یاد بگیریم بار زندگی برای هر دومونه...
توی زندگی خیلی مسائل پیش میان که زندگی رو به کاممون تلخ میکنن و باعث دعوا میشن.
ولی یادتون باشه ما با همیم تا این مشکلات رو کنار هم آسونتر حل کنیم.قرار نیست مشکلی بهم اضافه کنیم.
وقتی خانمت میگه مامانت بهم گفت تو همه ش دروغ میگی! باهاش همدردی کن.
یه درد بهش اضافه نکن که: همونا تو رو خوب شناختن.
وقتی اقا میگه روغن ترمز تموم شده بهش نگو که: بی دقت! هیچ وقت کارا رو چک نمیکنی
بهش بگو: عیب نداره پیش اومده.
اینطوری با هم زندگی میکنین. نه ضد هم و همه چیز اسونتر میشه.
چون بار روی دوش هر کدومتون نصف میشه
khianat.mp3
8.26M
چرا همسرم به من خیانت کرد؟
حالا چکار کنم؟
یه وقتایی در برخورد با خیانت
همسرمون به خاطر فشار ناراحتی
بدترین عکس العمل رو انجام میدیم...
چرا؟
حالا چه کار باید کرد؟
این صوت رو با دقت بشنوید.
5ee4c1524f73830114f3516f_-6364836736927514056.mp3
7.7M
یک نکته مهم و دوست داشتنی: استقلال مالی
زن های شاغل مظلوم ترین زن های دنیا هستند... اگر قلق های باریک و ظریف مشترک بین شاغل بودن و زندگی مشترک رو ندونند از شغل شون فقط خستگی براشون باقی میمونه....
اگر شما هم شاغل هستید حتما این صوت رو بشنوید. تا بدونید که باید چطور بین درآمد تون و محبت همسرانه تون اولویت بندی کنید
#زناشویی
☑️چه چیزهایی در رختخواب
باعث تحریک مرد میشود ؟
✅بوی خوش
✅مالش پشت
✅آرایش ملایم
✅لباس های بدن نما
✅صدای نازک و زنانه
✅لباسهای با رنگ گرم مثل قرمز
حواست هست چه میکنی؟
مگر می شد زن را آرام کرد ؟ آنقدر بی تاب بود و پشت هم اشک می ریخت که کم مانده بود مشاور هم پا به پای او اشک بریزد و گریه کند . زن افسرده به نظر می رسید و این برای او که تازه 26 ساله بود اتفاق خوشایندی نبود.
به هر ترتیبی بود زن آرام شد . " از ازدواجم دو سال می گذرد . " این اولین جمله ای بود که به زبان آورد . بغض آلود ادامه داد : اما الان احساس سرخوردگی و افسردگی شدید دارم . کاملا ناامید شده ام . واقعا" من هر کاری که از دستم برمی آمد برای تداوم زندگی ام کردم . همه کار کردم تا هر دوی ما خوشبخت باشیم . اما شوهرم مرد قدرناشناسی است . او قدر اینهمه عشق و محبت و گذشت مرا نفهمید . هر کاری برایش می کنم انگار هیچ فایده ای ندارد . باز هم کم است .. باز هم راضی نیست . زن پشت هم می گفت و مشاور با سکوتش تلاش می کرد تا از لابه لای کلمات و جملات او ریشه ی مشکل را بیابد. زن آهی کشید و گفت : هرکاری کردم تا عشق و علاقه ام را نشانش بدهم . بشقاب میوه اش را تمیز و مرتب آماده می کنم . بشقاب غذایش را آماده می کنم .
صحبت زن به اینجا که رسید مشاور با تعجب پرسید : ببخشید بشقاب غذا و میوه شان را آماده می کنید؟ یعنی چی ؟! زن مکث کوتاهی کرد و نفسی تازه کرد . توضیح داد که : هر وقت مهمانی می رویم بشقاب میوه ی همسرم را خودم درست می کنم . سیب را پوست می کنم . قطعه قطعه می کنم . پرتقالش را پوست می کنم . خیارش را قاچ می کنم و نمک می زنم . خلاصه که نمی گذارم آب توی دلش تکان بخورد . برای غذا هم همین طور . مرغ و ماهی را خودم برایش پاک می کنم و ...
