فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مقام حضرت معصومه سلام الله علیها
#حجتالاسلامرفیعی
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیه ۲۴۹
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّى وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّى إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلَّا قَلِیلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُّلَقُواْ اللَّهَ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ واللَّهُ مَعَ الصَّبِرِینَ
ترجمه
پس هنگامى که طالوت، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند شمارا به یک نهر آب آزمایش مى کند، پس هر که از آن بنوشد از من نیست و هرکس از آن نخورد از من هست، مگر آنکه با دست، مشتى برگیرد (و بیاشامد.) پس (همین که به نهر آب رسیدند،) جز اندکى همه از آن نوشیدند، سپس هنگامى که او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را دیدند) گفتند: امروز ما توانایى مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم. امّا آنها که اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: چه بسا گروهى اندک که با اذن خدا بر گروهى بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت کنندگان) است.
کلمه «جنود» جمع «جُند» به معناى لشکر است و حضور چندین لشکر بعد از اعراض گروه هایى از مردم، نشانه کثرت جمعیّت آنان است.
این آیه خبر از مردودى گروه زیادى از بنى اسرائیل مى دهد که از صحنه آزمایش نوشیدن آب و تحمل تشنگى، سربلند بیرون نیامدند. امّا این گروه باقیمانده، آزمایش دیگرى داشتند که آزمایش روحى و معنوى بود. وقتى آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانایى مقابله با این سپاه مسلح را نداریم. ولى آنهایى که به روز قیامت ایمان داشتند، گفتند: پیروزى به دست خداست، اى بسا گروه هاى اندک که به اذن خداوند بر سپاهیان بزرگ پیروز مى شوند.
پیروزى در یک مرحله از آزمایش، کافى نیست. افرادى در بعضى از مراحل موفق مى شوند، ولى در مرحله اى دیگر شکست مى خورند. در این داستان گروهى رهبر را به خاطر فقر نپذیرفتند، گروهى در آزمایش شکم، شکست خوردند و گروهى در برخورد با دشمن خود را باختند.
طالوت در ابتدا جمعیّت را به خود نسبت نداد و نفرمود: «جنوده»، بلکه فرمود: «بالجنود» گرچه لشکریان انبوه بودند و فرمانده او را پذیرفته اند، ولى هنوز میزان فرمانبرى آنان را آزمایش نکرده است، ولى بعد از آزمایش، به خود نسبت مى دهد. «فانّه منّى»
امام باقر (ع) مى فرماید: افرادى که تا آخر کار به طالوت وفادار ماندند، سیصد و سیزده نفر بودند.
حساب دو گروه روشن است، هر کس ننوشد قطعاً خودى است و هر کس بنوشد قطعاً بیگانه است، ولى کسانى که با مشت نوشیدند، نه خودى هستند و نه بیگانه. باید آنان را نه مأیوس کرد و نه مشمول الطاف. لذا براى «من اغترف غرفة بیده» نه کلمه «منّى» بکار رفته ونه «لیس منّى».
کسانى که دستشان به اموال مردم یا اموال دولتى رسید، ولى با کرامت و زهد از کنارش گذشتند و حرص و طمع آنان را آلوده نکرد، حزب اللّهى هستند و کسانى که پشت خود را با ذخیره اموال مى بندند، مؤمن واقعى نیستند. «فمن شرب منه فلیس منّى و من لم یطعمه فانّه منّى»
پیام ها
۱- یکى از وظایف فرمانده نظامى آن است که نیروهاى رزمى را از تماشاچیان جدا سازد. «فصل طالوت بالجنود»
۲- یکى از راه هاى آزمایش، ممنوعیّت هاى موسمى است. راحت طلبى و عدم تحمل فشارها و سختى هاى موسمى و موقّتى، با سلحشورى سازگارى ندارد. «انّ اللّه مبتلیکم بنهر»
۳- قبل از برخورد و مقابله با دشمن، باید تمرین مقاومت کرد. «مبتلیکم بنهر»
۴- مدیر باید نیروهاى غیر مفید را طرد کند. «فمن شرب منه فلیس منّى»
۵ - تسلیم فرمانده بودن، رمز موفقیّت است. «من لم یطعمه فانّه منّى»
۶- حسابِ نیازِ ضرورى، از حسابِ رفاه کامل جداست. «الاّ من اغترف غرفةً بیده»
۷- کسانى که از میدان امتحان پیروز بیرون آیند، اندک هستند. «الا قلیلاً»
۸ - انقلابى بودن مهم نیست، انقلابى ماندن مهم است. در این ماجرا شعار دهنده بسیار بود، ولى آنان که در آزمایشات موفق شدند، اندک بودند. «الاّقلیلاًمنهم»
۹- ایمان به معاد و وعده هاى الهى، توانایى ایستادگى در برابر سختیها و مشکلات را ایجاد مى کند. «ملاقوا اللّه»
۱۰- ایمان، درجاتى دارد. با اینکه گروهى همراه با طالوت بودند و به او ایمان داشتند و از نوشیدن آب هم گذشتند؛ «آمنوا معه» ولى هر مؤمنى رزمنده نیست، تنها مؤمنانى رزمنده هستند که به لقاء اللّه ایمان داشته باشند. «یظنّون انّهم ملاقوا اللّه»
۱۱- فراوانى عِدّه و عُدّه دشمن در برابر اراده خداوند چیزى نیست. «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن اللّه»
۱۲- نیروهاى کیفى بر نیروهاى کمّى برترى
دارند. «کم من فئة قلیلة غلبت...»
