eitaa logo
خودنویس
76 دنبال‌کننده
20 عکس
3 ویدیو
0 فایل
#سینما را با فرهنگ ش بشناسید 👈 #فرهنگ را با سینمایش 💫 رشدجامعه 👈 درگرو #رشد #بینش و #تفکر است🙇‍♂️ #یادداشت هایی 📝 با محوریت 👇 📌فرهنگ 📌سینما و 📌رسانه در کانال خودنویس🗒✒️ @mywritings_128 ارتباط با ادمین @Hosein12812569 @Vafa125
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 لینک نقد فیلم ♨️شیوع♨️ در سایت خبری《راسخونhttps://b2n.ir/801391
✳️این روزها، در دعای پس از هر فریضه می‌خوانیم: { اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ.} ❓❓اما سوال اینجاست که فقر و نیازمندی ما، به چه میزان است؟ خداوند مهربان در آیه پانزدهم سوره فاطر می‌فرماید: { يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيد.} لفظ "الله" جامعِ تمامیِ صفات و اسماء باری‌تعالی است.👈 و این یعنی همان اندازه که خدا بزرگ و قدرتمند و بی‌نیاز است ما انسان‌ها فقیر و نیازمندیم. بنابراین؛ وقتی از خدا بی‌نیازی را طلب می‌کنیم، درواقع خودِ او را طلب کرده‌ایم.💗 و خدا نیز راه برآوردن این نیاز را از خیلی قبل‌تر به انسان آموخته است. آنجا که می‌فرماید: عبدی أطِعنی حتی أجعلُک مَثَلی ، أنا حیُُّ لا اَموت اَجعلُک حیّاََ لا تَموت، أنا غنیُُّ لا أفتَقِر أجعَلُک غنیّاََ لا تَفتَقِر، أنا مَهمَا أشاءُ یَکون أجعلُک مهما تشاء تَکون» بنده‌ من! از من اطاعت کن تا تو را مانند خود سازم.❣ من زنده هستم و هرگز نمى‌میرم تو را هم مانند خود جاویدان خواهم کرد. من غنى هستم و هرگز فقیر نمى شوم تو را نیز بی‌نیاز می‌کنم. من هر چه را اراده کنم مى‌شود، کاری می‌کنم که تو نیز هرچه را اراده کردی به وقوع بپیوندد». [جواهر السنیه، حرعاملی، ص ۳۶۱]
🌐 لینک یادداشت ♨️دوگانگی حقیقت و واقعیت♨️ 🌀 نگاهی به ناهنجاری های اخلاقی سینمای ایران📽🎞📽 درسایت خبری 《راسخونhttps://rasekhoon.net/article/show/1509087
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💟 دلنوشته دست خالی آمدم🤲 📌تا چشم بر هم میزنم آسمان آبی روز، به سرخی غروب رنگ می‌بازد و شب بر سرم سایه می‌افکند. شبی که همه ذرات وجودم، خنکای رحمتش را از لابلای مولکول‌های اکسیژنی که تنفس میکنم حس می‌کنند. 🌙امشب شب آخر است. شبی که اگر غفلت کنم و با او نباشم، نمی‌دانم شاید حسرتش تا هزاران ماه بر سینه‌ام سنگینی کند. نمی‌خواهم با دست خالی روبرویش بنشینم. دوست دارم هدیه‌ای، تحفه‌ای، چیزی برایش در طبق اخلاص بگذارم.🎁 فکر می‌کنم، تمام ثانیه‌های عمرم را به دنبال دست‌مایه‌ای زیر و رو میکنم. به امید چیزی که بتوانم عرق شرم پیشانی‌ام را در پس آن پنهان کنم. اما افسوس! چه بگویم که عمرم مصداق بارز این بیان شریف مولا امیرالمومنین علیه السلام است که فرمود: وَقَدْ اَفْنَيْتُ عُمْري في شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ، وَاَبْلَيْتُ شَبابي في سَكْرَةِ التَّباعُدِ مِنْكَ. ❇ به ناچار به سمت قفسه کتابخانه‌ام می‌روم (تنهایی جایی از خانه ام که همیشه بوی او را می‌دهد). 