هدایت شده از ¹⁹⁹'اهلسایه؛
تقاص مقصر الوده بودن بند نافمان را باید که بدهد؟
#مقصرکیست؟
+ایا شرمی نداری از این همه گناه؟
خنده ای کرد: چرا داشته باشم؟ ایا تو، هم شرم و حیایی نداری از رسوای گناهان من؟
کمی مکث کرد گفت: ایا کار من خجالت اور تر است یا تو؟ تویی که میخواهی بدانی من چه کثافطی هستم؟
فریاد عصبی کشید: بگو! من یا تو!!
کارآگاه میان سال لبخندی به برندگی کاغذ زد: درست میگوی! من کارم نجاست بار است که میخواهم از کارهای که مالک ان تو هستی سر دربیارم. اما در هرصورت تو هستی که انان را کثیف کردی و بعد هم کار من را، پس تو از هر زاویه که نگاه کنی و شایدم کمی به ان خیره بشوی متوجه میشوی تو مقصری! تو محکومی!
ʜᴇ ᴡᴏɴ'ᴛ ᴅɪᴇ ꜰᴏʀ ʏᴏᴜ ʙᴀʙʏ!
ɪᴛ'ꜱ ᴊᴜꜱᴛ ᴀ ᴄʀᴜᴇʟ ɢᴀᴍᴇ, ᴡʜᴇʀᴇ ʜᴇ ᴜꜱᴇꜱ ʏᴏᴜʀ ᴅʀᴇᴀᴍꜱ ᴀʙᴏᴜᴛ ʟᴏᴠᴇ ᴛᴏ ᴜꜱᴇ ʏᴏᴜ.
#Profile
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
Billie Eilish - COPYCAT.mp3
7.93M
Cₐₗₗ ₘₑ cₐₗₗₒᵤₛₑd, cₐₗₗ ₘₑ cₒₗd
Yₒᵤ'ᵣₑ ᵢₜₐₗᵢc, ᵢ'ₘ ᵢₙ bₒₗd
Cₐₗₗ ₘₑ cₒcₖy, wₐₜcₕ yₒᵤᵣ ₜₒₙₑ
Yₒᵤ bₑₜₜₑᵣ ₗₒᵥₑ ₘₑ, 'cₐᵤₛₑ yₒᵤ'ᵣₑ ⱼᵤₛₜ ₐ cₗₒₙₑ
By ₜₕₑ wₐy,
yₒᵤ'ᵥₑ bₑₑₙ ᵤₙᵢₙᵥᵢₜₑd
'Cₐᵤₛₑ ₐₗₗ yₒᵤ ₛₐy ₐᵣₑ ₐₗₗ ₜₕₑ ₛₐₘₑ ₜₕᵢₙgₛ ᵢ dᵢd !
Cₒₚycₐₜ ₜᵣyₙₐ cₒₚ ₘy ₘₐₙₙₑᵣ
Wₐₜcₕ yₒᵤᵣ bₐcₖ wₕₑₙ yₒᵤ cₐₙ'ₜ wₐₜcₕ ₘᵢₙₑ
Cₒₚycₐₜ ₜᵣyₙₐ cₒₚ ₘy gₗₐₘₒᵣ
Wₕy ₛₒ ₛₐd, bᵤₙₙy?
Cₐₙ'ₜ ₕₐᵥₑ ₘᵢₙₑ ...
01:13
02:06
#Music
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝑺𝒂𝒅𝒏𝒆𝒔𝒔 𝒊𝒔 𝒐𝒖𝒓 𝒄𝒐𝒏𝒔𝒕𝒂𝒏𝒕 𝒄𝒐𝒎𝒑𝒂𝒏𝒊𝒐𝒏. 𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒕𝒉𝒆 𝒕𝒊𝒎𝒆 𝒐𝒖𝒓 𝒖𝒎𝒃𝒊𝒍𝒊𝒄𝒂𝒍 𝒄𝒐𝒓𝒅 𝒊𝒔 𝒄𝒖𝒕 𝒘𝒊𝒕𝒉 𝒐𝒖𝒓 𝒎𝒐𝒕𝒉𝒆𝒓... 𝒖𝒏𝒕𝒊𝒍 𝒕𝒉𝒆 𝒍𝒂𝒔𝒕 𝒃𝒓𝒆𝒂𝒕𝒉 𝒘𝒆 𝒕𝒂𝒌𝒆 𝒐𝒖𝒕 𝒐𝒇 𝒐𝒖𝒓 𝒍𝒖𝒏𝒈𝒔...
𝑫𝒐𝒏'𝒕 𝒕𝒓𝒚 𝒕𝒐 𝒕𝒖𝒓𝒏 𝒃𝒂𝒄𝒌! 𝑻𝒓𝒚 𝒕𝒐 𝒂𝒄𝒄𝒆𝒑𝒕 𝒊𝒕!
غم همراه همیشگی ما آدماست . از زمانی که بندناف ما با مادرمون بریده میشه ... تا آخرین نفسی که از ریه بیرون میدیم...
سعی نکن پسش بزنی ! تلاش کن بپذیریش !
#Text
#Profile
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
هدایت شده از ¹⁹⁹'اهلسایه؛
#نویسندهیقاتل.
هر شب یکی از قتل هایش را مینوشت.
بسیار زیبا مینوشت؛ مانند یک رویایی جنایی بی نقص که در ذهن یک بیمار روانی نیز نقش میبست حیرت اور و دقیق بود.
عده ای انها را میخواندند. خوششان می امد و فردایشان انها میشدن نقش اصلی قصه ی بعدی او.
بسیار جالب است که کسی متوجه ی جمله دائم، در حال تکرار شدن ان در رمان های حقیقی او بود نمیشد: "خون، مرا سیراب نمیکند. مرگ هم همینطور. من فقط نمیدانم چی مرا از این تشنگی ابدی نجات میدهد. "
فقط برق خاصی که چشمانش را تبرئه میکرد؛ گاهی کاراگاه فکر میکرد پدرش با علم توانسته او را اینگونه بیمار کند و برق چشمانش هم عوارض بیماری ست و کمی بعد هم دگر با کلمه ی گاهی درباره ی این موضوع حرف نمیزد. مطمئن بود.یعنی ثابت شد بود.
#پروندهدرنگاهاول
قبلا از خواب دیدن میترسیدم اما الان دیگه نه ؛
چون هرچقدر هم خواب بدی ببینم وقتی بیدار میشم از اونم بدتره !
#Profile
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
tv girl - cigarettes out the window (320) (1).mp3
8.05M
ᴍʏ ɢɪʀʟ ʟɪᴅᴅʏ ᴜꜱᴇᴅ ᴛᴏ ᴀʟᴡᴀʏꜱ ꜱᴍᴏᴋᴇ
ᴄɪɢᴀʀᴇᴛᴛᴇꜱ ᴡʜᴇɴ ꜱʜᴇ ᴄᴏᴜʟᴅɴ'ᴛ ꜱʟᴇᴇᴘ
ꜱʜᴇ'ᴅ ᴅɪꜱᴀᴘᴘᴇᴀʀ ꜰᴏʀ ᴀɴ ʜᴏᴜʀ ᴀɴᴅ ᴀ ʜᴀʟꜰ
ᴀɴᴅ ᴡʜᴇɴ ꜱʜᴇ'ᴅ ᴄᴏᴍᴇ ʙᴀᴄᴋ ꜱʜᴇ'ᴅ ʙʀᴜꜱʜ ʜᴇʀ ᴛᴇᴇᴛʜ
ʙᴜᴛ ɪ ᴄᴏᴜʟᴅ ꜱᴛɪʟʟ ꜱᴍᴇʟʟ ɪᴛ ᴏɴ ʜᴇʀ ʀᴀɢɢᴇᴅʏ ᴛᴇᴇ
ᴀɴᴅ ɪ ᴄᴏᴜʟᴅ ᴛᴀꜱᴛᴇ ɪᴛ ᴏɴ ʜᴇʀ ʟɪᴘꜱ ᴡʜᴇɴ ᴡᴇ ᴋɪꜱꜱ
ᴘᴏᴏʀ ʟɪᴛᴛʟᴇ ʟɪᴅᴅʏ ᴜꜱᴇᴅ ᴛᴏ ᴀʟᴡᴀʏꜱ Qᴜɪᴛ
ʙᴜᴛ ꜱʜᴇ ɴᴇᴠᴇʀ ʀᴇᴀʟʟʏ Qᴜɪᴛ
ꜱʜᴇ'ᴅ ᴊᴜꜱᴛ ꜱᴀʏ ꜱʜᴇ ᴅɪᴅ...
00:25
01:50
02:40
#Music
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝐌𝐨𝐧𝐞𝐲 𝐢𝐬 𝐦𝐮𝐥𝐭𝐢𝐩𝐥𝐢𝐞𝐝 𝐢𝐧 𝐩𝐫𝐚𝐜𝐭𝐢𝐜𝐚𝐥 𝐯𝐚𝐥𝐮𝐞 𝐝𝐞𝐩𝐞𝐧𝐝𝐢𝐧𝐠 𝐨𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐧𝐮𝐦𝐛𝐞𝐫 𝐨𝐟 𝐖'𝐬 𝐲𝐨𝐮 𝐜𝐨𝐧𝐭𝐫𝐨𝐥 𝐢𝐧 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐥𝐢𝐟𝐞:
𝐰𝐡𝐚𝐭 𝐲𝐨𝐮 𝐝𝐨, 𝐰𝐡𝐞𝐧 𝐲𝐨𝐮 𝐝𝐨 𝐢𝐭, 𝐰𝐡𝐞𝐫𝐞 𝐲𝐨𝐮 𝐝𝐨 𝐢𝐭, 𝐚𝐧𝐝 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐰𝐡𝐨 𝐲𝐨𝐮 𝐝𝐨 𝐢𝐭.
"ᵀⁱᵐᵒᵗʰʸ ᶠᵉʳʳⁱˢˢ"
#Profile
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝑰𝒔𝒏'𝒕 𝒕𝒉𝒂𝒕 𝒕𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒇𝒆 𝒚𝒐𝒖 𝒘𝒂𝒏𝒕?
#Video
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
•هیوا رایدر•
ترک موتور دانته نشستم و اون با سرعت سر سام آوری موتورو میرونه . بعد از مدتی بلاخره به جاده اصلی میرسیم و مسیر هموار تر میشه . هنوزم با این بی احتیاطی کنار نیومدم که اون سکوت رو بی مقدمه میشکنه و میگه:
_"تو بدجوری منو چسبیدی
میخوای دستامو ول کنم ؟
شاید اینجوری کیفش بیشتر باشه
آماده ای ؟"
از این پیشنهاد کمی جا میخورم و بی اختیار با صدای بلندی که شاید بشه داد حسابش کرد میگم:
_"نه !"
چهرم توی اون تاریکی مشخص نیست اما ترس ورم داشته و میدونم که برای لحظه ای رنگم از چهره رفته .
لعنت ! ...چرا قبل از اینکه باهاش بزنم بیرون از اینکه الکل خورده یا نه اطمینان حاصل نکردم؟
با لحن محکمی میگم :
_"اینکارو نمیکنی!"
از واکنشم متوجه میشه که ترسیدم و بلند میخنده .
_الاریک:"تو ترسیدی نه ؟
کی میخواد جلوی منو بگیره ؟
تو ؟ "
دلم میخواد که در این لحظه بگم نیشتو ببند اما ازش صرف نظر میکنم چون درست دستیش رو رها میکنه. با این حال همچنان موتور در حال حرکته و تحت کنترلش.برای یه لحظه ام شده از ترس توی دلم خالی میشه و چشمامو محکم به هم فشار میدم .
نه نه... نیفتادیم . هنوز نه.
Part_1
#Little_part_role
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
_الاریک:"میدونی درست میگی ...
کیه که بخواد تو اولین قرارش با یه مرد به بدترین وجه کشته بشه ؟"
داد میزنم :
_"من نمیدونم !
فقط... لطفا کار احمقانه ای نکن
اینطوری جنازمونم پیدا نمیکنن دانته!"
حلقه دستامو محکم تر میکنم .
میشنوم که دوباره میخنده و میگه :
_"باشه هر چی تو بگی !"
از گفته ش حس خوبی ندارم که میبینم دومین دستشو هم ول میکنه ولی همچنان موتور سر جاش در حال راه رفتنه.
_الاریک:"گفتی چیو پیدا نمیکنن؟
صداتو نشنیدم."
اون داره سعی میکنه منو بترسونه ؟
محشره!
جملات کنایه آمیزی میگه که اینبار در جوابش با عصبانیت آمیخته به ترس و شاید لج میگم:
_"لعنت بهت دانته!
بس کن !"
استرسی وجودمو گرفته و حالا هر لحظه منتظر کله پا شدن چشمامو بستم .
قهقهه میزنه و بعد دستاشو دو مرتبه رو گاز میذاره تا تعادل اولیه حفظ بشه .
_الاریک:"باشه باشه ، فقط آروم باش."
برای لحظه ای از ذهنم میگذره که اگه جایی جز این وضعیت بودم قطعا در جواب خنده ی مسخرش مشتمو میخوابوندم توی دهن دانته .
دستام کمی به لرزش افتادن و دارم سعی میکنم که دهنمو به فحاشی باز نکنم.
با این حال خیالم کمی راحت میشه و بلافاصله طوری که صدام خش میفته با صدای بلندی میگم:
_"آروم باشم ؟ نه واقعا تو این وضع ف*اکی توقع آروم بودن داری؟
زده به سرت یا فقط میخوای اذیتم کنی؟
چته دانته؟"
Part_2
#Little_part_role
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
_الاریک:"میدونی درست میگی ... کیه که بخواد تو اولین قرارش با یه مرد به بدترین وجه کشته بشه ؟" داد م
جواب میده:_"میدونی چیه؟
من توقع ندارم آروم باشی ولی سعی دارم ذهنتو منحرف کنم .
تو نفهمم درک نمیکنی که فقط میخوام کاری کنم که یادت بره دیوید ، -پدرت- تو چه وضعیت مزخرفیه وگرنه منم قصد ندارم خودم و به کشتن بدم !
حالا که دارم فکر میکنم از اذیت کردنتم خوشم میاد چون وقتی انگار عصبانی باشی راحت تر باهام حرف میزنی ...
ولی در مواقع عادی حتی تمایل نداری یه سلام بهم بدی.
این برام سخته میدونی ؟
اینکه وقتی کنارتم هیچ حرفی برای گفتن نداری .
تو ناراحتم میکنی هیوا!"
سعی میکنم آروم تر نفس بکشم .برای چند ثانیه چیزی نمیگم .
من ... تمایلی و حتی حرفی ندارم باهاش بزنم .درست فکر میکنه.
_"من ..."
جمله ای که حتی شروع نشده رو ادامهش نمیدم . هنوز حرف قانع کننده ای برای زدن ندارم و اولین چیزی که به ذهنم میرسه رو نه چندان آروم به زبون میارم:
_"متاسفم
من فقط... هنوز عادت نکردم متوجهی؟
در ضمن این که بخوای به خاطر این موضوع بترسونیم اصلا خوب نیست دانته!"
با لحن تندی جواب میده:
_"تا کی قراره کنارم معذب باشی ؟
من چی دارم که کنارم احساس راحتی نمیکنی هیوا ؟
چون این یه ازدواج اجباریه ؟ یا فقط به خاطر اینکه فکر میکنی من یه عوضی دختر باز به تمام معنام ؟"
با خودم فکر میکنم که یعنی جدا براش مهمه؟ اینکه بخوام بهش اهمیت بدم یا بیشتر باهاش حرف بزنم و وقت بگذرونم ؟
راستش اون شانس زیادی نیوورده .من توی مکالمه های عادی آنچنان حرفی برای زدن ندارم و فقط از یه گوشه رفتار ها و حرفای بقیه رو آنالیز میکنم ... .لعنت!
کلمه ی تکراری نمیدونمو دوباره تکرار میکنم :
_"نمیدونم دانته !
من حتی اونقدرا بهش فکر نکردم .
همه چی اونقدر یهویی و عجیبه که نمیدونم چه غلطی کنم تا حداقل یه نفر از اطرافیانم ازم ناراحت نشه و این ... مسخرست !چون نتیجه ای نمیده و در نهایت بازم همون اتفاق میفته ."
لعنت... چی دارم میگم؟
ادامه میدم:
_"من هیچی نمیدونم متوجهی؟
نمیدونم چرا و تا کی.
اصلا من ... من منظوری از رفتارام ندارم چون اینا ناخود آگاهن و طبیعت رفتارم این شکلیه ... میفهمی دانته؟
متاسفم که اونطور که باید نمیتونم پارتنر ،همسر یا هر کوفت خوب دیگه ای باشم اما ...
متاسفانه فعلا همین وضعه که هست!"
Part_3
#Little_part_role
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
جواب میده:_"میدونی چیه؟ من توقع ندارم آروم باشی ولی سعی دارم ذهنتو منحرف کنم . تو نفهمم درک نمیکنی
اگر که استقبال شه ادامه پارت ها گذاشته میشه .
پ.ن:رمان نیست.
هدایت شده از 𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
𝐆𝐍...
#Video_music
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
درود و رحمت پروردگار بر شما!
هیوا ژونتون اومده تقدیمی بده ،بله!
برای من شات از اکانت یا بیوی چنلتون بفرستید و من با توجه به وایب اکانت یا چنلتون بخشی از لیریک یه آهنگو تقدیم میکنم .
ظرفیت تا 55 اکانت و چنل...
@petrichore