eitaa logo
آموزه های دینی شامل احکام-اخلاق_اذکارومعارف دین N_Ashrafi
449 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
5.4هزار ویدیو
64 فایل
بیان تفسیر آیه به آیه قرآن -احکام -سخنرانی های کوتاه -بیان احادیث وادعیه ومطالب ارزشمنددیگر @a_s_h_2 کپی مطالب مجاز @n20011
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ سـ🌸ـلام ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختـر مبـارک باد💐 امروز شنبه ☀️ 22 خرداد 1400 ه. ش 🌙 1 ذیعقده 1442 ه.ق 🌲 12 ژوئن 2021 ميلادى
سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیه‌ ۲۴۸ وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ ءَایَةَ مُلْکِهِ أَن یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِّمَّا تَرَکَ ءَالُ مُوسَى‏ وَءَالُ هَرُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَئِکَةُ إِنَّ فِى ذَلِکَ لَأَیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُّؤْمِنِینَ‏ ترجمه و پیامبرشان به آنها گفت: نشانه‏ حکومت او این است که تابوت (عهد) به سوى شما خواهد آمد، (همان صندوقى که) آرامشى از پروردگارتان و یادگارى از میراث خاندان موسى و هارون در آن است، در حالى که فرشتگان آن را حمل مى ‏کنند، همانا در این موضوع، نشانه‏ روشنى براى شما است، اگر ایمان داشته باشید. براى اینکه یهود به فرمانده طالوت اطمینان و یقین پیدا کنند، پیامبرشان به آنها گفت: صندوق مقدّس بنى‏ اسرائیل به آنها بازگرداندهمى‏ شود، تا نشانه ‏اى براى انتخاب طالوت از سوى خداوند باشد. مراد از تابوت همان صندوق چوبى بود که مادر موسى، نوزاد خود را در آن گذاشت و به فرمان خدا در آب نیل انداخت و مأموران فرعون صندوق را گرفته و نوزاد را با آن به نزد فرعون بردند. آن صندوق همچنان در دربار فرعون بود. وقتى موسى (ع) به پیامبرى رسید، الواح تورات را در آن قرار داد و به هنگام رحلت نیز زره و سایر یادگارهاى خود را در آن گذاشت و به وصىّ خود «یوشع‏بن‏نون» سپرد. این صندوق، به صورت صندوقى مقدّس که صندوق عهد نام گرفته بود، در میان بنى ‏اسرائیل بود و آن را در جنگ‏ ها پیشاپیش سپاه حمل مى‏ کردند، ولى کم‏کم قداست آن شکسته و مفقود شد. این صندوق ربوده شده را در زمان ریاست طالوت، خداوند از طریق ملائک به آنان بازگرداند تا موجب آرامش و اطمینان خاطر آنان باشد. پیام ها ۱- سرچشمه‏ آرامش خداوند است، گرچه با وسائل باشد. «فیه سکینة من ربکم» ۲- انسان همیشه به آرامش نیاز دارد، به خصوص در آستانه رفتن به میدان جهاد. «فیه سکینة من ربکم» ۳- رهبر الهى، نشانه‏ الهى لازم دارد. چون طالوت انتخاب شده از جانب خداوند بود، لازم بود نشانه‏ اى الهى او را تأئید کند. «تحمله الملائکة» ۴- اگر صندوقى که با بدن موسى و الواح تورات تماس داشته، مقدّس و آرام بخش است، پس مقدّس شمردن صندوقى که بر روى قبر اولیاى الهى است، خلاف قرآن نیست. زیرا در همه آن صندوق‏ هایى که در مشاهد مشرّفه است، «بقیّة ممّا ترک آل‏ محمّد صلى الله علیه وآله» قرار دارد. «بقیة ممّا ترک آل موسى و آل هارون» ۵ - حفظ آثار انبیا، ارزش داشته و مایه‏ آرامش خاطر و تبرّک است. «بقیةممّاترک» کلمه «سکینة» دراین آیه با توجّه به آیات قبل که بنى ‏اسرائیل عازم میدان جهاد و دفاع بودند، نشانه‏ اهمیّت و لزوم آرامش فکرى در جبهه است. منبع: پایگاه درس هایی از قرآن @20011🌹💧
4_5827843924261078662.mp3
9.48M
✨روشنی چشم پدر 🌟جان برادر شده ای ✨فاطمه بار آمده ای 🌟وارث کوثر شده ای ✨آینه حیران تو شد 🌟مدینه مهمان تو شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر حضرت فاطمه معصومه (ع) در اوّلین روز ماه ذى القعده سال 173 هـ ق، 25 سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود. از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع)، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند. آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون (س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان، هنگامى که حضرت معصومه (س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا (ع) قرار گرفت.