۱۳- مؤمن مخلص، پیروزى را از خدا مى داند. «باذن اللّه»
۱۴- مسلمانان اگر صبور و پایدار باشند، نباید از تعداد زیاد دشمن هراس داشته باشند. زیرا خداوند با صابران است. «واللّه مع الصابرین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
@n20011🌹💧
#داستان🔰
يک ساعت ويژه
مردي ديروقت، خسته از كار به خانه برگشت. دم در پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود. سلام بابا ! يك سئوال از شما بپرسم؟
- بله حتمآ. چه سئوالي؟
- بابا! شما براي هرساعت كار چقدر پول مي گيريد؟
مرد با ناراحتي پاسخ داد: اين به تو ارتباطي ندارد. چرا چنين سئوالي ميكني؟
- فقط ميخواهم بدانم.
- اگر بايد بداني، بسيار خوب مي گويم: 20 دلار
پسر كوچك در حالي كه سرش پائين بود آه كشيد.
بعد به مرد نگاه كرد و گفت : ميشود 10 دلار به من قرض بدهيد ؟
مرد عصباني شد و گفت: ....
اگر دليلت براي پرسيدن اين سئوال، فقط اين بود كه پولي براي خريدن يك اسباب بازي مزخرف از من بگيري كاملآ در اشتباهي، سريع به اطاقت برگرد و برو فكر كن كه چرا اينقدر خودخواه هستي. من هر روز سخت كار مي كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه وقت ندارم. پسر كوچك، آرام به اتاقش رفت و در را بست. مرد نشست و باز هم عصباني تر شد: چطور به خودش اجازه مي دهد فقط براي گرفتن پول از من چنين سئوالاتي كند؟ بعد از حدود يك ساعت مرد آرام تر شد و فكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي تند و خشن رفتار كرده است. شايد واقعآ چيزي بوده كه او براي خريدنش به 10 دلار نياز داشته است. به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد پسرك از پدرش درخواست پول كند. مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز كرد.
- خوابي پسرم ؟
- نه پدر، بيدارم.
- من فكر كردم شايد با تو خشن رفتار كرده ام.
امروز كارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي هايم را سر تو خالي كردم.
بيا اين 10 دلاري كه خواسته بودي.
پسر كوچولو نشست‚ خنديد و فرياد زد: متشكرم بابا !
بعد دستش را زير بالشش برد و از آن زير چند اسكناس مچاله شده در آورد.
مرد وقتي ديد پسر كوچولو خودش هم پول داشته، دوباره عصباني شد و با ناراحتي گفت:
با اين كه خودت پول داشتي، چرا دوباره درخواست پول كردي؟
پسر كوچولو پاسخ داد: براي اينكه پولم كافي نبود، ولي من حالا 20 دلار دارم.
آيا مي توانم يك ساعت از كار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟
من شام خوردن با شما را خيلي دوست دارم ...