زن از ادامه باز ایستاد و نگاهی مظلومانه به مشاور کرد . منتظر تایید ماند . وقتی خبری نشد آب دهانش را فرو داد و ادامه داد : وقتی از کار به خانه می آمد با یک لگن آب ولرم به استقبالش می رفتم . پاهایش را توی لگن ماساژ می دادم تا خستگی اش در برود . از همان اوایل ازدواج وقت خواب که می شد می رفتم کنارش می نشستم کف پایش را می بوسیدم و قربان صدقه اش می رفتم و می پرسیدم که : از من راضی هستی . روزها و هفته های اول نمی گذاشت که پایش را ببوسم . شرمنده می شد . تعجب می کرد . می گفت که البته که راضی ام . چرا نباشم . اما حالا...
صحبت که به اینجا رسید دوباره گریه را از سر گرفت . مشاور حالا گره کار را یافته بود اما می خواست که زن خالی شود از هر آنچه رنجش می دهد. زن رشته کلام را به دست گرفت :
اما کم کم که گذشت وضع فرق کرد . دیگر در برابر اینهمه محبتم واکنش های مثبت نشان نمی داد . حالا اگر بشقاب میوه و غذا مرتب نبود قهر می کرد . اگر تصادفا وقتی به خانه می آمد من نبودم تا لگن آب گرم را برای پاهایش مهیا کنم دلخور می شد و غرولند می کرد . از همه بدتر شبها موقع خواب بود . توی تخت دراز می کشید و حق به جانب می گفت : نمی آیی ؟! خسته ام می خواهم بخوابم . نمی خواهی کف پایم را ببوسی . حلالیت نمی خواهی . هر وقت می پرسیدم از من راضی هستی ؟ این پهلو آن پهلو می شد و می گفت : حالا ببینم ...
همه اینها به شدت رنجم می داد اما اوضاع وقتی غیرقابل تحمل شد که از او خواستم تا برای اولین بار به دعوت عمویم پاسخ مثبت بدهد. عمویم ساکن شهرستان است و دوست داشت تا چند روزی را مهمان آنها باشیم . در کمال تعجب من و علیرغم اینهمه محبتی که به او کرده ام قبول نکرد . من جلوی عمویم سنگ روی یخ شدم . شرمنده شدم . این اولین بار بود که از همسرم خواهشی داشتم و او بی رحمانه قبول نکرده بود . همه اینها به کنار تازگی ها می گوید از دستت خسته شده ام . دیگر برایم جاذبه نداری .
زن نگاهی به مشاور انداخت و گفت : من چه گناهی کردم ؟! اینها جواب اینهمه محبتم بود ؟!
مشاور صدایش را صاف کرد : همه آنچه شما کردید چیزی جز افراط نبوده است . این افراط شما در محبت همسر شما را دلزده کرده است و ناخودآگاه او را به فردی متوقع تبدیل نموده است . بی رودربایستی این کار شما مصداق کامل شوهرذلیلی است . رفتار منفی همسر شما باعث آزردگی و افسردگی و ناامیدی شما شده است . چون احساس می کنید او قدردان شما نیست . شما باید بدانید که محبت کردن هم اندازه دارد . چهارچوب دارد. محبت بیش از اندازه اولش حکم لطف اضافه است و کم کم تبدیل به وظیفه می شود و این برای شما تبدیل به یک آسیب جدی روحی می شود. فراموش نکنید : لطف مکرر حق مسلم می شود ...
نامزدی و عقد برای شناخت واجبه ولی...
دوران عقد شده بخشی
از مراحل عروس دوماد شدن.
که البته زمان عالی اش 6 ماه تا یک سال است.
که خب خوب هم هست و باعث می شود
خیلی زندگی بعد از ازدواج بهتر شود.
چون:
اگر کم تر باشد یک سری مشکلات دارد.
مخصوصا در جامعه الان که دختر خیلی
از هنرهای خانه داری مثل آشپزی و خیاطی و ...
را بعد از عقد یاد می گیرد.
و مرد خیلی از مسئولیت ها مثل
پول در آوردن و نان خریدن و ...
را بعد از عقد آموزش می بیند.
مخصوصا در جامعه الان که دختر و پسر
اطلاعات کارشناسی شده ای از هم ندارند
و بیش تر وقت ها نیاز به مطالعه بالا و
گوش دادن به سخنرانی و همایش های
گوناگون احساس می شود.
در نتیجه شش ماه تا یک سال زمان
مناسبی است که این دو نفر از هم
و از جنس مخالف اطلاعات بدست
بیاورند و تازه مهارت های فردی خودشان
را هم تقویت کنند و برای مسئولیت زندگی
آماده شوند.
و حتی این هم هست که هر یک از ما
مجموعه ای خصوصیات خوب و بد
منحصر به فرد داریم که بهتر است
برخی از آنها را کم کم متوجه شویم.
وقتی یک دفعه با کسی زیر سقف برویم
و همه خصوصیات بدش را یک جا ببینیم
مسلما آغازی برای همه دعواهاست.
ولی دوران عقد فرصتی است تا این
خصوصیات منحصر به فرد را کم کم
و در زمان مناسب و طولانی کشف کنیم.
در قسمت قبل خوبی های دوران عقد را گفتیم.
اما خب بعضی وقتها دوران عقد خیلی طولانی
می شود .
مثلا دختر و پسر 2 یا 3 سال
بیشتر هم میبینی که توی عقد هستند!!!
نمیشود گفت این اتفاق خوبه یا بد،
ولی مشکلاتی داره...
از جمله این مشکلات دخالت خانواده هاست.
دوران عقد چون رفت و آمد به خانه
والدین زیاد است مشکلات خیلی زیادی
می تواند از طرف پدر و مادر ها برای
زوج های جوان ایجاد شود.
علاوه بر اینکه چند سال اول ازدواج،
دوران اختلاف ولتاژ عاشقی است.
یعنی دورانی که زن و مرد چون تازه
در کنار هم قرار گرفته اند می توانند
با مشکلات شخصیتی هم کنار بیایند
و هم را درک کنند.
یعنی دورانی که زن و مرد جوان
می توانند زندگی هم را بدون مشکل
و در کنار هم بسازند و خشت ها را
صاف کنار هم بگذارند.
در نتیجه خوب است که در همین
دوران اختلاف ولتاژ زن و مرد زیر
یک سقف بروند و زندگی را شروع کنند .
تا ازدواج عاشقانه تری داشته باشند
و امادگی بیشتری هم برای تغییر دارند.
namzadi.mp3
4.74M
میدونید فلسفه وجود دوران نامزدی و عقد چیه؟
دوران عقد فقط دوران عشق
و عاشقی و خرید جهاز و... نیست...
توی این دوران یه کار مهم تر داریم..
صوت زیر رو بشنوید تا با این کار مهم آشنا بشید.
4-bazi.mp3
9.36M
تجربه تونو تو کامنت بنویسید . . .
توضیح: تاحالا نامه بازی کردین؟ میخوایم چهارتا بازی از طریق نامه رو بهتون معرفی کنیم تا توی بهتر شناختن همسرجانتون کمکتون کنه...
بفرمایید گوش کنید صحبتهای سرکار خانم مرضیه کشوری را و نظرتونو برامون بنویسید.
change-secret.mp3
6.19M
راز این کار کجاست؟
خیلی از خانوم ها میگن هر ترفندی که بلد بودم اجرا کردم ولی همسرم تغییری نکرده...
میدونید رازش چیه؟
صوت زیر رو بشنوید... از زبان سرکار خانم مرضیه