📚کتابهایم ورق می زنم که شاید بتوانم از سطری ایده‌ای بگیرم و بر دست‌های خالی‌ام بگیرم و به محضرش پیشکش کنم. نمی‌دانم کجا و چطور اما چشمم به داستان هدیه بردن مورچه‌ها🐜 برای حضرت سلیمان نبی علیه السلام می‌افتد. همان روزی که حضرتشان به مُلک و پادشاهی رسیدند و هر قبیله‌ای (اعم از انسان‌ها و حیوانات) هدیه ای را به محضرشان تقدیم کردند. مورچه‌ ها در آن روزگار با یک ران ملخ🦗 (لذیذترین غذایشان) بر سلیمان نبی وارد شدند. فکر کردم اما محبوب من بی‌نیازتر از سلیمان است و من در مقابل او حتی از یک مورچه ناتوان‌تر. ✒️ @mywritings_128
💟 دلنوشته دست خالی آمدم🤲 📌نا امیدتر از قبل کتاب را می‌بندم. چشمم به جمله‌ای می‌افتد که سالها پیش پشت جلد کتابم نوشته بودم. ⬅️ وَفَدتُ عَلی الکَریمِ بغَیرِ زادٍ مِنَ الحَسَناتِ والقَلبِ السَلیم وحَملِ زادٍ اَقبَحُ کُلّ شئٍ اِذا کانَ الوَفودُ علی الکَریم ❇ ⬅️ بر شخصی کریم وارد شده ام بدون هیچ زاد و توشه ای نه حسنه‌ای آورده ام نه قلبی سلیم چرا که زشت ترین کار این است که در پیشگاه کریم با زاد و توشه حاضر شوی (بیت شعری که حضرت علی پس از دفن سلمان با انگشت خود بر قبر ایشان نوشتند.) 💡آرام گرفتم! این همان چیزی بود که به دنبالش بودم. من، بنده روسیاه و گنه‌کاری که حضرت دوست بر سرش منت نهاده و او را در آخرین ، به همنشینی با خود خوانده است؛ فقیرتر از آنم که چیزی برای عرضه به پیشگاه با عظمتش داشته باشم. برای چون منی که جز گناه و سرافکندگی دست‌رنجی ندارم این جمله مولا بهترین راهنما بود. خدایا! دست خالی🤲، جای بیشتری برای عطا دارد. ✒️ @mywritings_128
عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا 🧱 این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا ⛺ یک ماه تمام میهمانت بودیم 🌕 یک روز به مهمانی این خانه بیا 🏕 🌺همراهان عزیز، عیدتون مبارک🌺 ✒️ @mywritings_128
🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅 📝یادداشت 📱💻فَجازی، مسلخِ باورها✏️ 🤔 🔸 ✒️ @mywritings_128
📝یادداشت 📱💻فَجازی، مسلخ باورها 📌 مسلخ باورها تقریباً اکثر مردم جامعه با مواد مخدر و آثار مخربشان آشنایی دارند. موادی که تشخیص خودشان و یا تشخیص مصرف کنندگانشان، نیازی به تخصص نداشته و با کمی دقت می‌توان حضورشان را در جامعه حس کرد. اما این همه ماجرا نیست. دنیای امروز، دنیای سلطه و قدرت طلبی است، دنیایی که خیلی‌ها به دنبال برتری و سروری بر دیگران هستند و حاضر هستند در راه رسیدن به این هدف، هر مانعی را از سر راه خود بردارند و برای حذف این موانع از راه‌ها و ابزارهای مختلفی را به کار می‌برند. یکی را با جنگ، یکی را با تهدید، یکی را با مذاکره و یکی را با تغییر باورها و به راستی این راه آخر، مسیری به مراتب مخرب‌تر از دیگر روش‌های نام‌برده شده است. 🔆خیلی روشن است که بزرگترین خطر برای مستکبران دنیا، نیروی اراده‌ای است💪 که تا پای جان به مقابله با این شیطان صفتان خواهد پرداخت. نیرویی که در وجود تک تک مردم جامعه باورمند به ویژه جوانان یافت می‌شود. و اگر این باورمندی نباشد، تسلط بر آن جامعه کار سختی نخواهد بود. بنابراین همه مشکل استکبار برای مقاومت افرادی که برای آنها تره هم خورد نمی‌کنند، همین باورهای شان است. 👈 به همین دلیل طبیعی است که برای ریشه کن کردن یا تغییر این باورها، دست به کار شده و با تمام قوا به میدان بیایند. 📚ادامه دارد... ✍حسین رحیمی ✒️ @mywritings_128
📝یادداشت 📱💻 فَجازی، مسلخ باورها 📌 بستری مناسب از آنجایی که تغییر باورهای یک جامعه، نیازمند فعالیتی همه جانبه و دقیق و کارآمد است،👈 باید بستری برای این فعالیت ایجاد می کردند که مرتعی و جولانگاهی جامع برای همه شیطنت‌ها و برنامه‌ریزی‌هایشان باشد. این بستر چیزی نیست جز اینترنت.🌐 فضای اعتیادآوری که با دربرداشتن انواع و اقسام جاذبه‌ها، احساسات جامعه را تحریک و با وابسته کردن مخاطبانش احساس نیاز به خود را در ذهن آنها نهادینه کرده و پس از مدتی، باورهای آن‌ها را تغییر می‌‌دهد و گاه آنقدر در این کار حرفه‌ای عمل می‌کند که واقعا نمی‌توان فهمید باورها از چه زمانی تغییر کردند.🤔 چراکه تأثیر گرفتگان این مخدر به راحتی قابل تمیز از سایرین نیستند. 💡 به عنوان مثال با طرفداری از بخش عظیمی از باورهای جامعۀ شیعی، مخاطب را قانع می‌کنند که ایشان را با خود هم عقیده بداند،👈 بعد با سوألی مغرضانه، زیرآب بخش دیگر باورهاش را می‌زنند؛ کاری که با جنگ فیزیکی ابداً نمی‌توانستند انجام دهند و همین شبهه افکنی کم‌کم بخش زیادی از باورهای جامعه را به نفع استکبار تغییر می‌دهد و آن وقت است که مردمِ همین جامعه مقاوم، خیال می‌کنند با دادن افسارشان به دست استکبار به فلاح و رستگاری خواهند رسید.😯 📚 ادامه دارد... ✍ حسین رحیمی ✒️ @mywritings_128
📝یادداشت 📱💻 فَجازی، مسلخ باورها 💡مثال دیگر 👈 نمایش دروغین آرامش و لذت جویی بی‌دغدغه در جوامع خوشان از طریق سایت‌های تفریحی و حتی مستهجن است. نمایشی که با تحریک عواطف و شهوات جامعه به خصوص مخاطبان جوان، بذر نفرت از آرمان‌های برخاسته از دین و علاقه‌مندی به باورهای مِنهای خدا و معاد را در دل آنها کاشته و میوه‌اش می‌شود مخالفت با مقاومت و علاقه به سازش‌کاری. البته نیاز به استدلال ندارد که ابزاری مانند اینترنت، می‌تواند دستمایه جبهه مقاومت قرار گرفته و با آن در جهت تقویت باورمندی جامعه بهره‌برد،‌ اما این مهم در صورتی اتفاق می‌افتد که استفاده از این بسترِ فراگیر و پر مخاطب، دغدغه اصلی همه کسانی باشد که قدرت و توان مقابله با هجوم نرم دشمن را دارند. چرا که اگر این طیف دغدغه‌مند، اینترنت را خط مقدم جنگ فرهنگی علیه باورهای جوامع دین مدار ندانند، جذبه‌های شیطانی این فضا، سرابی است که دائما هَل مِن مخاطب می‌طلبد و آرمان‌های شان را به مسلخ کشانده و بی‌رحمانه سر می‌بُرد. 💠والسلام ✍حسین رحیمی ✒️ @mywritings_128
♥️ دلنوشته 🌅 آفتاب در حجاب از وقتی خودم را شناختم، دخیل دلم لابلای گره‌های پنجره فولادش جامانده و مرغ روحم در میان بال و پر ملائکی که را فرش‌کرده‌اند، گم است. حریم امنش کهربایی دارد که کاه وجودم(وقتی از دنیا نا امید و خالی می‌شود) را به سمت خود می‌کشد. معمولا در این مواقع، با شوقی غیر قابل توصیف، هزاران کیلومتر را تا گوشه امن پارکینگ شارستان طی‌ می‌کنم که خستگی روحم را در زلال آب حوض صحن آزادی بشورم و پر شوم از نور وجودش مهربانش. این قصه تمام زندگی من است. ✒️ @mywritings_128
حالا شما فرض کنید لب‌تشنه‌ای را که تا لب چشمه رفته باشد و نتواند سیر دلش آب بنوشد. حال و روز این روزهای من حال همان لب‌تشنه است! یک ماهی می‌شود که از پشت درب‌های بسته رواقش زیارت وداعم خواندم اما هنوز دلم مالامال از شکوائیه‌هایست که با یک نگاه به ضریح زیبا و منحصر به‌فردش، از غده‌های اشکی‌ام سر‌ بازمی‌کرد. میدانم که بُعد منزل نبُوَد در سفر روحانی؛ میدانم که امام رضا از رگ گردن هم به من نزدیک‌تر است. اما قصه، قصه عادت است. راستش را بخواهید، من اگر عقلم را هم بتوانم قانع کنم چشمانم را نمی‌توانم. چشمانی را که به دیدن نور سبز داخل ضریح کبریایی‌اش احتیاج دارد؛ برای ادامه حیات! چشمانی که با همه وجود به این مصرع باور دارد که: شهر بی‌یار مگر ارزش دیدن دارد؟ آقا جان! اگر کرونا برای اثبات عجز و ناتوانی‌مان به جانمان افتاده، ما به این عجز معترفیم. به جان کبوترانت قسم از دوری حرمت مانند اسپند روی آتشیم. جمع کردن بساط این ویرویس منحوس که برای شما کاری ندارد. بس است هرچه تنبیه شدیم. شما را به جوادتان قسم! تصویر واقعی ضریحتان را به چشمانمان گناه الوده ما پس بدهید؟ غلط کردیم که قدر نعمت ندانستیم. 💠 والسلام ✍حسین رحیمی ✒️ @mywritings_128
💔 به دنبال نام‌گذاریِ #۲۱_تیرماه، به عنوان ، به این واقعه ی پرسروصدا برخوردم.🔥 واقعه ای که هنوز هم که هنوز است، سوزناک است و توجه هر انسانی را به خود جلب می‌کند؛ پیروِ این حرکت✊، به مطالعه مقالاتی که در این زمینه نگاشته شده، پرداختم و خلاصه ای از آن را برایتان شرح میدهم:👇 به‌دنبال وضعِ قوانینِ ، مردم جامعه کم و بیش با خود به این سیاست ها معترض بودند؛ به چند دلیل به اوج این اعتراضات رسید؛ _وجود حوزه علمیه باقدمت و علمای سیاسی☝️ _قانون های ضددینی رضاخان✌ _اجباری شدن کلاه شاپو🎩 _دستگیری آیت الله قمی و تبعید ایشان🔗 _وجود سخنرانی‌های بسیار محرک🎤 _برگشت رضاخان از ترکیه و تحت تاثیر محیط بی‌بندبار آنجا و تلاش برای ترکیه کردنِ ایران😞 طبق گفته ها، مردم و علمای بسیاری در صحن مسجد گوهرشاد تحصن کردند و اعتراض خود را به تشبه به لباس کُفار (که بود) و تمام سیاست های ضددینیِ رضاخان، اعلام کردند. اول از همه حکومت از درِ وارد شد وقتی دید همه حرفشان یکی است ✊☝️و قدمی به عقب برنمیدارند، آن ی خونین و وحشیانه به وقوع پیوست.😞 پ.ن: ⭕نکته۱: آن زمان در نقش بسزایی داشتند که نمونه های بسیاری در تاریخ معاصر خودمان داریم؛ و شروع این حرکت ضد حکومتی(که بر و مردم دست گذاشته بود)از سوی علما بود و آن‌ها را از وظایف خود می‌دانستند. ⭕نکته۲: مردم هم پیروِ حرفِ علما بودند به‌عبارت دیگر، به علما داشتند و می‌دانستند شان و خوبی ند.
💔 ⭕نکته۳: دلایل و علل این اتفاق است که همه مربوط به دین مردم می‌شود دین و مردم باهم عجین بودند؛ اگر جایی تشخیص می‌دادند دین درخطر است از خود به خرج می‌دادند و با خود پای حرف‌شان می‌ایستادند. ⭕نکته۴: این واقعه نشان می‌دهد که دینِ یک مسلمان از جدانیست؛ چه بسا سیاستی که لباسِ دین نداشته باشد رو به زوال می‌رود. مردم هم این را قبول دارند چون دین را می‌فهمند و حسابِ دین را از (کسانی که اَدای دینداری درمی‌آوردند) جدا می‌کنند. ⚫خلاصه اینکه متاسفانه رفتارها،سیاست‌ها، منش‌ها و برخوردهای اشتباه ما دین‌داران، باعث جدایی دین از مردم شده است. 🟢روز عفاف وحجاب، ریشه در دینداری مردم ما دارد. پ. ن:درابتداخلاصه ای از پژوهش آقای ،استاد دانشگاه وپژوهشگر تاریخ معاصر ایران استفاده کردم البته ایشان پژوهشی مفصل از تاریخ تحولات سیاسی_اجتماعی مشهداز تا دارند. ✍ وفا محمدی https://www.instagram.com/p/CCgDJrJj31T/?igshid=1dzn1bf29h516 ✒️ @mywritings_128
💠 این فیلم درباره ویروسی بسیار کشنده که تقریبا نسل انسان را رو به نابودی می برد. در خلال فیلم، مسایل و پشتوانه های اخلاقی و نیز مسائل الهیاتی مطرح می شود. تصمیم انسانی در تمدن غربی بر محور داروینیسم دیده می شود. امروز در ادرس h.hajikazem در فضای اینستا گفتگویی درباره آن خواهیم داشت. 🎬آنونس فیلم: https://www.instagram.com/p/CC31qOyp_bd/?igshid=lat3dojdzv1d 📽خود فیلم را با دوبله فارسی از ادرس زیر ببینید: b2n.ir/527252 ✒️ @mywritings_128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕰حیف وقت....☹️ 📝 نیم ساعت وقت زیادی است! حقیقتا این رژیم پر مدعای کودک‌ کش لمپن هرزه به همین اندازه هم حرفی برای گفتن ندارد.😤 کاش این نیم ساعت را صرف کتاب‌های صادق هدایت کرده بودم؛ یا حداقل با گوشی انگری بردز بازی میکردم؛ حتی اگر این نیم ساعت را در اینستا کلیپ آشپزی می‌دیدم کمتر دلم می‌سوخت!🙈 تا به حال اینقدر از عقربه ثانیه شمار ساعت خجالت نکشیده بودم. یکی نبود به کاسه‌لیسان نتان یابو (ضمن عذرخواهی از جناب یابوی بزرگوار) بگوید: شما که اینقدر ادعای موصاد بازی‌تان می‌شود؛ نمیدانید در بلوارهای تهران نخل وجود ندارد؟🌴🤔 نمی‌دانید خیابانهای تهران سنگ‌فرش نیست؟🤔😳 نمی‌دانید خداد عزیزی بچه مشهد است نه تهران؟😑 راستی تا یادم نرفته این راهم بگویم که تا به حال اینقدر از اعدام مفسدین اقتصادی کیف نکرده بودم که صحنه مسخره اعدام در ملا عام این سریال مرا مشعوف کرد!🙃 چقدر حقیرید شما؟👌 پ.ن: سریال (محصول رژیم صهیونستی) را نبینید! حقیقتا ارزش دیدن ندارد حتی ۵ ثانیه. ✍ حسین رحیمی ✒️ @mywritings_128
📝 روزی‌ معلم‌ مكتبی‌ به‌ شاگردانش‌ ‌گفت‌ هر كس‌ «بسم‌ الله الرِّحمن‌ الرِّحیم»‌ بگوید؛ می‌تواند روی‌ آب‌ راه‌ برود.‌ یكی‌ از شاگردان،كه هر روز برای رسیدن به كلاس باید مسیر زیادی را طی می‌كرد تا به پل برسد و به كلاس برود، از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شد. وقتی‌ كلاس تمام شد، با یک «بسم‌ الله الرِّحمن‌ الرِّحیم»‌ از آب رد شد و به خانه رفت. و بعد از آن هر روز با "بسم‌ الله" می‌آمد و می‌رفت‌. پدر و مادرش‌‌ گفتند خوب است برای تشكر،‌ معلمت‌ را مهمان‌ كنیم‌. ظهر روز میهمانی (بعد از اتمام کلاس) معلم‌ از مکتب بیرون آمد و به سمت پل‌ راه افتاد. شاگرد‌ گفت‌: آقا چرا راهتان‌ را دور می‌كنید! از روی‌ آب‌ می‌رویم‌. معلم با تعجب گفت‌ از روی‌؟ شاگرد گفت‌: خودتان گفتید! از وقتی‌ شما این را‌ گفتید من‌ هر روز با "بسم‌ الله" از روی آب رفت و آمد می‌كنم. معلم که می‌خواست ضایع نشود بسم‌الله گفت و پای روی آب گذاشت و درون آب فرو رفت! در رسانه‌ها خواندم که یکی از اساتید بزرگوار حوزه، کرونا را ویروسی سکولار خوانده‌اند که دارد انسان‌ها را به سمت بی‌دینی سوق می‌دهد. من اما فکر میکنم مشکل از نهاد حوزه بود که شاید با تمام وجود به ربوبیت خدا باور نداشت و در این بحران منفعلانه گوشش به دهان نهادهای سکولاری چون سازمان بهداشت جهانی بود؛ و این شد که روش معقول، ماثور و موثر شیعه در دفع آفات و بیماری‌ها یعنی توسل و استغاثه به درگاه قدرتمندترین وجود عالم (الله تعالی) از متن به حاشیه رفت! درحالی که برگزاری مراسمات با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی قابل جمع بود. والسلام ✍حسین رحیمی ✒️ @mywritings_128
📝 ⭕قدیمی‌ها می‌گفتند: حرمت امام‌زاده را متولی آن نگه میدارد. راست می‌گفتند؛ وقتی امام‌زاده برای متولی آنقدر ارج و قرب نداشته باشد که رفتارش را با این تولیت تطابق دهد و اقتضائات این مسئولیت را در همه شئون زندگی خود رعایت کند، از سایرین چه انتظاری می‌توان داشت؟ فرزندی که با دشمن پدر دوستی می‌کند، در واقع پدر را بی ارزش کرده است و به همین ترتیب، فرزندی که پدرش را دشمن شاد می‌کند، اعتبار خود را از بین برده است. اصلاً شاید به همین دلیل بوده که خداوند متعال، درخصوص تسلط کفار بر اهل ایمان غیرتمندانه فرموده است: لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا . انگار قصد داشته به مسلمانان بفهماند که: مقام و جایگاه شما بسیار بالاتر از اهل کفر است. مبادا راه تسلط آنان را برخود باز کنید؛ این اصلا برای من خوشایند نیست که شما را زیر یوغ دستگاه کفر ببینم. ⭕اما انگار اهل ایمان، گوششان بدهکار این حرف‌ها نیست. حداقل در دوران ما چنین به نظر می‌رسد؛ که مسلمانان ارزش و اعتبار خود را در شبیه شدن به دنیای کفر می‌بینند. و برای همین است که، هیمنه پوشالی دنیای کفر در دل و جانشان لانه کرده است و مانند باکتری‌ای که فرصت رشد پیدا می‌کند، تمام این دل را مشغول خود کرده است. لذا باید تاسف خورد که واقعیت کنونی جهان اسلام با آنچه خداوند برای مسلمانان می‌پسندد فرسنگ‌ها فاصله دارد. ✍حسین رحیمی ✒️ @mywritings_128
📝 ⭕باید متاسف بود از اینکه گروهی از برادران مسلمان‌مان، به گاوهای شیردهی تبدیل شده‌اند که از دین خدا، دستمایه‌ ساخته‌اند برای بزک کردن چهره سیاه و ظلمت‌زده تمدن غرب؛ به امید لبخند رضایت سردمداران همین تمدن پوک. بدون کوچکترین توجه به این آیه که فرمود: وَلَن تَرضى عَنكَ اليَهودُ وَلَا النَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم . همچنین باید متاسف باشیم که گروه دیگر از اهل ایمان در جدال با کفر، یا مجبور به سازش و سکوت‌ شده‌اند و یا با هارت و پورتی غیر واقعی، لبخند به لب، توهم دیپلماسی دارند و خیال می‌کنند که دارند از اقتدار اسلام دفاع می‌کنند. ⭕حرف از اقتداری است که این روزها چیزی از آن باقی نمانده است! اقتداری که اگر بود، دنیا، دین رحمت و مهربانی اسلام را به سبوعیت و وحشیگری داعش تفسیر نمی‌کرد. اقتداری که خیلی وقت است وداع حیات گفته و بوی حلوایش، از آتش جنگ‌ها و نزاع‌های داخلی جهان اسلام، به مشام میرسد. لیلة الدفن این این اقتدار، زمانی بود که فرزند نامشروع تکفیر را، جهالتی به ظاهر مسلمان (به نام وهابیت) به فرزندخواندگی پذیرفت و به آن لحن عربی آموخت! ⭕حال دیگر چه فرقی می‌کند ما برای تسلط کفار بر جهان اسلام گریبان چاک بدهیم. زیرا اسلامی که متولیانش برای خود ارزش قائل نباشند، در دیدگاه رسانه‌ها و افکار عمومی دنیا، جایگاهی جز تمسخر و طعنه تحقیر نخواهد داشت. ⭕بنابراین اگر منصف باشیم، اولین مقصر توهین مجله مضحک فرانسوی به پیام آور رحمت و محبت، حضرت محمد مصطفی، امتی هستند که در مقابل جریان نفوذ کفر منفعلانه عمل کرده‌اند. که اگر غیر از این بود پدر همین کودک بی‌ادب یاوه‌گوی هتاک (رئیس جمهور فرانسه) جرأت چرخیدن در کشورهای اسلامی را نداشت. نه به خاطر اینکه از تقابل نظامی مسلمانان هراس داشته باشد، نه! او باید از پاسخگویی به افکار عمومی دنیا هراس می‌داشت که توهینی به این آشکاری را آزادی بیان تفسیر نکند. والسلام ✍حسین رحیمی 🌐 لینک کوتاه یادداشت در خبرگزاری رسا https://rasanews.ir/002mNG ✒️ @mywritings_128
📝 یادداشت اول دلت می‌لرزد! احساس غریبی است؛ از آن احساس‌ها که تابه حال تجربه اش نکرده ای. خلقت تنگ می‌شود، آنقدر به هم میریزی که حوصله هیچ‌کس را نداری حتی خودت. تلوزیون را روشن می‌کنی که سرگرم شوی. کمی که به صفحه جعبه جادویی چشم می‌دوزی، چیزی به اندازه یک تخم مرغ -شاید هم بزرگتر- به سختی و آرامی از قفسه سینه ات بالا می‌آید و زیر برآمدگی حلقومت گیر می‌کند. بعد از این دیگر به سختی میتوانی آب دهانت را قورت بدهی. دهان باز میکنی که نفسی چاق کنی که غدد اشکی‌ات گرم می‌شود. بدون آنکه بفهمی اشک از چشمانت سرازیر می‌شود. به خودت که می‌آیی متوجه میشوی کسی حواسش به تو نبوده. خودت را جمع و جور میکنی و کانال را عوض می‌کنی که شاید حواست پرت شود و بتوانی بر این بغض غالب شوی. اما کانال‌های دیگر هم همین آش و همین کاسه است. ✒️ @mywritings_128
📝یادداشت ناخودآگاه زیر لب زمزمه میکنی پیچیده شمیمت همه‌جا ای تن بی‌سر... این شعر دوباره بغض قویتری را میهمان گلویت می‌کند. بی‌طاقت میشوی مثل کسی که عضلاتش زیر بار کم وزنی خسته و کم آورده باشد، سد جلوی بغضت را رها میکنی که شاید کمی آرام شوی؛ اما نمی‌شود. احساس میکنی سچشمه این گریه به آتشفشان وصل است چراکه جنسش با همه گریه ها تومنی ده دلار فرق دارد. این گریه مانند سرابی که انسان را تشنه تر می‌کند بغضت را بزرگ و بزرگ‌تر می‌کند و بیشتر جانت را آتش می‌زند. هنوز نیم‌پز نشده ای که مداحی زمینه تصاویر پیاده روی اربعین تمام می‌شود و ریتم گریه‌ات به‌ هم می‌خورد. تلوزیون را خاموش می‌کنی و با قدم زدن دور خانه آتش جانت را کم می‌کنی اما خاموش نه. باید بدانی این داغ تا وقتی زائران پیاده کربلا به خانه برگردند همیشه تازگی دارد و این بغض بین صفا و مره قلب و گلویت در سعی و تلاش است. فقط باید کمی تحمل داشته باشی. پ.ن: قصدم این بود که با احساس غریبی که امسال درگیرش شده ‌اید کمی آشنایتان کنم. هرچه نباشد من بی‌سروپا در جاماندگی از اربعین پیشکسوت هستم. ✒️ @mywritings_128
