فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ ارتباط مردگان بعد از مرگ با دنیا چگونه خواهد بود؟
🔺️ توضیحات حجتالاسلام رضا محمدی
#اعتقادات
#سوالات_دینی
#پرسمان_دینی
💠#حکایت از چنگیز مغول💫
معروف است که چنگیز خان مغول پس از فجایع در نیشابور به همدان رفت و به مردم آنجا گفت: یک سوال از شما می پرسم اگر جواب درست و خوبی بدهید، در امان هستید.
او پرسید: من از جانب خدا آمده ام یا خودم؟
در میان جمع چوپانی دلیر و نترس رو به چنگیز کرد و گفت: تو نه از جانب خدا آمده ای و نه از جانب خود. بلکه اعمال ما است که تو را به اینجا آورده است.
وقتی ما برای اندیشمندان و عاقلان خود احترام قائل نشدیم و به عده ای فرومایه و نادان مقام و منزلت دادیم و احترامش نمودیم، نتیجه اش لشکرکشی تو به اینجاست!
#صبر و استقامت بزرگان
شاعری بدین مضمون میگوید: «اگر آنان که به دنیا نیامدهاند بدانند که از روزگار چه دیدهام، هرگز نمیآیند». گذشته از طبقه انبیا و اولیا علیهمالسلام، رجالی از علما در صبر و استقامت عجیب بودهاند و بیماریهای بسیار دردناک را تحمل میکردند! آقایی به «حبس بول» خیلی آزاردهنده و دردناک مبتلا شده بود، به او گفته بودند: اگر طول بکشد، دردش زیاد و با خون زیاد همراه خواهد شد. بااینحال، آن آقا مقید بود که حتی آه نگوید. وقتی درد آن خیلی شدید میشد و به او فشار میآورد، فقط میگفت: «لاإِلهَ إِلاَّ اللّه».
استاد ما (شیخ محمدحسین غروی اصفهانی) میفرمود: از یکی از معروفین و مدرّسین مبتلا به حبس بول، احوالپرسی کردیم؛ وی گفت: اگر رادعِ الهی نبود، خود را اتلاف میکردم! (خودکشی میکردم). خیلیها از شدت درد و در اثر فشار مصیبت و بلا، اِنتحار و خودکشی کردهاند! در همین قم یکی دو نفر از اهل علم و در نجف یکی را میشناختم که خودکشی کردند. رحمةاللّهعلیهم! (رحمت خدا بر آنها). البته عمل آنان محمول است به خروج از اختیار؛ منتهی باید مواظب بود که تحمل سختی و ابتلائات در راه حق، به اندازهای باشد که انسان را به انحراف نکشاند!
در محضر بهجت، ج۱، ص
💠#تفسیر نور (محسن قرائتی)💫
إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «توبه آیه40»
اگر پيامبر را يارى نكنيد، همانا خدا آن زمان كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند يارى كرد، در حالى كه او نفر دوّم از دو تن بود، زمانى كه آن دو در غار (ثور) بودند، (پيامبر) به همراهش (ابوبكر) مىگفت: اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا، آرامش خويش را بر او نازل كرد واو را با سپاهيانى كه آنها را نديديد يارى كرد و سخن و طرح كافران را (كه قصد كشتن پيامبر را داشتند،) پستتر (وخنثى) قرار داد وكلمه (و اراده) خداوند (براى نصرت پيامبرش،) برتر (و پيروز) است و خداوند توانا وحكيم است.
نکته ها
آيه، اشاره به توطئهى خطرناك مشركان براى كشتن پيامبر صلى الله عليه و آله دارد. در داستانِ «ليلة المبيت» از هر قبيلهاى شخصى آماده شد و تصميم گرفتند شبانه پيامبر را بكشند. آن حضرت، علىبن ابىطالب عليهما السلام را به جاى خود خواباند و شبانه همراه ابوبكر به سوى غار ثور رفت. كفّار در تعقيب پيامبر صلى الله عليه و آله تا در غار آمدند، ولى با ديدن تار عنكبوت بر غار،
جلد 3 - صفحه 423
منصرف شدند و برگشتند و پيامبر صلى الله عليه و آله پس از سه روز به مدينه عزيمت فرمود.
در آن مدّت، غلام ابوبكر، (عامربن فهره) براى آنان غذا مىبرد و على عليه السلام مقدّمات سفر به مدينه را فراهم مىكرد.
