eitaa logo
آموزه های دینی شامل احکام-اخلاق_اذکارومعارف دین N_Ashrafi
441 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
64 فایل
بیان تفسیر آیه به آیه قرآن -احکام -سخنرانی های کوتاه -بیان احادیث وادعیه ومطالب ارزشمنددیگر @a_s_h_2 کپی مطالب مجاز @n20011
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Meysam Motiei - Haj Ghasem Kojaei (128).mp3
7.78M
بختیاری – سردار : جهان میدونه با ظلمت شب سیاهی و تباهیا چه کردیم بازم دنیا میبینه پاش بیفته سلیمانی ترین مرد نبردیم
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت💐 🗓 امروز  سه شنبه ☀️  ٩   اسفند   ١۴٠١   ه. ش   🌙 ٧   شعبان   ١۴۴۴  ه.ق 🌲  ٢٨    فوریه   ٢٠٢٣    ميلادی
💠 نور (محسن قرائتی)💫 وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «انعام آیه ۸۱» و چگونه از چيزى كه شريك خدا ساخته‌ايد بترسم و حال آنكه شما آنچه را كه خدا هيچ دليلى درباره‌ى آن بر شما نازل نكرده است شريك او گرفته و نمى‌ترسيد؟ اگر مى‌دانيد (بگوييد كه) كدام يك از ما دو دسته به ايمنى (در قيامت) سزاوارتر است؟ نکته ها كلمه‌ى «سلطان»، به معناى دليل و حجّت و برهان است. بر خلاف آنان كه ترس را انگيزه‌ى اعتقاد به خداوند مى‌دانند، اين آيه، ترس را انگيزه‌ى شرك مى‌داند. پیام ها 1- از تهديدات موهوم، نهراسيد. «كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ» 2- امنيّت روحى، در پرتو توحيد حاصل مى‌گردد. «كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ» 3- عقائد دينى بايد بر اساس دليل و برهان باشد. «كَيْفَ‌ ما أَشْرَكْتُمْ‌ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً» 4- در بحث و مناظره، نبايد تعصّب مردم را تحريك كرد. «فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ» و نفرمود: ما در امان هستيم و شما در خطر. 5- علم صحيح، وسيله راهيابى به خداست، اگر آن را درست به كار گيريم، به نتايج صحيح مى‌رسيم. «إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 501 @n20011🌷💧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حکم گریه در نماز 💬 برای امور دنیوی عمدی و با‌صدا: نماز را باطل می‌کند. عمدی و بی‌صدا: نماز را باطل نمی‌کند. غیر‌عمدی و باصدا: نماز را باطل نمی‌کند. غیر‌عمدی و بی‌صدا: نماز را باطل نمی‌کند. ❇️ از ترس خدا و برای آخرت آهسته باشد یا بلند، اشکالی ندارد؛ بلکه از بهترین اعمال است. 📚 رساله نماز و روزه آیت‌الله خامنه‌ای، مسأله 336. استاد صالحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 نمــاز شــب هشتم مـاه شعبان برای بخشش گناهان 🔵 پیامبر اکـرم ﷺ فرمودند: 🟡 هركس در شب هشتم ماه شعبان  دو  ركعت نماز،در ركعت اول سوره حمد  یک بار و آيه‌ى آمَنَ اَلرَّسُولُ ... را تا آخر  پنج بار و سوره‌ى «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» پانزده بار بخواند و در رکعت دوم سوره حمدیک  بار و آیه­ ۱۱۰سوره کهف «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ » یک بار و «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» پانزده بار اگر به اندازه‌ى خار و خاشاك كف دريا گناه داشته باشد، پاكيزه از دنيا مى‌رود و گويى كه تورات، انجيل، زبور و فرقان [قرآن]را قرائت كرده است. 📚 اقبال الاعمال 🛑 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ عــاقـبـت امـــورتـــان بـخــیــر 🔹 جابر جُعفی می‌گوید به امام باقر (علیه السلام) عرضه داشتم «مَتَى یَکُونُ فَرَجُکُمْ؟» فرج شما کِی خواهد بود؟ سؤالی که همۀ ما داریم. «فَقَالَ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لَا یَکُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا» حضرت فرمود : هیهات هیهات، هرگز این فرج رخ نخواهد داد؛ مگر اینکه غربال بشوید، سپس غربال بشوید، سپس غربال بشوید. سه‌بار تأکید کردند.[۱] 📚[۱]-الغیبه طوسی ؛ صفحه ۳۳۹ ✔️ عاقبت امورتان بخیر گویند "حر بن يزيد رياحی" اولين کسی بود که آب را به روی امام بست و اولين کسی شد که خونش را برای او داد. "عمر سعد" هم اولين کسی بود که به امام نامه نوشت و اولين کسی شد که تير را به سمت او پرتاب کرد! چه کسی می‌داند آخرِ کارش به کجا ميرسد؟ به خصوص که خبر داریم سخت‌ترین غربال‌ها را در پیش رو داریم. بسیار سخت‌تر از امتحانِ عمرسعد... ⚠️«آخرالزمان محل غربال‌های سخت است» 🔹حضرت آیت‌الله بهجت(ره) : آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. این‌طور نیست که آن‌ها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه می‌بریم![۲] 📚[۲]-رحمت واسعه، صفحه١٩۴ 🔹حضرت آیت الله بهجت(ره) : برای ما امتحان پیش نیامده تا معلوم شود که با حسین علیه‌السلام هستیم، یا با یزید.[۳] 📚[۳]-رحمت واسعه؛ صفحه١٧۶ 🔹ای کاش برای تعجیل در فرج کاری کنیم. 🔹ای کاش برای رضایت حضرت اقدامی کنیم: 👈 مثلاََ ترک گناه ... ---------------------------------------- الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابو راجح حمامی با عنایت امام زمان( عج) داستانهایی که علماء و افراد مورد اطمینان نقل کرده‌اند و به عنوان یک حادثه‌ی قطعی، در عصر خود شهرت یافت، داستان «ابوراجح حمّامی» است. ابو راجح از شیعیان مخلص شهر حِلّه (یکی از شهرهای عراق که در نزدیک نجف اشرف واقع شده) و سرپرست یکی از حمّامهای عمومی حِلّه بود، از این رو بسیاری از مردم او را می‌شناختند. در آن عصر، فرماندار حلّه شخصی به نام «مرجان صغیر» بود، به او اطّلاع دادند که ابو راجح حمّامی از بعضی از اصحاب منافق رسول خدا(ص) بدگوئی می‌کند، فرماندار دستور داد او را آوردند، آنقدر او را زدند که در بستر مرگ افتاد، حتّی آنقدر به صورتش مشت و لگد زدند که دندانهایش کنده شد، و زبانش را بیرون آوردند و با جوالدوزی سوراخ کردند، و بینی‌اش را بریدند و با وضع بسیار دلخراشی، او را به عدّه‌ای از اوباش سپردند، آنها ریسمان بر گردان او کرده و در کوچه‌ها و خیابانهای شهر حِلّه می‌گرداندند، بقدری خون از بدن او بیرون آمد، و به او صدمه وارد شد که دیگر نمی‌توانست حرکت کند، و کسی شک نداشت که او می‌میرد، و بعد فرماندار تصمیم گرفت او را بکشد، ولی جمعی از حاضران گفتند: او پیرمرد فرتوت است، و به اندازه‌ی کافی مجازات شده و خواه و ناخواه بزودی می‌میرد، بنابراین از کشتن او صرف نظر کنید، بسیار از فرماندار خواهش کردند، تا اینکه فرماندار او را آزاد کرد. فردای همان روز، ناگاه مردم دیدند او از هر جهت سالم است و دندانهایش در جای خود قرار گرفته، و زخمهای بدنش خوب شده، و هیچگونه اثری از آنهمه زخمها نیست، و برخاسته و مشغول نماز است، حیران شدند و با تعجّب از او پرسیدند: چطور شد که این‌گونه نجات یافتی و گوئی اصلاً تو را کتک نزدند و آثار پیری از تو رفته و جوان شده‌ای؟ ابو راجح گفت: من وقتی که در بستر مرگ افتادم، حتّی با زبان نتوانستم دعا بکنم، و تقاضای کمک از مولایم حضرت ولی عصر(عج) نمایم، در قلبم متوسّل به آن حضرت شدم، و از آن حضرت درخواست عنایت کردم، و به آن بزرگوار پناهنده شدم، وقتی که شب کاملاً تاریک شد، ناگاه دیدم خانه‌ام پر از نور شد، در هماندم چشمم به مولایم امام زمان(عج) افتاد، او جلو آمد و دست شریفش را بر صورتم کشید و فرمود: «برخیز و برای تأمین معاش خانواده‌ات بیرون برو، خداوند تو را شفا داد». اکنون می‌بینید که سلامتی کامل خود را باز یافته‌ام. یکی از وارستگان آن عصر، بنام شیخ شمس الدّین محمّد بن قارون، پس از نقل ماجرای فوق، می‌گوید: «سوگند به خدا، من ابو راجح را مکرّر در حمّام حِلّه دیده بودم، پیرمرد فرتوت، زرد چهره و بد قیافه و کم ریش بود، و همیشه او را این‌گونه می‌دیدم، ولی پس از این ماجرا، او را تا آخر عمرش، جوانی تنومند و پرقدرت، و سرخ چهره و با محاسن پر و بلند دیدم، که گوئی بیست سال بیشتر عمر نکرده است، آری او به برکت لطف امام زمان (اَرْواحُنا فَداهُ) این‌گونه شاداب و نیرومند و زیبا گردید. خبر سلامتی و دگرگونی عجیب او از پیری ضعیف به جوانی تنومند و قوّی، شایع شد، همگان فهمیدند، فرماندار حِلّه به مأمورینش دستور داد او را نزد او حاضر کنند، آنها ابو راجح را نزد فرماندار آوردند، ناگاه فرماندار دید: قیافه ابو راجح عوض شده، و کوچکترین اثر آنهمه زخمها در صورت و بدنش نیست، ابو راجح دیروز با ابوراجح امروز، از زمین تا آسمان فرق دارد، رعب و وحشتی تکان دهنده بر قلب فرماندار افتاد، او آنچنان تحت تأثیر قرار گرفت، که از آن پس، با مردم حِلّه (که اکثراً شیعه بودند) عوض شد، او قبل از این جریان، وقتی که در حِلّه به جایگاه معروف به «مقام امام(ع)» می‌آمد، به طور مسخره‌آمیزی، پشت به قبله می‌نشست، تا به آن مکان شریف توهین کند، ولی بعد از آن جریان به آن مکان مقدّس می‌آمد و و با دو زانوی ادب در آنجا رو به قبله می‌نشست، و به مردم حلّه احترام می‌نمود و لغزشهای آنها را نادیده می‌گرفت، و به نیکوکاران آنها نیکی می‌کرد، در عین حال عمرش کوتاه شد و بعد از این جریان چندان عمر نکرد و مُرد[۱]. خدایا! تو را به وجود مبارک چهارده معصوم(ع) که در این کتاب قطراتی از اقیانوس فضائل آنها آمده، و تو را به وجود مبارک حضرت ولیّ عصر(عج) سوگند می‌دهم، نام ما را در طومار شیعیان مخلص آنها ثبت کن، و عنایت و شفاعت آنها را در دنیا و آخرت، نصیب ما گردان. یَابْنَ العسکری! هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم آیا شود پیام رسد از سرای تو خوش باش من به عفو گناهت، ضمان شدم طالَتْ عَلَینا لَیالِی الْاِنْتِظارِ فَهَلْ یابْنَ الزَّكِی لِلَیلِ الْاِنْتِظارِ غَداً پی‌نوشت [۱]. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۷۰ و ۷۱.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا