eitaa logo
آموزه های دینی شامل احکام-اخلاق_اذکارومعارف دین N_Ashrafi
457 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
64 فایل
بیان تفسیر آیه به آیه قرآن -احکام -سخنرانی های کوتاه -بیان احادیث وادعیه ومطالب ارزشمنددیگر @a_s_h_2 کپی مطالب مجاز @n20011
مشاهده در ایتا
دانلود
# غلامي كه مولاي خود را كشته بود عبدي را در نزد عمر اوردند گفتند:اين عبد اقاي خود را كشته است عمر فرمان داد كه گردن اورا بزنيد امير المومنيين غلام را پيش خود طلبيد فرمود تو مولاي خود را كشتي؟ گفت :بلي ان حضرت فرمود :چرا او را به قتل رساندي؟ گفت:خواست با من لواط كند من مانع شدم به من در اويخت من او را كشتم سپس ان حضرت فرمود :مقتول را به خاك سپرديد؟ اوليا مقتول گفتند:اري الساعه اورا به خاك سپرديم ان حضرت به عمر فرمود :اين غلام را حبس كن وبا او كاري مكن تا سه روز بگذرد وبه اوليا مقتول فرمود :بعد از سه روز به نزد من اييد چون سه روز منقضي شد به خدمت ان حضرت امدند سپس ان حضرت با جمعي كه عمر در جمع انها بود به اوليا مقتول فرمود :مارا ببريد بر سر قبر مقتول خود چون به انجا رسيدندوبر سر قبر مقتول ايستادند حضرت فرمود اين قبر صاحب شماست گفتند :بلي فرمود تا قبر را حفر كردند تا به لحد رسيد ولحد را بشكافتند وفرمود :ميت خود را بدر اوريد چون نگاه كردند مقتول را در قبر نديدند فقال علي الله اكبر ماكذبت ولا كذبت دروغ نگوييم ودروغ بر كسي نبندم همان از رسول خدا شنيدم كه مي فرمود هر كس از امت من كه كار قوم لوط بنمايد وبر ان عادت بميرد چون اورا در قبر جاي دهند پس از سه روززمين اورا فرو برد تا به قوم لوط ملحق نمايد كه خداوند انها را به واسطه اين عمل شهرهاي ان را سرنگون كرد وبه ان محشور شود
پيشنهاد تبلیغی: هر فرد می تواند با یک سلام و تجدید عهد با وارث امروز غدیر، از غربت امام خویش بکاهد و اسباب شادمانی آن حضرت را فراهم کند.
🔶 🌷امام سجاد علیه‌السلام: 🔴مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ اَلدُّنْيَا 🔵آن كس كه شخصيّت خود را گرامى و محترم داشت، دنيا در نظرش پست و بى‌مقدار گشت. 📚 تحف العقول عن آل الرسول علیهم‌السلام، جلد ۱، صفحه ۲۷۸ ‌
⁉️وقتی کسی موقع احوالپرسی می‌گه سلام برسون، آیا واقعاً باید سلام رو برسونیم؟ ✅ پاسخ: واجب نیست، مگه اینکه با قصد جدی بهش وعده بدید که سلام می‌رسونید. 🦋 أللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وال محمد وعجل فرجهم
امام هادی علیه‌السلام علی بن محمد مشهور به امام هادی یا امام علی النقی (۲۱۲-۲۵۴ق) دهمین امام شیعیان و فرزند امام جواد(ع) است. او از ۲۲۰ تا ۲۵۴ق به مدت ۳۳ سال، امامت را به عهده داشت. امام هادی با چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود و بیشتر سال‌های امامت را در سامرا تحت نظارت حاکمان عباسی گذراند. از امام هادی(ع) احادیثی در امور اعتقادی، تفسیر، فقه و اخلاق روایت شده و بخشی از آنها درباره مباحث کلامی همچون تشبیه و تنزیه و جبر و اختیار است. زیارت جامعه کبیره و غدیریه از امام دهم شیعیان نقل شده است. امام هادی(ع) به واسطه جمعی از وکیلان که سازمان وکالت خوانده می‌شد، با شیعیان ارتباط داشت. عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید، ایوب بن نوح، حسن بن راشد و حسن بن علی ناصر، از اصحاب او به شمار آمده‌اند. مزار امام هادی در سامرا که به دلیل دفن وی و فرزندش امام حسن عسکری(ع)، حرم عسکریین خوانده می‌شود، از زیارتگاه‌های شیعیان در عراق است. حرم عسکریین در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش طی حملات تروریستی تخریب شد. ستاد عتبات عالیات ایران از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴ش آن را بازسازی کرده است. هادی علیه السلام
بر اساس منابع تاریخی اگرچه ام الفضل، دختر مامون،همسر حضرت جواد (ع ) بود اما امام جواد (ع ) از ام الفضل فرزندی نداشت. «شیخ مفید گوید: مامون شیفته ابو جعفر (ع) بود. زیرا مى‏دید آن امام با آن سن و سال اندک در فضل و حکمت و علم و آداب و کمال عقل تا چه اندازه پیش است، به طورى که هیچ کدام از مشایخ همعصر آن حضرت با وى برابرى نمى‏کردند. از این رو دختر خویش را به همسرى امام جواد (ع) درآورد.»[1] امام محمد تقی(ع) همسر دیگری نیز مشهور به ام ولد و به نام سمانه مغربیه داشت. امام هادى(ع) بخشى از دانش مادر خود را این چنین بیان داشته است: «امى عارفة بحقى؛ مادرم عارف به حق من در امامت است.» محمد بن‏فرج، سمانه مغربیه را که کنیزى بود آزاد کرد و او خواست که به همسری امام درآید و تحت تربیت امام جواد(ع) قرار بگیرد. آن حضرت خود عهده‏دار تربیت و تهذیب اخلاق آن بانو شد و نیز او را در خانه‏اى مستقر نمود که زنان آل على(ع) که نمونه پاکدامنى و ایمان بودند در آن خانه حضور داشتند. وى تحت تأثیر منش و سلوک آنان نیز قرار گرفت و از جمله زنان عابد و قارى قرآن شد. فرزندان آن حضرت را 4 پسر و 4 دختر نوشته اند.پسران امام جواد(ع)،حضرت ابوالحسن امام علی النقی ( هادی )، ابواحمد موسی مبرقع، ابواحمد حسین، ابوموسی عمران و دختران آن حضرت فاطمه، خدیجه ، ام کلثوم و حکیمه نام داشتند
🍎🍎🍎🍎قالَ الامام الهادی عليه السلام : الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داعٍ إ لَى الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ اءذَمُّ الاْ خْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجيَّةٌ سَيِّئَةٌ. ترجمه : فرمود: حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد. تكبّر و خودخواهى جذب كننده دشمنى و عداوت افراد مى باشد. عُجب و خودبينى مانع تحصيل علم خواهد بود و در نتيجه شخص را در پَستى و نادانى نگه مى دارد. بخيل بودن بدترين اخلاق است ؛ و نيز طَمَع داشتن خصلتى ناپسند و زشت مى باشد.👌👌👌
