💠#تفسیر نور (محسن قرائتی)💫
إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ «یونس آیه7»
قطعاً آنان كه به ديدار ما (و دريافت نعمتهاى اخروى) اميد ندارند و (تنها) به زندگى دنيادل خوش كردهاند و به آن آرام گرفته وتكيه مىكنند و نيز كسانى كه از نشانههاى (قدرت) ما غافلند.
أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «یونس آیه8»
آنان به خاطر آنچه كه عمل مىكردند، جايگاهشان آتش است.
نکته ها
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن احبّ لقاء اللَّه احبّ اللَّهُ لقائه»، هر كس ديدار خدا را دوست بدارد، خداوند نيز ملاقات با او را دوست دارد. «1» و در آيهى آخر سورهى كهف مىخوانيم:
«فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً» معتقدان به قيامت و ديدار پروردگار، بايد عمل صالح انجام دهند.
پیام ها
1- اميد و يأس، در اصلاح و افساد انسان، نقش مؤثّرى دارد. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا»
2- انسان، هر چه بيشتر از قيامت غافل و مأيوس شود، دنياگراتر مىشود. پس معتقدان به قيامت نبايد دنياگرا باشند. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا»
3- اطمينان واقعى تنها با ياد خداست و دنیا، آرامبخش كاذب آن هم براى غافلان است. «اطْمَأَنُّوا بِها ... غافِلُونَ»
«1». تفسير فرقان.
جلد 3 - صفحه 543
4- عوامل دوزخى شدن عبارت است از:
الف: انكار معاد و پاداشهاى اخروى. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا»
ب: راضى شدن به دنياى زودگذر. «رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا»
ج: غفلت از آيات الهى. «هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ»
د: عملكرد ناپسند. «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»
5- جهنّم، دستآورد خود انسان است. «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»
@n20011💧🌷
D1737489T15375146(Web)-mc.mp3
1.25M
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻
|⇦• اشک شوق در پیشگاه خدا
👤 حجةالإسلام #انصاریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 #زمزم_احکام
❓ آیا به مقدار مصرف نشدهی وام خمس تعلق میگیرد؟
🔺️ #آیت_الله_سبحانی پاسخ میدهند.
#احکام_خمس
#احکام_شرعی
#زمزم_احکام
ـ☘️🌺☘️🌺☘️
ـ🌺☘️🌺☘️
ـ☘️🌺☘️﷽
ـ🌺☘️
ـ☘️ #سجده_بدون_آرامش
❓اگه بعد بلندشدن از سجده اول، قبل از اینکه بدن آروم بگیره، سریع آدم بره برای سجده دوم، حکم نمازش چیه؟
📚 همه مراجع: اگه عمداً این کار رو کرده، نمازش باطله.
🔺آموزش مصور احکام، ص255؛ سیستانی، رساله جامع، م1246؛ شبیری، م1065؛ مکارم، م950؛ نوری، م1057؛ منهاجالصالحین، ج2، ص191، الخامس.
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
💠#عالم برزخی علامه #مجلسی رحمت الله علیه
مرحوم سيد نعمت الله جزايري مي فرمود که به جهت تحصيل مراتب علم و کمال در اطراف بلاد اسلام گردش کردم. بعد شنيدم که علامه مجلسي در شهر اصفهان طلوع کرده، رفتم به اصفهان که از علوم ايشان اقتباس نمايم.
بعد از تشرف و استفاده از برکات انفاس قدسيه ايشان در خدمت ايشان خيلي مقرب شدم مثل عضوي از اهل بيتشان شدم و در اين مدت ملاحظه نمودم ديدم زندگي علامه مجلسي، داراي وسعت و تشريفات و تجملاتي است. اين تمايل مرحوم مجلسي به دنيا و اعتنا کردنشان به زخارف دنيا سينه مرا تنگ کرد و در دلم ايراداتي به ايشان داشتم و در مقام تعرض برآمدم ولي خود را قاصر ديدم که بتوانم با ايشان در اين خصوص بحث کنم. عرض کردم: مولانا شما غواص درياي علم و من در نزد شما به منزله ذره هستم و اگر سزاوار نمي دانيد که من در اين موضوع با شما مباحثه بنمايم با شما معاهده مي کنم که هر کدام پيش از ديگري از دنيا برويم به خواب ديگري بياييم تا کشف شود که حق با من است يا با شما.
بعد از چندي مجلسي مريض شده از دنيا رحلت فرمود. مسلمين مصيبت زده شدند. بازارها بسته شد تا هفت روز تمام طبقات مردم مشغول عزاداري شدند. يک هفته رفتم سر قبر ايشان قرآن خواندم و گريه کردم و درباره ايشان دعا کردم تا آن که مرا همانجا خواب برد، در عالم خواب او را ديدم که مرده است، دو انگشت ابهام دستش را گرفتم عرض کردم يا سيدي وعده اي که به من داده بودي وقتش رسيده خبر بده که چگونه مرگ شما را دريافت؟ وقت مردن و بعد از مرگ چه ديديد و حق در امر معهود با من است يا با شما؟ فرمود: چون من مريض شدم تا آنکه مرض به حدي رسيد که بشر عاجز از تحملش بود زاري نمودم و به درگاه الهي عرض کردم: خداوندا در قرآن فرموده اي: «لايکلف الله نفسا الا وسعها» من طاقت تحمل اين درد را ندارم. مرا به رحمت خود از اين مرض به زودي فرجي مرحمت کن، در موقعي که من با خدا مناجات مي کردم ديدم شخص جليلي به بالين من آمد و نزد پاهاي من نشست و از احوال من سوال کرد. پس من از درد شکوه کردم بعد، آن شخص کف دستش را گذارد به انگشتان پاهايم و گفت: دردش آرام گرفت؟ گفتم: بلي همانجا دردش آرام گرفت. دستش را بالاتر مي کشيد و از حال من سوال مي کرد، من مي گفتم دردم تا آنجا آرام گرفت و راحت شدم تا آنکه دستش به سينه من رسيد گويا درد و مرض به کلي از من برطرف شد.
يک مرتبه ديدم جسد من در گوشه اتاق افتاده و من هم در گوشه اي ايستاده نظر مي کردم، ديدم اهل و عيال من دور جسد من افتادند گريه و شيون مي کنند من هر چه به آنها مي گفتم، من که خوب شدم شما چرا گريه مي کنيد گوش نمي دادند، تا آنکه جمعيت زيادي آمدند عماري آوردند و نعش مرا ميان عماري گذاردند و بردند به غسال خانه و من هم جلوي جنازه مي رفتم. بعد از غسل به جنازه من نماز خواندند و جنازه را آوردند به کنار قبر و من متحير بودم که آيا با جسد چه مي خواهند بکنند؟ و با خود فکر مي کردم که اگر جسد را داخل قبر کردند من داخل نشوم. چون جسد را داخل قبر کردند من از شدت انسي که به جسد داشتم نتوانستم از آن جا شوم، بي اختيار داخل قبر شدم و روي قبر را پوشانيدند.
ناگاه منادي ندا کرد اي بنده من يا محمدباقر چه چيز مهيا کرده اي از براي امروز؟ من آنچه اعمال حسنه و صالحه داشتم شماره کردم از من قبول نشد و من مضطرب و متحير شدم و ديدم راه فرار ندارم. در اين حالت وحشت يادم آمد که يک روز من سواره از بازار بزرگ اصفهان مي گذشتم ديدم مردم در اطراف يک نفر از مومنين جمع شده اند و او را متهم نموده اند به فساد عقيده و او را مي زدند و بد مي گفتند. نعل کفش بر سر و صورت او مي کوبيدند و مطالبه طلب از او مي کردند و من او را مي شناختم که از مومنين و صالحين بود و هرچه مهلت مي خواست طلبکارها مهلت نمي دادند. قلب من به حال آن مومن سوخت و گفتم تا به کي بايد از خلق تقيه کرده و از خداوند بزرگ نترسم و بنده ضعيفش را اعانت نکنم، پس توقف کردم و فرياد زدم واي بر شما اي مردم با من بياييد که هر قدر از اين مومن طلب داريد به شما بدهم و آن مرد مومن را بردم ميان منزل و خيلي او را احترام نمودم و تمام قرضش را ادا کردم. همين عمل خود را در ميان قبر به خداوند عرض کردم، از من قبول فرمود و مرا آمرزيد و امر فرمود که در رحمت به جانب بهشت به روي من باز نمودند و قبرم را وسعت دادند و متنعم هستم به انواع نعمت هاي بهشت و مانوس به زيارت مومنين که به نزد من مي آيند و خوشحال هستم به دعا و قرائت و احسان به آنها، بعد فرمود: اي سيد شريف اگر اين نعمت ها را نداشتم چگونه مي توانستم اين مردم مومن را ياري کنم؟
سيد فرمود: من از خواب بيدار شدم و دانستم که آنچه مجلسي در حيات خود از مال دنيا جمع کرده عين مصلحت دين و منفعت اسلام و مسلمين بوده است.