[1] حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است. [1] . برگرفته از سایت haram.masoumeh.com @n20011🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت معصومه (س) به قم✨ در سال 2ظ ظ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه خود بیاورند راهى خراسان شدند. حضرت معصومه یک سال بعد از هجرت تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو، در سال 201 هجری قمری، به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. در شهر ساوه عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه کاروان آنان را گرفته و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند. عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،می توان مرتبه ای از عصمت – نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 2ظ 1 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. و در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود در منزل «موسى بن خزرج» فرود آمدند و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد. آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد. محل زندگی و عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» بود که هم اکنون محل زیارت ارادت مندان آن حضرت است. @n20011🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 🌸 امروز یکشنبه ☀️ ٢٣ خرداد ١۴٠٠ ه. ش 🌙 ٢ ذیعقده ١۴۴٢ ه.ق 🌲 ١٣ ژوئن ٢٠٢١ ميلادى
سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیه‌ ۲۴۹ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّى وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّى إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلَّا قَلِیلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُّلَقُواْ اللَّهَ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ واللَّهُ مَعَ الصَّبِرِینَ‏ ترجمه پس هنگامى که طالوت، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند شمارا به یک نهر آب آزمایش مى ‏کند، پس هر که از آن بنوشد از من نیست و هرکس از آن نخورد از من هست، مگر آنکه با دست، مشتى برگیرد (و بیاشامد.) پس (همین که به نهر آب رسیدند،) جز اندکى همه از آن نوشیدند، سپس هنگامى که او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را دیدند) گفتند: امروز ما توانایى مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم. امّا آنها که اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: چه بسا گروهى اندک که با اذن خدا بر گروهى بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت کنندگان) است. کلمه «جنود» جمع «جُند» به معناى لشکر است و حضور چندین لشکر بعد از اعراض گروه ‏هایى از مردم، نشانه کثرت جمعیّت آنان است. این آیه خبر از مردودى گروه زیادى از بنى ‏اسرائیل مى ‏دهد که از صحنه آزمایش نوشیدن آب و تحمل تشنگى، سربلند بیرون نیامدند. امّا این گروه باقیمانده، آزمایش دیگرى داشتند که آزمایش روحى و معنوى بود. وقتى آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانایى مقابله با این سپاه مسلح را نداریم. ولى آنهایى که به روز قیامت ایمان داشتند، گفتند: پیروزى به دست خداست، اى بسا گروه‏ هاى اندک که به اذن خداوند بر سپاهیان بزرگ پیروز مى‏ شوند. پیروزى در یک مرحله از آزمایش، کافى نیست. افرادى در بعضى از مراحل موفق مى ‏شوند، ولى در مرحله‏ اى دیگر شکست مى‏ خورند. در این داستان گروهى رهبر را به خاطر فقر نپذیرفتند، گروهى در آزمایش شکم، شکست خوردند و گروهى در برخورد با دشمن خود را باختند. طالوت در ابتدا جمعیّت را به خود نسبت نداد و نفرمود: «جنوده»، بلکه فرمود: «بالجنود» گرچه لشکریان انبوه بودند و فرمانده او را پذیرفته‏ اند، ولى هنوز میزان فرمانبرى آنان را آزمایش نکرده است، ولى بعد از آزمایش، به خود نسبت مى‏ دهد. «فانّه منّى» امام باقر (ع) مى‏ فرماید: افرادى که تا آخر کار به طالوت وفادار ماندند، سیصد و سیزده نفر بودند. حساب دو گروه روشن است، هر کس ننوشد قطعاً خودى است و هر کس بنوشد قطعاً بیگانه است، ولى کسانى که با مشت نوشیدند، نه خودى هستند و نه بیگانه. باید آنان را نه مأیوس کرد و نه مشمول الطاف. لذا براى «من اغترف غرفة بیده» نه کلمه «منّى» بکار رفته ونه «لیس منّى». کسانى که دستشان به اموال مردم یا اموال دولتى رسید، ولى با کرامت و زهد از کنارش گذشتند و حرص و طمع آنان را آلوده نکرد، حزب اللّهى هستند و کسانى که پشت خود را با ذخیره اموال مى‏ بندند، مؤمن واقعى نیستند. «فمن شرب منه فلیس منّى و من لم یطعمه فانّه منّى» پیام ها ۱- یکى از وظایف فرمانده نظامى آن است که نیروهاى رزمى را از تماشاچیان جدا سازد. «فصل طالوت بالجنود» ۲- یکى از راه هاى آزمایش، ممنوعیّت‏ هاى موسمى است. راحت طلبى و عدم تحمل فشارها و سختى ‏هاى موسمى و موقّتى، با سلحشورى سازگارى ندارد. «انّ اللّه مبتلیکم بنهر» ۳- قبل از برخورد و مقابله با دشمن، باید تمرین مقاومت کرد. «مبتلیکم بنهر» ۴- مدیر باید نیروهاى غیر مفید را طرد کند. «فمن شرب منه فلیس منّى» ۵ - تسلیم فرمانده بودن، رمز موفقیّت است. «من لم یطعمه فانّه منّى» ۶- حسابِ نیازِ ضرورى، از حسابِ رفاه کامل جداست. «الاّ من اغترف غرفةً بیده» ۷- کسانى که از میدان امتحان پیروز بیرون آیند، اندک هستند. «الا قلیلاً» ۸ - انقلابى بودن مهم نیست، انقلابى ماندن مهم است. در این ماجرا شعار دهنده بسیار بود، ولى آنان که در آزمایشات موفق شدند، اندک بودند. «الاّقلیلاًمنهم» ۹- ایمان به معاد و وعده‏ هاى الهى، توانایى ایستادگى در برابر سختیها و مشکلات را ایجاد مى‏ کند. «ملاقوا اللّه» ۱۰- ایمان، درجاتى دارد. با اینکه گروهى همراه با طالوت بودند و به او ایمان داشتند و از نوشیدن آب هم گذشتند؛ «آمنوا معه» ولى هر مؤمنى رزمنده نیست، تنها مؤمنانى رزمنده هستند که به لقاء اللّه ایمان داشته باشند. «یظنّون انّهم ملاقوا اللّه» ۱۱- فراوانى عِدّه و عُدّه‏ دشمن در برابر اراده‏ خداوند چیزى نیست. «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن اللّه» ۱۲- نیروهاى کیفى بر نیروهاى کمّى برترى
دارند. «کم من فئة قلیلة غلبت...» ۱۳- مؤمن مخلص، پیروزى را از خدا مى‏ داند. «باذن اللّه» ۱۴- مسلمانان اگر صبور و پایدار باشند، نباید از تعداد زیاد دشمن هراس داشته باشند. زیرا خداوند با صابران است. «واللّه مع الصابرین» منبع: پایگاه درس هایی از قرآن @n20011🌹💧
🔰 يک ساعت ويژه مردي ديروقت، خسته از كار به خانه برگشت. دم در پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود. سلام بابا ! يك سئوال از شما بپرسم؟ - بله حتمآ. چه سئوالي؟ - بابا! شما براي هرساعت كار چقدر پول مي گيريد؟ مرد با ناراحتي پاسخ داد: اين به تو ارتباطي ندارد. چرا چنين سئوالي ميكني؟ - فقط ميخواهم بدانم. - اگر بايد بداني، بسيار خوب مي گويم: 20 دلار پسر كوچك در حالي كه سرش پائين بود آه كشيد. بعد به مرد نگاه كرد و گفت : ميشود 10 دلار به من قرض بدهيد ؟ مرد عصباني شد و گفت: .... اگر دليلت براي پرسيدن اين سئوال، فقط اين بود كه پولي براي خريدن يك اسباب بازي مزخرف از من بگيري كاملآ در اشتباهي، سريع به اطاقت برگرد و برو فكر كن كه چرا اينقدر خودخواه هستي. من هر روز سخت كار مي كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه وقت ندارم. پسر كوچك، آرام به اتاقش رفت و در را بست. مرد نشست و باز هم عصباني تر شد: چطور به خودش اجازه مي دهد فقط براي گرفتن پول از من چنين سئوالاتي كند؟ بعد از حدود يك ساعت مرد آرام تر شد و فكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي تند و خشن رفتار كرده است. شايد واقعآ چيزي بوده كه او براي خريدنش به 10 دلار نياز داشته است. به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد پسرك از پدرش درخواست پول كند. مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز كرد. - خوابي پسرم ؟ - نه پدر، بيدارم. - من فكر كردم شايد با تو خشن رفتار كرده ام. امروز كارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي هايم را سر تو خالي كردم. بيا اين 10 دلاري كه خواسته بودي. پسر كوچولو نشست‚ خنديد و فرياد زد: متشكرم بابا ! بعد دستش را زير بالشش برد و از آن زير چند اسكناس مچاله شده در آورد. مرد وقتي ديد پسر كوچولو خودش هم پول داشته، دوباره عصباني شد و با ناراحتي گفت: با اين كه خودت پول داشتي، چرا دوباره درخواست پول كردي؟ پسر كوچولو پاسخ داد: براي اينكه پولم كافي نبود، ولي من حالا 20 دلار دارم. آيا مي توانم يك ساعت از كار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟ من شام خوردن با شما را خيلي دوست دارم ... @n20011🌹🔰