🔴 ✅ حقیقت را ببین، نه تبلیغات را!!!
اگر امروز وضعیت حجاب و دینداری برخی افراد تغییر کرده، این نتیجه عملکرد جمهوری اسلامی نیست، بلکه حاصل جنگ نرم، تهاجم فرهنگی و تبلیغات شبانهروزی دشمنان است که با تمام توان برای کمرنگ کردن اعتقادات مردم برنامهریزی کردهاند.
اما نکتهای که شما از آن غافلید، این است که با وجود تمام این حملات، هنوز هم اکثریت مردم ایران دیندارند، نماز میخوانند، به اهلبیت (ع) عشق میورزند و در ایام محرم، رمضان و اعتکافها غوغا به پا میکنند. اگر قرار بود دین و حجاب به دست جمهوری اسلامی از بین برود، پس این حجم عظیم از زنان چادری، دختران محجبه و جوانانی که برای نماز و هیئت سر و دست میشکنند از کجا آمدهاند؟
مشکل شما این است که تغییر چند نفر را بهکل جامعه تعمیم میدهید، اما نمیبینید که با تمام هجمهها، ایمان در دل مردم زندهتر از همیشه است. شما که امروز به وضعیت حجاب طعنه میزنید، چرا به این فکر نمیکنید که اگر جمهوری اسلامی نبود، شاید همان مادرهای شما هم هیچ اثری از حجاب نداشتند!!!
ایران اسلامی، همچنان پایگاه ایمان است. آنچه تغییر کرده، نه ذات مردم، بلکه شدت حملات دشمنان است. و باز هم با وجود این حملات، دین زنده است و خواهد ماند، چون این خاک، ریشه در اعتقاد و خون شهدا دارد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
امین عزیزم
ولایت فقیه نه یک نظریه صرف، بلکه یک ضرورت عقلی و نقلی در زمان غیبت است. سؤال اساسی اینجاست: آیا جامعه اسلامی میتواند بدون رهبری دینی و سیاسی اداره شود؟ اگر پاسخ منفی است، پس چه کسی باید این وظیفه را بر عهده بگیرد؟
شیعه بر این باور است که تنها کسی حق ولایت بر مردم را دارد که منصوب از جانب خداوند باشد. در عصر حضور، این حق از آنِ پیامبر و امام معصوم است، اما در عصر غیبت، نمیتوان جامعه را به حال خود رها کرد. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ نهجالبلاغه ؛ یعنی جامعه بدون حاکم نمیشود، حتی اگر حاکم فاسق باشد!
حالا سؤال اینجاست: آیا باید جامعه اسلامی را به دست فاسقان، ظالمان و طاغوتها سپرد؟ یا باید کسی که اسلامشناس، عادل، شجاع و مدبر است، این مسئولیت را بر عهده بگیرد؟ اینجاست که ولایت فقیه مطرح میشود.
دلیل عقلی:
در هر جامعهای، نیاز به حکومت امری بدیهی است. حال، اگر حکومت اسلامی نباشد، آیا حکومت غیر اسلامی قابل قبول است؟ آیا دین اسلام برای اداره جامعه نسخهای ندارد؟ اگر دارد، چه کسی باید آن را اجرا کند؟ بدون تردید، کسی که فقیه، عادل و مدیر است، باید این وظیفه را عهدهدار شود. هیچ عاقلی نمیپذیرد که امور مسلمین را به طاغوت بسپارند، در حالی که فقیه واجد شرایط در میان آنان است.
دلیل نقلی:
۱. امام صادق (ع) فرمود:
فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً (وسائل الشیعة، ج۱۸، ص۹۸)؛ یعنی فقیه عادل را بر شما حاکم قرار دادم. اگر حکومت فقیه باطل باشد، پس امام صادق (ع) هم خلاف شرع دستور داده است؟
۲. حدیث امام زمان (عج) در توقیع شریف:
وَ أَمَّا الحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها إِلی رُواةِ حَدیثِنا، فَإِنَّهُم حُجَّتی عَلَیکُم وَ أَنَا حُجَّةُ اللّهِ (بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۸۱)
امام زمان (عج) در دوران غیبت، فقها را حجت بر مردم قرار داده است. آیا میتوان حجت امام را کنار گذاشت و به سراغ حکومت طاغوت رفت؟
۳. شیخ مفید در المقنعه مینویسد:
فقها از سوی امام معصوم منصوباند تا در میان مردم قضاوت کنند و امور آنان را اداره نمایند. آیا شیخ مفید هم تفسیر به رأی کرده؟
نتیجه روشن است : ولایت فقیه یک حکم عقلی و نقلی است. حذف آن، یعنی سپردن دین و دنیا به دست ظالمان. اگر کسی این را نمیپذیرد، باید پاسخ دهد که چه کسی شایستهتر از فقیه عادل برای حکومت است؟ اگر پاسخ ندارد، یعنی به پذیرش حاکمیت طاغوت رضایت داده است
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 دردنامهای برای مسئولان فرهنگیِ غافل از جنگِ واقعی
ای صاحبان تریبون!!!