منبع:پایگاه خبري-تحليلي مشرق نيوز می باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع ( مشرق نیوز )بلامانع است.
🔰زنانی از جنس مقاومت (۴)
🔹زنی که راضی به سالم ماندن پسرش در کربلا نشد.
ام خلف همسر مسلم بن عوسجه
او از زندگی با مسلم بن عوسجه یار باوفای حسین فرزندی به نام خلف داشت. مسلم و فرزندش در روز عاشورا در رکاب سیدالشهدا به شهادت رسیدند. او وجودش از محبت اهل بیت سرشار بود پس از شهادت مسلم بن عوسجه، امام حسین به فرزندش خلف فرمود: اگر به میدان روی و کشته شوی، مادرت تنها و بی کس خواهد بود، تو به سرپرستی مادرت سزاوارتری تا به جنگ. ام خلف که شاهد این سخنان بود، به سرعت خود را به پسرش رساند و گفت: ای پسرم! نصرت و یاری فرزند پیامبر را بر سلامت و امان خودت ترجیح بده؛ اگر سلامت خودت را برگزینی هیچ گاه از تو راضی نخواهم شد.
📖 اعلام النساء، ص ۱۴۲.
🌸
💫
💠#تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه💫 عبدالعظیمی)
أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «یونس آیه8»
بعد از آن عاقبت اين جماعت را بيان فرمايد:
أُولئِكَ: آن جماعت غافلين و منهمكين، يا هر دو فرقه مذكوره. مَأْواهُمُ النَّارُ: جا و محل و مكان ايشان آتش جهنم است. بِما كانُوا يَكْسِبُونَ: به سبب آنچه بودند كه كسب مىكردند، يعنى مواظبت مىنمودند بر معاصى كه آن كفر و شرك و نفاق و ساير گناهان است.
تنبيه- شخص عاقل بصير با اين همه تذكرات و زواجر، البته قدرى تأمل بنمايد كه اين همه تأكيدات و توعيدات، عبث و لغو نخواهد بود. بيهوده سخن به اين درازى نشود، و اين فكر او را بر آن دارد كه از غفلت، هشيار، و مركب شهوات و افسار خود را در ربقه طاعت و بندگى در آورد.
در نهج البلاغه «1» ذيل خطبهاى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نصيحت مشفقانه فرمايد: و اعلموا ليس لهذا الجلد الرّقيق صبر على النّار فارحموا نفوسكم فانّكم قد جرّبتموها فى مصائب الدّنيا أ فرأيتم جزع احدكم من الشّوكة تصيبه و العثرة تدميه و الرّمضاء تحرقه فكيف اذا كان بين طابقين من نار ضجيع حجر و قرين شيطان.
يعنى: بدانيد بتحقيق نيست براى اين پوست نازك، صبر بر آتش جهنم، پس رحم كنيد نفوس خود را، زيرا اگر شما آزمايش شويد به مصائب دنيا، فرياد
«1» نهج البلاغه فيض خطبه 182 ص 603.
ج5، ص 266
يكى از شما بلند شود از اصابه خارى يا زخم نيزه و يا گرمى ريگستانى؛ در اين صورت چگونه باشد حال و ناله شخص بين دو طبقه آتش ناله سنگ و قرين شيطان، آيا مىدانيد كه وقتى مالك خازن جهنم غضب كند به آتش، مىشكند بعض آن را به بعضى به سبب شدت غضبش، و هرگاه زجر نمايد آن را مىجهد از درهاى جهنم فريادى از زجر آن «نعوذ باللّه من غضبه».
@n20011💧🌷
D1737516T15248674(Web)-mc.mp3
3.83M
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻
|⇦• دعا در مشکلات
👤 مرحوم آیةالله #ناصری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ مکان نماز باید چطوری باشه ⁉️
#احکام_به_زبان_ساده
#احکام_نماز