پس از سه روز، سه شتر آماده شد و پيامبر صلى الله عليه و آله، ابوبكر و راهنما، عازم مدينه شدند. «1»
چند سؤال و جواب:
سؤال: آيا همراهى ابوبكر، براى دفاع از جان پيامبر صلى الله عليه و آله بود؟
پاسخ: يك پيرمرد در برابر بسيج عمومى مشركان، چه دفاعى مىتوانست بكند؟
سؤال: اطلاق كلمهى «صاحبِ پيامبر» در آيه به ابوبكر، نشان لياقت او براى جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله نيست؟
پاسخ: كلمهى صاحب، مفهوم لايق ندارد. گاهى دو نفر با دو فكر و سليقه و روش متفاوت، مصاحب مىشوند. چنانكه در آيه 37 كهف مىخوانيم: «قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ» با آنكه ميان آن دو نفر تفاوت بسيار بود.
سؤال: اينكه از ميان همهى اصحاب، تنها ابوبكر با پيامبر بود، آيا اين بالاترين ارزش براى او نيست؟
پاسخ: همان شب، على عليه السلام هم در بستر پيامبر خوابيد. اگر ابوبكر آن شب به خاطر وظيفه، همراه پيامبر بود. دو نفر دو وظيفه انجام دادند.
سؤال: ترس ابوبكر بر جان خودش بود يا بر جان پيامبر صلى الله عليه و آله؟
پاسخ: اگر بر جان پيامبر نيز ترسيده، وظيفهى هر مسلمان است كه در موقع خطر، نگران حال رهبر باشد.
سؤال: اصحاب كساء كه فضيلت دارند، پنج نفر بودند و اصحاب غار دو نفر، آيا اين خصوصىتر و مهمتر نيست؟
پاسخ: دعاهاى پيامبر صلى الله عليه و آله براى اصحاب كساء كه اهلبيت او بودند و در تشهّد هر نماز بر مسلمانان واجب است بر آنان صلوات بفرستند، هر شب و روز و هميشه و همه جا، حساب
«1». تفاسير الميزان و درّالمنثور.
جلد 3 - صفحه 424
اين دو صحنه را جدا مىكند.
سؤال: در اين آيه پيامبر مىفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ مَعَنا»، پس خدا با ابوبكر است. آيات ديگر، خدا را با متّقين و محسنين مىداند. پس او نيز از متّقين و محسنين است؟
پاسخ: مادامى كه انسان در مدار احسان و تقوا باشد، خدا با اوست، ولى اگر از مدار خارج شد، مشمول لطف خدا نيست. بايد ديد مسير حركتها، موضعگيرىها، عكس العمل در برابر غدير خم و بيعت به كجا انجاميد؟
سؤال: آيه مىفرمايد: خدا بر او (ابوبكر) آرامش نازل كرد، آيا اين امتياز نيست؟
پاسخ: در اين آيه، پنج ضمير است كه همه به پيامبر بر مىگردد، چگونه ضمير «عَلَيْهِ» به ابوبكر برگردد؟!
(ادامه تفسیر آیه 40سوره توبه)
#پیام ها
1- اسلام وابسته به حمايت ما نيست، حامى اسلام خداست. پس به نصرت خود مغرور نشويم. «إِلَّا تَنْصُرُوهُ»
2- خداوند پيروزى مسلمانان را در تبوك تضمين كرد. «إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ»
3- پيروزىهاى مسلمانان، نمونهاى از قدرت الهى است. «عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ»
4- خروج پيامبر از مكّه، به خاطر جوّ ارعاب و فشار كفّار بود. «أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا»
5- اگر خدا اراده فرمايد، اشرف المخلوق (پيامبر صلى الله عليه و آله) را با اوهن البيوت (تار عنكبوت) حفظ مىكند. إِذْ هُما فِي الْغارِ ...
6- آرامش و اطمينان، هديهى الهى است و با ابزار مادّى فراهم نمىشود. «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ»
7- فرشتگان به فرمان خدا، مؤمنان را امداد مىكنند. «أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها»
8- هجرت، سبب عزّت اسلام و فروپاشى كفر است. أَخْرَجَهُ ... كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا
9- ارادهى خداوند، برتر از هر اراده و خواستهاى است. «كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا»
جلد 3 - صفحه 425
10- نيروهاى استكبارى، در مقابل مؤمنانى كه سكينه و اطمينان دارند، با همهى تخصّصها و امكاناتشان عاجزند. «1» «جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلى»
11- عزّت و اعتلاى كلمة اللّه و خنثى شدن توطئههاى كفّار، نمودى از عزّت و حكمت خداوند است. فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ ... وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
«1». اشاره به آيهى 30 سوره انفال «واذ يمكر بك الذّين كفروا ...»