ای متولیان فرهنگ!!!
آیا هنوز هم در باغ نیستید؟ آیا هنوز هم نمیدانید دشمن از کدام در وارد شده است؟
سالهاست که انقلاب را به تیر شبهه، تحریف و تردید میزنند، اما شما همچنان مشغول خطابههای کلیشهای و تکراریاید. جوانان ما، که قرار بود پرچمدار تمدن نوین اسلامی باشند، امروز در میانهی طوفان شبهات بیدفاع ماندهاند، نه به خاطر قدرت دشمن، بلکه به خاطر بیتفاوتی شما!!!
شبهه، مثل موریانه، ایمان و هویت جوان را از درون میجود!!!
شبهه، مثل سم، آرام و بیصدا اثر میکند، تا جایی که جوانِ دیروز که در راهپیماییهای انقلاب شعار میداد، امروز در فضای مجازی مینویسد: آیا این حکومت اسلامی، واقعاً اسلامی است؟ و شما، با همان روشهای دهه شصتی، میخواهید او را قانع کنید؟
ای متولیان فرهنگی!!!
چه کردید برای پاسخگویی به موجی از پرسشهایی که نسل جدید را در خود فرو برده؟
آیا هنوز هم فکر میکنید با چند سخنرانی ما این هستیم و آن هستیم میشود ذهن جوان را آرام کرد؟
آیا تصور میکنید نوجوانی که هزاران محتوای ضدانقلاب را در فضای مجازی دیده، با چند شعار حماسی قانع میشود؟
جنگ امروز، جنگ گلوله نیست، جنگ منطق است!!
اما شما هنوز هم در میدان جنگ با شمشیر چوبی آمدهاید!!
بیش از ۸۰۰ شبههی اساسی دربارهی انقلاب اسلامی را به فضل خدا پاسخ دادهایم، در حالی که شما، که متولی برنامههای فرهنگی و تبلیغاتی هستید، حتی یک شبههی واقعی را طرح و پاسخ ندادهاید!! این غفلت، گناهی نابخشودنی است.
دههی فجر، فرصتی برای روشنگری است، نه تشریفات!!!
ما به سخنرانانی نیاز داریم که میداندار باشند، نه تشریفاتی.
به تحلیلگرانی نیاز داریم که شبهات روز را بفهمند، نه تاریخنگارانی که فقط خاطره بگویند.
به متولیانی نیاز داریم که فضای مجازی را بشناسند، نه کسانی که هنوز در دنیای بروشور و بنر زندگی میکنند.
بیدار شوید، قبل از آنکه دیر شود
جوانی که امروز پاسخ شبههاش را نگیرد، فردا دشمن را معلم خود میسازد!!
امروز سکوت شما، فردا سقوط یک نسل را رقم میزند!
اگر دغدغهی انقلاب دارید، اگر هنوز هم غیرت دینی در وجودتان هست، برنامهها را از خوابزدگی نجات دهید
والسلام علی مَن اتّبع الهدی
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مناظره داغ میان شخسی به نام هزار (اهل سنت) و آقایاری (شیعه)
هزار (اهل سنت): چرا جمهوری اسلامی به اهل سنت اجازه نمیدهد در تهران جشن میلاد خلیفه دوم، عمر بن خطاب را برگزار کنند؟ آیا این نشاندهندهی تبعیض و نادیده گرفتن حقوق اهل سنت نیست؟
آقایاری (شیعه): قبل از اینکه دربارهی اجازه یا عدم اجازه صحبت کنیم، باید یک سوال اساسی بپرسم: آیا در عقاید اهل سنت، اصلاً چیزی به نام جشن ولادت برای خلفا وجود دارد؟ شما در کدام کشور سنّینشین دیدهاید که مردم برای تولد خلفا جشن بگیرند؟ آیا در عربستان، مصر، ترکیه یا پاکستان چنین جشنی برگزار شده که حالا جمهوری اسلامی را محکوم میکنید؟
هزار: خب، این یک مسئلهی مذهبی است، شاید در گذشته این کار را نمیکردیم، اما ما هم حق داریم عقایدمان را بیان کنیم.
آقایاری: این دیگر یک مطالبهی مذهبی نیست، بلکه یک بهانهی سیاسی برای تفرقهافکنی است. اهل سنت بهطور کلی برگزاری جشن ولادت برای شخصیتهای تاریخی را بدعت میدانند. پس چطور شده که امروز ناگهان برخی از اهل سنت ادعای چنین جشنی را دارند؟ آیا این همان خطی نیست که رسانههای معاند دنبال آن هستند؟
هزار: ولی شیعیان در ایران جشن میلاد اهلبیت را برگزار میکنند، پس چرا ما نتوانیم؟
آقایاری: شیعیان ۱۴۰۰ سال است که جشن میلاد پیامبر (ص)، امام علی (ع)، امام حسین (ع) و دیگر اهلبیت را برگزار میکنند، اما شما بگویید که در ۱۴۰۰ سال گذشته، کجا در کشورهای اهل سنت جشن میلاد خلفا برگزار شده است؟ اگر امروز این مطالبه مطرح شده، آیا این چیزی جز یک ابزار برای تحریک اختلافات مذهبی و دامن زدن به تفرقه است؟
هزار: اما جمهوری اسلامی آزادی کامل به شیعیان میدهد، ولی اهل سنت در مواردی محدودیت دارند.
آقایاری: آزادی یعنی اهل سنت در ایران بالاترین سطح مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را دارند. مگر در عربستان که خود را خادمالحرمین میداند، شیعیان چنین جایگاهی دارند؟ آیا در مصر، ترکیه یا امارات شیعیان اجازه دارند که آزادانه مراسمهای خود را برگزار کنند؟
هزار: ولی ما احساس میکنیم که تبعیض وجود دارد.
آقایاری: احساس شما محترم، اما آیا این احساس ناشی از واقعیت است یا ناشی از بمباران تبلیغاتی رسانههایی که به دنبال تضعیف وحدت اسلامیاند؟ جمهوری اسلامی نهتنها اهل سنت را رها نکرده، بلکه بارها از آزادی عمل آنان در عبادات و مناسکشان دفاع کرده است. اما اینکه برخی بخواهند مطالباتی را مطرح کنند که حتی در فقه خودشان هم جایگاهی ندارد، نشانهی چیزی جز یک بازی رسانهای نیست.
هزار: پس شما معتقدید که ما نباید چنین مطالبهای داشته باشیم؟
آقایاری: من میگویم اگر این مطالبه ریشه در عقاید اهل سنت ندارد، پس چرا باید جمهوری اسلامی را بهخاطر عدم پذیرش آن متهم کرد؟ آیا هدف واقعی، دفاع از حقوق اهل سنت است، یا اجرای پروژهای برای اختلافافکنی و ایجاد دوگانگی مذهبی؟
هزار: یعنی جمهوری اسلامی واقعاً دنبال وحدت است؟
آقایاری: دقیقاً. وحدت اسلامی یک تاکتیک سیاسی نیست، بلکه یک اصل قرآنی و استراتژیک است. جمهوری اسلامی همیشه بر این اصل پایبند بوده و تلاش کرده تا اهل سنت و شیعه را در یک جبههی متحد در برابر دشمنان اسلام نگه دارد. اما متأسفانه، برخی ناخواسته یا عامدانه، با طرح مسائلی که حتی در تاریخ اهل سنت سابقه ندارد، آب به آسیاب دشمن میریزند.
هزار: شاید لازم باشد بیشتر روی این مسئله فکر کنم…
آقایاری: احسنت. تفکر بهترین راه برای عبور از دامهای رسانهای و دشمنان اسلام است.
✍ تنظیم مناظره : یاسر خدایی
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔴 اینکه یک حکومت شیعه با کشورهای غیراسلامی مثل چین و روسیه رابطه دارد، هیچ تضادی با اصول مذهب ندارد. بلکه برعکس، عین سیاستورزی هوشمندانه است.
1. مگر پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) با غیرمسلمانان تعامل نکردند؟
پیامبر(ص) با یهودیان مدینه پیمان بست.
امام علی(ع) در حکومت خود حتی به مسیحیان و یهودیان کمک میکرد.
امام صادق(ع) با فلاسفه یونانی و حتی ملحدین مناظره میکرد.
پس چرا وقتی حکومت شیعه امروز، برای تأمین منافع خود با کشورهای مختلف رابطه دارد، باید ایراد گرفت؟
2. مگر بقیه کشورهای اسلامی، فقط با مسلمانان تعامل میکنند؟
عربستان سعودی که ادعای امالقرای اسلام را دارد، با آمریکا و اسرائیل همپیمان است!
ترکیه عضو ناتو است، یعنی دقیقاً در صف یهودیان و مسیحیان غربی ایستاده!
قطر که میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکاست، چرا کسی نمیگوید با کفار همسفره شده است؟
پس این رابطه با غیرمسلمانان، فقط وقتی اشکال دارد که به ضرر منافع اسلام و مسلمانان باشد.
3. ایران شیعه، چرا با چین و روسیه رابطه دارد؟
چون دشمن اصلی ما آمریکا و اسرائیل هستند و این کشورها مقابل آنها ایستادهاند.
چون در دنیای سیاست، اتحادها بر اساس منافع شکل میگیرند نه احساسات مذهبی.
چون اگر ایران به روسیه و چین نزدیک نشود، آمریکا حلقه تحریم را تنگتر میکند.
4. شاه اسماعیل صفوی، مذهب را اختراع نکرد
تشیع از زمان پیامبر(ص) وجود داشت. اصلاً چه کسی شیعه علی را به وجود آورد؟ خود پیامبر اکرم(ص) فرمود: شیعتک هم الفائزون (شیعیان تو، رستگارند).
امام صادق(ع) که مکتب فقهی شیعه را بنا نهاد، قرنها قبل از شاه اسماعیل بود.
اگر شاه اسماعیل شیعه را اختراع کرد، پس این همه حدیث از امام باقر و امام صادق در منابع شیعه و سنی چیست؟
پس لطفاً تاریخ را درست بخوانید! شاه اسماعیل، یک حکومت شیعی تأسیس کرد، ولی مذهب شیعه را اختراع نکرد.
بنابراین :
سیاست یعنی تأمین منافع ملی و مذهبی، نه تعصب کور
رابطه با کشورهای غیراسلامی، فقط وقتی مذموم است که باعث سلطه آنها شود، نه وقتی که به نفع مسلمین است.
شیعه یک مذهب اصیل و ریشهدار است که از زمان پیامبر(ص) وجود داشته، نه چیزی که شاه اسماعیل ساخته باشد
پس قبل از اینکه احساساتی شوید، کمی تاریخ بخوانید و سیاست را عاقلانه تحلیل کنید.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 حمایت از ظریف؛ دفاع از ذلت و تسلیم در برابر دشمنان ایران
تا کی باید شاهد این باشیم که عدهای در دفاع از فردی ایستادهاند که دست خود را به خون مردم ایران آلوده کرده و بهجای ایستادگی در برابر قدرتهای بزرگ، آنها را از در دروازههای کشور راه داده است؟ آیا شما از رفتارهای ظریف در مذاکرات هستهای بهعنوان نماد تسلیم و ذلت حمایت میکنید؟
یک مثال بارز، توافق هستهای برجام است. ظریف در این توافق، با به حاشیه بردن قدرتهای داخلی کشور و بهویژه مقام معظم رهبری، بهجای آنکه از منافع ملی و حقوق مردم ایران دفاع کند، در برابر خواستههای کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و اتحادیه اروپا، تسلیم شد. توافقی که در آن، آمریکا بهراحتی تعهداتش را زیر پا گذاشت و ایران هیچچیز جز وعدههای بیاساس دریافت نکرد. خروج آمریکا از برجام و نقض تعهدات آن کشور، نشان از ضعف محض در سیاستهای ظریف و تیم مذاکرهکننده او داشت.
دومین نمونه، اعتماد به غرب و روابط دوگانهای است که در دوره وزارت ظریف بر کشور حاکم شد. به یاد بیاورید که چگونه ایران در مذاکرات هستهای دستکم در پنج سال از عمر برجام، در وضعیت انفعال کامل به سر میبرد و غرب در این مدت به جای پایبندی به تعهداتش، ایران را تحت فشارهای اقتصادی و سیاسی قرار داد. وقتی آمریکا وارد جنگ اقتصادی و تحریمی شد، آیا در کنار تحریمها و فشارهای اقتصادی، ظریف و تیم مذاکرهکنندهاش توانستند کشور را از این وضعیت خارج کنند؟ خیر، تنها پیامد این همکاریها، تحمیل درد و رنج بیشتر بر دوش مردم ایران بود.
سیاستهای غلط ظریف در زمینه دیپلماسی اقتصادی نیز باید بهطور عمیق تحلیل شود. در شرایطی که ایران میتوانست با اتکا به ظرفیتهای داخلی خود و تحکیم روابط با کشورهای همسایه، اقتصاد خود را مقاومتر سازد، ظریف همچنان به دنبال مذاکرات با کشورهای غربی بود که از قبل در پی ایجاد بحران و فشار به ایران بودند. تلاش او برای بازگشایی روابط با آمریکا نه تنها دردی از مردم ایران دوا نکرد، بلکه در این میان، عقبنشینیهای پیدرپی از خواستههای ملی، موجب آسیب به اقتصاد و نظام اجتماعی کشور شد.
این نمونهها نشان میدهند که حمایت از ظریف در حقیقت دفاع از سیاستهایی است که کشور را به سمت ذلت و شکست سوق داده است. هیچ منطقی نمیتواند این واقعیت را انکار کند که این سیاستها بهجای حفظ استقلال و عزت ایران، دستاوردی جز تحقیر ملت و ناامیدی نداشته است. این سیاستها تنها در راستای منافع غرب بوده و در نهایت منجر به تضعیف جایگاه ایران در عرصه بینالمللی شده است.
دفاع از ظریف، دفاع از تسلیم و شکست است. شما اگر واقعا به ایران و منافع ملی علاقهمندید، باید از این مسیر غلط دست بردارید و در برابر سیاستهای سازشکارانه که نتیجهای جز شکست ندارند، بایستید.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مسعود پزشکیان طوری از عدالت و درمان مشکلات حرف میزند که انگار نسخهی همه دردها در جیبش است، اما وقتی نوبت عمل میرسد، خبری از آن نسخه نیست.
مثل پزشکی که مدام از درمانهای معجزهآسا میگوید، ولی بیمارهایش از درد مینالند.
کاش نسخههایش حداقل برای خودش مؤثر بود!!
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔴 ترامپ: قاتل سردار دلها، قمارباز خونآشام، مدعی صلح شده است.
ترامپ، همان کسی که دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرد، همان جلادی که دستش تا مرفق به خون مظلومان جهان، از یمن تا فلسطین و از عراق تا افغانستان آلوده است، حالا از صلح و توافق دم میزند؟! آیا این همان کسی نیست که در دوران ریاستجمهوری خود، جنایتبارترین تحریمها را علیه مردم ایران اعمال کرد و با سیاست فشار حداکثری، سفره مردم را نشانه گرفت؟ آیا این همان دلقکی نیست که با خروج از برجام، رسماً به دنیا نشان داد که آمریکا قابل اعتماد نیست؟
ترامپ امروز در حالی نقش یک صلحطلب را بازی میکند که در واقع بهدنبال خلع سلاح ایران و بازگرداندن سیاست تحقیر ملت ایران است. شرطش برای توافق چیست؟ اینکه ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند؟! این در حالی است که خود آمریکا و رژیم صهیونیستی، هزاران کلاهک هستهای در زرادخانههایشان دارند و هر روز دنیا را تهدید میکنند. اگر مسئله سلاح هستهای است، چرا اسرائیل که بهصورت غیرقانونی صدها بمب اتمی دارد، مورد سوال قرار نمیگیرد؟ چرا هیچکس از تسلیحات هستهای آمریکا که بارها علیه بشریت به کار رفته، حرفی نمیزند؟
ترامپ یک قمارباز سیاسی است که به دنبال باجخواهی از ایران است. او امروز با ظاهری فریبنده، همان مسیر گذشته را میخواهد ادامه دهد: مهار قدرت منطقهای ایران، کاهش نفوذ جبهه مقاومت و در نهایت بازگرداندن ایران به دوران ذلت و وابستگی. اما ایرانِ امروز، ایرانِ دوران پهلوی نیست که برای یک امتیاز کوچک، دست به دامان آمریکا شود. ایرانِ امروز، ایران حاج قاسم است، ایران مردانی است که نه از تحریم هراس دارند و نه از تهدیدهای توخالی ترامپ و امثال او.
دولت پزشکیان و تیم مشاورانش باید هوشیار باشند
اینکه ترامپ حالا با زبان نرمتری حرف میزند، نه از سر تغییر سیاستهای آمریکا، بلکه برای فریب دولتیها و کشاندن آنها پای یک توافق خفتبار دیگر است. نباید اجازه داد که این قمارباز، دوباره از سادگی و خوشبینی برخی سیاستمداران داخلی سوءاستفاده کند.
ملت ایران هرگز زیر بار سلطه و فریب نخواهد رفت
ایران اسلامی به برکت خون شهدا، توانسته است در برابر همه فشارها، عزت و استقلال خود را حفظ کند. این ملت بهخوبی میداند که صلح و آرامش واقعی، نه با اعتماد به دشمن، بلکه با قدرت، مقاومت و ایستادگی بهدست میآید. از ترامپ تا بایدن و هر سیاستمدار دیگری که خیال دوستی با گرگهای آمریکایی را داشته باشد، بداند که ملت ایران هرگز اجازه نخواهد داد عزت و شرفش معامله شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 برجام ؛ دام فریب یا توافق طلایی برای دشمن؟!
مطالعه کننده بزرگوار ، بیایید با نگاهی دقیقتر به حقیقت برجام بنگریم؛ توافقی که بهجای تأمین منافع ملی، اقتصاد کشور را شرطی و وابسته به تصمیمات کاخ سفید کرد.
✅ ۱. اگر برجام به نفع ایران بود، چرا ترامپ از آن خارج شد؟
این استدلال که چون ترامپ از برجام خارج شد، پس برجام برای ایران مفید بود، یک قیاس معالفارق است. آمریکا بارها از معاهداتی که خودش تنظیم کرده بود، خارج شده است، نه به این دلیل که آن معاهدات علیه خودش بودند، بلکه چون سیاستهای استکباری آمریکا، اجازه تعهد بلندمدت نمیدهد.
برجام برای آمریکا تا زمانی خوب بود که ایران را بهصورت یکطرفه متعهد کند، اما وقتی ایران طبق تعهداتش پیش رفت و آمریکا همچنان تحریمها را حفظ کرد، کاخ سفید فهمید که بدون امتیازگیری بیشتر، برجام دیگر ابزاری برای مهار ایران نیست. پس از آن خارج شد، نه به این دلیل که ایران برندهی برجام بود، بلکه چون دیگر چیزی برای دوشیدن نداشت.
✅ ۲. چرا اسرائیل و عربستان از خروج آمریکا از برجام خوشحال شدند؟
اسرائیل و عربستان بهعنوان سرسپردگان آمریکا در منطقه، نگران هرگونه توافقی بودند که ایران را حتی در کوتاهمدت از فشار تحریمها خارج کند. اما سوال اساسی این است: آیا اسرائیل و عربستان از ماندن ایران در برجام نگران بودند، یا از اقدامات بعدی آمریکا و اروپا خوشحال؟
برجام، ایران را مجبور به اجرای تعهداتش کرد، اما طرف مقابل هیچگاه تحریمها را برنداشت. وقتی ترامپ خارج شد، اروپا در ظاهر ناراحتی نشان داد، اما در عمل همان مسیر ترامپ را ادامه داد. حتی مکانیسم ماشه را که مخصوص نقضکنندهی توافق است، علیه ایران فعال کردند.
✅ ۳. رهبری فرمودند برجام هدف نیست، وسیله است ؛ اما وسیله برای چه؟
رهبری صریحاً تأکید کردند که برجام، اگر منافع ملی ایران را تأمین کند، ادامه پیدا کند، وگرنه خسارت محض است. حال باید دید، بعد از اجرای کامل تعهدات ایران، آیا حتی یک تحریم بانکی یا نفتی لغو شد؟
نتیجهی برجام برای مردم چه شد؟
ارزش ریال سقوط کرد، چون اقتصاد را به سرنوشت مذاکرات گره زدند.
تحریمهای اصلی باقی ماندند، اما صنعت هستهای ایران نابود شد.
حتی آب سنگین اراک هم بتنریزی شد، اما آمریکا یک امتیاز هم نداد.
✅ برجام، نه یک توافق برد-برد، بلکه ابزاری برای عقبنگهداشتن ایران بود. ترامپ از آن خارج شد، چون دیگر چیزی از ایران باقی نمانده بود که معامله کند. اسرائیل و عربستان خوشحال شدند، چون امید داشتند ایران دوباره وارد مذاکراتی شود که هر بار، امتیازات بیشتری را از دست بدهد.
واقعیت این است که برجام، نه برای ایران، بلکه برای دشمنانش یک توافق طلایی بود، اما نه به این دلیل که دشمنان از آن متنفر بودند، بلکه چون ایران را سالها درگیر مذاکره نگه داشت و اقتصاد کشور را شرطی کرد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea