eitaa logo
مذهبی ها🕊
268 دنبال‌کننده
1هزار عکس
813 ویدیو
16 فایل
کپی؟ حلالت‌مومن 🌷 کانال های دیگمون👇 https://eitaa.com/joinchat/3146187766Ca990181ae4 شهدا https://eitaa.com/joinchat/1547895742C1d6c59d498 دهه هشتادی ها تبادلات👇 @akbare599
مشاهده در ایتا
دانلود
میخوایم باهم روزی ³ مرتبه خطاب‌به‌حضرت‌مهدی 'ﷻ' بگیم: ﴿بابی‌انتَ‌وامےیااباصالح‌المهدی﴾ آخه حضرت‌ یجور‌ خاصے‌ برامون دعا میکنن :) قرار هر روزمون ♥ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🖐🏻✨ ╭❣ ╰┈➤ @mzhbiha59
قانون زندگی عملی اگر كاشتید، عادتی درو خواهید كرد. عادتی اگر كاشتید، اخلاقی درو خواهید كرد. اخلاقی اگر كاشتید، سرنوشتی درو خواهید كرد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╭❣ ╰┈➤ @mzhbiha59
حتما لازم نیست با اسلحه آدما رو بکشین حرف زدن که بلد نباشی قاتل کلی دل میشی... ‌ ╭❣ ╰┈➤ @mzhbiha59
خوبی‌ کردن به آدمی که قدرنشناس است .. از بزرگترین اشتباهات‌ است..! 🌿 ╭❣ ╰┈➤ @mzhbiha59
مواظب‌چشامون‌باشیم:) اینکه‌‌یهوبه‌خودمون‌بیایم‌وببینم دیگه‌نمیتونیم‌ واسه‌امام‌حسین‌علیه‌السلام اشک‌بریزیم...؛خیلی‌سخته! امیـدوارم‌هیچ‌وقت‌اون‌روزنیـاد.. 🥀💔 ╭❣ ╰┈➤ @mzhbiha59
🍃کوچه هایمان را به نامشان کردیم ؛ که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم بدانیم ... از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می رسیم :))🥀 @mzhbiha59 🕊
همه مردم آموزگاران شما هستند: آدمهاي خشمگين به شما آرامش مي آموزند؛ آدمهاي رياکار به شما يکرنگي مي آموزند؛ آدمهاي سرسخت به شما نرمش مي آموزند؛ آدمها ي وحشت زده به شما شهامت مي آموزند؛ هميشه در رابطه با آدمهايي که وارد زندگيتان ميشونداز خود بپرسيد: اين شخص براي آموزش چه چيزي به من فرستاده شده؟ ╭❣ ╰┈➤ @mzhbiha59
شماره آخرتلفنت‌چنده؟☺️ برای‌اون‌شهید۵تاصلوات‌بفرست♥️ 1 شهید حاج قاسم سلیمانی 2 شهیدمحسن‌حججی 3 شهید محمد حسین حدادیان 4 شهیدعباس‌دانشگر 5 شهیدابراهیم‌هادی 6 شهیداحمد محمد مشلب 7 شهیدبابک نوری 8شهیدعلی لندی 9شهید مصطفی صدر زاده 0 شهیدمحمدرضا دهقان 🌿‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╭❣ ╰┈➤ @mzhbiha59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مذهبی ها🕊
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 🦋خودت کمک کن🦋 💙قسمت36💙 بعد نماز نخوابیدم چون ساعت پنج و نیم بود.مثل اون روز
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 🦋خودت کمک کن🦋 💙قسمت37💙 داشتم میرفتم که پشت چراغ قرمز یکی زد پشت ماشین پیاده شدم دیدم مهدیسه(دختره عمه مژگانم😒اصلا ازش خوشم نمیاد اه) مهدیس:ای وااای من ببخشید.سرشو بالا آورد تا منو دید گفت. مهدیس:ای وای سلام رقیه خوبی چه خبر. _سلام.فکر نمیکنم الان سلام و علیک واجب باشه.بهتره بریم کنار ترافیک شد. مهدیس:اوه اوه راست میگیا😅 رفتیم یه گوشه پارک کردیم... پیاده شدم رفتم سمت مهدیس زدم تو سرمو گفتم. _جلسههه سریع رفتم سمت ماشینو گوشمو برداشتمو شماره مرضیه رو گرفتم. _الو سلام مرضیه جانم خوبی. مرضیه:سلام خوبی عزیزم _ممنون خوبی.خیلیی ببخشید.یه مشکلی پیش اومده،من نمیتونم بیام عزیزم.بازم ببخشید مرضیه:فدای سرت عزیزم.‌کاری از دستم بر میاد؟ _نه قربونت برم. مرضیه:پس خدافظ😒 _ناراحت شدی؟ مرضیه:نه اصلا _شدی! مرضیه:آره شدم.بگو چیشد دارم میمیرم از فوضولی. _الان نمیتونم.بهت زنگ میزنم میگم.خدافظ مرضیه:باشه خدافظ گوشیو قطع کردمو رفتم سمت مهدیس... _خب هواست کجاست...! مهدیس:گفتم که ببخشید. _خب الان چیکار کنیم؟ مهدیس:زنگ بزنیم افسر دیگه... _خب افسر برا وقتیه که نمیدونیم مقصر کیه مهدیس:خب الانم نمیدونیم دیگه. (خیلی پروعههههه😦) زنگ زد افسر اومد و گفت مقصر مهدیسه.رفتم تعمیرگاه و سپر ماشین رو عوض کرد(خوشبختانه فقط سپر آسیب دید) مهدیس هم هر چقدر اسرار کرد پول ازش بگیرم نگرفتم.هرچند دوست داشتم بگیرم ولی خب فامیلیم دیگه... دیدم ساعت شده ده و نیم. رفتم خونه فاطمه... 💎بـــه قلـــــ🖊ــــم:خــادم الــزهـــ✨ــــرا💎 「↳ @mzhbiha59
مذهبی ها🕊
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 🦋خودت کمک کن🦋 💙قسمت37💙 داشتم میرفتم که پشت چراغ قرمز یکی زد پشت ماشین پیاده
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 🦋خودت کمک کن🦋 💙قسمت38💙 جیغ کشیدمو گفتم. _دوروووغ میگییی😍پس بلاخره از ترشیدگی در میای. فاطمه:خوبه حالا همسنیما.نکنه تو دل شما هم خبریه🤭 _نه خیر😒هنوز کسی نیومده منو بگیره. فاطمه:بس که اخلاقت گنده🥴 _اع اع اع‌من به این مهربونی،خوشگلی نازی،گوگولی مگولی،اکولی پکولی فاطمه:چی میگی؟ _هیچی ولش کن.حالا کی هست این داماد بدبخت فاطمه:امم.امیرعلی،پسر داییم. _آها..🤔 فاطمه:به چی فکر میکنی؟ _به بدبختی شوهرت یکی زد به پهلومو لب هردومون به لبخند کش اومد😄 یکی زدم تو صورتم _عروسیت چی بپوشممم فاطمه:عروسی که نمیگیریم به فکر عقد باش فقط _بهتر.کی حوصله عروسی داره.اونم عروسی تو😒 فاطمه:از خداتم باشه. ساعتو دیدم یازده ونیم بود _من دیگه برم. فاطمه:کجااا...ماکارونی درست کردم.خیالت راحت.داداشم که دوباره رفته سربازی،بابام هم غروب میاد. _نه دیگه برم.به مرضیه،خانم ابراهیمی منظورمه رئیس بسیج دانشگاه.به اونم باید زنگ بزنم. فاطمه:خو اینا رو که اینجا هم میتونی انجام بدی😂 _اعععع.باشه اصلا.😂صبر کن به مامانم پیام بدم. به مامان پیام دادم و بعدش به مرضیه زنگ زدمو جریان تصادفو گفتم.از اون طرف فاطمه که نمیدونست تصادف کردم چشاش داشت در میومد😂 خلاصه ناهار رو خوردیمو باهم ظرفا رو شستیم و رفتم خونه.... 💎بـــه قلـــــ🖊ــــم:خــادم الــزهـــ✨ــــرا💎 「↳ @mzhbiha59