نظر شهید بهشتی درباره مقابله با بیحجابی: هم اقناع هم قدرت!.mp3
1.47M
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻
|⇦• نظر شهید بهشتی درباره مقابله با بیحجابی: هم اقناع هم قدرت!
👤 شهید #بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 #زمزم_احکام
❓آیا پس از ازدواج موقت فرزندان خانم و آقا به همدیگر محرم میشوند؟
✔️ حجتالاسلام فلاحزاده نماینده #آیت_الله_خامنه_ای پاسخ میدهند.
#احکام_شرعی
#زمزم_احکام
#ازدواج_موقت
💠 حدود اطاعت از والدین
💬 سوال:
اطاعت از پدر و مادر در چه حدی لازم است؟
✅ پاسخ:
اگر امر پدر و مادر نسبت به کاری باشد که از نظر شرعی ممنوع نیست، سزاوار است امر ایشان اطاعت شود مگر اینکه اطاعت نکردن موجب اذیت قابل توجه آنها شود که در این صورت نباید با امر آنها مخالفت شود.
📚سایت آیت الله خامنه ای/ کانال فقه و احکام
#احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖌 حواله ای مخصوص برای #گرفتاری های خاص از زبان آیت الله بهجت(ره)
#حكایت امام كاظم (ع) با كافر #ریاضت كشیده
كسى به مدینه آمد و به مردم مدینه گفت: من مىتوانم خبرهایى از زندگى شما بدهم. كسانى كه با او در ارتباط بودند، از او خبر مىخواستند و او خبر مىداد و درست مىگفت. این موضوع را به خدمت مبارك موسى بن جعفر علیهما السلام اطلاع دادند كه: شخص بىدین و غیر مسلمانى به مدینه آمده و از امور ما خبر مىدهد.
حضرت با او ملاقات كردند و در حضور مردم فرمودند: چه كار كردهاى كه به این حال رسیدهاى كه به پنهان راه پیدا كردهاى؟
به حضرت عرض كرد: خیلى چیزها را مىخواستم، با خواستههایم مخالفت كردم و در مقابل خواستههاى خودم، صبر كردم و آن خواستهها را دنبال نكردم، اگر چه تلخ و سخت بود.
حضرت فرمودند: درست است كه چنین دانشى در محدوده ریاضتهاى نفسى و مخالفت با خواهشها نصیب تو شده است. این مسأله درستى است؛ چون خداى مهربان در این عالم نیز اجر خوبى احدى را ضایع نمىكند، و لو با خدا نبوده، مخالف خدا باشند و خدا را قبول نداشته باشند.
موسى بن جعفر علیهماالسلام به آن شخص پیشگو فرمود: در مقابل ریاضتها و صبرى كه كردى، حق است كه چنین پاداشى را به تو بدهند. آیا علاقه دارى مسلمان شوى؟ گفت: نه، هیچ علاقهاى به مسلمان شدن ندارم، فرمود: با خواهش نفس مخالفت كن و مسلمان شو، تو كه تمرین مخالفت با هواى نفس دارى، باطن تو مىگوید مسلمان نشو، با این باطن جهاد كن و مسلمان شو.
گفت: چشم. به دست موسى بن جعفر علیهماالسلام مسلمان شد. چند روزى كه آداب اسلام را یاد گرفت، كسى آمد به او گفت: یكى از آن خبرها را از زندگى من به من بده. هر چه فكر كرد، دید هیچ خبرى نزد او نیست. به درب خانه موسى بن جعفر علیهماالسلام آمد و در زد، گفت: یابن رسول الله! آن زمانى كه بىدین بودم، مىتوانستم خبر از آینده بدهم، اما اكنون كه دیندار شدهام، خبرى نمىتوانم بدهم، پس مزد این دیندارى ما چه شد؟
حضرت فرمود: دنیا گنجایش مزد مسلمان شدن تو را ندارد، پاداشى كه مىخواهند به تو بدهند، در این دنیا نمىتوان به تو داد. گفت: صبر مىكنم تا در قیامت، پاداش مسلمان شدنم را از پروردگار عالم بگیرم.
💠خبرگزاری برنا