@n20011🌹🔰
هوشیار کردن واجب است
هرکه درخواب است پس، بیدارکردن واجب است
خصم باشد در کمین، هشیارکردن واجب است
مهره های خویش می چیند، به هر دوز و کلک
خلق را، از مهرهها، بیزارکردن واجب است
دست های دشمنان فتنه گر، بیکار نیست
بر حذر، از دشمن غدار کردن، واجب است
کیست؟ بیبیسی به ما درس سعادت میدهد
مردم آزاده زان، بیزار کردن واجب است
پیر استعمارگر، برنامه ریزی می کند
دشمن دیرین خود را، خوارکردن واجب است
خار چشم دشمنان، ایران شده در منطقه
دفن مزدوران استعمار کردن واجب است
کوری چشمان آمریکا، همه آماده ایم
با خیال خامشان، پیکارکردن واجب است
سالها، ما امتحان سرفرازی داده ایم
مامسلمانیم، پس ایثار کردن واجب است
انتخاباتی که راضی می کند، از ما خدا
انتخاب اصلح از ابرار کردن واجب است
خبرگان سرمایه های مکتب و این ملتند
انتخابی ناب، از انصار کردن واجب است
هموطن، درانتخاب خویشتن، هشیار شو
در گزینش، دقت بسیار کردن، واجب است
رای تو، یک تیر جانسوز است، بنشان برهدف
سالها کردیم، پس تکرار کردن واجب است
رهنمود رهبری، سرلوحه ی اقدام ماست
ای مجاهد جنگ، با کفار کردن واجب است
یاری حق را "فرائی"، آشکارا دیده ای
دست غیبی دیده ای، اقرارکردن واجب است
عبدالمجید فرائی
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیه ۲۵۰
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَفِرِینَ
ترجمه
و هنگامى که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند، گفتند: پروردگارا صبر و شکیبایى بر ما فرو ریز و قدم هاى ما را ثابت و استوار بدار و مارا بر گروه کافران پیروز فرما.
۱- همیشه و به خصوص در جبهه ها، دعا همراه با حرکت لازم است، نه دعا به جاى حرکت. «برزوا لجالوت... ربّنا افرغ...»
۲- صبر و پیروزى، ملازم یکدیگرند. در اثر صبر، ظفر آید. «صبراً... وانصرنا»
۳- دعاهاى خود را با «ربّنا» آغاز کنیم. «ربّنا افرغ...»
۴- در شداید، انسان به صبرِ بسیار محتاج است. «افرغ» به معناى نزول فراوان است. کلمه «صبراً» نیز در قالب نکره آمده است که نشانه صبر بزرگ است.
۵ - پشت سر گذاشتن امتحانات و موفقیّت در آنها شما را مغرور نکند، باز هم از خداوند استمداد نمائید. «ثبت اقدامنا»
۶- وظیفه انسان، حرکت و تلاش است، امّا پیروزى بدست خداست. «وانصرنا»
۷- پیروزى در جنگ، زمانى با ارزش است که هدف رزمندگان برترى حقّ بر باطل باشد، نه برترى یکى بر دیگرى. «وانصرنا على القوم الکافرین»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
@n20011🌹💧
#داستان صبر رسول اکرم (ص) و مسلمان شدن شخص یهودی🔰
مردی یهودی خدمت حضرت محمد (ص) رسید و گفت که من از شما طلبکار هستم و همین الان باید طلب من را بدهید. پیامبر (ص) در پاسخ به آن شخص فرمودند: اولا شما هیچ طلبی در نزد من ندارید، ثانیا اجازه بدهید به خانه بروم و پولی برایتان بیاورم چون در حال حاضر هیچ پولی همراه من نیست.
آن مرد گفت: نمیگذارم یک قدم از اینجا بردارید؛ هر چقدر پیامبر (ص) با او با ملایمت رفتار کردند و نرمش نشان دادند، شخص یهودی عصبانی تر می شد و خشونت بیشتری از خود نشان می داد تا جایی که عبای مبارک آن حضرت را گرفت و دور گردنشان پیچید و کشید، به طوری که آثار قرمزی بر روی گردن پیامبر (ص) برجای ماند. رسول اکرم (ص) در آن زمان می خواستند به مسجد بروند ولی مرد یهودی مانع از رفتن پیامبر می شد و جلوی ایشان را می گرفت. مسلمانان که متوجه این قضیه شدند می خواستند به پیامبر کمک کنند و مرد یهودی را کنار بزنند و یا او را کتک بزنند.
اما حضرت مانع شد و فرمود: من می دانم که با دوستم چه بکنم، شما دخالت نکنید. پیامبر (ص) در برابر تند خویی آن مرد آنقدر ملایمت و نرمش از خود نشان داد تا جایی که در همان حین مرد یهودی شهادتین را به زبان آورد و مسلمان شد. آن مرد به پیامبر (ص) گفت: شما با این همه قدرتی که دارید در برابر اذیت های من این همه تحمل می کنید و این صبر و تحمل از یک انسان عادی به دور است و شما قطعا مبعوث شده از سوی خدا هستید.
@n20011🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 برخی از روی لجاجت به فردی رای می دهند؛ غافل از این که دود آن در چشم خودشان خواهد رفت.
🎤 حجت الاسلام رفیعی"حفظه الله"
#سخنرانی_مذهبی
غفرالله لنا و لکم