🔵چه کسی جان حضرت عزرائیل را میگیرد؟
✅طبق روایت معتبری که از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده است به هنگام فرارسیدن روز قیامت خداوند به اسرافیل دستور میدهد که در صور بدمد،
🍃وقتی اسرافیل دستور الهی را اجرا نموده و در صور میدمد ناگهان صدای هولناکی از آن به سوی زمین برمی خیزد،
⛔️ آن صدا به اندازهای ترسناک است که تمام موجوداتی که روی زمین هستند از جن و انس گرفته تا شیاطین خبیث، همه و همه در اثر آن غش کرده و میمیرند. سپس عالم را سکوتی هولناک فرا میگیرد..
💠در ادامه همین روایت امام چهارم میفرماید:
🌸سپس خداوند به عزرائیل میفرماید: ای عزرائیل چه کسانی باقی ماندهاند؟
🌴فرشتهی مرگ میگوید: «أنت الحی الذی لا یموت» شما که هیچ گاه نمیمیری و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و من.
🌼خداوند به عزرائیل دستور میدهد که روح آن سه فرشتهی مقرّب درگاهش را قبض کند.
سپس خداوند به او میگوید: چه کسی زنده مانده است؟ عزرائیل جواب میدهد: بندهی ضعیف و مسکین تو عزرائیل
🌺 در این هنگام از طرف خدا خطاب میرسد: بمیر ای ملک الموت.
🍀 عزرائیل صیحه ای میزند که اگر این صیحه را مردم پیش از مرگ خود میشنیدند در اثر آن میمردند.
💥 وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار میشود، میگوید: اگر میدانستم جان کندن این مقدار سخت و تلخ است، همانا در این باره با مؤمنین مدارا میکردم.
♦️ در این هنگام خداوند خطاب میکند:
♻️ ای دنیا کجایند پادشاهان و فرزندانشان؟ کجایند ستمگران و فرزندانشان؟ کجایند ثروت اندوزانی که حقوق واجب خود را ادا نکردند؟
🌷 امروز پادشاهی عالم از آن کیست؟ هیچ کس پاسخ نمیگوید. آنگاه خداوند خود میفرماید: (لله الواحد القهار) پادشاهی از آن خداوند یگانه و قهار است.💥
🌱🥀🌱🥀🌱🌹🌹🌱🥀🌱🥀🌱
📙ارشاد القلوب إلی الصواب، نوشته دیلمی، ج1، ص54
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
eitaa.com/n20011
🔸 #حدیث_روز
🌷 امام على عليهالسلام:
🔴 منِ اطَّرَحَ الحِقدَ استَراحَ قَلبُهُ ولُبُّهُ؛
🔵 آنكه كينه را كنار بگذارد، قلب و ذهنش آرامش مى يابد.
📚 غرر الحكم، ح۸۵۸۴
eitaa.com/n20011
✨﷽✨
✅شکر خدا را که در پناه حسینم
✍سید بحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در مسیر، شدیداً در فکر بود. شخص عربی (امام زمان) سوار بر اسب به او رسید و پرسید: سید، درباره چه به فکر فرو رفته ای؟ سید گفت اینکه چطور میشود خدا این همه ثواب به زائرین و گریه کنندگان سیدالشهدا میدهد؟ مثلا در هر قدمی ثواب یک حج و یک عمره و برای قطره ای اشک، گناهان صغیره و کبیره شان آمرزیده میشود؟
آن سوار عرب (ضمن بیان داستانی بسیار زیبا و بامفهوم) گفت: جناب بحرالعلوم، امام حسین هرچه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد. پس اگر خدا به زائرین و گریه کنندگان آنحضرت این همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب کرد، چون خدا که خدایی اش را نمیتواند به سیدالشهدا بدهد، پس هر کاری که میتواند برایش انجام میدهد. یعنی صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین، به زوار و گریه کنندگان ایشان هم درجاتی عنایت میکند و در عین حال این ها را جزای کامل برای فداکاری ایشان نمیداند.
🔺 وقتی شخص عرب این مطالب را گفت، از نظر سید بحرالعلوم غائب شد.
📚 برکات حضرت ولیعصر، ص۲۱۸
┈┈•┈┈
eitaa.com/n20011
VID-20200815-WA0022.3gp
11.44M
#سالروز ورود ازادگان به میهن اسلامی گرامی باد
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
❣#ویرانی_بدن_با_نخوردن_شام
🔺شام نخوردن باعث پیری زود رس میشود
🔺در شب چیزی و لو اینکه قطعه نان کوچکی باشد تناول کنید
🔺کسیکه دو شب پشت سر هم غذا نخورد نیرویی از او به هدر میرود که تا چهل روز برنمیگردد
⚜پیامبر اکرم(ص):
👈غذای شب را ترک مکن ولو آنکه تکه نان خشکی باشد
👈من میترسم که اگر امت من غذای شب را ترک کنند ، زود پیر شوند
🔺غذای شب، نیروی پیر و جوان است
🔺هرکس که غذای شب را ترک کند ، نیرویی از او میرود که بر نمیگردد
🔺غذای شب سودمندتر از غذای روز است
⚛ چرا خوردن شام سودمندتر از خوردن نهار است ⁉️
✍زیرا در شب حرارت به داخل بدن میرود و هضم قوی تر میشود بر خلاف روز که سردی به داخل و حرارت به سطح بدن می رود و غذا درست هضم نمیشود
✍اگر در هنگام شب در معده چیزی نباشد،حرارت بدن به جای آنکه به آن بپردازد ، به رطوبت اصل بدن متوجه میشود و آن را خشک میکند؛ به همین دلیل است که معده ی خالی باعث کم خوابی میشود
eitaa.com/n20011
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
#پول با بركت
حضرت حاج آقاسيد وليّ الله طبسي رضوان الله تعالي عليه فرمودند:
در اواخر دولت عثماني كربلا غرق در بلا و ابتلا و گرفتاري بود و اهالي آن با حكومت (در واقعه حمزه بيك كه معروف بود) در مجادله بودند.
من با چند سر عائله در نهايت فقر و سختي بسر مي برديم . ضمناً هر هفته عصرهاي جمعه روضه مان ترك نمي شد و هر چه كه مي توانستم و اقتضاي حال بود و لو خرما به مجلس مي آوردم . يك هفته اي قدري خرماي زاهدي براي مجلس ذخيره كرده بودم ، از قضاء چند نفر از اعراب توابع كربلا كه از ترس جنگ به آقا حضرت عباس (ع) پناهنده شده بودند، مهماني به منزل ما آمدند. (چون خانه ما در جوار آن حضرت بود). در خانه چيزي نبود مجبور شدم با خرماهاي زاهدي از آنها پذيرائي كنم .
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
چند روز از اين ماجرا گذشت ، صبح جمعه شد، رفتم توي فكر روضه و تهيه وسائل آن ، به خانه يكي از رفقاء رفتم كه دو قران از او قرض بگيرم ، ولي متاسفانه نداشت ، وقت برگشتن وارد صحن حضرت سيدالشهداء (ع) شدم ، با خودم گفتم :
غنيمت است تاينجا كه آمديم يك زيارتي هم بكنم . بعد از اينكه از حرم بيرون آمدم ، با ازدحام مردم كه از طرف خيمه گاه به طرف صحن بود. مواجه شدم ، چون منزل آسيدعلي مسئله گو از توپ صدمه ديده بود، متزلزل شده . و از صداي تخريب آن مردم خيال كردند توپ ديگري زده شده لذا ازدحام به درون دالان صحن فشار ميآوردند.
در اين شلوغي پوست ساق پايم خراش برداشت كه ناچاراً از طرف كوچه و بازار به خانه برگشتم ، همينطوري كه داشتم ميرفتم دلم شكست ، گفتم : بهتر است كه به حرم حضرت ابوالفضل (ع) مشرف شوم ، و عرض حال كنم .
آمدم محل خراشيدگي را شستم و بعد بحرم حضرت پناهنده شدم ، توي حرم كسي جز دو كبوتر نبود. گفتم : مولاي من ، پايم مجروح شده ، تا مخارج خودم را از شما نگيرم دست برنمي دارم ، مجلس روضه دارم و وسائل آن مهيا نيست ، تا فرجي نرساني بيرون نمي روم .
با خودم گفتم : يك دو كلمه روضه بخوانم شايد فرجي برسد، ايستادم و شروع به روضه خواندن كردم ، يك وقت متوجه شدم كه اگر كسي بيايد و بگويد براي كه روضه مي خواني ؟ چه بگويم ؟! روضه نخواندم و مشغول نماز هديه شدم .
از نماز كه فارغ شدم ، ديدم كنار ديواري كه متصل به من بود يك دسته دوقراني گذاشته شده مثل صرّافها كه روي ميز و صندوق هايشان مرتب و دسته بندي شده مي چينند بود. گفتم :
بَه بَه مولاي خودم ابوالفضل (ع) مرحمت فرموده چون اگر از جيب كسي ريخته شده بود پخش مي شد و به اين خوبي دسته كرده و مرتب روي زمين قرار نمي گرفت ، به هر حال آنها را برداشتم و به منزل بردم و توي صندوق گذاشتم و از اين ماجرا به كسي چيزي نگفتم .
تا يك سال هر وقت پول مي خواستم از آن پولها برمي داشتم و خرج مي كردم و روزهاي جمعه هم مجلس روضه ام از صبح تا ظهر طول مي كشيد و غير چاي و نان و سيگار و قليان يك حقه شير مصرف مي شد.
پرسيده شد: روزي چقدر مصرف خانه است ؟
گفتم : نمي دانم ، ليكن بعضي اوقات مي شد كه سه چهار عدد دوقراني برمي داشتم و زندگيم را مي چرخانيدم و چون خيلي كم از جايي به من پول مي رسيد مدت يك سال هيچ التفاتي نداشتم ، تا اينكه يك روز گفتم :
خوب است كه پولها را بشمارم ببينم چقدر است ؟! وقتي شمردم ديدم هفتاد و دوقراني بود. بعد از آن پولها از آن پولها خبري نشد. (1)
پاورقي
1- معجزات و كرامات ، 51.
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
eitaa.com/n20011
#حدیث_روز
💐 امام علی (علیه السّلام) فرمودند:
اگر سه چیز را در زندگیتان اصلاح کنید،
خداوند سه چیز دیگر را برای شما اصلاح میکند:
🌸 باطنت را اصلاح کن ؛
خداوندظاهرت را اصلاح میکند و خوبیات
را سر زبانها می اندازد.
🌼 رابطه ات را با خدا اصلاح کن ؛
خداوند رابطه ات را با مردم اصلاح میکند
و باعث احترام خلق به تو میشود ..
🍀 آخرتت را اصلاح کن ؛
خداوند امر دنیای تو را اصلاح میکند ..
📚"خصال شیخ صدوق
eitaa.com/n20011
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
#اسپندهای «ماشاء الله» و «انشاءالله»
ما ایرانیها عادت داریم که در برخی مواقع مهم زندگی، چون عروسی، سفر، خرید خانه و ماشین، اسپند دود کنیم تا از شرور حسادت و چشمزخم و سحر و جادو و مانند آنها در امان باشیم.
البته این سنتی است که شاید علت آن بر ما پوشیده باشد. شاید تأثیر ترکیدن اسپند در روی آتش همانند ترکیدن چشم حسود از یک سو و بوی خوش اسپند و میکروبزدایی آن از سویی دیگر، علت اسپند دود دادن محسوب شده باشد.
اما در آموزههای قرآنی از دو نوع اسپند معنوی یاد شده که با علت و حکمت مشخص استفاده میشود و حتی براساس آیات قرآنی لازم و واجب است که اینها مورد استفاده قرار گیرد.
۱- هرگاه نعمتی در اختیار شما یا دیگری باشد برای اینکه از شرور در امان باشد و آتش حسادتی دامن آن را نگیرد لازم است که اسپند «ماشاءالله لا قوه الا بالله» دود بدهیم و با این ذکر، آن نعمت را حفاظت کنیم و از آثار و برکات آن برخوردار گردیم.
