاری که لازمه انجام بدین اینه که این تکست پست رو فور کنید و لینکتون رو "اینجا" بگذارید تا من به صورت فوق پروفشنال یکی از پست های چنلتون رو انتخاب و به مدت 18 ساعت تویِ چنل‌م قرار بدم ! مهلت : چهارشنبه شب ، ساعت 22:22 تایم قرارگیری حمایتی ها : جمعه شب ، ساعت 00:00 محل قرارگیری حمایتی ها : " 𝐒𝐅𝐁_𝐏 " ظرفیت : تا جایی که در توانم بود ... منتظرتونم ! -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-