یازدهم اکتبر، آغازین روز ذی‌قعده و یا روز تولدشان؛ تفاوتی ندارد، هر روزی به نام نام گرفته باشد در واقع است! چرا که بیشترین بهره از وجود مهربانانه هر دختر نصیب و قسمت پدرش می‌شود. و این ادعایی قابل اثبات و لمس است. برای کسانی که هنوز این ادعا را باور ندارند یک ضرب المثل نمیدانم کجایی دارم که می‌گوید: کسی که دختر ندارد اجاقش کور است حتی اگر ده پسر داشته باشد. شاید بپرسید چطور؟ عرض میکنم شما دختر ندارید و الا هرگز چنین سوالی برایتان پیش نمی‌آمد! پدری که دختری در خانه خود دارد می‌داند که این ضرب المثل حتی اگر چینی هم باشد بازهم اصل است، درجه یک است، ناب است؛ از آن چینی خوباست که صادر نمی‌شود و برای خودشان نگه می‌دارند. چرا؟ باز می‌پرسید چرا؟ خب معلوم است برادر من! معلوم است عزیز من! چون پدر اولین قهرمان زندگی هر دختری است! و دیگر خیلی خیط است که بخواهم توضیح بدهم انسانهایی که سراپا شوقند و احساس با قهرمان خود چطور رفتار می‌کنند! اصلا بگذارید آخوندی‌اش را برایتان بگویم《ببین آقاجون! دختر جلوه جمال الهی است. یعنی تبارک وتعالی بخشی کوچکی از تمام و و لطف و عطوفت خودش رو در وجود به ودیعه گذاشته. لذاست که دختران، اینقدر روحیه لطیفی دارند و در روایات و احادیث ما به برگ گل تشبیه شده اند... 》 خلاصه اینکه من فکر میکنم دختر دار شدن برای هر پدری، سرشار از و مهر خداست که بر گونه پدر نقش می‌بنند. بوسه‌ای که تشکرش مراقبت درست از این گل است. روز دختر بر تمامی پداران دختردار مبارک. ✒️ @mywritings_128
. استادی داشتیم که می‌گفت:《همیشه قبل از هر نعمتی ظرفیتش را از بخواهید؛ زیرا اگر ظرفیت استفاده از را نداشته باشید آن را هدر خواهید داد.》 انگار که تیزی را در کف مستی گذاشته باشند. البته خدا خودش نیز اینگونه نعمت دادن را از بر است . مثلا آنجا که هیچ نوزادی هنگام ندارد؛ یا همه نوزادها ابتدا دنیا را تار می‌بینند و بعد از مدتی به تدریج بینایی‌شان کامل می‌شود. و این یعنی خدا می‌داند که همیشه امکان باید مطابق ظرفیت باشد! من البته فکر میکنم اینطور نیست که همواره ظرفیت استفاده از نعمت باید قبل از نعمت به حساب انسان ایجاد شود؛ نه خیلی از اوقات نعمت مانند گنده‌ای است که بی زحمت به دست ما رسیده و کافی است برای حیف و میل نکردنش کمی تلاش کنیم، مشورت بگیریم، مطالعه کنیم آن‌وقت است که ظرفیتش ایجاد خواهد شد. می‌خواهم بگویم از نعمت‌هایی که در اختیار داریم سرسری نگذریم، برای بهترین استفاده تلاش کنیم که وقتی آن نعمت‌ها انقضایشان فرا رسید پشیمان نباشیم. یادمان نرود که خیلی فرصت نداریم برای دیدن زیبایی‌های دنیا؛ برای بوئیدن ، برای زمین، برای شنیدن صدای آب، برای درک کردن و برای محبت کردن به یکدیگر. به قول خواجه شیراز: غنیمت دان و می خور در گلستان که گل تا هفته دیگر نباشد. ✒️ @mywritings_128