خداوند در آیه ۳۹ سوره کهف با ذکر مثالی بیان میکند که اگر باغ و بوستانی پر از میوه در اختیار دارید و بخواهید از آن حفاظت نمایید تا از هرگونه بلای زمینی و آسمانی در امان بماند، این ذکر را بر زبان جاری کنید: ماشاء الله لاقوه الا بالله؛ هرچه را خدا خواهد همان شود و قوتی جز به خدا نیست. در واقع اسپند معنوی دفع چشمزخم و آسیب نرسیدن به جان و مال و ثروت گفتن ذکر فوق است به عبارت دیگر اگر با منظره و صحنه و تصویر و صورت و عمل زیبائی مواجه شدیم برای جلوگیری از هرگونه تأثیر منفی چشمزخم و حسادت و موارد مشابه بلافاصله باید به یاد خدا بیفتیم و با ذکر «ماشاء الله لاقوه الابالله» به خداوند پناه ببریم.
۲-، اما اگر در آینده میخواهید کار کنید و یا درحال سفر هستید و میخواهید پشت سر خودتان اسپندی دود داده شود و برای دیگری اسپندی دود بدهید میتوانید از اسپند معنوی الهی برای سلامت و حفاظت از شرور و بدیها سود بجوئید و بگویید: ان شاءالله. (کهف، آیات ۲۳ و ۲۴)
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
eitaa.com/n20011
#نکته
📌حتما پیش اومده که وقتی به کسانی که خطای علنی(خلاف شرع و قانون)
انجام میدن، تذکر میدید، فرافکنی می کنند؟!
👈که برید جلوی دزدی های کلان رو بگیرید!!
👈حالا همه مشکلات درست شده، فقط مونده گناه ما !!
و اما #جواب_شبهه 👇
⭕معمولا #مجرمین با #قیاس باطل، تلاش می کنند از زیر بار #مسئولیت شانه خالی کنند!!
💢 در صورتی که گناه دیگران، مجوز گناه ما نمیشه❗
💢 شخص خاطی هم مثل اون اختلاس گر به مرور، جرأت بر گناه بزرگتر پیدا خواهد کرد...❗
💢 همونطور که هم سرطان رو باید درمان کرد هم سرماخوردگی رو...
پس همه گناهان، چه کوچک و چه بزرگ رو باید تذکر داد❗
⚠️ دزدی حرامه، چه یه دونه گندم، چه یه کیسه!!
خون نجسه؛ چه یه قاشق، چه یه سطل !!
⏪ اگر مغلوب قیاس های باطل گناهکار بشیم و از تذکر به گناه های کوچک بگذریم، اون وقته که تخم مرغ دزد، شتر دزد میشه❗
⚠️چون سکوت ما، مجوزی برای ادامه گناهشه....❗وبزرگترین گناه، کوچک شمردن گناهه❗
✅پس با #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر، نمیگذاریم اون فرد خاطی، بزرگترین گناهش رو انجام بده...
#همه_مسئولیم
#بی_تفاوت_نباشیم
✅برگرفته از بیانات #استاد_علی_تقوی
به نهضت آمرین بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda
این پیام را منتشر کنید...
eitaa.com/n20011
🍒🍒🍒🍒🍒🍒
#حکایت
از جمله حکایاتی که موجب تسلی احزان قلب است، واقعه ای است که فاضل در بندی در کتاب اسرار خود ذکر می نماید و آن این است که: در زمان یکی از پادشاهان صفویه در شهر اصفهان سفیری از بزرگان فرنگ آمد تا بتواند تحقیقاتی در مورد حق یا باطل بودن دین اسلام بنماید. از قضا آن فرنگی در علوم غریبه و برخی علوم دیگر مانند علوم ریاضی، هیئت، نجوم، حساب و استطرلاب، مهارتی تام داشت و به وسیله همین علوم غریبه از برخی از ضمائر و سرایر خبر می داد.
روزی سلطان علمای شهر اصفهان را جمع نمود تا چاره ای از برای آن شخص بکنند. از جمله علما، آخوند ملامحسن کاشی معروف به فیض بود، مرحوم فیض رو به آن فرنگی کرد و فرمود: معمولاً پادشاهان برای فیض رو به خود انسان های حکیم و عالم را انتخاب می نمایند، پس چگونه پادشاه فرنگ، تو را انتخاب نمود (کنایه از اینکه تو انسان حکیم و دانائی نیستی)؟ فرنگی از این سخن فیض ناراحت شد و گفت: من خودم را سرآمد دانایان می دانم، مرا نادان خطاب می کنی؟
فیض رحمه الله فرمود: اگر چنین است که تو می گویی، بگو من در دست خود چه چیزی را گرفته ام؟
فیض رحمه الله بر او خنده ای کرده و فرمود: این کمال تو بود که نتوانستی مسأله ای به این کوچکی را حل نمائی؟
فرنگی گفت: به حق مسیح و مادرش من فهمیدم آن چیز که در دست توست قطعه ای از خاک بهشت است، ولیکن در این فکرم که تربت بهشت چگونه به دست تو رسیده است.
فیض رحمه الله فرمود: خیر، محاسبات و قواعد من درست است؛ ولی باید بگویی آن تربت را از کجا آوردی.
فیض رحمه الله فرمود: اقرار به حقانیت اسلام نمودی؛ زیرا در دست من چیزی نیست جز مقداری از خاک کربلا؛ و پیامبر صلی الله علیه و آله ما فرموده که کربلا قطعه ای از بهشت است. و از طرفی صدق پیامبر ما را به نبوت هم قبول نمودی؛ زیرا این مسأله را غیر از خدا نداند و غیر از پیامبر او کسی آن را به خلق نرساند.
مرد عیسوی چون این سخنان قاطع را شنید مسلمان گردید.
🍒🍒🍒🍒🍒🍒
eitaa.com/n20011
🔘داستان کوتاه
"بشنو و باور نکن"
در زمانهای دور، مرد خسیسی زندگی میکرد.
او تعدادی شیشه برای پنجرههای خانهاش سفارش داده بود.
شیشهبر، شیشهها را درون صندوقی گذاشت و به مرد گفت: باربری را صداکن تا این صندوق را به خانهات ببرد من هم عصر برای نصب شیشهها میآیم.
از آنجا که مرد خسیس بود، چند باربر را صدا کرد...
ولی سر قیمت با آنها به توافق نرسید.!
چشمش به مرد جوانی افتاد، به او گفت:
اگر این صندوق را برایم به خانه ببری، سه نصیحت به تو خواهم کرد که در زندگی بدردت خواهد خورد.
باربر جوان که تازه به شهر آمده بود، سخنان مرد خسیس را قبول کرد.
باربر صندوق را بر روی دوشش گذاشت و به طرف منزل مرد راه افتاد.
کمی که راه رفتند، باربر گفت:
بهتر است در راه یکییکی سخنانت را بگوئی.!
مرد خسیس کمی فکر کرد.
نزدیک ظهر بود و او خیلی گرسنه بود.
به باربر گفت: اول آنکه سیری بهتر از گرسنگی است و اگر کسی به تو گفت گرسنگی بهتر از سیری است، بشنو و باور مکن!!
باربر از شنیدن این سخن ناراحت شد زیرا هر بچهای این مطلب را میدانست، ولی فکر کرد شاید بقیه نصیحتها بهتر از این باشد.!
همینطور به راه ادامه دادند تا اینکه بیشتر از نصف راه را سپری کردند...
باربر پرسید: خوب نصیحت دومت چیست؟!
مرد که چیزی به ذهنش نمی رسید پیش خود فکر کرد کاش چهارپایی داشتم و بدون دردسر بارم را بمنزل میبردم.
یکباره چیزی به ذهنش رسید و گفت:
بله پسرم نصیحت دوم این است، اگر گفتند پیاده رفتن از سواره رفتن بهتر است، بشنو و باور مکن.!!
باربر خیلی ناراحت شد و فکر کرد، نکند این مرد مرا سر کار گذاشته ولی باز هم چیزی نگفت.
دیگر نزدیک منزل رسیده بودند که باربر گفت:
نصیحت سومت را بگو، امیدوارم این یکی بهتر از بقیه باشد...
مرد خسیس از اینکه بارهایش را مجانی به خانه رسانده بود خوشحال بود و به مرد گفت:
اگر کسی گفت باربری بهتر از تو وجود دارد، بشنو و باورمکن!!
مرد باربر خیلی عصبانی شد و فکر کرد باید این مرد را ادب کند بنابراین هنگامی که میخواست صندوق را روی زمین بگذارد آنرا ول کرد و صندوق با شدت به زمین خورد...
بعد رو کرد به مرد خسیس و گفت:
اگر کسی گفت که شیشههای این صندوق سالم است بشنو و باور مکن.!!
* از آن پس، وقتی کسی حرف بیهوده می زند تا دیگران را فریب دهد یا سرشان را گرم کند، گفته میشود که؛ بشنو و باور مکن!! *
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
eitaa.com/n20011
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍃 🌸
🍃
✨دیدن مرده در خواب✨
🌹مرحوم سمنانی می گوید:
هر که خواهد مرده را در خواب بیند در وقت خواب به جانب راست بخوابد و سوره والشمس و اللیل و قل یاایها الکافرون و توحید و فلق و ناس را هر یک هفت مرتبه بخواند.
🔰سپس بگوید:
💥اللّهُمَّ اَرِنی فَی مَنامی کَذا💥
✅ به جای "کذا" نام آن شخص مورد نظر را بگوید.
سپس بگوید:
💥واجعَل لی مِن اَمری فَرَجَاً وَ مَخرَجَا💥
ً و بخوابد. اگر دید فبها(چه بهتر) وگرنه تا سه شب تکرار کند و چنانچه به مقصود نرسید تا هفت شب تکرار کند و حتماً به مقصود خواهد رسید.
📚دو هزار دستورالعمل مجرب، ص ۵۲۸
┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄
eitaa.com/n20011
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکم خالکوبی در بدن برای نماز وغسل
🍎🍎🍎🍎🍎
#عزداری_برای_امام_حسین-علیه_السلام
اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم "
مخلص و مداح اهلبيت عصمت و طهارت عليهم صلوات الله اجمعين آقاي امير محمدي نقل كرد :
يكي از شبهاي جمعه مقارن با ساعت يك نصف شب آمدم تخت فولاد (قبرستان مو منين و علماي مشهور در اصفهان ) ديروقت بود مردم خواب بودند ماشين را خاموش نموده و با هل آنرا داخل تكيه كردم .
يك چند زيلو روي هم بود آمدم و بروي آنها نشستم و سيگاري روشن كردم تا بعد بروم استراحت كنم .
ناگهان چشمم به مقبره آقاي سيد محمدباقر درچه اي استاد مرحوم آيه الله بروجردي رضوان الله تعالي عليه افتاد روي به آسمان كردم صدا زدم خدايا من مي دانم آقا سيد محمدباقر در خانه تو آبرو دارداين سيد امشب بخواب من بيايد و يك خبري از آن دنيا بمن بدهد .
سيگارم تمام شد رفتم خوابيدم در عالم رو يا ديدم جمعيتي دورتا دور كه بعضي نشسته و برخي ايستاده بودند .
در اين هنگام ديدم آقا سيد محمد باقر درچه اي يك پيراهن سفيد پوشيده و يك عرقچين بر سرش مي باشد اشاره بمن نمود و صدا زد هر قدمي كه براي امام حسين (ع ) در دنيا برداشتم در اينجا (عالم برزخ ) دارند پايم حساب مي كنند .
يعني دنيا و آخرت اگر مي خواهي در خانه امام حسين (ع ) را رها نكن . (2) خوشا جاني كه جانانش حسين (ع ) است
خوشا دردي كه درمانش حسين (ع ) است
بود فرمانرواي كشور دل
خوشا ملكي كه سلطانش حسين (ع ) است
بنامش دفتر عشق است مفتوح
خوش آن دفتر كه عنوانش حسين (ع ) است
نبي را جان شيرين جز حسين نيست
ولي آرامش جانش حسين (ع ) است
چه صحرايي است يا رب وادي عشق
كه تنها مرد ميدانش حسين (ع ) است
بگو اهريمنان كربلا را
كه اين صحرا سليمانش حسين (ع ) است
مو يد را چه غم باشد بمحشر
كه پوزش خواه عصيانش حسين (ع ) است
منبع کتاب.كرامات الحسينية(معجزات حضرت سيدالشهداء عليه السلام بعد از شهادت)
🍎🍎🍎🍎🍎
eitaa.com/n20011