مهربانی امام هادی علیه السلام مهربانی امام هادی علیه السلام نسبت به دیگران حتی دشمنان در حدیث زیر میتواند این حقیقت را اثبات کند. متوکل در اثر دمل روی بدنش، در بستر مریضی افتاده بود. بیماری او چنان بود که هیچ کس جرأت نمیکرد، برای جراحی کارد تیز به بدن او رساند. از این رو مادرش نذر کرد اگر متوکل از این بیماری بهبود یابد مقدار فراوانی از مال خود را به امام هادی علیه السلام بدهد. فتح بن خاقان به متوکل پیشنهاد کرد اگر کسی را نزد امام هادی علیه السلام بفرستی و از او راه چاره ای برای این بیماری بخواهی، شاید او دارویی بشناسد که با استفاده از آن بهبود یابی. متوکل گفت: کسی را نزد او بفرست. کسی را نزد امام فرستادند. وقتی او بازگشت پیغام آورد که پشکل حیوانی را که زیر پا مالیده شده، بگیرید وآن را با گلاب بخیسانید و بر محل دمل بگذارید که به اذن خدا سود بخش است. برخی از کسانی که پیش متوکل بودند، از شنیدن این سخن به خنده افتادند. فتح بن خاقان به آنها گفت: چه زیان دارد که سخن او را نیز تجربه کنیم؟ به خدا سوگند من امیدوارم به آنچه او گفته، بهبودی خلیفه حاصل گردد. از این رو مقداری پشکل آورده، با گلاب خیساندند و بر موضع دمل نهادند. در نتیجه سر دمل باز شد و هرچه در آن بود، بیرون آمد. مادر متوکل از بهبودی فرزند خود بسیار خوشحال شد و ده هزار دینار مختوم به مهر خود برای آن حضرت فرستاد و متوکل هم از بستر بیماری برخاست. منبع : بحار الانوار، ج۵۰، ص۱۶۸؛ سید محمد تقی مدرس، زندگانی حضرت امام علی النقی علیه السلام، ص ۳۸، ترجمه محمد صادق شریعت؛ محمد باقر مجلسی، جلاء العیون، ۱۲۴۲؛ علی اشرف خلخالی، راه و روش ائمه، ص ۳۶۳؛ حمیدرضا کفاش، راه سعادت، صص۳۶۲-۳۶۱.   اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
داستان قدامه قدامه بن مظعون، شراب نوشيد، عمر تصميم گرفت بر او حد جاري كند، قدامه به عمر گفت: حد بر من روا نيست. زيرا خداوند در قرآن مجيد مي‌فرمايد: ليس علي الذين آمنوا و عملوا الصالحات جناح فيما طعموا بر آنان كه ايمان آورده‌اند و كردار شايسته انجام داده‌اند، گناهي نيست در آنچه خورده‌اند، هرگاه بپرهيزند و ايمان بياورند و كارهاي شايسته بكنند. پس عمر از او صرفنظر كرد. اميرالمومنين عليه‌السلام اين را شنيد نزد عمر رفت و به وي فرمود: چرا به قدامه حد نزدي؟ عمر: قدامه اين آيه را برايم خواند و خود را از مصاديق آن دانست. علي عليه‌السلام: قدامه از مصاديق اين آيه نيست؛ زيرا كساني كه ايمان آورده و كردار نيك انجام مي‌دهند هرگز حرامي را حلال نمي‌شمرند، اينك قدامه را برگردان و او را از آن گفتارش توبه بده و بر او حد جاري كن. و اگر توبه نكرد او را به قتل برسان؛ زيرا از اسلام خارج شده است. عمر به خود آمد و قدامه را طلبيد، و چون قدامه از جريان باخبر شد نزد عمر اظهار ندامت و توبه كرد و عمر از حكم قتلش درگذشت و آنگاه كه خواست به او تازيانه بزند مقدارش را نمي‌دانست، باز از آن حضرت راهنمايي خواست. علي عليه‌السلام به او فرمود: حدش هشتاد تازيانه است؛ زيرا كسي كه شراب نوشد مست مي‌شود، و در آن هنگام هذيان مي‌گويد و به مردم تهمت مي‌زند و حد تهمت، هشتاد تازيانه است. پس عمر طبق دستور آن حضرت عمل كرد. ارشاد، مفيد، ص 216.
