eitaa logo
مشاوره آنلاین"حس پیشرفت
1.5هزار دنبال‌کننده
192 عکس
57 ویدیو
1 فایل
🔊دوره خودسازی با سبک نوین ⚠️جهت شرکت در دوره‌های خودسازی و هماهنگی، وقت مشاوره، به این آیدی👈 @n1khorshid2n پیام بدید. 👈پیشنهادات، نظرات و انتقادات رو با کمال میل پذیرا هستیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️راه‌کارهای کمک به کودکان خشن و عصبانی 🔸از تنبیه‌های غیرعلمی دوری کنید. 🔸نقش‌تون رو به خوبی ایفا کنید. یک مدل مناسب که می‌تونه عصبانیتش رو کنترل و مدیریت کنه. 🔸پاداشی رو برای رفتارهای غیرخشن در نظر بگیرید. 🔸خودتون الگوی خوبی واسش باشید. 🔸والدینی خونگرم و حامی باشید. 🔸به فرزندتون مهارت‌های رفتاری رو آموزش بدید. 🔸جایگزین‌هایی رو برای و پیدا کنید و به فرزندتون بیاموزید. 🔸خیلی شفاف با بچه‌تون در مورد صحبت کنید. بهش کمک کنید تا احساسات خودشو به روشی سالم و مناسب بیان کنه و همه راه‌های مناسب برای رو درنظر بگیره. 🔸مهارت‌های خودتون رو در تربیت اونا افزایش بدید. 🔸هرگونه و رو حذف کنید. 🔸همیشه بعد از بروز خشم به خود و فرزندتون وقت استراحتی بدید. این کار باعث فروکش کردن عصبانیت و ایجاد آرامش می‌شه. @n1khorshid2nn🍃🌹🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان جالب کلاه فروش🎩🎩 کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند.لذا کلاه ها را کنار گذاشت وخوابید.😴 وقتی بیدار شد متوجه شدکه کلاه ها نیست . 😢 بالای سرش را نگاه کرد . تعدادی میمون را دید که کلاه را برداشته اند.🐒🐒 فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند ودید که میمون ها همین کارراکردند.🙉 اوکلاه را ازسرش برداشت و دید که میمون ها هم ازاوتقلید کردند. به فکرش رسید… که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد.😇 میمونها هم کلاهها را بطرف زمین پرت کردند. او همه کلاه ها را جمع کرد وروانه شهر شد. 😊 سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدر بزرگ این داستان را برای نوه اش را تعریف کرد وتاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند.🎅 یک روز که او از همان جنگلی گذشت در زیر درختی استراحت کرد وهمان قضیه برایش اتفاق افتاد.😢 او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت,میمون ها هم این کار را کردند. نهایتا کلاهش رابرروی زمین انداخت.🙃 ولی میمون ها این کار را نکردند. 🙈یکی از میمون هااز درخت پایین امد وکلاه رااز سرش برداشت و سیلی محکمی به او زد و گفت:🤦‍♂ فکر می کنی فقط خودت پدر بزرگ داری؟! 🙊😅 ــــــــــــــــ 🔻نکته مدیریتی: رقابت سکون ندارد.👌👌 ــــــــــــــــ @n1khorshid2nn🍃🌹🌱
⚠️طریقه استفاده صحیح رو که بلد نباشی؛ ⬅️ عصرِ ارتباطات رو، به عصرِ قطعِ ارتباطات تبدیل می‌کنی❗️🤔 😯تصاویری‌که‌حرف‌می‌زنند ... @n1khorshid2nn🍃🌹🌱
⭕️ دو سیاستمدار انگلیسی داشتند در داخل یک رستوران با هم بحث می کردند. گارسون از آنها پرسید: در مورد چه چیزی بحث می کنید؟ سیاستمدار: ما داشتیم برای کشتن ١۴ هزار نفر انسان و یک الاغ برنامه ریزی می کردیم! گارسون: چرا یک الاغ؟!🤔 سپس سیاستمدار رو به همکارش کرد و گفت: ببین، نگفتم با این روش هیچکس به ١۴ هزار نفر انسان اهمیتی نمی دهد!😢 ☢ خیلی از مسائل جزئی و کم اهمیت که در اخبار دنیا مطرح می شود، برای این است که مسائل مهم و اصلی را به حاشیه ببرد و توجه کسی به آنها جلب نشود... @n1khorshid2nn🍃🌹🌱
تهِ تهِ همه‌ی ناامیدی‌ها ...🔸 نداشتن‌ها🔹 نخواستن‌ها🔸 نبودن‌ها🔹 بن‌بست‌ها و نرسیدن‌ها🔸 خدا را داری😍❤️ که آغوشش را برایت باز کرده است ...👌 ناامیدی چرا...؟ @n1khorshid2nn🍃🌹🌱
🔰محبت لازمه کار والدگری 🔹برخی از محبت را یک نیاز جانبی می‌دانند که اگر پاسخ داده شود بد نیست؛ اما اگر به آن بی‌توجه باشیم اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد.📕  🔸این دسته از والدین، نیازهای ظاهری مثل غذا، پوشاک، مسکن و ... را اصلی‌ترین نیازها می‌دانند که اگر تأمین شد، زندگی فرزندشان تأمین شده و اگر هم تأمین نشد، زندگی فرزندشان پا در هوا است.📘 🔺نباید فراموش کرد که بسیاری از ناهنجاری‌های تربیتی ریشه در احساس نیاز شدید فرزندان به دارد.  برای اثبات این مدعا کافی است سری به کانون‌های اصلاح و تربیت بزنیم📗 🔸و ببینیم چه تعداد از کودکان و نوجوانانی که مرتکب جرم و جنایت شده و به این کانون‌ها آمده‌اند، نیازشان به محبت از سوی تأمین شده است؟📙 @n1khorshid2nn🍃🌹🌱
🔹راهکارهایی برای آرامش ذهن بی‌قرار🔸 ۱. نوشتن افکار و احساسات ناراحت کننده روی کاغذ و سپس پاره کردن آن‌ها.📗 ۲. دوری از مسائل و افرادی که انرژی‌تان را می‌گیرند و آرامش‌تان را به هم می‌زنند.📙 ۳. توجه به زمان حال و رها کردن گذشته‌ای که گذشته، و آینده‌ای که هنوز نیامده.📘 ۴. انجام فعالیت‌های مورد علاقه‌تان، مثل بازی کردن، آشپزی، نقاشی، ورزش، کتاب خواندن..... 📕 ۵.مدیریت دنبال کردن اخبار مختلف📘 @n1khorshid2nn🍃🌹🌱
❤️ داستان زیبا پیرمردی🎅 با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد او دستانش می لرزیدوچشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی رابرزمین انداخت وشکست.😢 پسروعروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند:باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد.😨 آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قراردادند وپدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد .😔 بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت.😭 یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر روبه او کرد وگفت:پسرم داری چی درست می کنی؟😊 پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!🤦‍♂😢 یادمان بماند که : زمین گرد است..."🔸 📚کودکان بیش از شنیدن، نگاه میکنن و الگو میپذیرن✅ @n1khorshid2nn🍃🌹🌱
🔹🔸موانع ارتباط موثر🔸🔹 📗قضاوت کردن 📕ذهن خوانی 📙بی توجهی ب احساسات فرد متقابل 📘حق ب جانب بودن 📗درگیر ذهنی مشکلات خود @n1khorshid2nn🍃🌹🌱
اندکی تامل🌱🌹🍃 چشمی که دائم عيب‌های ديگران را ببيند، آن عيب را به ذهن منتقل ميکند.🔹 و ذهنی که دائما با عيب‌های ديگران درگير است، آرامش ندارد، درونش متلاطم و آشفته است.🔸 در عوض چشمی که ياد گرفته است هميشه زیبایی‌ها را ببيند، اول از همه خودش آرامش پيدا می کند.🔹 چون چشم زيبا بين عيب‌های ديگران را نمی بيند و دنيای درونش دنيای قشنگی‌هاست...👌🔸 @n1khorshid2nn🍃🌹🌱