امام علی بن محمد الهادی علیه السلام: این دعایی است که من زیاد می‌خوانم و از خدا خواسته ام هر کس بعد از من در کنار قبرم آن را خواند، خواسته ‌اش را اجابت کند: یَا عُدَّتِی عِنْدَ الْعَدَدِ [الْعُدَدِ] وَ یَا رَجَائِی وَ الْمُعْتَمَدَ وَ یَا کَهْفِی وَ السَّنَدَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ وَ یَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَداً صَلِّ عَلَى جَمَاعَتِهِمْ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا .(به جای کذا حاجت خود را ذکر کن) (ای توشه من و ای امید و پناهگاه و تکیه‌گاه من، ای خدای یگانه! تو را به حق کسانی می‌خوانم که هیچ‌کس را همانند آنها قرار ندادی، و از تو می ‌خواهم بر آنان درود بفرستی و …(در اینجا حاجت خود را بیان کن)). بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۲۷، ح ۵
💫هردم به دم امام هادی 🌸صلوات 💫هم بر کرم امام هادی 🌸صلوات 💫ای شیعه 🌸بیا و با ملائک بفرست 💫ناز قدم امام هادی 🌸صلوات 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸
🌸به نام خدایی ✨که نزدیک است 🌸خدایی که ✨وجودش عشق است 🌸و با ذکر ✨نامش آرامش را در 🌸 خانه دل جا می دهیم 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
-روز_غدیر یکی از مردان خود ساخته و خداخواه، و راضی بقضای الهی مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی را نام می‌برند که در عصر مرحوم آیت الله حائری از اساتید مهم اخلاق و تربیت اسلامی بود. روزهای هیجدهم ذی الحجه یعنی روز غدیر برای تهنیت گفتن باو بمحضرش می‌شتافتند، و بشرف دستبوسی او نائل می‌شدند، عید غدیری بود جمعیت انبوهی برای تبریک‌گوئی بمحضرش رفته بودند، فرزند بزرگوارش که در سنین جوانی قرار داشت از مهمانان پذیرائی می‌کرد. برای آوردن شربت به‌اندورن خانه رفت، ولی باز نگشت، پس از چند لحظه صدای شیون از زنان درون خانه برخاست، حاجی به‌اندرون شتافت زنان را امر بسکوت کرد، آنگاه سبب ناله آنان را پرسید، معلوم شد جوانش برای شستن ظرف کنار حوض رفته، بر اثر لیزی پاشوره، بدورن حوض افتاده، پیشانیش شکسته آنگاه زیر آهنی که برای حفظ بچه‌های کوچک روی حوض انداخته بودند مانده و مرده است، مادر و خواهر و زنان محرم از دیر کردن او نگران شده، چون بدنبالش رفتند او را مرده یافته از حوض بیرون آورده بودند، حاجی از زنان تقاضا می‌کند تا رفتن مهمانان سکوت را رعایت کنند، سپس خود به پذیرائی تازه‌واردین مشغول شده و با چهره‌ای باز بنوازش مهمانان می‌پردازد!! ساعت نزدیک ظهر می‌شود، بعضی از دوستان را از رفتن منع می‌کند و آنان را به تناول غذای ظهر دعوت می‌نماید، با دوستان خصوصی نماز جماعت بجای آورده، غذا می‌خورد، سپس بآنان می‌گوید: علت اینکه از شما خواستم بمانید این است، که خداوند مهربان امروز که روز ولایت و نصب امیر المؤمنین بمنصب خلافت از رسول الله است بمن عیدی عنایت فرموده و عیدی من انتقال جوان من بجهان بعد است، مرا کمک کنید تا به کفن و دفن او مشغول گردیم، میگویند تا پایان برنامه زبانش مشغول تلاوت آیات حق بود، و از آنحضرت کلمه‌ای که نشانگر نارضایتی او از آن قضا باشد شنیده نشد، آری این است معنای حکومت بر نفس، صبر بر مصیبت، تسلیم در برابر خواسته حق، رضای بقضای الهی. برگرفته از کتاب نظام تربیت در اسلام نوشته حسین انصاریان
گویند: ملا مهرعلی خویی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا می‌کنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد. یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند. ملا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه کرد. پرسیدند تو چرا گریه میکنی؟ گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا می‌کردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت. دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه می‌رویم. ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آستانه شب و روز جمعه قرار داریم دلت را راهی کربلا حرم سید و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین علیه السلام کن وبا خلوص دل بگو السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام